وجود چیست؟

مدیران انجمن: parse, javad123javad

ارسال پست
mahmood1966

نام: محمود حمزه

عضویت : جمعه ۱۳۹۷/۴/۱ - ۱۱:۵۷


پست: 16

سپاس: 3

وجود چیست؟

پست توسط mahmood1966 »

با توجه به پارادوکسهایی که در مفهوم "فضا-زمان" یا "مکان-زمان" (بخصوص در حالات حدی) هست؛ ایا میتوان گفت که "وجود داشتن حقیقی" یا "بودن" ؛اصولا بدونِ زمان و مکان هست؟ همیشه یکی از اولین شرایط" بودن" را ؛ داشتنِ پارامتر هایی به عنوان مکان و زمان دانسته اند. باید جایی را در فضا و زمان(نسبی یا مطلق و یا موج یا ذره) اشغال کرد تا افتخار وجود داشت تعلق گیرد. ایا این فرض اولیه مانندِ این نیست که ؛متر و معیاری را که خودش دچار پارادوکس هست را ؛معیار بودن قرار داده ایم. ؟ بودنِ بیزمان و بیمکان را نمیتوان تصور کرد . اما میتوان درک کرد که اینچنین بودنی؛ واحد هست. نمیتوان 2 تا ذاتِ بیزمان و بیمکان را تصور کرد.

نمایه کاربر
SH.

عضویت : چهارشنبه ۱۳۹۶/۶/۲۹ - ۱۰:۴۰


پست: 78

سپاس: 7

Re: وجود چیست؟

پست توسط SH. »

به نظرم سوال "وجود چیست" و سوال "موجود چیست" دو چیز متمایزند که "موجود" لزوما در بستر فضا زمان تعریف میشه، درحالیکه "وجود" یک امر واقع نیست. شاید حتی بشه به یک امکان نسبتش داد. میشه "کل هستی" را هم ارز با "وجود" در نظر گرفت. یا اینکه نیستی را با توجه به تعریف شما همارز با وجود در نظر گرفت.(منظور امکان چیزی هست در مقابل وقوع اون چیز)
بی زمان و بی مکان وقتی درمورد هستی به عنوان یک کل و یک شی نگاه بشه، معنا میده، در مورد نیستی هم معنی میده.
اینکه کاری کنی همه ازت راضی باشن غیر ممکنه. درعوض اینکه کاری کنی همه ازت شاکی بشن اسونه. خیلی هم باحاله

mahmood1966

نام: محمود حمزه

عضویت : جمعه ۱۳۹۷/۴/۱ - ۱۱:۵۷


پست: 16

سپاس: 3

Re: وجود چیست؟

پست توسط mahmood1966 »

SH. نوشته شده:
پنج‌شنبه ۱۴۰۰/۲/۲ - ۱۵:۵۸
به نظرم سوال "وجود چیست" و سوال "موجود چیست" دو چیز متمایزند که "موجود" لزوما در بستر فضا زمان تعریف میشه، درحالیکه "وجود" یک امر واقع نیست. شاید حتی بشه به یک امکان نسبتش داد. میشه "کل هستی" را هم ارز با "وجود" در نظر گرفت. یا اینکه نیستی را با توجه به تعریف شما همارز با وجود در نظر گرفت.(منظور امکان چیزی هست در مقابل وقوع اون چیز)
بی زمان و بی مکان وقتی درمورد هستی به عنوان یک کل و یک شی نگاه بشه، معنا میده، در مورد نیستی هم معنی میده.
ممنون از جوابتون . بله. درسته. به همین دلیل هست که هایدگر؛ وجود داشتن رو ؛ مثل فعلی میدونه و صرف میکنه که انگار همراه با کارهایی که موجود ؛با توجه به ماهیتش انجام میده؛ وجود داشتن رو هم؛مجزا از اون کارها انجام میده.......اما اگر درست فهمیده باشم؛ جملۀ بعدیِ شما که"کل هستی رو هم ارز با وجود دونستین" تفاوت وجود از موجود رو نقض میکنه(حتما میدونین که اسپینوزا این رو میگه) به نظر میرسه که شما ؛ وجود رو ؛ محدوده ای برای موجودات در نظر گرفته اید. دلیل اینکه این سوال رو اینجا گذاشتم؛ این هست که میخوام ببینم ؛ برای کس دیگه ای قابل تصور هست یا نه. میگن برای درکش ؛ فکر و استدلال منطقی کافی نیست و گونه ای "کشف و شهود" لازمه. جالبه که مثلا کانت ؛زمان رو موهومی میدونه.( مثل رنگ که در دنیا؛چیزی به اسم رنگ نداریم. فقط فرکانس ارتعاش داریم). هیوم "علیت" رو ساختۀ ذهن انسان میدونه . که به نظرم میشه اون رو به مکان تعمیم داد. نمیدونم چرا وقتی که همه تکه هایِ همچین تفکری بوده؛ یه نفر اونها رو جمع نکرده تا نتیجه ای کلی ازشون بگیره. انگار که از پنجرۀ خونتون به بیرون نگاه کنین و هیچ چیزی نباشه. نه زمان و نه مکان. بعد اصرار داشته باشین که هر چیزی که تویِ خونۀ من هست حقیقت داره و واقعیه و لاغیر. حالا به جایِ بیرونِ پنجرۀ خونه تون؛14میلیارد سال نوری دورتر یا ورایِ مولتی ورز(چند جهانی). فلوطین ؛ اولین آفریدۀ ""وجود"" رو ؛عقل نامیده. هایدگر هم نخستین هستنده رو ؛ " دازاین" میدونه که باید مورد پرسش واقع بشه. مولوی میگه که این جهان یک فکرت است از عقل کُل.

ارسال پست