مغز و اعصاب

مدیران انجمن: parse, javad123javad

نمایه کاربر
mahboobeh

محل اقامت: رامسر

عضویت : یک‌شنبه ۱۳۸۷/۲/۲۲ - ۲۰:۰۷


پست: 1431

سپاس: 381

جنسیت:

تماس:

مغز و اعصاب

پست توسط mahboobeh »

تو این تاپیک اطلاعات جدید و جالب در مورد مغز و سیستم عصبی رو می ذارم
امیدوارم خوشتون بیاد smile072

نمایه کاربر
mahboobeh

محل اقامت: رامسر

عضویت : یک‌شنبه ۱۳۸۷/۲/۲۲ - ۲۰:۰۷


پست: 1431

سپاس: 381

جنسیت:

تماس:

Re: مغز و اعصاب

پست توسط mahboobeh »

تصویر اسکن مغز یک عاشق/ همه تغییرات مغز در هنگام عاشق شدن


پزشکان با استفاده از فناوری اسکن مغز تصاویر باورنکردنی از رخدادهای مغز هنگام عاشق شدن ارائه کردند تا مشخص شود که چرا افرادی که عاشق می شوند گاهی غیر منطقی و حتی مضحک می شوند.

تصویر


به گزارش خبرگزاری مهر، پزشکان با انجام اسکنهای مغزی متوجه تغییرات شیمیایی شده اند که در زمان عاشق شدن افراد در بخشهای مختلف مغز رخ می دهد و مهم تر از همه در چنین شرایطی برخی از بخشهای مختلف مغزی خاموش می شوند.

از سوی دیگر این اسکنهای مغزی نشان داده است که عاشق شدن به گونه ای می تواند انسانها را عصبی و ناپایدار کند.

پزشکان و متخصصان این تحقیق ابراز امیدواری کردند که این تحقیقات روزی نشان می دهد که چرا تعدادی از ما در مواردی که به احساسات و عاطفه مربوط می شود پا را از حد فراتر می گذاریم.

بخشی از مغز که از آن با عنوان " لوب پیشانی یا قدامی " یاد می شود و برای قضاوت کردن حائز اهمیت است هنگام عاشق شدن از کار می افتد. تصویربرداری رزونانس مغناطیسی (MRI) قطع این فعالیت را تنها زمانی که فرد عاشق بوده نشان می دهد. این امر موجب شده که فرد از تمام انتقادها و یا تردیدها نسبت به کسی که دوست دارد، چشم پوشی کند.

سمیر ذکی استاد زیبایی شناسی - عصبی در دانشگاه کالج لندن اظهار داشت: وقتی به کسی که دوستش دارید نگاه می کنید، بخشهایی از مغزتان فعال می شوند، اما یک بخش بزرگ در مغز که نقش قضاوت را برعهده دارد از کار افتاده و غیر فعال می شود.

وی اعتقاد دارد که مغز ممکن است برای اهداف زیست شناختی عالی تر چنین واکنشی نشان دهد. افرادی که عاشق هستند هنوز هم می توانند در زندگی خود تصمیمهای مهم اتخاذ کنند برای مثال درباره یک تجارت مهم یا موضوعات غیر احساسی تصمیم گیری کنند و این نوع سلامت عقلی ممکن است شرایطی را ایجاد کند که دوستانشان برای متقاعد کردن آنها در ترک این احساس در روابط غیرعاقلانه با چالش رو به رو شوند.



اسکنهای مغزی همچنین نشان می دهد که بخشهایی از مغز که احساس را کنترل می کنند و بخش دیگری که درگیر احساسات منفی است نیز غیر فعال می شود به همین دلیل افرادی که عاشق هستند با رضایت کامل زندگی می کنند و همواره احساس شادی کرده و زمانی که عاشق هستند از این که اتفاق بدی رخ دهد هیچ واهمه ای ندارد.

مطالعات نشان می دهد که دوپامین شیمی مغز هنگامی که فرد عاشق است در سطح بالاتری قرار دارد. دوپامین کلید تجارب لذت و درد است که با لذت، اعتقاد و رضایت ارتباط دارد و ممکن است یک تغییر ناگهانی در سطح این ماده شیمیایی موجب شود که دست کشیدن از عشق دشوار شود.

آزمایشها نشان می دهد که استفاده از داروهای شبه افیونی چون کوکائین در افزایش سطح دوپامین مغز تأثیری مشابه عاشق شدن دارد.

یکی از عوارض جانبی افزایش دوپامین کاهش یک ماده شیمیایی دیگر به نام سروتونین است، هورمون کلیدی که حالات و اشتهای ما را تنظیم می کند.

کاهش سطح سروتونین در افرادی که دچار اختلال وسواس فکری عملی هستند نیز توضیح دهنده این است که چرا عشق می تواند ما را مضطرب و عصبی کند.

در رابطه با تغییرات شیمیایی در زمان عاشق شدن تغییرات مرتبط با آدرنالین بارزترین تغییر است. این هورمون علتی برای سرعت ضربان قلب، عرق کردن کف دست، خشک شدن دهان هنگام دیدن کسی است که دوستش داریم.

همین هورمون در زمانی که ما وحشت زده می شویم نیز ترشح می شود.

روانشناسان هنوز تلاش می کنند به درک این مسئله برسند که چرا یک فرد به طور مخاطره آمیزی نگران شده و همه چیز خود را به خاطر عشق به خطر می اندازد.

منبع

نمایه کاربر
mahboobeh

محل اقامت: رامسر

عضویت : یک‌شنبه ۱۳۸۷/۲/۲۲ - ۲۰:۰۷


پست: 1431

سپاس: 381

جنسیت:

تماس:

Re: مغز و اعصاب

پست توسط mahboobeh »

ریاضی برای مغز دردناک است


نتایج یک تحقیقات جدید نشان می دهد که صرفاً چشم انداز مسائل ریاضی موجب می شود که مراکز درد در مغز افرادی که از ریاضیات هراس دارند، فعال شوند.




به گزارش خبرگزاری مهر، محققان دانشگاه شیکاگو با اندازه گیری فعالیت عصبی 28 بزرگسال که 14 نفر از آنها هیچ احساس مساعدی نسبت به ریاضیات نداشتند و از فکر به ریاضیات اضطراب می گرفتند نشان دادند که ریاضیات به واقع دردناک است.

هرکدام از افراد شرکت کننده در این تحقیق با یک سری کلمات و پرسشهای مربوط به ریاضیات رو به رو شدند درحالی که مغز آنها هم زمان درحال اسکن شدن بود.

وقتی که گروهی که نسبت به ریاضیات احساس نامساعدی داشتند هنگامی که با مسئله ریاضی رو به رو شدند قشر پیشین و قشرهای میانی مغز آنها به عنوان بخشهایی که درد و تهدیدهای بدنی را دریافت می کند واکنش نشان داده است، گویی دست فرد شرکت کننده در تحقیق روی اجاق داغ قرار گرفته است.

این درحالی است که در گروه دیگر که نه از ریاضیات واهمه داشته و نه احساس ناخوشایندی نسبت به آن داشتند چنین پاسخی مشاهده نشده است.

آیان لیونز یکی از نویسندگان این تحقیق اظهار داشت: این اضطراب در این افراد تنها در زمان رو به رو شدن با مسائل ریاضی رخ داده است و زمانی که آنها این مسائل را حل می کردند با تجربه درد رو به رو نشدند. این امر بدان معنا است که خود ریاضیات به تنهایی عاملی برای درد در مغز است.

تحقیقات پیشتر نشان می دهد که رویدادهای استراس زای روانشناختی چون پایان یک رابطه عاطفی می تواند موجب ناراحتی فیزیکی شود. این تحقیق که در مجله PLOS ONE منتشر شده ممکن است نخستین تحقیقی باشد که نشان دهنده درد چنین رویدادهایی در مغز باشد.

لیونز اظهار داشت: این موضوع یک تفسیر کاملا روانشناختی است، ریاضیات تنها ارقام روی کاغذ هستند و به هیچ وجه نمی توانند به ما آسیب برسانند، اما با این اوصاف باز هم مسائل ریاضی در افراد اضطراب ایجاد می کند و آنها تمایل دارند از مشاغلی که با ریاضیات سروکار دارد پرهیز کنند.

محققان اعتقاد دارند که نتایج این تحقیقات می تواند فراتر از ریاضیات کاربرد داشته باشد. بی تردید هیچ کس از این که نتایج این تحقیق در رابطه به سایر هراسهای بی مورد تعمیم داده شود شگفت زده نخواهد شد.

منبع

نمایه کاربر
mahboobeh

محل اقامت: رامسر

عضویت : یک‌شنبه ۱۳۸۷/۲/۲۲ - ۲۰:۰۷


پست: 1431

سپاس: 381

جنسیت:

تماس:

Re: مغز و اعصاب

پست توسط mahboobeh »

مغز و مویرگهای ان
تصویر

Hooman kh

نام: هومن خدایاری

محل اقامت: تهران

عضویت : سه‌شنبه ۱۳۹۱/۲/۱۹ - ۲۱:۰۳


پست: 322

سپاس: 62

جنسیت:

تماس:

Re: مغز و اعصاب

پست توسط Hooman kh »

توصیه می کنم یه نگاهی بندازید.به دردتون می خوره

http://www.iranneurology.com

نمایه کاربر
mahboobeh

محل اقامت: رامسر

عضویت : یک‌شنبه ۱۳۸۷/۲/۲۲ - ۲۰:۰۷


پست: 1431

سپاس: 381

جنسیت:

تماس:

Re: مغز و اعصاب

پست توسط mahboobeh »

یک نظریه جنجال‌برانگیز درباره هوش

اکنون در یک نظریه بحث انگیز گروهی از محققان دانشگاه استنفورد مدعی اند انسان در حال از دست دادن توانایی های هوشی و عاطفی خود است.


چرا که شبکه ظریف و پیچیده ژنها که ما را از توان مغزی بهره مند کرده، به جهش ها آسیب پذیر شده است و این جهش ها، انتخابی در برابر جامعه مدرن ما نیستند چرا که دیگر نیازی به هوش برای ادامه حیات خود نداریم.

اما ما برای کاهش توان مغزی مان نگرانی نداریم چرا که قطعا فناوری راه حلی برای آن ارائه خواهد کرد.

دکتر جرالد کرابتری مجری این تحقیقات می گوید: رشد توانایی های هوشی ما و بهینه سازی هزاران ژن مرتبط با هوش احتمالا در گروه های انسانی پیش از آنکه اجداد ما آفریقا را ترک کنند روی داده است.

نتایج این پژوهش در نشریه Trends in Geneticsمنتشر شده است.

در این محیط، هوش برای زنده ماندن بسیار حیاتی بوده است و احتمالا یک اقدام انتخابی با فشار بسیار زیاد بر روی ژنها تلقی می شده که توسعه هوش لازم و ضروری بوده از این رو موجب افزایش هوش انسانی شده اند.
تصویر

اما از آن زمان به بعد ظاهرا توانایی هوشی انسان افزایش نیافت و روند نزولی به خود گرفت.

با توسعه کشاورزی و شهرنشینی که توان انتخاب برای زمینه سازی جهش ها را کاهش داد ناتوانایی های هوشی نیز بروز کردند.

بر پایه محاسبات فراوان جهش های مضر که در ژنوم انسان به وجود آمد و تصویر اینکه دو هزار تا پنج هزار ژن برای توانایی هوشی لازم هستند، دکتر کربتری تخمین می زند که در حدود سه هزار سال، یعنی حدود 120 نسل، همه ما دو یا تعداد بیشتر از جهش های مضر برای ثبات هوشی یا عاطفی را تحمل کرده ایم.

همچنین یافته های اخیر علوم اعصاب حاکی از آن است که ژنهای دخیل در عملکرد مغز به طور منحصر به فردی به جهش ها حساس هستند.

این محققان می گویند ترکیب فشار انتخابی کم و تعداد زیاد ژنهایی که به آسانی تحت تاثیر قرار می گیرند توانایی های هوشی و عاطفی ما را تضعیف می کند.

این پژوهشگران معتقدند این روند کاهشی بسیار کند صورت می گیرد و روند سریع جامعه برای اکتشاف و پیشرفت فناوری های آینده راه حل هایی را برای این مشکل ارائه خواهند کرد.

کربتری افزود: فکر می کنم هر یک از میلیون ها جهش انسانی را که عملکرد هوشی ما را تعیین می کند خواهیم شناخت و در خواهیم یافت چگونه هر یک از این جهش ها با دیگری و همچنین تاثیرات محیطی وارد تعامل می شود.

وی تاکید کرد در آن زمان ممکن است بتوانیم به طور معجزه آسایی هرگونه جهشی را که در تمام سلول های هر ارگانیسمی و در هر سطح توسعه ای، اصلاح کنیم.
منبع

نمایه کاربر
mahboobeh

محل اقامت: رامسر

عضویت : یک‌شنبه ۱۳۸۷/۲/۲۲ - ۲۰:۰۷


پست: 1431

سپاس: 381

جنسیت:

تماس:

Re: مغز و اعصاب

پست توسط mahboobeh »

انزوای طولانی مغز را جامعه ستیز می کند



انزوای طولانی مدت می تواند بر تغییر شکل مغز به گونه ای که افراد را جامعه ستیز کند تأثیرگذار باشد.




به گزارش خبرگزاری مهر، تحقیقات نشان داده است که حیواناتی که برای طولانی مدت منزوی نگاه داشته می شوند " میلین" (ماده سفید) کمتری در بخشهایی از مغزشان که برای رفتار عاطفی پیچیده حیاتی است، تولید می شود.

این تحقیقات از سوی دانگشاه بوفالو و دانشکده پزشکی ام تی سینای انجام شده و توانایی های جدیدی را در مغز نشان می دهد که براساس آن می تواند خود را با تغییرات محیطی سازگار کند، پدیده ای که از آن با عنوان انعطاف پذیری مغز یاد می شود.

تغییرات در ماده سفید مغز پیشتر در اختلالات روانپزشکی و اختلالاتی که در اثر کاهش ماده سفید رخ می دهد مشاهده شده است.

اخیرا تغییرات ماده سفید در حیوانات بسیار جوان و یا تازه بالغ در نتیجه پاسخ به تغییرات محیط مشاهده شده است.

کارن دیتز نویسنده اصلی این تحقیقات که در مجله عصب شناسی نیچر منتشر شده اظهار داشت: این تحقیق برای اولین بار نقش ماده سفید را در اختلالات روانپزشکی نشان می دهد. این تحقیق نشان دهنده این مسئله است که انعطاف پذیری در مغز به نورونها محدود نمی شود بلکه این مسئله فعالانه در سلولهای گلیایى چون oligodendrocyte که میلین تولید می کنند رخ می دهد.

میلین یک ماده چرب مهم است که اکسونهای نورونها را به هم بسته و به آنها کمک می کند علائم را به طور موثر ارسال کنند.

عملکرد عصب نرمال در اختلالهای کاهش میلین چون ام اس و بیماری نادر کودکان Krabbe از بین می رود.
این مقاله علمی نشان می دهد که چگونه استرس انزوای اجتماعی پیامدهایی که در آن سلولهای میلین ساز شکل گرفته را مختل می کند.

در یک آزمایش موشهای بالغ که معمولا حیوانات اجتماعی هستند برای 8 هفته به منظور القای یک شرایط افسرده کننده منزوی شدند پس از آن این موشهای منزوی در تماس با موشهایی قرار گرفتند که تاکنون با آنها ملاقات نکرده بودند.

درحالی که موشها معمولا انگیزه بالایی برای اجتماعی بودن دارند، آنهایی که از نظر اجتماعی منزوی شده بودند هیچ علاقه ای برای تعامل برقرار کردن با موش جدید نداشتند، امری که نمونه کناره گیری اجتماعی بود.

تحلیلهای بافت مغز از حیوانات منزوی مشخص شد که سطح رونویسی ژنتیک آنها در قشر پیش پیشانى پایین تر از حد عادی است. قشر پیش پیشانی مغز منطقه ای است که مسئول رفتار احساسی و شناختی محسوب می شود.

منبع

نمایه کاربر
mahboobeh

محل اقامت: رامسر

عضویت : یک‌شنبه ۱۳۸۷/۲/۲۲ - ۲۰:۰۷


پست: 1431

سپاس: 381

جنسیت:

تماس:

Re: مغز و اعصاب

پست توسط mahboobeh »

دلیل هوش بالای انیشتین چه بود/ تفاوتهای غیرعادی 6 نقطه مغز انیشتین



نتایج مطالعات جدید نشان می دهد قشر پیریفرونتال مغز "آلبرت اینشتین" برخلاف اغلب افراد، شگفت انگیز و غیرعادی بوده است که همین تفاوت می تواند دلیل هوش و نخبگی این فیزیکدان بوده باشد.




به گزارش خبرگزاری مهر، بر اساس تحقیقات دانشگاه دولتی فلوریدا بخش هایی از مغز انیشتین با اغلب افراد متفاوت بوده است و همین می تواند با توانایی های شناختی و ادارکی فوق العاده وی مرتبط باشد.

این محققان برای نخستین بار کل قشر مخ مغز انیشتین را از 14 تصویری که اخیرا کشف شده توصیف کردند.

آنها تصاویر مغز اینشتین را با مغز 85 انسان معمولی مقایسه کرده و توانستند ویژگی های غیرمعمول مغز این دانشمند را تفسیر کنند.

اگرچه اندازه کلی و شکل هندسی مغز انیشتین طبیعی بوده اما نواحی پیریفرونتال، سوماتوسنسوری، آهیانه، موتور اولیه، قشر گیجگاهی و اوکیپیتال او غیرعادی بوده است.

پس از مرگ اینشتین در سال 1955 گروهی از محققان با کسب اجازه از خانواده اش، مغز او را برداشته و از زوایای مختلف تصویربرداری کردند.

علاوه بر این مغز به 240 قطعه تقسیم و تصاویر اسلایدی از آنها تهیه شد.

اما بخش عمده ای از این تصاویر، قطعات و اسلاید ها به مدت 55 سال از دید عموم مفقود شد.

اکنون برای این تحقیقات از 14 تصویر که در موزه ملی سلامت و پزشکی نگهداری می شود استفاده شده است.

نمایه کاربر
mahboobeh

محل اقامت: رامسر

عضویت : یک‌شنبه ۱۳۸۷/۲/۲۲ - ۲۰:۰۷


پست: 1431

سپاس: 381

جنسیت:

تماس:

Re: مغز و اعصاب

پست توسط mahboobeh »


موسیقی مغز را بشنوید/ رفتن از حالت اضطراب به آرامش




دانشمندان چینی به یک روش مبتکرانه برای ترجمه امواج مغز به موسیقی دست یافتند و از این پس می تواند شنیدن صدای امواج مغزی میسر باشد.




به گزارش خبرگزاری مهر، فناوری استفاده شده در این روش ترکیب اندازه گیریهای جریان خون مغز و ضربان الکتریکی آن بود. دانشمندان در آغاز تحقیقات خود تنها به خواندن ضربات الکتریکی مغز برای ایجاد نتها استفاده کردند اما پس از آن دریافتند که موسیقی حاصل از آن معمولا منقطع بوده و صدای نامطلوبی دارد.

پس از آنکه آنها خواندن امواج مغزی و تفسیر آنها را با استفاده از دستگاه برق نگار مغزی انجام دادند، این امکان برایشان فراهم شد که از یک نرم افزار پیچیده استفاده کنند تا بتوانند سیگنالهای الکتریکی را به نتهای موسیقی تبدیل کنند.

بالا و پایین بودن امواج مغزی، میزان بالا و پایین بودن نتها و طول مدت موج طول نواختن نت را تغییر می کرد.

این تحقیقات در مجله PLoS ONE منتشر شده و دسترسی عموم به آن آزاد است. در این تحقیقات یک روش اصلاح شده مورد تأکید قرار گرفته است که فرآیندهای روانشناسی بدون مقیاس مغز در موسیقی را منعکس می کند.

تحقیقات پیشین در مجله PLoS ONE توسط همین گروه نشان می داد که چگونه دامنه و شکل امواج برق نگار مغزی ممکن است به موسیقی تبدیل شود.

در گذشته محققان در اداره کل علم و فناوری وزارت امنیت کشور آمریکا نیز احتمال یک نوع تعلیم عصبی که از آن با عنوان " موسیقی مغز" یاد می شوند را بررسی کرده اند.

این تکنیک از موسیقی استفاده می کند که از امواج مغز یک نفر تهیه شده و می تواند به فرد کمک کند که از حالت اضطراب به حالت آرامش برود.

این تحقیق جدید توسط جینگ لو و همکارانش از دانشگاه علوم الکترونیک و فناوری چین با استفاده از برق نگار مغزی و تصویرسازی تشدید مغناطیسی کارکردی به منظور ارائه بهتر فعالیت مغز در نتهای موسیقی انجام شده است.

براساس اظهارات محققان، این موسیقی مغز دربرگیرنده آثار مغز به عنوان هنر است و سکویی را برای دانشمندان و هنرمندان فراهم می کند تا به ارتباط موسیقی و مغز انسان پی ببرند.

نویسندگان این تحقیق همچنین اظهار داشته اند که ترکیب اطلاعات برق نگار مغزی و تصویرسازی تشدید مغناطیسی کارکردی ممکن است موسیقی را تولید کند که بتواند بهتر فعالیت اصلی مغز را نشان دهد و این اقدام پس از جنبه سرگرمی این فناوری می تواند به صورت بالقوه به پیشرفتهای موثری برای تشخیصهای بالینی یا درمان بیوفیدبک منتهی شود.

نمایه کاربر
Behjo

عضویت : یک‌شنبه ۱۳۹۰/۴/۵ - ۱۸:۳۳


پست: 745

سپاس: 270

Re: مغز و اعصاب

پست توسط Behjo »

چرا در آن واحد نمی توان هم منطقی و هم احساساتی بود؟
http://www.khabaronline.ir/detail/25603 ... ce/medical
فرق یک انسان خوشبخت با یک بدبخت در انتخاب هاییست که میکند

بدرود هوپا

نمایه کاربر
mahboobeh

محل اقامت: رامسر

عضویت : یک‌شنبه ۱۳۸۷/۲/۲۲ - ۲۰:۰۷


پست: 1431

سپاس: 381

جنسیت:

تماس:

Re: مغز و اعصاب

پست توسط mahboobeh »

Behjo نوشته شده:چرا در آن واحد نمی توان هم منطقی و هم احساساتی بود؟
http://www.khabaronline.ir/detail/25603 ... ce/medical
با اجازت مطلبتو اینجا باز می کنم تا راحت تر باشه smile072

چرا نمی‌توان در آن واحد هم منطقی بود و هم احساساتی؟

پزشکی - در مغز انسان،‌ دو مسیر عصبی متفاوت برای حس مسائل اجتماعی/ هیجانی و منطقی/ تحلیلی وجود دارد. این دو مسیر همزمان با هم فعالیت نمی‌کنند، به همین دلیل هم وقتی هیجانات درگیر است، شاید دیگر نتوان منطقی مسئله را حل کرد.


بهنوش خرم‌روز: تا به حال شده در شرایطی قرار بگیرید که احساساتتان برانگیخته شده و همین احساساتی شدن،‌ مانع از تفکر منطقی شما شده باشد؟ شاید خیلی تلاش کرده باشید که در عین تجربه احساسات و هیجان‌ها،‌ منطق خود را هم به کار بیاندازید، اما خودتان را برای عدم موفقیت در این کار سرزنش نکنید، چون ظاهرا مغز شما ، به عنوان یک انسان به این راحتی چنین اجازه‌ای را به شما نمی‌دهد.
به نظر می‌رسد که باید منطق و هیجان را دو قطب متضاد در نظر بگیریم. به مدیر عاملی فکر کنید که عملکردش از نظر مدیریتی و اجرایی،‌ خیلی هم درست و منطقی به نظر می‌رسد،‌ اما وقتی می‌خواهد از نیروی کار ارزان‌قیمت استفاده کند یا این که صدها کارگر و کارمند را برای کاهش هزینه‌ها اخراج کند، در رفتارش، ‌فقدان نگرانی در مورد نتایج انسانی این تصمیم قابل مشاهده است. بسیاری از تصمیم‌هایی که ما در زندگی روزمره خود می‌گیریم، در واقع چالشی بین این دو سیستم است. دلیل آن هم احتمالا به نوع ارتباط سلول‌های عصبی مغز با یکدیگر برمی‌گردد.
به گزارش پاپ‌ساینس، مطالعه جدیدی که در نوروایمیج به چاپ رسیده، نشان می‌دهد که مسیرهای عصبی جداگانه‌ای به صورت جایگزین در موارد حل مسئله به صورت هیجانی و یا برعکس، ‌تحلیلی و منطقی،‌ مورد استفاده قرار می‌گیرند. به عبارت دیگر،‌ وقتی حسابی با موضوعی از نظر هیجانی درگیر هستید، شبکه سلول‌های عصبی که باید به طور منطقی مسئله را تحلیل و بررسی کنند، بازداری می‌شوند و زمانی که کاری در دست دارید که باید منظقی به آن فکر کنید، مسیر عوض می‌شود و این‌بار،‌ مسیر عصبی هیجان است که بازداری می‌شود.
آنتونی جک، متخصص علوم شناختی از دانشگاه کیس وسترن ریزرو و سرپرست این مطالعه، این ایده را با نوعی از خطای دیداری مرتبط می‌داند. حتما تصاویری را دیده‌اید که در آن، هم می‌توان یک پیرزن و هم یه زن جوان را دید،‌ یا تصویری که نیم‌رخ دو انسان یا یک گلدان را نشان می‌دهد. شما هر دو تصویر را می‌بینید، اما نه همزمان. درآن واحد، فقط یکی از آن‌ها را می‌توانید ببینید. به این محدودیت در آن‌چه می‌توانید در چنین تصاویری ببینید، رقابت ادراکی گفته می‌شود. مطالعه جدید جک، ‌این مفهوم را از ادراک بصری فراتر برده و به فرایندهای مغزی پرداخته است. وی به این نتیجه رسید که سیستم‌های عصبی متفاوتی برای پردازش اجتماعی/ هیجانی و برای تحلیل منطقی در مغز وجود دارد.
در این مطالعه از مغز 45 دانشجو در حین تلاش برای حل مسائل اجتماعی و فیزیک، با استفاده از روش ام.آر.آی تصویربرداری شد. تصاویر ام.آر.آی نشان می‌دهند که قسمت‌های مجزایی از مغز بسته به نوع مشکلی که فرد می‌خواهد آن را حل کند، ‌فعال می‌شوند یا این که از کار می‌افتند.
به گفته جک، اگر بتوان به راهکاری برای برقراری تعادل بین فعالیت این دو مسیر مجزای مغزی پیدا کرد، شاید بتوان بینش بهتری برای درمان اختلالات روانی مانند افسردگی و اسکیزوفرنیا به دست آورد.

نمایه کاربر
mahboobeh

محل اقامت: رامسر

عضویت : یک‌شنبه ۱۳۸۷/۲/۲۲ - ۲۰:۰۷


پست: 1431

سپاس: 381

جنسیت:

تماس:

Re: مغز و اعصاب

پست توسط mahboobeh »

کاشت یک حسگر در مغز
طراحی دقیقترین الگوریتم ریاضی جهان/ حرکت مکان‌نمای رایانه با فکر



محققان مدعی اند سریعترین و دقیق ترین الگوریتم ریاضی جهان را طراحی کرده اند که به افراد ناتوان کمک می کند مکان نمای رایانه شان را با قدرت فکر حرکت دهند.




به گزارش خبرگزاری مهر، حرکت سریع دقیق و طبیعی این الگوریتم در واقع همانند حرکت دست واقعی است.

محققان دانشگاه استنفورد این الگوریتم را برای سیستم های پروتزی قابل کاشت در مغز موسوم به ReFITطراحی کرده اند که به طور گسترده ای سرعت و دقت پروتزهای عصبی که مکان نمای رایانه را کنترل می کنند بهبود می بخشد.

محققان در آزمایش این شیوه بر روی میمونها، نشان دادند مکان نماهایی که با این الگوریتم جدید کنترل می شوند عملکرد سیستم موجود را دو برابر کرده و به عملکرد بازوی واقعی میمون در کنترل مکان نما نزدیک می شود.

"کریشنا شنوی" یکی از مجریان این طرح گفت: این یافته ها می تواند به بهبود عملکرد سیستم پروتزی و کمک به افراد معلول منجر شود که ما به عنوان بخشی از آزمایشهای بالینی در استنفورد به دنبال آن بودیم.

این سیستم به حسگری متکی است که در مغز کاشته می شود. این حسگر "پتانسیل های عمل" در فعالیت های عصبی آرایه ای از حسگرهای الکترودی را ثبت و داده ها را به رایانه ارسال می کند.

منبع

نمایه کاربر
mahboobeh

محل اقامت: رامسر

عضویت : یک‌شنبه ۱۳۸۷/۲/۲۲ - ۲۰:۰۷


پست: 1431

سپاس: 381

جنسیت:

تماس:

Re: مغز و اعصاب

پست توسط mahboobeh »

mahboobeh نوشته شده:مغز و مویرگهای ان
[ تصویر ]
توضیح عکس:
این عکس از رابرت لودلو از موسسه نورولوژي كالج لندن با تصوير جراحي مغزي بود كه به نمايش قشر مغزي يك بيمار مبتلا به صرع پرداخته است.

اين تصوير پيش از فرايند قرار دادن الكترود درون جمجمه براي درمان به ثبت رسيده است.

پس از برداشتن چند بخش از مغز اين بيمار كاملا سالم شده و ديگر به حمله دچار نشد.
در اين تصوير ماده خاكستري مغز به رنگ صورتي بوده و عروق كوچك در ميان آنها مي‌درخشند.
این تصویر متعلق به کورتکس یک بیمار مبتلا به بیماری صرع است.در شریانهای قرمز روشن خون حاوی مواد مغذی و اکسیژن جریان دارد در حالیکه در رگهای قرمز تیره خون بدون اکسیژن در جریان است.

نمایه کاربر
mahboobeh

محل اقامت: رامسر

عضویت : یک‌شنبه ۱۳۸۷/۲/۲۲ - ۲۰:۰۷


پست: 1431

سپاس: 381

جنسیت:

تماس:

Re: مغز و اعصاب

پست توسط mahboobeh »

روی خاطرات خود خیلی حساب نکنید!

محققین نشان داده‌اند که با تغییر یک کلمه در سوال، یا دستکاری چند تصویر،‌ می‌توان خاطرات افراد را به سرعت دستکاری کرد و خاطرات غیرواقعی را در مغز آن‌ها ایجاد کرد.


به علاوه خاطرات غیرواقعی در ذهن ماندگار می‌شوند.چه‌قدر روی حافظه خود حساب می‌کنید؟ وقتی چیزی را به یاد می‌آورید،‌ چه‌قدر مطمئنید که واقعا همان‌طور بوده که در ذهن شما مانده است؟ شاید فکر کنید وقتی چیزی خیلی واضح و قوی در ذهن شما مانده است،‌ حتما اتفاق افتاده و درست هم در خاطره شما نقش بسته است، اما محققین نشان داده‌اند که به هیچ وجه این باور صحت ندارد.


هر بار که خاطره‌ای از حافظه بازیابی شده و دوباره به یاد آورده می‌شود،‌ مغز آن خاطره را یک بار دیگر اما به طور ناقص،‌ تکمیل می‌کند. البته خاطره‌ها آشنایی خود را حفظ می‌کنند و تبدیل به چیز دیگری نمی‌شوند، اما احتمال دارد که حفره‌هایی در طول زمان درون آن‌ها به وجود آمده باشد. حفره‌هایی که لازم است پر شوند.


به گزارش سای‌تک دیلی،‌ محققین نشان داده‌اند که استفاده کردن از این ویژگی مغز ما که خاطره‌ها را اشتباه‌پذیر می‌سازد، ‌کاری بسیار ساده است.

برای نمونه،‌کافی است هنگام سوال پرسیدن،‌ یک کلمه در سوال تغییر کند تا آن‌چه افراد به خاطر می‌آورند هم به دنبال آن تغییر کند.

در واقع رو‌ش‌هایی که در آزمایش‌های روان‌شناختی برای تولید خاطره‌های غیرواقعی در مغز افراد به کار برده می‌شوند، ‌همان روش‌هایی هستند که درمان‌گران استفاده می‌کنند تا ضربه‌های دردناکی را که در حافظه افراد دفن شده، بازیابی کنند و از این طریق،‌ به درمان آن‌ها کمک کنند.


به گفته محققین ایجاد سریع خاطره‌های غیرواقعی در مغز افراد امکان‌پذیر است. محققین به شرکت‌کنندگان در مطالعه خود، اسلایدهایی را همراه با صدای راوی نمایش دادند. آن‌ها به این نتیجه رسیدند که با دستکاری توالی برخی از اسلایدهای کلیدی، ‌می‌توانند خاطره افراد را از این اسلایدها دستکاری کنند.

سپس آن‌ها بررسی کردند تا ببینند آیا خاطره‌های دستکاری شده در ذهن افراد از خاطره‌های کاملا غلط متمایز است و این که آیا خاطره‌های غیرواقعی ایجاد شده در مغز افراد به واسطه روایت‌گری، مشکلی دارند یا نه.


یک سال و نیم بعد از اجرای این آزمایش، همان اسلایدها به افرادی که در مطالعه شرکت کرده بودند نشان داده شد. این‌بار محققین قبل از نمایش اسلایدهای کلیدی از شرکت‌کننده‌ها می‌پرسیدند که بعد از این،‌ چه اتفاقی خواهد افتاد. آن‌ها به این نتیجه رسیدند که خاطرات غیرواقعی که در زمانی کوتاه در طول آزمایش در ذهن افراد ایجاد شده بود، به همان قدرتی در ذهن آن‌ها باقی مانده،‌ که خاطره واقعی.


بنابراین، اطلاعات غلطی که در حافظه ما راه پیدا می‌کنند،‌ می‌توانند به همان اندازه اطلاعات درست و واقعی،‌ در ذهن ما بمانند و حتی در طول زمان با یادآوری‌ها،‌ قوی‌تر هم بشوند. در نتیجه، این باور که بین خاطره‌های واقعی و غیرواقعی از روی وضوحی که به یاد می‌آوریم، می‌توانیم تمایز قایل شویم، اصلا درست نیست.


به علاوه، این مطالعه نشان می‌دهد که خاطره‌ها به سادگی و در زمانی بسیار کوتاه، با دستکاری جزیی اطلاعات، قابل دستکاری و تغییر هستند. در نتیجه، شاید یادآوری، به هیچ عنوان منبع خوبی برای استناد نباشد. مطالعاتی از این دست، پیش از این هم صحت گفته‌های شاهدین در دادگاه را زیر سوال برده بود.


اما در زندگی روزمره هم، شاید ما نباید زیاد روی آن‌چه به یاد می‌آوریم حساب کنیم! دست‌کم باید احتمال خطا را از یاد نبریم

نمایه کاربر
mahboobeh

محل اقامت: رامسر

عضویت : یک‌شنبه ۱۳۸۷/۲/۲۲ - ۲۰:۰۷


پست: 1431

سپاس: 381

جنسیت:

تماس:

Re: مغز و اعصاب

پست توسط mahboobeh »

مغز همه چيز را بايگاني مي‌كند

همه ما انسان‌ها به نوعي ذخايري از حافظه به شمار مي‌رويم. اين حافظه است كه به ما مي‌گويد، چگونه فكر كنيم، تصميم بگيريم و حتي هويت خودمان را تعريف كنيم. با اين همه، سوالات زيادي درباره حافظه، ذهن انسان‌ها را به خود مشغول كرده است.


چطور حافظه ساخته و در مغز ذخيره مي‌شود؟ چرا ما بعضي وقايع را به ياد مي‌آوريم و از به ياد آوردن برخي ديگر عاجزيم؟ حيوانات چه چيزهايي را به ياد مي‌آورند؟ چطور مي‌توانيم حافظه‌‌اي را كه در طول تكامل به دست ما رسيده است، تقويت كنيم؟

در ادامه به پرسش فوق و ديگر پرسش‌هاي مرتبط به حافظه پاسخ مي‌دهيم و پرده از دانسته‌هاي تازه بشر برمي‌داريم.


دفتر خاطرات خصوصي
وقتي درباره نقش حافظه فكر مي‌كنيم، مي‌توانيم آن را همانند يك اتوبيوگرافي ذهني تصور كنيم كه مثل دفتر خاطرات خصوصي شماست.

جالب است بدانيد، حافظه انسان‌ها فقط براي به ياد‌آوردن خاطرات تكامل نيافته، بلكه به ما اجازه مي‌دهد، وقايعي را كه در نتيجه وقايع گذشته رخ خواهند داد، در ذهن تصور كنيم. هر وقت درباره‌ آينده فكر مي‌كنيم، بخش‌هاي مختلفي از صفحات دفتر خاطرات خود را كنار هم قرار مي‌دهيم و يك سناريوي جديد را در ذهن مي‌آوريم.

اين فرآيند كليدي براي آينده‌نگري و ابتكار به شمار مي‌رود. البته از آنجا كه به​مرور حافظه انسان فرسوده مي‌شود، دقت پيش‌بيني‌هاي ما نيز پايين مي‌آيد.

نقش حافظه در برنامه‌ريزي و حل مساله نشان مي‌‌دهد، مشكلاتي كه خاطرات گذشته را تحت تاثير قرار مي‌دهند، در وراي بيماري‌هاي رواني همچون افسردگي و اختلال اضطراب پس از حادثه پنهان شده و شايد اين دريچه‌اي به سوي درمان‌هاي جديد باشد.

هر چند هنوز در اول راه هستيم اما واضح است كه ابتداي سفري طولاني و هيجان‌انگيز قرار داريم و مي‌دانيم كه حافظه پيچيده‌تر از آني است كه 10 يا 20 سال قبل تصور مي‌كرديم.
حافظه چگونه كار مي‌كند؟


وقتي از حافظه صحبت مي‌كنيم، مي‌توانيم منظورهاي مختلفي داشته باشيم. ما از حافظه مشغول به كار خود براي به خاطر سپردن فهرستي از اطلاعات استفاده مي‌كنيم. اين اطلاعات به صورت زودگذر ذخيره و پس از مدتي از ذهن پاك مي‌شود. در عوض، حافظه درازمدت مي‌تواند تا آخر عمر دوام بياورد.

اين حافظه را مي‌توان به حافظه مربوط به حقايق و وقايع تقسيم‌بندي كرد. روان‌شناسان حافظه ديگري را به نام حافظه اتوبيوگرافي نيز در نظر مي‌گيرند كه حافظه زندگي فردي هر شخص به شمار مي‌رود.

انواع حافظه بلندمدت در تار و پود ارتباطات شبكه مانند سلول‌هاي مغزي بافته شده‌اند. مغز انسان از طريق توليد گيرنده‌هاي جديد در انتهاي سلول‌هاي عصبي، توليد پيام‌رسان‌هاي عصبي يا ساخت كانال‌هاي يوني كه به سلول‌هاي مغزي اجازه مي‌دهند تا ولتاژ پيام‌هاي عصبي را افزايش دهد، موجب تغيير ارتباط بين شبكه عظيم سلولي مي‌شود.

در نتيجه، وقتي خاطره‌اي را به ياد مي‌آوريم، همان گروه از سلول‌هاي عصبي تحريك مي‌شوند. نواحي مختلفي از مغز در اين فرآيند دخيلند، اما ناحيه‌اي به نام هيپوكامپ كه نزديكي قاعده مغز قرار دارد، در تحكيم حافظه از اهميت ويژه‌اي برخوردار است.

حالا بد نيست كمي با توانايي‌هاي حافظه خود آشنا شويد. براي اين كه تصور بهتري داشته باشيد، حافظه شما را با كامپيوترهاي امروزي مقايسه مي‌كنيم. ما به كمك حافظه كوتاه‌مدت مي‌توانيم هفت مورد را در يك لحظه به خاطر بياوريم؛ خواه اسم باشد، خواه شكل، رنگ يا عدد.

در مقايسه، كامپيوتر شش گيگابايت داده را در حافظه RAM خود نگهداري مي‌كند كه ميليون‌ها بار بيشتر از حافظه كوتاه‌مدت انسان است.

به كمك حافظه درازمدت و معادل‌سازي ظرفيت حافظه انسان با كامپيوتر، مي‌توانيد 12 هزار گيگابايت را در ذهن خود ذخيره كنيد كه اين مقدار معادل ده ميليون كتاب 700 صفحه‌اي مي‌شود، اما بزرگ‌ترين محدوديت ما سرعت و انگيزه است.

حفظ كردن مقادير قابل توجهي از نوشته‌ها، سال‌ها و حتي چند دهه به طول مي‌انجامد. حافظه درازمدت كامپيوتر همان حافظه سخت است.

كامپيوتري كه 500 گيگابايت حافظه دارد، مي‌تواند 400 هزار كتاب 700 صفحه‌اي را در خود جاي دهد. كامپيوتر سرعت حافظه بسيار بالايي دارد و يك كتاب 700 صفحه‌اي را ظرف نيم ثانيه ذخيره مي‌كند.
حافظه خاطرات شخصي


مغز ما در سنين پايين شروع به يادآوري خاطرات مي‌كند و حتي ارتباطات ساده را قبل از به دنيا آمدن ياد مي‌گيرد. يك مطالعه كوچك نشان مي‌دهد كه گريه نوزادان پس از شنيدن تيتراژ برنامه تلويزيون كه مادر هنگام حاملگي تماشا مي‌كرده، قطع مي‌شود.

شايد به اين علت كه او را ياد محيط آرام شكم مادر مي‌اندازد، ولي ما نمي‌توانيم وقايع خاصي را كه قبل از دو يا سه سالگي اتفاق افتاده‌ به ياد بياوريم. اين زمان درست وقتي است كه حافظه اتوبيوگرافي شروع به شكل‌گيري مي‌كند و حتي بسختي مي‌توانيد چيزي را قبل از شش سالگي به ياد بياوريد.

تاكنون سه عامل مختلف براي اين يادآوري مبهم شناسايي شده است. يك احتمال اين است كه مسيرهاي عصبي بين هيپوكامپ ـ كه در تحكيم حافظه نقش دارد ـ و ساير نواحي مغز هنوز به اندازه كافي بالغ نشده‌اند. بنابراين تجربه‌هاي ما در دوران خردسالي ممكن است، هيچ وقت به حافظه بلندمدت نپيوندد.

توانايي‌هاي زباني اندك نيز نقش كليدي در اين مساله ايفا مي‌كنند، زيرا لغات همانند داربستي هستند كه حافظ روي آن سوار مي‌شود تا در آينده بازخواني شود. تجربه دانشمندان نشان مي‌دهد كه كودكان ميلي براي يادآوري وقايع ندارند، مگر آن كه لغات لازم براي توصيف آن را ياد گرفته باشند.

شناخت هويت فردي نيز براي بازخواني حافظه از اهميت بالايي برخوردار است. در آزمايشي، يك شير اسباب‌بازي به گروهي از كودكان نشان داده شد و سپس آن را در يك كشو قرار دادند.

يك هفته بعد، كودكاني كه مي‌توانستند خودشان را در آينه بشناسند (علامتي كه نشان‌دهنده شناخت از خود است)‌ توانستند جاي اسباب‌بازي را به خاطر بياورند در حالي كه گروه مقابل نتوانستند
افسردگي و خاطرات


بنا بر تئوري‌هاي ارائه شده، حافظه، تعادل ما را هنگام استرس حفظ مي‌كند. حافظه مي‌تواند در پيدا كردن راه‌حل مشكلات و ايجاد آرامش به ما كمك كند. وقتي نتوانيد وقايع خاص گذشته را به ياد بياوريد، در چالش‌هاي زندگي گرفتار مي‌شويد و به مرور افسردگي سراغتان مي‌آيد.

اگر اين تئوري درست باشد، ممكن است راه جديدي را براي درمان افسردگي از طريق هدف قرار دادن اختلالات حافظه زمينه‌اي پيدا كنيم. افسردگي شايع‌ترين نوع بيماري‌هاي رواني است كه حدود 10 تا 20 درصد افراد را در طول زندگي گرفتار مي‌كند.

داروهاي ضدافسردگي، برخي بيماران را درمان مي‌كنند، اما عوارضي همچون افزايش وزن و كاهش ميل جنسي را درپي‌دارند. در عين حال روان‌درماني، هم گرانقيمت است و هم زمان زيادي براي تاثيرگذاري نياز دارد.

به ياد آوردن خاطرات خوش براي دور كردن افسردگي لازم است. فكر كردن درباره وقايع خوب اميدواري شما را براي آينده افزايش مي‌دهد و اگر اين روزهاي خوب را به ياد نياوريد، آينده برايتان تيره و تار خواهد بود.

با توجه به نقش حافظه در پيش‌بيني و برنامه‌ريزي، دسترسي مناسب نداشتن به گذشته ممكن است، توانايي حل مشكلات را ـ كه افراد افسرده در آن ضعيف‌تر عمل مي‌كنند ـ تحت تاثير قرار دهد.

وقتي پرسيده مي‌شود، چگونه مي‌توان پس از مهاجرت به يك منطقه جديد، دوستان تازه پيدا كرد، بيشتر مردم پيشنهادهاي خوبي از قبيل دعوت كردن از همسايه‌ها را مطرح مي‌كنند. در عوض، افراد افسرده پاسخ مناسبي براي اين پرسش نمي‌يابند.

از سوي ديگر، گروه ديگري از دانشمندان معتقدند، افراد افسرده زمان بيشتري را براي به ياد‌آوري خاطرات گذشته صرف مي‌كنند و اگر زمان كافي به آنها داده شود، مي‌توانند جزئيات بيشتري از گذشته را به ياد بياورند.

اين گروه بر اين باورند كه افراد افسرده نسبت به ديگران وسواس بيشتري براي به اشتراك‌گذاري خاطرات خود به خرج مي‌دهند و حافظه آنها تغييري نكرده است.
چگونه حافظه‌مان را تقويت كنيم؟
حافظه نعمت ارزشمندي است، ولي دفترچه راهنما ندارد. حتما همه شما فراموش‌كردن نكات درسي سرجلسه امتحان را تجربه كرده‌ايد.

بعضي وقت‌ها فراموش‌كردن دشوار است؛ مثل وقتي كه مي‌خواهيم خاطره واقعه‌ بدي را از ذهن پاك كنيم. خوشبختانه شناخت بهتر ذهن به شما كمك مي‌كند كه از توانايي‌هاي حافظه خود بهتر استفاده كنيد. به چند روش مي‌‌توان حافظه را تقويت كرد:

1 ـ يكي از موثرترين روش‌ها براي تقويت حافظه تست‌زدن به طور مكرر است. براي اين كار لازم است سرعت خواندن را تنظيم و مطالب را دوباره مرور كنيد، به جاي آن‌كه حجم زيادي از مطالب را در آن واحد بخوانيد.

2 ـ كمي ورزش علاوه بر آن‌كه بدن و سلول‌هاي خاكستري مغز را در شكل و شمايل خوبي قرار مي‌دهد، تاثير زودهنگامي بر يادگيري مطالب جديد دارد.

3ـ حافظه همه مردم با كهولت سن ضعيف‌تر مي‌شود، اما شما مي‌توانيد به كمك رژيم غذايي براي مدت بيشتري حافظه خود را در سطح مطلوبي حفظ كنيد. از فست‌فودهاي پركالري پرهيز كنيد، چرا كه باعث تجمع پلاك‌هاي پروتئيني مي‌شود كه از ويژگي‌هاي بيماري آلزايمر است.

4ـ‌گاهي اوقات گرفتار خاطرات ناخواسته مي‌شويم، مانند يك موقعيت خجالت‌آور يا جدايي دردناك كه پاك‌كردن آنها از ذهن برايمان دشوار است، اما راهي براي جلوگيري از تبديل حوادث ناگوار تازه به درازمدت وجود دارد. در آزمايشي، يك فيلم ناخوشايند براي گروهي از افراد به نمايش درآمد و پس از آن افراد به دو گروه تقسيم شدند؛ يك گروه مشغول بازي كامپيوتري شدند و گروه ديگر در يك آزمون اطلاعات عمومي شركت كردند. ديده شد گروهي كه بازي كامپيوتري انجام داده بودند، صحنه‌هاي ناخوشايند كمتري از فيلم را به ياد مي‌آوردند. همچنين گوش‌كردن به موسيقي آرام پس از واقعه‌اي كه مي‌خواهيد آن را فراموش كنيد، مفيد است، احتمالا به اين علت كه احساسات منفي را كه باعث ماندگار شدن خاطرات بد در ذهن مي‌شوند، از بين مي‌برد.

منبع: New Scientist

ارسال پست