صفحه 3 از 3

Re: جنس زندگي؟!

ارسال شده: پنج‌شنبه ۱۳۹۲/۱/۱۵ - ۰۲:۱۳
توسط Hall
نوآور نوشته شده:صحبت سر این بود که مرگ یک سلول فرآیندی برگشت ناپذیر است. یعنی سلولی که به هر دلیلی دیگر زنده نیست را نمی توان با فرآهم آوری دوباره همه شرایط زنده کرد. مثلا وقتی سلولها بر اثر کمبود اکسیژن مردند، با برقراری دوباره جریان اکسیژن (با اینکه تمامی مولکولهای اولیه تشکیل دهنده آن سر جایشان و در دسترس هستند)، قادر نیستیم «زنده بودن» را به آن برگردانیم. اثبات این قضیه که سخت نیست. این مسئله با قضیه تلویزیون (که از جمادات است) فرق دارد. اصلا اصل بحث ما این است که چرا فرق دارد؟
خب همون لحظه ای که اکسیژن رسانی قطع شده سلولهای مغزی مردن و فعالیت ندارن ، یعنی تلویزیون سوخته و با وصل برق (اکسیژن) دوباره کار نمیکنه.
نوآور نوشته شده:چرا یک مولکول DNA هم در طول عمر دچار تغییراتی می شود. اولا طول تلومرها به مرور با افزایش عمر کم می شود. دوما در خلال کپی برداریهای متعدد توسط مولکول RNA ، اتمهای آن با اتمهای جدید جایگزین می شوند که البته مشکلی هم در کلیت بحث ما پیش نمی آید.
تلومر کوتاه میشه (و همونطور که زیریم هم گفت چیز مهمی هم نیست!) بقیه ی دی ان ای ثابته چون رونویسی که تا اونجاییکه من میدونم تغییرش نمیده ، مگر اینکه پرتوی ایکس باعث جهشش بشه که اگه شدید باشه اون سلول از دور خارج میشه.

Re: جنس زندگي؟!

ارسال شده: پنج‌شنبه ۱۳۹۲/۱/۱۵ - ۰۲:۲۶
توسط jhvh
تلومر واسه اینکه همیشه باید در رونویسی قسمتی از ژن کوتاه بشه و محل نشستن آنزیمهاست کوتاه میشه

Re: جنس زندگي؟!

ارسال شده: پنج‌شنبه ۱۳۹۲/۱/۲۹ - ۱۵:۳۱
توسط نوآور
روی کلیت این بحث خیلی تحقیق کردم. همانطور که برخی از دوستان نیز اشاره کرده اند (مثل جناب H.R.Bozorgy ) ظاهرا ، به ویژه برای موجودات پیچیده چند سلولی، آنچه اهمیت بنیادین دارد، همان ارتباطات پیامی سیستم مغز و اعصاب جهت کنترل تعاملات شیمیائی، به منظور تغذیه ، تنفس و دفع زائدات سلولها است تا بتوانند با متابولیسم و کسب انرژی لازم برای کارهائی که برای انجام آن تخصصی شده اند، کلیت موجود را زنده نگاه دارند. در هنگام مرگ موجود، در اصل این ارتباطات هماهنگ و دقیق بین سلولی است که از کف می رود که البته «وزن» هم ندارند. پس جای تعجب نیست که تغییر وزن بیوفیزیکی مشخصی در هنگام مرگ موجود رخ ندهد.