کارهای عجیب ریاضیدانان
اگر جادهاي هموار و پاكيزه بر سر راه باشد، گذر از جادههاي سنگلاخيِ كهنه روا نيست. (وايراشتراوس)
لايب نيتس فيلسوف، رياضي دان و حقوق دان بود و به طور كلي يك شخصيت كامل داشت. او در هديه دادن بخيل بود و به دادن پند و اندرز به عنوان هديه اكتفا مي كرد. راسل دربارة او گفته: تاريخ به ما نگفته كه هديه گيرندگان راضي بودند يا نه!
خانواده برنويي
نسبت خدمات خانوادة برنويي در رياضيات، مشابه خدمات خانوادة باخ به هنر است. يوهان و ياكوب دو برادري بودند كه به همراه نيوتن حساب وردش ها را بسط دادند. آن دو خيلي با هم بد بودند. براي همين براي ضايع كردن يكديگر، مسأله طرح مي كردند. دانيل فرزند يوهان، معادلاتي در سيالات كشف كرد. اما شاگرد بزرگ يوهان برنويي، لئونارد اويلر بود؛ برجسته ترين رياضي دان قرن 18 و پركارترين رياضي دان تاريخ. او در 17 سال آخر عمرش نابينا بود، اما بيشترين بازده علمي اش را در همان سال ها داشت. شنود و حافظة او، در تمام تاريخ علم، مثال زدني است.
بوليايي و وايراشتراوس رياضي دانان بزرگي بودند كه در دوئل كردن قهار بودند! گالوا نیز جانش را در یک دوئل عشقی از دست داد.
كوشي بنيانگذار گروه ها بود. او موجودي حواس پرت و گيج بود و دست نوشته های گالوا و آبل را که برای داوری به او داده بودند گم کرد. از قضا همين موجود گيج، كار دقيق سازي رياضيات را انجام داد.
كرونكر معقتد بود خداوند اعداد صحيح مثبت را آفريد و انسان بقية اعداد را! براي همين با هر نوع عدد غيرصحيح مثبت، دشمن بود و مي خواست روابطي پيدا كند كه تمام مسائل رياضي را با اعداد صحيح مثبت بيان كند. سر همين مسأله، كلي با وايراشتراوس و شاگردش كانتور كل كل كرد. كانتور نظرية مجموعه ها را ارائه داد كه انقلابي ترين كار در تاريخ رياضيات است.
پوانكاره، شاگرد هرميت، نماد بارز تصور عامة مردم از يك دانشمند است. موجودي بسيار گيج و شوت. همين رياضي دان شوت، توپولوژي جبري، نظريه توابع آبلي و هندسة جبري و نظرية توابع تحليلي با ديد متغير مختلط را بنيان گذاري كرد. او هم مانند سلفش گاوس ومعاصرش هيلبرت، در تمام حوزه هاي رياضي كار كرد. هيلبرت آخرين رياضي داني بود كه در تمام شاخه هاي رياضي كار كرده. او مبناي هندسه را دقيق كرد. از قضاي روزگار، اين رياضي دان پركار معتقد به فرماليسم بود. يعني مي گفت كه رياضيات محتواي خاصي ندارد و فقط بازي است. در مقابل او يك رياضي دان هلندي به نام براور قرار داشت كه پيرو شهود و اشراق بود و مي گفت به تعداد رياضي دانان، رياضي داريم! كار اين دو به دشمني كشيد تا جايي كه هيلبرت كه سردبير معروف ترين مجلة رياضي زمان خود بود، او را از مجله اخراج كرد.
منبع:
http://www.hessari-math.blogfa.com/