ای شـاخـه گـل رعنـا از بـهـر کـه میـرویـی
مشاعره
Re: مشاعره
تـا غـنچه خـندانت دولـت به کـه خـواهـد داد
ای شـاخـه گـل رعنـا از بـهـر کـه میـرویـی
ای شـاخـه گـل رعنـا از بـهـر کـه میـرویـی
من میدانم که تو کودن نیستی
ولی خود را به کودنی میزنی!!!!
ولی خود را به کودنی میزنی!!!!
Re: مشاعره
یک نفر آمد صدایم کرد و رفت
در قفس بودم رهایم کرد و رفت
در قفس بودم رهایم کرد و رفت
هر چه از دست می رود ، بگذار برود ..!
چیزی که به التماس آلوده باشد نمی خواهم ، هر چه باشد ...
حتی زندگی
چیزی که به التماس آلوده باشد نمی خواهم ، هر چه باشد ...
حتی زندگی
Ernesto Rafael Guevara de la serna
Re: مشاعره
تـاب بـنفشـه میـدهد طـره مشـک سای تـو
پــرده غـنچــه مـیــدرد خـنده دلـگشــای تـو
پــرده غـنچــه مـیــدرد خـنده دلـگشــای تـو
من میدانم که تو کودن نیستی
ولی خود را به کودنی میزنی!!!!
ولی خود را به کودنی میزنی!!!!
Re: مشاعره
وگر فرخننده رویا بود بگذشت
اگر داغ تمنا بود بگذشت
اگر امید فردا بود بگذشت
اگر داغ تمنا بود بگذشت
اگر امید فردا بود بگذشت
[color=#0000BF]خدایا دستم به اسمانت نمی رسد اما تو که دستت به زمین میرسد بلندم کن[/color]
Re: مشاعره
تمام نا تمام من با تو تمام ميشود
شاعر بي نام و نشان صاحب نام ميشود
شاعر بي نام و نشان صاحب نام ميشود
کسانی هستند که از خودمان می رنجانیم مثل ساعت هایی که صبح، دلسوزانه زنگ می زنند و در میانِ خواب و بیداری، بر سرشان می کوبیم بعد می فهمیم که خیلی دیر شده . . .
Re: مشاعره
دستم به ماه مي رسد امشب اگر كه عشق
دست مرا دوباره بگيرد مگر كه عشق
دست مرا دوباره بگيرد مگر كه عشق
هر چه از دست می رود ، بگذار برود ..!
چیزی که به التماس آلوده باشد نمی خواهم ، هر چه باشد ...
حتی زندگی
چیزی که به التماس آلوده باشد نمی خواهم ، هر چه باشد ...
حتی زندگی
Ernesto Rafael Guevara de la serna
Re: مشاعره
قاب عکس دلم را از غمت بی تاب کردم
شبنم را با رخت مهتاب کردم
به حال گریه عکست را به شب ها
میان اشک چشم قاب کردم
شبنم را با رخت مهتاب کردم
به حال گریه عکست را به شب ها
میان اشک چشم قاب کردم
[color=#0000BF]خدایا دستم به اسمانت نمی رسد اما تو که دستت به زمین میرسد بلندم کن[/color]
Re: مشاعره
می سوزم از فراقت روی از جفا بگردان
هجران بلای ما شد یارب بلا بگردان
هجران بلای ما شد یارب بلا بگردان
تن ما به ماه ماند كه ز مهر ميگدازد
دل ما به چنگ زهره كه گسسته تار بادا
دل ما به چنگ زهره كه گسسته تار بادا
Re: مشاعره
/
شما دسترسی جهت مشاهده فایل پیوست این پست را ندارید.
اين جهان زندان و ما زندانيان
بر شكن زندان و خود را وا رهان
بر شكن زندان و خود را وا رهان
Re: مشاعره
دلت به وصل گل ای بلبل سحر خوش باد
که در چمن همه گلبانگ عاشقانه توست
که در چمن همه گلبانگ عاشقانه توست
تن ما به ماه ماند كه ز مهر ميگدازد
دل ما به چنگ زهره كه گسسته تار بادا
دل ما به چنگ زهره كه گسسته تار بادا
Re: مشاعره
/
شما دسترسی جهت مشاهده فایل پیوست این پست را ندارید.
اين جهان زندان و ما زندانيان
بر شكن زندان و خود را وا رهان
بر شكن زندان و خود را وا رهان
Re: مشاعره
تــا دم از شـــام ســر زلــف تـو هــرجـا نـزنـند
با صـبا گفت و شـنیدم نـظری نیست که نیست!
با صـبا گفت و شـنیدم نـظری نیست که نیست!
من میدانم که تو کودن نیستی
ولی خود را به کودنی میزنی!!!!
ولی خود را به کودنی میزنی!!!!
Re: مشاعره
توچشم توبهارون لونه کرده
تواون چشما تواون دریای ابی
یه چیزی هس منو دیوونه کرده
تواون چشما تواون دریای ابی
یه چیزی هس منو دیوونه کرده
[color=#0000BF]خدایا دستم به اسمانت نمی رسد اما تو که دستت به زمین میرسد بلندم کن[/color]
Re: مشاعره
همه روی زمین پیدا بود:
نظم در کوچه یونان میرفت
جغد در باغ معلق میخواند
باد در گردنه خیبر بافه ای از خس تاریخ به خاور میراند
نظم در کوچه یونان میرفت
جغد در باغ معلق میخواند
باد در گردنه خیبر بافه ای از خس تاریخ به خاور میراند
Re: مشاعره
در بين ابرها و شب و رعد و برق و باد
باران؟ نه . گريه بود كه نم نم گرفته بود !
باران؟ نه . گريه بود كه نم نم گرفته بود !
کسانی هستند که از خودمان می رنجانیم مثل ساعت هایی که صبح، دلسوزانه زنگ می زنند و در میانِ خواب و بیداری، بر سرشان می کوبیم بعد می فهمیم که خیلی دیر شده . . .