جناب علی...
1.احتمال اینکه چند تا اتم اتفاقی کنار هم قرار بگیرند و تشکیل اولین سلول بدهد غیر ممکن نیست ولی احتمالش به خیلی کم و بسیار بسیار نزدیک به صفره به اعتراف خود تکامل گرایان..... چطور به نظریه ای با همچین احتمال کمی تکیه کنیم
وقتی گفته میشود
احتمال تشکیل هست ، پس میتواند به وجود آید. هر چقدر هم احتمال آن کم باشد.
زمانی که احتمال یک تصادف در تعداد تکرار آن ضرب شود ، آن تصادف دیگر دور از دسترس نیست.
وجود نطظم در عالم به طور اتفاقی همانقدر بعیده که شما مقداری جوهر روی کاغذ بریزید و این جوهر به طور اتفاقی به شکل یک غزل حافظ در بیاد اگر چنین کاری میلیاردها بار هم تکرار بشه باز هم احتمال وقوعش بعید نیست؟
بنا بر حساب احتمالات اگر شما بارهای فراوان جوهر روی کاغذ بریزید ، احتمال آنکه غزل حافظ بیاید نیز هست.
2.: قوس کف پای انسان، را می زنم. انسان ها بر اساس نظر تکامل گراها: 5.4 میلیون سال است که بر روی پا های خود راه می روند. با این همه فشاری که بر قوس کف پای انسان در طول زندگی اعمال می شود طبیعتا حتی اگر یک میکرون این قوسی کم شود و این به فرزندان منتقل شود لذا در طی زمان 5.4 میلیون سال انتظار می رود که این قوسی به طور کامل از بین برود. اما چرا چنین نشده است؟ چگونه است که تلاش زرافه برای رسیدن به برگ های بالایی درختان باعث دراز شدن گردنشان شده است. اما این همه فشاری که بر روی قوس کف پای انسان وارد می شود نتوانسته است که قوس کف پای انسان را از بین ببرد
همان طور که گفتم شما هیچ درکی از فرگشت نداشته و نخواهید داشت !
هنوز نمیتوانید نظریه ی لامارک را از فرگشت تشخیص دهید.
تلاش زرافه ها برای رسیدن به برگ هی بالایی سبب بلند شدن گردنشان نشد ، زرافه هایی که گردن بلند تری داشتند به دلیل طول عمر بیشتر و شانس بیشتر برای تولید مثل ویژگی بلند بودن گردن را به نسل بعدی انتقال دادند تا جایی که در نسل های بعدی فقط زرافه های با گردن بلند باقی ماندند.
چیزی که درباره ی کف پای صاف گفتید بر اساس فرگشت نیست ، بر اساس نظریه ی لامارک است !!!
3.طبق نظر تكاملگرايان، نظم از بينظمي اوليه بهوجود آمده است. اين ادعا كاملاً برخلاف قانون دوم ترموديناميك است
برداشت اشتباه از قانون دوم ترمودینامیک !
بر اساس قانون دوم ترمودینامیک آنتروپی در سیستم های بسته همواره با گذر زمان تمایل به زیاد شدن دارد.
در یک سیستم بسته که از قانون دوم ترمودینامیک پیروی میکند هیچ مانعی نیست که جلوی منظم شدن قسمتی از سیستم را بگیرد ، درحالیکه بخش دیگر به سمت بینظمی بیشتر برود.
برای مثال وقتی هوا خنک میشود ، با توجه به تجمع بیشتر ملکولها و حرکت کمتر در هوای سرد نسبت به هوای گرم ، آنتروپی کاهش یافته است. درنتیجه درحالیکه آنتروپی اطراف فردی در روسیه در حال کم شدن است ، در همان زمان آنتروپی محیطی که در اطراف فرد در عربستان است بیشتر میشود.
به بیان سادهتر طبیعت میتواند در بی نظمی ، بطور موضعی به سمت نظم برود بدون اینکه قانون دوم ترمودینامیک را نقض کند.
4. کار کرد چشم را چگونه توجیه میکنید؟
برای اینکه طولانی نشود :
http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%AA%DA% ... 8%B4%D9%85
5.
احتمال انجام خیلی از فرایند ها از نظر با توجیه تکامل و شانس بسیار کم و تقریبا صفر است مثلاً در مورد پروتئيني که در هموگلوبين وجود دارد، اين احتمال که اسيدهاي آمينه بهطرزي درست ترکيب شوند، 1 در 10 به توان 167 ميباشد، چيزي که از نظر رياضي تقریبا غيرممکن است. تازه اين فقط در مورد پروتئين موجود در هموگلوبين است
در 1 پاسخ داده شد ، و اینکه دستور ساخت توسط کروموزوم داده میشود و تشکیل شدن آن تصافی نیست.
شک و شکاکیت نخستین گام بسوی حقیقت است.
"دنیس دیدرو"