شروط برقراری یا تحقق هم ارزی جرم و انرژی

مدیران انجمن: parse, javad123javad

نمایه کاربر
MRT

نام: محمدرضا طباطبایی

محل اقامت: تبریز

عضویت : پنج‌شنبه ۱۳۸۶/۴/۲۱ - ۱۸:۱۷


پست: 2454

سپاس: 95

جنسیت:

تماس:

شروط برقراری یا تحقق هم ارزی جرم و انرژی

پست توسط MRT »

شروط برقراری یا تحقق هم ارزی جرم و انرژی، کوانتیده شدن انرژی در فضا – زمان، توجیه فیزیکی و اثبات ریاضی اصل هم ارزی


همانطور که می دانیم با برسی، تجزیه و تحلیل و حتی تفسیر کردن انرژی جنبشی در فیزیک مکانیک و ترکیب آن با پدیده افزایش جرم به نسبت افزایش سرعت در تبدیلات لورنتس - جرالد، اصل هم ارزی جرم و انرژی در نسبیت خاص ارایه شده است. این معادلات چه هستند؟

تصویر

Ek انرژی جنبشی، m جرم، v سرعت، m0 جرم در حال سکون و c ثابت فیزیکی است. هم ارزی جرم و انرژی در اصل به عنوان یک پارادوکس در نسبیت خاص بود که توسط آنری پوانکاره شرح داده شده و انیشتین آن را در سال 1905 در مقاله "آیا اینرسی یک جسم به انرژی درونش بستگی دارد؟" ارایه کرده است. انیشتین اولین کسی بود که پیشنهاد داد که هم ارزی جرم و انرژی یک اصل کلی بوده و نتیجه ای از تقارن یا هم بافتگی فضا – زمان است.

اما جریان واقعی از چه قرار است؟

موضوع از آنجایی شروع شد، که کیهان شناسان با استفاده از قوانین و معادلات مکانیک نیوتنی یا فیزیک مکانیک کلاسیک، موفق به اندازه گیری جرم اجرام سماوی منظومه شمسی شدند. و با استفاده از علم شیمی و .... دریافتند که هیچگونه ترکیب یا فرآیند شیمایی در خورشید یا ستارگان دیگر روی نمی دهد و اصولا این چنین فرایند های شیمیایی شناخته شده، نمی تواند به این مدت زمان طولانی، آنهم با این مقدار از تابش، انرژی تولید و تامین نماید. و از طرفی فیزیک دانان متوجه شدند که در زمان واپاشی رادیو ایزوتوپ ها و شکافت هسته های ناپایدار، مقدار قابل توجه و فوق العاده زیادی انرژی به صورت گرما و .... تولید و منتشر میشود. از اینرو دانشمندان به این باور رسیدند که در واکنش های همجوشی و یا شکافت و ..... تبدیلات ناشناخته و مرموزی از ماده در حال انجام است، که منبع و منشا این انرژی بسیار زیاد و طولانی مدت است. در این رابطه فیزیک دانان موفق به دست یابی به روش هایی شده بودند که جرم اتم ها و ذرات را با دقت بسیار بالایی اندازه گیری می کرد و متوجه شدند که قانون پایستگی جرم و انرژی نقض میشود. یعنی بر عکس انتظارها، در کنش های هسته ای، مقدار بسیار کمی از جرم ماده ناپدید می شود و به صورت تجربی دریافتند که مقدار جرم نابود شده، با حاصل تقسیم انرژی تولید شده بر مربع سرعت نور برابر است. این اکتشاف بزرگ و تاریخی مربوط به گروهی از فیزیک دانان آلمانی بود که تحقیقات فوق سری و محرمانه ای برای تولید جنگ افزار هسته ای در ارتش آلمان نازی در پیش گرفته بودند. و چون این هدف و نتایج بدست آمده از تحقیقات، جنبه نظامی و استراتژیک برای نازی ها داشت، در نتیجه افشا و ارایه آنها در مقالات و مجامع علمی ممنوع و غیر ممکن بود. ولی فیزیک دانان در جلسات و محافل خصوصی خود، در مورد آن سخن می گفتند و تبادل نظر می کردند. که بعدها این مطالب بسیار مهم، توسط انیشتین به ایالات متحده امریکا منتقل شد. در واقع انیشتین همانند یک جاسوس علمی یا دزد فناوری رفتار کرد و طی مدارک معتبر تاریخی، امریکایی ها را از وجود اینچنین پروژه نظامی بسیار خطرناک و همچنین ماهیت علمی و جزئیات فنی آن با خبر، حتی آنها را ترغیب به تولید و استفاده از این چنین جنگ افزاری نمود (پیش دستی به نازی ها، خیانت به ملت و دولت آلمان) که هرگز قابل تحمل و بخشش هم نبود. ولی آنچه که ذهن انیشتین را درگیر کرد، اولا توجیه علمی و فرمولیزه کردن این پدیده و دوما شناخت ماهیت خود انرژی جنبشی اجسام در فیزیک مکانیک بود. چرا که سعی داشت افتخار علمی این اکتشاف بزرگ را به نام خود ثبت کند. و از طرفی طبق معادلات لورنتس - جرالد مشخص شده بود که با افزایش سرعت، ساعت ها کند کار کرده و متر ها کوتاه میشوند. از این رو هیچ بعید نیست که با افزایش سرعت، جرم اجسام نیز افزایش یابد. که فرمول های کلی که با مقایسه دو دستگاه مختصات دکاترتی توسط لورنتس - جرالد به صورت همزمان بدست آمده بودند، از قرار زیر است. که بعدها انیشتین با استفاده از یک مثلث قائم زاویه و مثال واگن در حال حرکت، این روابط را بازنویسی کرد. که متاسفانه افتخار صحت این روابط نیز نصیب او شده است.

تصویر

یعنی Δt' بازه زمانی ناظر ساکن، Δt بازه زمانی ناظر در حال حرکت، v سرعت جسم یا ناظر، c ثابت فیزیکی، l' طول یا بعد در حال سکون، l طول یا بعد در حال حرکت، m جرم جسم در حال حرکت و m0 جرم در حال سکون است. انیشتین برای توجیه شخصی خود همچنین عموم (خواننده مقالاتش) در نهایت چنین استنباط کرد که این انرژی جنبشی ناشی از سرعت جسم یا ناظر، درونش ذخیره شده و هم ارز و معادل آن به صورت جرم اضافی به جرم اولیه در حال سکونش افزوده می شود. یعنی:

تصویر


که Δm هم ارز انرژی جنبشی جسم در حال حرکت است. یعنی:

تصویر

در حقیقت چنانچه انیشتین می خواست در این هدف خود موفق باشد. اصل هم ارزی جرم و انرژی را می بایست از اطلاعات اولیه فوق استخراج کند. مشکل اینجاست که هر چند انرژی جنبشی به صورت جرم در جسم در حال حرکت افزوده میشود، ولی چون این انرژی جنبشی جرم پیدا می کند و خودش نیز دارای اینرسی یا لختی میشود، حذف این مقدار جرم جدید، از اینرسی کل جسم در حال حرکت، کار بسیار دشواری است. از این رو نظر دادند که رسیدن سرعت اجسام با داشتن جرم سکون اولیه به سرعت نور غیر ممکن است. چون در نزدیکی سرعت نور، جرم بی نهایت می شود و برای رسیدن به سرعت نور یا شکستن این دیوار سرعت نوری، نیروی بینهایتی وجود ندارد. ولی او میدانست که فیزیک دانان آلمانی این رابطه هم ارزی را به صورت زیر می نوشتند:

تصویر

و نمونه بارز و روشن آن، واحد انرژی الکترون ولت (eV) و واحد جرم (eV/c^2) در فیزیک ذرات یا هسته ای است. علت بر اینکه ژرمن های مرید پیشوا، این رابطه را به صورت تجربی، اینچنین یافته بودند.

تصویر

در معادله فوق e انرژی تولید شده در سیستم کنش های هسته ای نازیست و m جرم مفقود شده در سیستم متعلق به حزب نازیسم بود. این فرمول به قدری مهم و محرمانه بود که فقط به صورت یک جمله سری بیان شده و مابین فیزیک دانان به صورت یک رمز مبادله میشد و هیچ کس حق نداشت آن را در جایی به صورت ریاضی ثبت کند. مگر در مدارک فوق سری نظامی و محاسبات مربوط به آن، که از حروف لاتین گمراه کننده استفاده می شد و خواندن، درک و فهم آن برای دیگران ممکن نبود (استاندارد نوشته نمی شدند و کمیت های فیزیکی اشباه گرفته می شدند). اما آریا گراها نگران مفقود شدن این مقدار بسیار کم و ناچیز از جرم مواد گران قیمت و کمیاب، هم سنگ با الماس معدنی نبودند. ولی چون انیشتین بدنبال توجیه این مفقودی بود، جرم مفقودالاثر شده نازی ها را وارد معادله کرد و معادلات خود را چنین نوشت. چرا که برای او، این جرم بسیار با ارزش و گران قیمت بود. چرا که شهرت جهانی به همراه داشت:

تصویر

که بیان می کرد اولا تمایز و فرقی مابین جرم در حال حرکت و جرم در حال سکون وجود دارد و دوما همانطور که جرم در کنش های هسته ای میتواند به انرژی تابشی یا حرارتی تبدیل شود، انرژی جنبشی هم میتواند به صورت جرم در آمده و به جرم در حال سکون افزوده شود و چیز جدیدی برای توضیح یا توجیه علمی و ریاضی این پدیده هم ارزی نداشت. چون خودش از معادلات تجربی قبلی ژرمن ها استفاده کرده بود. به هرحال انیشتین بعدها این معادله را به صورت زیر نوشت که حالت کلی داشت و از E به جای e استفاده کرد و آن را به کل کیهان و ماده تعمیم داد و آن را مربوط به جرم یا ماده در حال سکون نیز دانست. یعنی کل جرم کیهان نیز قابل تبدیل به انرژی است:

تصویر

و علت آن اینکه متخصصین آریایی که بدنبال ساخت بمب هسته ای بودند، همواره به دنبال محاسبه قدرت تخریب این بمب ها بودند و این رابطه مناسب آنها بود. البته با نمادی جایگزین e و نه با E . چون آنها بدنبال ساخت بمب بودند نه توجیه فیزیک و نه پیدایش و سرنوشت نهایی کیهان و ..... و این نوع فرمول نویسی را انیشتین از آنها اقتباس کرده بود و با خود به امریکا برد و تنها بعد از اتمام جنگ جهانی دوم و خودکشی پیشوا، به خود جرات این نوع تحریر از هم ارزی را داد و آن را از حالت رمز شده خارج نمود. اما تلاش انیشتین در این رابطه ادامه داشت تا اینکه مدعی شد، خود انرژی یا کل انرژی یک جسم، تحت تاثیر عامل لورنتس – جرالد قرار می گیرد!!!!!!! که به نوعی سفسطه در فلسفه و یا هذیان در دنیای علم فیزیک و ریاضیات است و توجیه شان چنین بود، چون زمان، طول و خود جرم تحت تاثیر این عامل هستند، پس معادل و هم ارز آنها به صورت انرژی نیز تحت تاثیر عامل لورنتس قرار خواهد گرفت یعنی:

تصویر

ƴ عامل لورنتس – جرالد است. و مدعی شدند که اگر سرعت جسم بسیار کمتر از سرعت نور باشد، آنگاه از معادلات فوق با استفاده از سری توالی به راحتی بدست می آوریم:

تصویر

که با صرف نظر کردن از انرژی جنبشی، بازهم معادله قبلی مربوط به هم ارزی بدست می آید. در حالی که روابط درست و صحیح از این قرارند.
تصویر

تصویر

معادلات فوق از ضرب توان دوی ثابت c در طرفین معادله اول و سپس سری توالی یا تیلور یعنی معادله دوم بدست آمده و یک راه کار هوشمندانه ریاضی در جبر است که انیشتین آنها را غلط یا فریب کارانه نوشته بود. یعنی رابطه هم ارزی جرم و انرژی برای اولین بار از عملیات ریاضی فوق استخراج نشده است. بلکه با علم و آگاهی از وجود اینچنین رابطه تجربی ،عملیات ریاضی فوق صورت گرفته است . در حقیقت هرگونه سعی، تلاش و اقدام انیشتین در این رابطه، فقط منجر به دست یابی به روشهای جدید برای یافتن این معادله تجربی قبلی می شد و در مورد توجیه علمی یا اثبات ریاضی و کشف چرایی آن، با شکست مواجه می شد. یعنی معضلی که تا آخر عمر موفق به خلاصی از آن نشد. به هر حال افتخار کشف و ارایه این رابطه هم ارزی به عنوان یک مدال شجاعت به ایشان داده شد. در حالی که این مدال مسروقه، متعلق به فیزیک دانان فاشیست بود.

در حقیقت اصل هم ارزی جرم و انرژی به صورت تجربی توسط فیزیک دانان علوم آزمایشگاهی کشف شده و تا به امروز نه انیشتین و نه هیچ فیزیک دان دیگری موفق به توجیه نظری یا علمی این پدیده و حتی اثبات ریاضی آن نشده که در ادامه این مبحث، سعی می کنیم به این امر خطیر به پردازیم و چاره ای نداریم تا از هندسه اقلیدسی و مکانیک کوانتومی بهره ببریم. چرا که برتریت هندسه اقلیدسی بر هندسه نا اقلیدسی و برتریت مکانیک کوانتومی بر نسبیت خاص ثابت شده و بدیهی است. و صد البته دچار مشکل حاد و لاینحل انیشتین نشویم. یعنی به جای استفاده از اجسام با جرم و انرژی در حال سکون، از ذراتی استفاده کنیم که جرم و انرژی در حال سکون آنها صفر باشد و تمام جرم و انرژی شان ناشی از حرکت موجی (تموّج) باشد و چه گزینه ای بهتر از فوتون!!!!

امروزه نظریه ای وجود دارد به نام دوگانگی موج و ذره (خاصیت دوگانه ذره ای و موجی بودن امواج الکترومغناطیس) که متاسفانه آن هم توسط هیچ کسی تا به امروز توجیه نشده است. در واقع ما با استفاده از این خاصیت یا ماهیت دوگانه الکترومغناطیس سعی می کنیم، هم ارز بودن جرم و انرژی را توجیه فیزیکی و ثابت ریاضی کنیم، همچنین خاصیت دوگانگی موج - ذره را بفهمیم هرچند که ممکن است خاصیت سه یا چند گانه ای نیز داشته باشد. همانطور که گفته شد یک دایره با یک موج سینوسی خویش آوندی نزدیکی دارند. (خويشاوندي دايره و موج سينوسي).

طبق مفاهیم مربوط به جرم و اینرسی در مکانیک، جهت شتاب دادن و یا به حرکت درآوردن و سرعت دادن به اجسام و اجرام، به نیرو نیاز داریم:

تصویر

اما این نیروی ثابت، باعث بوجود آمدن شتاب، یعنی سرعت در حال افزایش میشود. در حالی که ما میدانیم سرعت نور ثابت است. از طرفی امواج الکترومغناطیس به واسطه نوسان یک میدان الکترومغناطیسی پدیدار و منتشر میشوند. یعنی ما برای به حرکت در آوردن یک فوتون، نیاز به یک میدان الکترومغناطیسی متناوب داریم. یعنی یک موج سینوسی الکترومغناطیسی از دو موج سینوسی الکتریکی و مغناطیسی عمود بر هم تشکیل شده است. که مسلما فوتون تحت تاثیر هر دو نیرو قرار گرفته و به حرکت در خواهد آمد. یعنی برآیند این دو نیرو نسبت به زمان و مکان، مسیر و سرعت حرکت فوتون را مشخص و معلوم خواهد نمود.


تصویر

در شکل فوق دو بردار سرعت برای فوتون متصور است. بردار یا سرعت اول باعث جابجایی فوتون در محور x میشود. ولی بردار و سرعت دوم باعث جابجایی فوتون در محور y میشود. جالب است بدانیم که سرعت متوسط این جابجایی ها معادل سرعت نور است. در شکل فوق یک مثلث قائم الزاویه به صورت خط چین رسم شده است پس داریم:

تصویر


در حقیقت پدیده هم ارزی جرم و انرژی به همین راحتی با استفاده از یک مثلث قائم الزاویه اقلیدسی و معادله انرژی جنبشی کلاسیک، اولا توجیه فیزیکی شده و دوما به این آسانی اثبات ریاضی میشود. که افرادی همچون انیشتین از آن عاجز و ناتوان بوده اند. و همچنین نیاز به علم و دانش بسیار مدرن و پیچیده ای ندارد. و این مدرکی برای برتریت هندسه اقلیدسی و مکانیک کوانتومی است. درست است که سرعت نور همواره یک مقدار ثابت کیهانی و جهانی است ولی فوتون روی مسیر منحنی سینوسی حرکت می کند که سرعت آن از این قرار است:

تصویر

شاید با فهمیدن این موضوع که فوتون با سرعتی بیشتر از سرعت نور روی منحنی مارپیچ خود حرکت می کند، متوجه تناقض یا پارادکس در نسبیت بشویم، که حد نهایی سرعت را c میداند. یعنی سرعت انتقالی فوتون روی محور x. در حقیقت فوتون تمام جرم و انرژی خود را از انرژی جنبشی ناشی از این سرعت بیشتر از سرعت نور بدست می آورد. از طرفی سرعت متوسط جابجایی فوتون روی محور y به مقدار c بوده، ولی در لحظاتی از زمان، بیشتر از مقدار c نیز می باشد و جالب است که برای این سرعت v، دو مقدار مثبت و منفی داریم که روی دستگاه مختصاتی فوق کاملا قابل درک و مشاهده است. چون سرعت یک بردار است، در زمان جابجایی مثبت روی محور y ، سرعت مثبتی دارد. ولی در زمان جابجایی منفی، مسلما سرعت آن منفی خواهد بود. که حاکی از قدرت بالای ریاضیات در کاربردهای فیزیکی است. البته به شرط آنکه مدل سازی ها و تحلیل ها درست بوده باشند. اما ممکن است بعضی ها بگویند که فوتون از یک راس مثلث فوق گذر می کند، ولی از مکانی پایین تر از راس دیگر مثلث گذر خواهد داشت. ولی واقعیت این است که مسیر منحنی شکلی که فوتون در یک چهارم طول موج خود می پیماید، برابر طول وتر این مثلث است. به بیان دیگر، شواهد و مدارک تجربی بدست آمده از اصل هم ارزی و معادلات ریاضی فوق بیان می کند که، میبایست اینچنین باشد و گریزی از آن نیست. اگر معادله موج اصلاح شود، این مشکل نیز برطرف خواهد شد. برآیند دو نیرو یا بردار الکتریکی و مغناطیسی در یک موج الکترومغناطیسی، مسیر اینچنینی برای انتقال در محورهای مختصاتی و حرکت در فضا را برای یک فوتون، تعیین و مشخص می کند. و معادلات بعدی از روی این اصول اولیه میبایست نوشته و طرح سپس توسعه داده شوند. و موضوع بسیار مهم، تجزیه و تحلیل خود این رابطه هم ارزی است، که تا به امروز در عین سادگی، یکی از پیچیده ترین و غامض ترین مفاهیم بنیادی علم فیزیک است. که خود را همانند یک سحر، جادو یا طلسم در دستان مردان بزرگ و مرموز یا حتی رمال و افسون گر می نمایاند. تشریح این مسئله را با یک مثال ساده شروع می کنیم. فرض کنید در یک کلاس جغرافی معلمی می گوید "استان آذربایجان شرقی یکی از استانهای کشور ایران است و اینکه شهر تبریز مرکز این استان است" و اینجانب بلند بگویم که نتیجه می گیریم شهر تبریز یکی از شهرهای کشور ایران است!!!!!!

شنوندگان این مطلب چه واکنشی از خود نشان می دهند. آیا من یک نابغه با ضریب هوشی فوق العاده بالایی هستم؟ که باید گفت این مطلب از یک استنتاج عقلانی بدست آمده و نیازی به بیان ندارد. چیزی مسلم و قطعی است و نیازی به اثبات هم ندارد. اینکه انرژی با جرم هم ارز است، چیز عجیب و مرموزی نیست. در جنگ جهانی دوم توسط آلمان ها مشاهده شده است. چون این موضوع، نتیجه یا استنتاجی از تعاریف و قراردادهای خود ما در مورد کمیت های فیزیکی است. که بعد از کشف و درک آن نیاز به توجیه و اثبات دارد. با دانستن این موضوع که انرژی یک کمیت برداری تعریف شده و قراردادی است نه یک کمیت اسکالر و با روشن شدن اینکه ثابت c نقش یک کمیت برداری را در رابطه هم ارزی ایفا می کند داریم:

تصویر


که بیانگر این موضوع است که شرط اول برقراری این هم ارزی، رسیدن سرعت به مقدار c است. که قبل از آن، این هم ارزی بر قرار نمی شود. که در مباحث بعدی توضیح بیشتری خواهیم داد. چنانچه سرعت به مقدار c رسید:

تصویر


فاصله یا بعد هم میبایست به مقدار فوق برسد تا هم ارزی فوق محقق شود. که کمتر از آن، این هم ارزی محقق نخواهد شد. که بیانگر کوانتیده شدن انرژی در زمان یک ثانیه و مسافت فوق است. به طور خلاصه به باور ما زیر مدت زمان یک ثانیه، هم ارزی مابین جرم و انرژی محقق شدنی نیست و خود ثابت پلانک هم مقدار انرژی از نوع ژول یا الکترون ولت در ثانیه است. و دلیل آن نوع تعریف و قرارداد ما از کمیت های برداری و اسکالر فیزیکی است. به هر حال مطالبی هستند که هم انیشتین و هم آریایی ها از آن بی اطلاع و بی خبر بوده اند. اصل هم ارزی جرم و انرژی، پدیده فوق العاده ای نیست. بلکه یک برابری است که از تعاریف و قراردادهای ما در مورد چگونگی و درک مفاهیم دنیای فیزیک، آنهم به نسبت احساسات ما از محیط پیرامونی، حاصل میشود.

همانطور که می دانیم طول قوس یک منحنی برداری از رابطه زیر بدست می آید:

تصویر

برای یک موج سینوسی با رابطه یا تابع زیر داریم:

تصویر

که رادیکال دو، همان طول وتر یک مثلث قائم الزاویه و متساوی الساقین است که ضریب بردار سرعت یا جابجایی فوتون روی محور x بوده و سرعت خطی فوتون روی یک منحنی سینوسی را مشخص می کند.

اینک این سوال مهم مطرح میشود که دانستن سرعت فوتون به چه درد ما می خورد یا به چه کاری می آید؟ جواب ساده است، تجزیه فوتون به دو مؤلفه، که یکی از آنها را جرم مینامیم و دیگری را انرژی جنبشی !!!!!

تصویر

این دقیقا به این معنی است که یک تابش کوانتومی الکترومغناطیسی با انرژی معلوم که از معادله پلانک بدست می آید، شامل دو مؤلفه کاملا مساوی با هم است. مؤلفه اول، ما آن را جرم در حال سکون نامگذاری کرده ایم که در ذهن و باور ما، ماده یا ماتریال را تداعی می کند. ولی مؤلفه دوم، چیزی است که ما آن را انرژی جنبشی و در حالت کلی، انرژی نامگذاری کرده ایم که در ذهن ما، نور، حرارت، الکتریسیته و گرما را تداعی می کند که لازمه انجام کار است. و به صورت بسیار حاد و موزیانه ای ذهن بسیاری از فیزیک دانان منجمله ریاضی دانی مثل انیشتین را به خود جلب کرده بود. به این خاطر تابش های کوانتومی الکترومغناطیسی، چنین بنظر می رسند که دارای دوگانگی موج و ذره هستند. اگر خاصیت موجی آن مشاهده شود، می گویند صورتی از انرژی است. اگر خاصیت ذره ای آن مشاهده شد، می گویند نوعی از ماده است. موضوع وقتی حادتر شد که ثابت کردند کل ذرات با جرم در حالت سکون، حتی خود اجسام و اجرام ثقیل سماوی، خاصیت موجی دارند و این بار گفتند حتما خود ماده صورتی از انرژی است و بلعکس. بعضی ها گفتند خیر، ماده و جرم با انرژی هم ارز است و بعد از نقض قانون پایستگی جرم و انرژی، قانون پایستگی جرم-انرژی را بنیان کردند. به باور ما احساسات، درک، استنباط ها، شناخت، تعاریف و قراردادهای ما در مورد محیط پیرامونی و طبیعت یا فیزیک دچار مشکل است. به طور مثال:

تصویر

که بیانگر این است که جرم و انرژی ماهیت و ذات واحدی دارند. ولی چون از ابتدا به ساکن ما تعاریف متفاوتی برای آنها ایجاد کرده ایم که ناشی از علم و شناخت نا کافی ما بوده است، در زمان روشن شدن موضوع و حقیقت، دچار یک پارادوکس در باور یا عدم صحت در طرز فکر و اندیشه یا شناخت خود میشویم. و بدتر از همه اینکه چون برای کمیت های فیزیکی، واحد های مختلف و گوناگونی اتخاذ کرده ایم، ثابت هایی مثل c در یک طرف معادلات میبایست نوشته شوند تا دو طرف معادله به تساوی برسد. به هر حال ادامه می دهیم:


تصویر

چون مقدار 2c^2 همواره یک مقدار ثابت است، در نتیجه افزایش مقدار دو مؤلفه جرم و انرژی فوتون با افزایش انرژی کل یک تابش الکترومغناطیسی متناسب است، همچنین با افزایش فرکانس آن. یعنی اگر فرکانس یک کوانتوم تابشی، دو برابر شود، در نتیجه انرژی کل آن نیز دو برابر میشود و به دنبال آن، جرم فرضی در حال سکون فوتون و هم چنین انرژی جنبشی فرضی آن نیز هر کدام دو برابر شده و جمع این دو مؤلفه، کل تابش را شامل میشوند. ولی ما دانسته ایم که سرعت فوتون تحت تاثیر دو بردار مساوی و هر کدام به سرعت متوسط نور است. اینک این سوال مطرح میشود که آیا ممکن است یک بردار برای فوتون جرم و دیگری انرژی جنبشی را به ارمغان داشته باشد؟

جواب مثبت است. همانطور که در مبحث ذره اوليه ، رابطه جرم ذره با سرعت و طول موج يا فركانس آن ، اتحاد نيروهاي گرانشي و الكترومغناطيسي ، کمیت جرم را از معادلات مربوط به نیروی گرانش یا جاذبه حذف کردیم:

تصویر

مشخص شد که نیروی جاذبه مابین دو ذره یا جسم، ناشی از نوسان آنها است و اصولا چیزی به نام جرم وجود ندارد بلکه آن زائیده ذهن ما از اجسام سخت است چیزی مثل سنگ. و بدنبال آن نتیجه می گیریم آنچه که بیشتر از همه باعث حرکت و سرعت فوتون روی محور x میشود، نیروی الکتریکی است که باعث کشش موج سینوسی به طرف جلو میشود. ولی آنچه که مسلم است اینکه کنش ها و تبدیلات بسیار پیچیده و ناشناخته ای از نیروی های الکتریکی و مغناطیسی در امواج الکترومغناطیس وجود دارد که باعث هر چه بیشتر پیچیده و غامض شدن خاصیت و ماهیت امواج الکترومغناطیسی یعنی نور میشود. که سعی می کنیم در مورد آن بحث کنیم.


محمدرضا طباطبايي 10/9/1400
آخرین ویرایش توسط MRT سه‌شنبه ۱۴۰۰/۱۲/۱۰ - ۱۶:۲۳, ویرایش شده کلا 2 بار
با توجه به ماده 8 قوانین تالار گفتمان شبكه فیزیك هوپا :

ارايه انديشه‌هاي نو در فيزيك و متافيزيك ، رياضيات مختص فيزيك ، حساب و هندسه دوجيني در وب سايت شخصي :

https://ki2100.com

تصویر

تصویر

نمایه کاربر
[email protected]

نام: م. ج. معروف به گربه ی زَبادی

محل اقامت: تهران

عضویت : پنج‌شنبه ۱۳۹۰/۹/۲۴ - ۱۱:۴۹


پست: 1454

سپاس: 514

جنسیت:

تماس:

Re: شروط برقراری یا تحقق هم ارزی جرم و انرژی، کوانتیده شدن انرژی در فضا – زمان، توجیه فیزیکی و اثبات ریاضی اصل هم ارزی

پست توسط [email protected] »

ارادتِ شما به حزب نازیسم ملموسه!
نکته ای که هست اینه که بعید می دونم سِیرِ افکار اینشتین برای دست یابی به معادله ی هم ارزی جرم-انرژی به شکلی باشه که شما روایت کردید. آیا منبعی هم برای صحبت های خودتون دارید؟ چون تا اونجایی که به یاد دارم، هم ارزی جرم-انرژی توی منابع رسمی از قانون کار و انرژی به همراه تعریف نسبیتی تکانه به دست میاد. به نظر من بقیه ی حرفاتون هم راجع به سرعت نور مبهمه و عمق چندانی نداره. در ضمن، دیدگاه یا رویکرد جدیدی رو هم برای خواننده معرفی نمی کنه، مگر اینکه بخواید به صورت حرفه ای تری روش کار کنید و ارتقائش بدید.

نمایه کاربر
MRT

نام: محمدرضا طباطبایی

محل اقامت: تبریز

عضویت : پنج‌شنبه ۱۳۸۶/۴/۲۱ - ۱۸:۱۷


پست: 2454

سپاس: 95

جنسیت:

تماس:

Re: شروط برقراری یا تحقق هم ارزی جرم و انرژی، کوانتیده شدن انرژی در فضا – زمان، توجیه فیزیکی و اثبات ریاضی اصل هم ارزی

پست توسط MRT »

خیلی واضح در تاریخ جنگ جهانی دوم اومده نازی ها برای اولین با انرژی کنش های هسته ای را کشف کردن و فرمول بندیشون هم تجربی بوده چون دنبال جایزه نوبل نبودن دنبال بمب بودن . انیشتین بعدا متوجهش شده و بخاطر جایزه نوبل رفته دنبالش ولی تا قبل پایان جنگ این روابط را رمزی مینوشته چون میترسیده فاشیست ها ترورش کنن.

نام‌گذاری

در ابتدا، فرمول با نمادها و علائم بسیار متفاوتی نوشته شده بود و بعداً تفسیر و تعبیرهای آن را در چند مرحله توسعه دادند.[۳]

در مقالهٔ «آیا اینرسی یک جسم به انرژی درونش بستگی دارد؟» (۱۹۰۵)، اینشتین از V برای نشان دادن سرعت نور در خلاء و از L برای نشان دادن انرژی از دست رفته از جسم در فرایند پرتوزایی، استفاده کرد.[۲] بنابراین، معادلهٔ E:mc² در اصل به عنوان یک فرمول نوشته نشده بود، بلکه تنها یک جمله به آلمانی بوده‌است: اگر جسمی انرژی L را در فرایند پرتوزایی از دست بدهد، جرم آن به اندازهٔ LV2 کاهش می‌یابد. علامتی که در بالای آن قرار دارد، نشان می‌دهد که معادله با صرف نظر از بزرگی «مرتبه‌های چهارم و بالاتر» سری انبساط، تقریب زده شده‌است.[۴]

در مه ۱۹۰۷، اینشتین عبارتی را برای انرژی ε توضیح داد که بیان انرژی یک نقطه جرم‌دار در حال حرکت به ساده‌ترین شکل ممکن است و اصطلاح آن برای حالت سکون ε0:μV² می‌باشد (علامت μ بیانگر جرم است). این معادله با قانون هم‌ارزی جرم و انرژی مطابقت کامل دارد. همچنین اینشتین فرمول μ = E0V2 را بکار برد که در آن E0 انرژی یک سیستم از ذرات جرم‌دار است که برای توضیح افزایش انرژی و جرم آن سیستم، وقتی سرعت حرکت ذرات مختلف افزایش یافته، بکار می‌رود.[۵]

در ژوئن ۱۹۰۷، ماکس پلانک معادله جرم-انرژی اینشتین را به صورت M = E0 + pV0c2 برای نشان دادن رابطه بین جرم، انرژی پنهان و انرژی ترمودینامیکی در جسم بازنویسی کرد که P بیانگر فشار و V بیانگر حجم می‌باشد.[۶] سپس در اکتبر ۱۹۰۷، به صورت M0 = E0c2 نوشته شد که صحت و اعتبار آن در تفسیر کوانتومی ارائه شده توسط یوهان اشتارک نیز در نظر گرفته شده بود.[۷]

https://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%87%D9 ... A%98%DB%8C

اسناد تاریخی در موزه هست تازگی 20 میلیون دار چند برگش فروخته شد
با توجه به ماده 8 قوانین تالار گفتمان شبكه فیزیك هوپا :

ارايه انديشه‌هاي نو در فيزيك و متافيزيك ، رياضيات مختص فيزيك ، حساب و هندسه دوجيني در وب سايت شخصي :

https://ki2100.com

تصویر

تصویر

نمایه کاربر
MRT

نام: محمدرضا طباطبایی

محل اقامت: تبریز

عضویت : پنج‌شنبه ۱۳۸۶/۴/۲۱ - ۱۸:۱۷


پست: 2454

سپاس: 95

جنسیت:

تماس:

Re: شروط برقراری یا تحقق هم ارزی جرم و انرژی، کوانتیده شدن انرژی در فضا – زمان، توجیه فیزیکی و اثبات ریاضی اصل هم ارزی

پست توسط MRT »

اونا اگه از قدرت تخریبی بسیار دقیق و محاسبه شدن شکافت هسته ای خبر نداشتند اولا دنبالش نمی رفتن دوما اونهمه سرمایه و وقت روش هزینه نمی کردن ولی نتیجه اون موقع سری بود جایی افشا نمی کردن خود انیشتین هم بعد مرگ هیتلر جرات افشا پیدا کرد
با توجه به ماده 8 قوانین تالار گفتمان شبكه فیزیك هوپا :

ارايه انديشه‌هاي نو در فيزيك و متافيزيك ، رياضيات مختص فيزيك ، حساب و هندسه دوجيني در وب سايت شخصي :

https://ki2100.com

تصویر

تصویر

نمایه کاربر
MRT

نام: محمدرضا طباطبایی

محل اقامت: تبریز

عضویت : پنج‌شنبه ۱۳۸۶/۴/۲۱ - ۱۸:۱۷


پست: 2454

سپاس: 95

جنسیت:

تماس:

شروط برقراری یا تحقق هم ارزی جرم و انرژی

پست توسط MRT »

[email protected] نوشته شده:
چهارشنبه ۱۴۰۰/۹/۱۰ - ۲۰:۴۲
ارادتِ شما به حزب نازیسم ملموسه!
نکته ای که هست اینه که بعید می دونم سِیرِ افکار اینشتین برای دست یابی به معادله ی هم ارزی جرم-انرژی به شکلی باشه که شما روایت کردید. آیا منبعی هم برای صحبت های خودتون دارید؟ چون تا اونجایی که به یاد دارم، هم ارزی جرم-انرژی توی منابع رسمی از قانون کار و انرژی به همراه تعریف نسبیتی تکانه به دست میاد. به نظر من بقیه ی حرفاتون هم راجع به سرعت نور مبهمه و عمق چندانی نداره. در ضمن، دیدگاه یا رویکرد جدیدی رو هم برای خواننده معرفی نمی کنه، مگر اینکه بخواید به صورت حرفه ای تری روش کار کنید و ارتقائش بدید.
در ضمن یادم رفت لطفا فرمولها را ذکر کنید تا برسی کنم داخلش e/c^2 نباشه چون اون مال نازی ها هست
با توجه به ماده 8 قوانین تالار گفتمان شبكه فیزیك هوپا :

ارايه انديشه‌هاي نو در فيزيك و متافيزيك ، رياضيات مختص فيزيك ، حساب و هندسه دوجيني در وب سايت شخصي :

https://ki2100.com

تصویر

تصویر

نمایه کاربر
Player

عضویت : چهارشنبه ۱۳۹۹/۱۰/۱۷ - ۰۲:۴۳


پست: 62

سپاس: 25

Re: شروط برقراری یا تحقق هم ارزی جرم و انرژی

پست توسط Player »

این که گفته اند سرعت نور از دید تمام ناظرای لخت c است، به این معنا نیست که هر مولفه از سرعت نور، برابر c است. بلکه به این معناست که مجموع تمام مولفه های سرعت نور، برابر c می شود. در مثالی که حل کرده اید، فرض کرده اید نور در دو بعد حرکت می کند و بعد نتیجه ای که از قبل به دنبال آن بوده اید را استخراج کرده اید. اما چه میشد اگر نور مسیری سه بعدی را طی می کرد؟ آنگاه آیا می گفتید سرعت نور رادیکال سه c است؟! اگر نور مسیری یک بعدی را طی می کرد چه؟

در جامعه علمی، لزوما به اولین مکتشف، افتخار نام گذاری داده نمی شود. بلکه معمولا این افتخار مخصوص فردیست که یک کشف را در جامعه علمی بر سر زبان ها انداخته. به عنوان مثال دیراک پیش از فایمن به روش انتگرال مسیر دست یافته بود. اما فایمن با ایجاد اصلاحات کوچک و دادن مقالات مکرر در زمینه این انتگرال، توانست افتخار این روش را به نام خود ثبت کند. قوانین نیوتون، یافته نیوتون نبودند، بلکه پیش از او، گالیله و چند دانشمند دیگر این اصول را پایه گذاری کردند. نیوتون به عنوان رئیس انجمن اشرافی، صرفا با گردآوری این اصول و نشر کتاب پرنسیپیا، این افتخار را اذعان خود کرد. ازین دست مثال ها فراوان هست و به عنوان امری معول شناخته می شود. در مورد مثال همین هم ارزی جرم و انرژی، در همین صفحه ویکی پدیا نوشته نیوتون از جمله اولین افرادی بوده که امر تبدیل انرژی و ماده پی برده. پس به جای این که افتخار را به حزب نازی بدهیم، باید بریتانیا را محق این افتخار بدانیم!

در نهایت، چه اهمیتی دارد که پایه گذار یک رابطه چه کشوری باشد؟ نازی یا غیر نازی، شما هم عین همان رابطه را (هرچند به غلط) استخراج کرده اید. چه چیز جدیدی ارائه کرده اید؟ هیچ. چه اشکال اساسی ای به نحوه استخراج این معادله معروف توسط اینشتین گرفته اید؟ هیچ.

نمایه کاربر
MRT

نام: محمدرضا طباطبایی

محل اقامت: تبریز

عضویت : پنج‌شنبه ۱۳۸۶/۴/۲۱ - ۱۸:۱۷


پست: 2454

سپاس: 95

جنسیت:

تماس:

Re: شروط برقراری یا تحقق هم ارزی جرم و انرژی

پست توسط MRT »

منظور کلی من این بود، همانطور که قضایای ریاضی نیاز به اثبات دارند، پدیده های فیزیکی نیز نیاز به توجیه دارند. این هم ارزی به صورت تجربی کشف شده ولی تا به امروز نه کسی آن را توجیه کرده و نه اثبات ریاضی. اگه جایی سراغ دارید فرمول و مقاله لطف کنید تا برسی کنم هدف یک تالار هم همینه. ولی حق را باید به ذی حق داد. کاشف این رابطه یا در حوادث جنگ کشته شده یا به دلیل ترس در محاکم نورن برک به اتهام تلاش برای ساخت بمب مجبور به سکوت شده و اینکه انیشتین با آن جولان داده، خارج از اخلاق علمی یک دانشمند است و حتی نخواسته مطلب را مرجع بده به یک شخص یا موسسه و.......... برای یک دانشمند و محقق اخلاق مهمترین چیز است. وگرنه دزدی کار خیلی راحتی است. و از طرفی دل آدم برای خود انیشتین هم میسوزه هر کاری خواست بکنه آخرش مجبور به استفاده از e/c^2 بوده. شاید ایشان بیشتر مستحق ترحم باشند تا کاشف این پدیده.
با توجه به ماده 8 قوانین تالار گفتمان شبكه فیزیك هوپا :

ارايه انديشه‌هاي نو در فيزيك و متافيزيك ، رياضيات مختص فيزيك ، حساب و هندسه دوجيني در وب سايت شخصي :

https://ki2100.com

تصویر

تصویر

نمایه کاربر
Player

عضویت : چهارشنبه ۱۳۹۹/۱۰/۱۷ - ۰۲:۴۳


پست: 62

سپاس: 25

Re: شروط برقراری یا تحقق هم ارزی جرم و انرژی

پست توسط Player »

اگر همان صفحه ویکی پدیایی که از آن نقل کردید را با دقت بیشتری می دیدید، مقاله های فراوانی را در زمینه اثبات این رابطه می یافتید. به عنوان مثال در مقاله DOES THE INERTIA OF A BODY DEPEND UPON ITS ENERGY-CONTENT? اینشتین، این رابطه صرفا با در نظر گرفتن پایستگی تکانه و پایستگی انرژی استخراج کرده است. یا در مقاله دیگر وی On the electrodynamics of moving bodies با انتگرال گیری روی نیروی ذره ای شتاب دار همین رابطه استخراج شده است. اینشتین به عنوان کاشف e = mc^2 شناخته نمی شود. در همان ویکی پدیا می توانید این مسئله را مشاهده کنید.

نمایه کاربر
MRT

نام: محمدرضا طباطبایی

محل اقامت: تبریز

عضویت : پنج‌شنبه ۱۳۸۶/۴/۲۱ - ۱۸:۱۷


پست: 2454

سپاس: 95

جنسیت:

تماس:

Re: شروط برقراری یا تحقق هم ارزی جرم و انرژی

پست توسط MRT »

این مقالات را قبلا دیدم. پدیده ای کشف شده بود به نام فوتو الکتریک. انیشتین موفق به توجیهی شد که انجمن نوبل متقاعد شد جایزه نوبل به ایشان بدهند. اگر این مقالات آنها را متقاعد می کرد جایزه ای چند برابر به ایشان حتما می دادند. ولی این مقالات قانع کننده نبود برای توجیه این هم ارزی بسیار بسیار مهم از فوتو الکتریک. ولی در تمام دنیا انیشتین به عنوان ارایه کنند این هم ارزی شناخته شده است. الان این رابطه زیاد اهمیت نداره ولی آن زمان خیلی مهم بود کسی می توانست توجیه یا اثبات ریاضی کنه حتما بهش جایزه می دادند ولی زحمات انیشتین در این رابطه جواب نداد. اصولا فایده اینگونه مطالب، افزایش قدرت ما در درک مفاهیم کلی و بنیادی فیزیک است و نه چیز دیگری
با توجه به ماده 8 قوانین تالار گفتمان شبكه فیزیك هوپا :

ارايه انديشه‌هاي نو در فيزيك و متافيزيك ، رياضيات مختص فيزيك ، حساب و هندسه دوجيني در وب سايت شخصي :

https://ki2100.com

تصویر

تصویر

نمایه کاربر
Player

عضویت : چهارشنبه ۱۳۹۹/۱۰/۱۷ - ۰۲:۴۳


پست: 62

سپاس: 25

Re: شروط برقراری یا تحقق هم ارزی جرم و انرژی

پست توسط Player »

چه چیز از استفاده پایستگی تکانه و انرژی در اثبات اصل هم ارزی، متقاعد کننده نیست؟

نمایه کاربر
MRT

نام: محمدرضا طباطبایی

محل اقامت: تبریز

عضویت : پنج‌شنبه ۱۳۸۶/۴/۲۱ - ۱۸:۱۷


پست: 2454

سپاس: 95

جنسیت:

تماس:

Re: شروط برقراری یا تحقق هم ارزی جرم و انرژی

پست توسط MRT »

کل این مقاله این طوری خلاصه میشه. ما یک عامل لورنتس داریم اگر در جرم در حال سکون ضرب بشه میشه جرم در حال حرکت. خوب من طرفین را به C^2 ضرب می کنم و با سری توالی رابطه هم ارزی را استخراج می کنیم. این میشه راه کار ریاضی یا اثبات ریاضی و نمیشه توجیه علمی. انیشتین برا این روش ریاضی حماسه فیزیکی نوشته و با حماسه میشه تاریخ و جنگ رو توجیه کرد ولی پدیده فیزیکی نمیشه !!!!!!!!!!!!!!!!!!! اگه می شد بهش نوبل می دادند همونطور که فوتو الکتریک را تونست توجیه کنه.
با توجه به ماده 8 قوانین تالار گفتمان شبكه فیزیك هوپا :

ارايه انديشه‌هاي نو در فيزيك و متافيزيك ، رياضيات مختص فيزيك ، حساب و هندسه دوجيني در وب سايت شخصي :

https://ki2100.com

تصویر

تصویر

Amirmahdi jafari

نام: Amirmahdi Jafari

عضویت : یک‌شنبه ۱۴۰۰/۹/۱۴ - ۱۶:۴۸


پست: 6

سپاس: 2

جنسیت:

Re: شروط برقراری یا تحقق هم ارزی جرم و انرژی

پست توسط Amirmahdi jafari »

دوست عزیز لطفا از این به بعد با منابع معتبر صحبت هاتون رو ارائه بدید چرا که روایت شما از کشف این رابطه اشتباهه و همچنین فرمول بندی های ارائه شده چیزی بیش از آنکه انیشتین گفته بود نیستند. لطفا با دقت بیشتری اقدام به نشر مطلب کنید ، موفق باشید smile072

نمایه کاربر
Player

عضویت : چهارشنبه ۱۳۹۹/۱۰/۱۷ - ۰۲:۴۳


پست: 62

سپاس: 25

Re: شروط برقراری یا تحقق هم ارزی جرم و انرژی

پست توسط Player »

ظاهرا زحمت خواندن مقاله را به خودتان نداده اید. در بند 6 و 7 مقاله On the electrodynamics of moving bodies اینشتین با کمک قوانین ماکسول، رابطه ای برای میدان الکتریکی و مغناطیسی از دید چارچوب های متحرک نسبت به ناظر ساکن استخراج می کند. سپس در بند 8 این مقاله، او یک چشمه نور کروی را در نظر می گیرد و شعاع این کره را (که در مختصات ناظر متحرک، یک کره برآمده است) از دید دو ناظر پیدا می کند و به کمک آن، نسبت حجم این دو کره نوری را می یابد. از الکترومغناطیس می دانیم چگالی انرژی متناسب با توان دوم دامنه میدان الکتریکی (یا مغناطیسی) است. پس کافیست حجم کره (یا شبه کره) پیدا شده را در چگالی انرژی، برای هر ناظر ضرب کنیم تا انرژی موجود در آن کره را از دید هر ناظر بیابیم. از آنجایی که نسبت میدان الکتریکی (یا مغناطیسی) ناظر ساکن به ناظر متحرک در بند 6 استخراج شده، و از آنجایی که در بند 8، حجم کره ناظر ساکن به ناظر متحرک پیدا شده، کافیست این دو نسبت را در هم ضرب کنیم تا نسبت انرژی دو ناظر را بیابیم که تازه می شود رابطه اولی که در مقاله DOES THE INERTIA OF A BODY DEPEND UPON ITS ENERGY-CONTENT? مشاهده کردید؛ و تصور کردید از آسمان نازل شده.

حالا از این رابطه، که خود از قوانین ماکسول، و ثابت فرض کردن سرعت نور استخراج شده شروع می کنیم و فرض میکنیم جسمی در دو جهت مخالف پرتویی به انرژی مثلا E از دید ناظر ساکن تابش می کند. از آنجایی که پایستگی تکانه داریم، جسم در هیچ جهتی شتاب نمی گیرد و بنابرین از دید ناظر ساکن، ساکن باقی می ماند. می توانیم انرژی از دست رفته را از دید دو ناظر با کمک رابطه ای که در بند 8 استخراج شده بود، پیدا کنیم. از طرف دیگر می دانیم که انرژی اولیه و انرژی نهایی سیستم باید از دید دو ناظر یکی باشد. پس کافیست انرژی اولیه جسم از دید ناظر ساکن را از انرژی اولیه جسم از دید ناظر متحرک کم کنیم و برابر با انرژی نهایی جسم از دید ناظر ساکن منهی انرژی نهایی جسم از دید ناظر متحرک قرار دهیم. طرف راست معادله که معلوم مسئله است. در مورد طرف چپ چه می توان گفت؟ پیش از این که جسم شروع به تابش کند، تنها اختلاف نظر ناظر متحرک و ناظر ساکن برای انرژی جسم، در این خلاصه می شد که ناظر متحرک انرژی جنبشی ای را برای جسم در نظر می گرفت که ناظر ساکن آن را صفر می دانست. پس طرف چپ معادله، در واقع انرژی جنبشی جسم، از دید ناظر متحرک است. طرف راست هم که تکلیفش مشخص است. حالا چطور به اصل هم ارزی می رسیم؟ بسیار ساده، در طرف راست معادله که گاما ظاهر شده است، بسط تیلور می دهیم و تا سه جمله نگه می داریم، با فرض این که سرعت ناظر متحرک به قدر کافی کم باشد. به رابطه 1/2L/c^2 v^2 می رسیم که بسیار مشابه با 1/2mv^2 است. با توجه به این که در حد سرعت های پایین، باید به همان روابط کلاسیک برسیم، طبیعی است که نتیجه بگیریم L برابر mc^2 است و تمام، به اصل هم ارزی رسیدیم. در واقع اگر اصل هم ارزی برقرار نباشد، این به این معناست که یک جای قوانین ماکسول در حد سرعت های پایین میلنگد. و چه توجیه فیزیکی ای از قوانین ماکسول قوی تر، برای اثبات اصل هم ارزی انرژی و ماده؟ توصیه می کنم مقداری زمان بگذارید و این مقالات را با دقت بخوانید. از روی شکم، نوشته نشده اند.

نمایه کاربر
MRT

نام: محمدرضا طباطبایی

محل اقامت: تبریز

عضویت : پنج‌شنبه ۱۳۸۶/۴/۲۱ - ۱۸:۱۷


پست: 2454

سپاس: 95

جنسیت:

تماس:

Re: شروط برقراری یا تحقق هم ارزی جرم و انرژی

پست توسط MRT »

من این حرف حساب به خیلی ها زدم . انیشتین فیزیک دان نبود بلکه ریاضی دان بود. از مقاله نویسی او پیداست. در ریاضی شما اگه مقاله بنویسی می تونی هزاران بار بگی فرضا، با فرض اینکه با مفروض و .... با تصور ، با شرط و ....... در آخر یه حساب دو دوتا چهارتا به یک تساوی و برابری برسی. فیزیک با واقعیات سرو کار داره نه با مفروضات. بگی با فرض یا تصور و فکر کنید و تجسم کنید مقاله بنویسی میره تو ظرف آشغال. موضوع همان بود که گفتم انیشتین تو دنیای ریاضی معادلاتی طرح می کرد و برای آن شبیه سازی و آزمونی فرضی ارایه می کرد. فیزیک اینطوری نیست اول باید پدیده ای رویت بشه بعد براش فرمول نویسی بشه. انیشتین اول یه آزمون فرضی شبیه سازی میکنه بعد براش معادله می نویسه تازه معادلش هم از قبل نوشته شده بوده. به طور مثال این آزمون کجا انجام شده؟؟؟؟؟؟
با توجه به ماده 8 قوانین تالار گفتمان شبكه فیزیك هوپا :

ارايه انديشه‌هاي نو در فيزيك و متافيزيك ، رياضيات مختص فيزيك ، حساب و هندسه دوجيني در وب سايت شخصي :

https://ki2100.com

تصویر

تصویر

نمایه کاربر
MRT

نام: محمدرضا طباطبایی

محل اقامت: تبریز

عضویت : پنج‌شنبه ۱۳۸۶/۴/۲۱ - ۱۸:۱۷


پست: 2454

سپاس: 95

جنسیت:

تماس:

Re: شروط برقراری یا تحقق هم ارزی جرم و انرژی

پست توسط MRT »

قوانین ماکسول برای تابش کوانتومی نیست برای تابش های کلاسیک هست. تو این مقاله هم بجای جرم سکون و جرم در حالت حرکت از انرژی ساکن و انرژی در حال حرکت استفاده کرده و سری توالی. اگه این ازمون انیشتین جایی عملی می شد و بعد براش فرمول و توجیه می نوشت یه حرفی
با توجه به ماده 8 قوانین تالار گفتمان شبكه فیزیك هوپا :

ارايه انديشه‌هاي نو در فيزيك و متافيزيك ، رياضيات مختص فيزيك ، حساب و هندسه دوجيني در وب سايت شخصي :

https://ki2100.com

تصویر

تصویر

ارسال پست