باروری پستانداران بدون نیاز به اسپرم

مدیران انجمن: parse, javad123javad

ارسال پست
نمایه کاربر
MRT

نام: محمدرضا طباطبایی

محل اقامت: تبریز

عضویت : پنج‌شنبه ۱۳۸۶/۴/۲۱ - ۱۸:۱۷


پست: 2406

سپاس: 95

جنسیت:

تماس:

باروری پستانداران بدون نیاز به اسپرم

پست توسط MRT »

باروری پستانداران بدون نیاز به اسپرم

قبل از هر چيز ميبايست در مورد فرايند ميوز توضيحاتي داده شود .

ميوز :

توليد مثل جنسي شامل توليد گامت‌ها ( گامتوژنز ) و به هم پيوستن آنها ( گشنگيري ) است . گامتوژنز فقط در سلولهاي تخصص يافته ( دودمان زايگر ) اندامهاي توليد مثل صورت مي‌گيرد . گامت‌ها هاپلوئيد ( n ) هستند ، ولي از سلولهاي ديپلوئيد ( 2n ) دودمان زايگر منشاء مي‌گيرند . بديهي است كه در جريان گامتوژنز بايد تعداد كروموزوم‌هاي اين سلولها به نصف كاهش يابد . فرايند تقسيم كاهشي را ميوز مي‌نامند . ميوز در واقع شامل دو تقسيم است . اولين تقسيم ميوز ( ميوز I ) يك تقسيم كاهشي است كه حاصل آن دو سلول هاپلوئيد از يك سلول ديپلوئيد است . دومين تقسيم ميوز ( ميوز II ) يك تقسيم مساوي است ، كه در جريان آن كروماتيدهاي خواهر دو سلول هاپلوئيد از هم جدا ميشوند . تفاوت پروفاز ميوز I با پروفاز ميتوز در اين است كه در ميوز I كروموزوم‌هاي همتا طي فرآيندي به نام سيناپسيس ( مقارنه ) ، دو به دو از طول كنار هم قرار مي‌گيرند ، هر جفت كروموزوم همتاي كنار هم قرار گرفته را يك بي والان ( دو ارزشي ) مي‌نامند . از آنجا كه يك بي والان شامل چهار كروماتيد است . آن را تتراد ( چهار تايي ) نيز مي‌نامند . ممكن است در جريان مقارنه قطعه‌هايي از كروماتيدهاي غير خواهر جدا شوند و طي فرايند كراسينگ‌اوو در جاي يكديگر بپيوندند . نقطه مبادله قطعه‌هاي كروموزوم ، كه آن را نقطه تقاطع مي‌نامند . در زير ميكروسكپ به شكل يك منطقه همپوشان ديده ميشود . در متافاز ميوز I كروموزوم‌هاي دو ارزشي به طور اتفاقي روي سطح استوايي دوك قرار مي‌گيرند .

در آنافاز ميوز I سانترومرها تقسيم نميشوند ، بلكه همچنان كروماتيدهاي خواهر را نگه مي‌دارند . كروموزوم‌هاي همتا از هم جدا ميشوند و به سوي دو قطب مخالف دوك حركت مي‌كنند . به بيان ديگر ، كروموزوم‌هاي مضاعف ( كه هر يك مركب از دو كروماتيد است ) از هم دور ميشوند . در واقع ، اين دور شدن كروموزوم‌ها از يكديگر است كه تعداد ديپلوئيد ( 2n ) آنها را به هاپلوئيد ( n ) تقليل مي‌دهد . فرايند سيتوكنزيس در تلوفاز ميوز I ؛ سلول ديپلوئيد مادر را به سلول هاپلوئيد دختر تقسيم مي‌كند . در اينجا نخستين تقسيم ميوز پايان مي‌يابد . ميان نخستين و دومين تقسيم ميوز مدت زمان كوتاهي است كه آن را انتركنزيس مي‌نامند . در پروفاز ميوز II دستگاه دوك بار ديگر تشكيل ميشود . در متافاز ميوز II سانترومرها در سطح استوايي دوك قرار مي‌گيرند . در آنافاز ميوز II سانترومرهاي هر كروموزوم دو ارزشي تقسيم ميشوند و به كروماتيدهاي خواهر امكان مي‌دهند كه از هم جدا شوند . در تلوفاز ميوز II فرايند سيتوكنزيس دو سلول را به چهار فرآورده ميوز تقسيم مي‌كند .

تصویر


گامتوژنز در جانوران ( پستانداران )


گامتوژنز جانور نر را اسپرماتوژنز مي‌نامند . در پستانداران فرايند اسپرماتوژنز در اپيتليوم زايگر لوله‌هاي مني‌ساز غده‌هاي تناسلي نر ( بيضه‌ها ) و از سلولهاي بنيادي ديپلوئيد آغاز ميشود . در اين سلولها تقسيم‌هاي پي در پي ميتوز انجام ميگيرد تا اينكه گروهي سلول اسپرماتوگوني از آنها بوجود آيد . هر يك از اسپرماتوگونيها ممكن است نمو كند و بصورت يك سلول ديپلوئيد به نام اسپرماتوسيت اول ، كه قدرت تقسيم ميوز دارد ، تمايز يابد . نخستين ميوز در اسپرماتوسيت هاي اول صورت مي‌گيرد و اسپرماتوسيت‌هاي دوم هاپلوئيد را توليد مي‌كند . در نتيجه دومين تقسيم ميوز ، چهار سلول هاپلوئيد از اين دو سلول توليد ميشود ، كه آنها را اسپرماتيد مينامند . تقريبا همه سيتوپلاسم يك اسپرماتيد در دوره رسيدگي آن به صورت دم شلاق مانندي از آن بيرون ميزند و اين سلول به يك گامت نر رسيده به نام سلول اسپرم ( مني نطفه ) يا اسپرماتوزئيد ، تبديل ميشود .

تصویر

گامتوژنز جانور ماده را ائوژنز مي‌نامند ( شكل فوق ) ائوژنز پستانداران در اپيتليوم زايگر غده‌هاي تناسلي ماده ( تخمدانها ) و از سلولهاي بنيادي ديپلوئيد به نام ائوگوني منشاء ميگيرد . يك سلول ائوگوني در نتيجه نمو و اندوختن مقدار زيادي سيتوپلاسم يا زرده ( كه به مصرف تغذيه رويان در ابتداي پيدايش آن مي‌رسد ) به ائوسيت اول ، كه ديپلوئيد است و قدرت تقسيم ميوز دارد ، تبديل مي‌شود . نخستين تقسيم ميوز تعداد كروموزوم‌هاي ائوسيت اول را نصف مي‌كند و در نتيجه يك سيتوكنزيس نامساوي ، سيتوپلاسم آن به طور بسيار نابرابر در دو سلول حاصل توزيع ميشود . سلول بزرگتري كه به اين ترتيب بوجود مي‌آيد ائوسيت دوم ناميده ميشود و سلول كوچكتر نخستين جسم قطبي است . در بعضي از موارد ممكن است نخستين جسم قطبي تقسيم ميوز دوم را انجام دهد و دومين جسم قطبي را بوجود آورد . اما همه اجسام قطبي تحليل ميروند و در گشنگيري نقشي ندارند . دومين تقسيم ميوز ائوسيت نيز با يك سيتوكنزيس نامساوي همراه است كه حاصل آن يك ائوتيد بزرگ زرده‌دار و دومين جسم قطبي است . ائوتيد بر اثر نمو كردن و متمايز شدن به يك گامت ماده رسيده ، كه آن را اووم يا تخمك مي‌نامند ، تبديل ميشود .

اتحاد گامت‌هاي نر و ماده ( اسپرم و تخمك ) را كه تعداد ديپلوئيد كروموزوم‌ها را در سلول حاصل ، يعني زيگوت ، بار ديگر بر قرار ميدارد ، گشنگيري مي‌نامند . به هنگام متحد شدن گامت‌ها قسمت سر اسپرم وارد تخمك ميشود ، اما دم آن ( يا بخش عمده سيتوپلاسم گامت نر ) بيرون مي‌ماند و تحليل ميرود . تقسيمات ميتوز بعدي كه در زيگوت حاصل رخ ميدهد ، منشاء سلول‌هاي پر شمار روياني ميشود كه بصورت بافت‌ها و اندامهاي فرد جديد سازمان مي‌يابند .

تصویر

اما نكته قابل توجه اين است كه در گامتوژنز گياهان دو هسته قطبي حاصل از هشت فرآورده ميوز نزديك به مركز كيسه روياني با هم متحد ميشوند و هسته تركيبي واحدي را ، كه ديپلوئيد است ، تشكيل مي‌دهند . در اين حالت ، كيسه روياني رسيده ( مگاگامتوفيت ) آماده گشنگيري است . هر چند كه هسته اسپرم با هسته تركيبي متحد شده و يك هسته تريپلوئيد ( 3n ) تشكيل ميدهد كه بر اثر تقسيمهاي متوالي ميتوز ، نوعي بافت مغذي نشاسته دار به نام آندوسپرم توليد ميكند ، اين سوال مطرح ميشود كه آيا دو اووم پستانداران ماده نيز قابليت تركيب با يكديگر را دارند و اگر اين تركيب انجام شد ، با توجه به كامل شدن يك دست كامل كروموزوم حيواني آيا جنين تشكيل شده و شروع به رشد براي تولد يك فرزند مونث خواهد كرد ؟

مكانيزم كروموزومي جنسي انسان :

در آدمي و ظاهرا در همه پستانداران ديگر ، وجود كروموزوم Y احتمالا گرايش به نرينگي را تعيين مي‌كند . نرهاي طبيعي از نظر كروموزومي XY و ماده‌هاي طبيعي XX هستند . اين خصوصيت سبب ميشود كه نسبت جنسي در هر نسل 1:1 باشد . از آنجا كه جنس نر دو نوع گامت ، كه از نظر كروموزومهاي جنسي متفاوتند توليد مي‌كند ، آن را جنس هتروگامتيك مي‌نامند ، و جنس ماده ، كه تنها يك نوع گامت توليد مي‌كند ، جنس هموگامتيك است . اين گونه تعيين جنسيت را معمولا روش XY مي‌نامند .

تصویر

در واقع براي تشكيل يك جنين انساني نياز به ادغام يك اسپرماتوزوئيد مرد با يك اووم ( تخمك ) زن است كه هر كدام 23 كروموزوم و در مجموع 23 جفت ( 46 ) كروموزوم انساني را تشكيل مي‌دهند . اگر كروموزوم جنسي انتقالي توسط اسپرماتوزوئيد X باشد ، جنين مونث ولي اگر Y باشد ، جنين مذكر خواهد بود . ولي بعضي وقتها چند اووم يا تخمك درون رحم قرار ميگيرد و چندين فرزند به دنيا مي‌آيد . اينك اين سوال مطرح ميشود كه اگر ما بتوانيم دو اووم يا تخمك ماده را با هم ادغام كنيم چه اتفاقي مي‌افتد ؟

چنين به نظر ميرسد كه با تركيب اين دو اووم دو دست كروموزوم 23 تايي با هم زوج شده و چون هر دو كروموزوم جنسي X است ، پس يك جنين مونث تشكيل شده و يك ماده متولد خواهد شد و اگر ما بتوانيم يكي از اين كروموزوم‌هاي جنسي X را به Y تبديل كنيم ، جنين مذكر بوده و يك نر متولد خواهد شد. اینک آنچه که مدنظر ماست ، نقد و برسی شما حتی تحلیل و آنالیز موضوع هست. حالا علمی غیر علمی فلسفی اخلاقی مذهبی هیچ فرقی هم ندارد آزاد آزاد بدون هیچ قید و بند و شرط و شروطها و مقررات یا موازین گروه بندی یا حصار کشی حیاط خلوت. مهم این است که ما دو گوشمان و دو چشم مان را باز و تیز کردیم برای انتقاد مخالفت موافقت هرچی که شما اسمش را می گذارید. یعنی دست کاری در روند تولید مثل پستانداران و هیچ نیازی به صلاح و مشورت با پاپ واتیکان را هم نداریم . چون فعلا انسان یکی از هزاران گونه از پستانداران است و قصد نداریم روی انسان عملی یا آزمایش کنیم تا خدای نکرده خانم ها از ازدواج و از مردان بی نیاز و خودکفا شوند. یعنی نمی خواهیم قوانین اخلاقی و حقوقی خانواده را زیر پا بگذاریم و ...... استفاده از کلمه انسان صرفا مثال بود. شما پستاندارن دیگر با تعداد کروموزم متفاوت را در نظر داشته باشید که لقاح مصنوعی میشوند. البته قوانین تالار بجای خود من از لحاظ خودم گفتم

محمدرضا طباطبایی
با توجه به ماده 8 قوانین تالار گفتمان شبكه فیزیك هوپا :

ارايه انديشه‌هاي نو در فيزيك و متافيزيك ، رياضيات مختص فيزيك ، حساب و هندسه دوجيني در وب سايت شخصي :

https://ki2100.com

تصویر

تصویر

ارسال پست