نظريه کوانتوم و در پی آن نسبيت انشتين فيزيک و به تبع آن فلسفه را متحول کرد. اين نظريات مقدمه ای شد برای ظهور نظريه های ديگر که توسط بوهر، دوپلر، شرودينگر و هايزنبرگ بزرگ ( meine liebe ) مطرح گرديد. می خواهم چکيده ای از آنچه نسبيت خوانده می شود بيان کنم. (Synapsis )
· قوانين طبيعت بايد متحدالشکل باشند.
· قوانين بايد در تمام چارچوب های مرجعی که " لَخت " هستند، يکسان باشند.
· سرعت نور در تمام جهات يکسان است.
· تبديلات لورنتس
· طول يک جسم و مدت زمان يک رويداد برای هر ناظر نسبی است.
· همه کميتها بايد چهار بعد داشته باشند. يک مولفه ی زمانی و مولفه های فضايی ( به طور مثال انرژی- اندازه حرکت)
· هم ارزی جرم و انرژی E=mc2
· فضا و زمان مطلق نيستند.
· حال مفهوم بی معنايی است.
· گذشته آينده را تعيين می کند.
· هيچ چيز سريعتر از نور حرکت نمی کند.
· زمان جاری نيست (همانند فضا ) بلکه فقط يک بعد است.
· فضا و زمان ابعاد مختلف يک فضا زمان يکسان پيوستار هستند.
· تاريخچه هر ناظر توسط مخروط نوری درون يک فضا- زمان پيوستاری محدود می شود.
· تاريخچه هر ناظر يک " جهان - خط "است، مسير نور- حرکتی که ناظر در ميان فضا- زمان در حال حرکت است.
· ويژه زمان ، زمان فضايی فاصله بين دو نقطه در يک جهان - خط ( زمان تجربه شده توسط ناظر هنگاميکه در طول جهان - خطش حرکت می کند.)
· نسبيت برای دستگاههای شتابدار نسبت به يک سيستم ديگر در نظر گرفته می شود.
· اصل هم ارزی : نيروهايی که بواسطه جاذبه بوجود می آيند در هرصورت با نيروهای ايجاد شده توسط شتاب برابرند.
· امکان تميز دادن بين نيروهايی که بخاطر شتاب بوجود می آيند و نيروهای جاذبه ای از طريق آزمايش وجود ندارد. ( برای مثال در شتاب 8/9 متر بر مجذور ثانيه در فضای بيرونی با نيروی جاذبه ای روی زمين معادل است.)
· همه نيروها چه جاذبه ای باشند چه نباشند، از شتاب ناشی می شوند.
· فرضيه ی نيوتن مبنی بر اينکه هر جسمی جسم ديگر را جذب می کند غير ضروری است.
· اجرام موجب انحنا فضا - زمان می شوند.
· انحنا فضا- زمان حرکت اجرام را تعيين می کند.
· قانون جاذبه ی انشتين : هر جسم، که تحت تاثير نيروی خارجی نيست، در طول کوتاهترين مسير بين دو نقطه از فضا - زمان.( کوتاهترين مسير بين دو نقطه در يک صفحه ی تاب خورده)- جهان - خطش - حرکت می کند.
· فضا زمان يک ميدان جاذبه ای است.
· هنگامی که يک جسم ( در فضای 3 بعدی) در حال سکون تحت تاثير شتاب جاذبه ای قرار می گيرد، در حقيقت در طول جهان - خطش به سوی مرکز زمين شتاب می گيرد.( جذب می شود.) اين رويداد روی انحنا بوجود آمده توسط جرم زمين در فضا- زمين ( 4 بعد) روی می دهد.
· اين فضا زمان است که انحنا دارد نه کوتاهترين مسير بين دو نقطه.
· جاذبه يک نيرو نيست.
· فيزيک = هندسه ی فضا - زمان.
· تئوری نسبيت در باره ی طبيعت جاذبه است.
· نسبيت ، جاذبه را بر حسب انحنا فضا زمان توضيح می دهد.( به طور مثال هندسه)
· نيروی جاذبه يک اثر از هندسه ی فضا- زمان به حساب می آيد.
· انحنا فضا زمان توسط يک " تانسور انحنا " اندازه گيری می شود. ( هندسه ريمانی)
· هر نقطه توسط 10 عدد تشريح می شود.( تانسور متريک)
· هندسه اقليدسی يکی از تانسورهای متريک نامتناهی ممکن است.(انحنا صفر)
· ساير هندسه ها فضاهايی که صاف نيستند بلکه پيچ در پيچ ( warp ) هستند را تشريح می کنند.
· عاملی که باعث پيچ در پيچ شدن می شود، انرژی - جرم است.
· ساعت ها در يک ميدان جاذبه ای آهسته تر حرکت می کنند.
· مسير نور در يک ميدان جاذبه ای منحرف می شود.
· در حقيقت ثبات نظم جهان به تعادل اثر گرانشی بستگی دارد.