من هم با نظر داوود جان موافق هستم زمان چیزی است که به جلو می رود. ودر بعد دیگر هست ببینید شما با تسراکت tesseract اشنا هستید بعد چهارم مکعبی یا شکل هندسی در بعد چهام و از یک طرف عمود بر سایر اضلاع کشیده شود تو ابعاد بالاتر زمان براحتی مثل ابعاد دیگر برایمان معنی دارد.ببینید ابعاد دیگر مانند زمان وارپ خورده و متوجه انها نمیشیم تایم پاس ریت برای جسمی که مشاهده میکنیم بستگی به نسبت سرعت جسم و سرعت Observer؛ آبزرور دارد. بر اساس نسبیت عام اینتنسیتی فیلدگرانشی تایم پاس ریت را کاهش میدهد..دقیقا همون تاثیری که زمان بر اجسام و اسپیس ما دارد ببینید با لایت بندینگ افکت در فیلد گرانش اشنا هستید اگه متوجه نشدیدانیشتن اکیولنتس پرنسیپل که در حجم کوچکی از فضا پول داون گراویتی دقیقاً و کاملاً اکیولنت است بااکسلریشن گرفتن ناظر رو به بالا. یعنی نمیتوان فرقی بین ساکنبودن درون گراویتی فیلد و داشتن اکسلریشن رو به بالا درون محیطی بدون گرانش گذاشت.یعنی تاثیرات ان یکی هست پس گرانش لزوما شبه فورس هست.پس یا جرم باعث بندینگ اسپیس تایم و وارپ ان میشه یا اثراکسلریشن پس لزوما گرانش نیو نیست و زمان به خودی خود و حالت ایستا معنی ندارد .زمان بدون جرم یعنی هیچ .
زمان واقعی سپری شده بین دو اونت که توسط ساعتی که از هر دو اونت می گذرد اندازه گیری میشه. بنابراین زمان مناسب نه تنها به خود اونت بلکه به حرکت ساعت بین اونتز نیز بستگی دارد.پس زمان رلتیو است به عبارت دیگر تایم پس ریت به فریم ورک مرجع شما بستگی دارد.اونچه من در فیزیک کلاسیک میخونم فرس اف گراویتی فرض میکنم تو دینامیک واستاتیک و کلا همه درسهایم اما تو رلتیویتی گرانش فورس بین جرم ها نیست. در عوض گرانش اثر وارپ اسپیس تایم در حضور جرم است. بدون اینکه فورس به آن وارد شود، یک جسم در یک خط مستقیم حرکت می کند.این توضیح ممیده که چرا همه اجسام با سرعت یکسان سقوط می کنند دقت کنید اسپیس تایم توسط ماده Curve می شود و اجسام در حال فری فال در امتداد مسیرهای مستقیم محلی در اسپیس تایم به صورت کرو حرکت می کنند. به این مسیرهای مستقیم ژئودزیک می گویند.بله در مقایسه با زمان روی سطح زمین، هر چه از سطح زمین دورتر باشید، زمان فستر می گذرد.تایم .اکسپنشن گراویتی به این دلیل اتفاق می افتد که اجسام با جرم زیاد یک استرانگ گراویتی فیلد ایجاد می کنند. گراویتی فیلدی در واقع کرویچر اسپیس تایم است. هر چه استرانگر گراویتی باشد، کرویچرز اسپیس تایم بیشتر می شود و زمان کندتر پیش می رود. با این حال، در اینجا باید توجه داشته باشیم که یک ناظر در استرانگ گراویتی زمان خود را در حالت عادی تجربه می کند. فقط نسبت به یک قاب مرجع با گرانش ضعیف تر است که زمان او کند می شود.دقت کنید بنابراین، فردی که در استرانگ گراویتی قرار دارد، ساعت خود را عادی می بیند و ساعت را در گرانش ضعیف می بیند که سریع کار می کند، در حالی که فردی که در گرانش ضعیف است، ساعت خود را عادی و ساعت دیگر کند می بیند. ساعت ها هیچ مشکلی ندارند. تایم به خودی خود به دلیل شیوه رلتیویتی که در آن جرم اسپیس تایم را به هم کلاپس میشه در حال کند شدن و افزایش است.
خوب درک این قسمت مشکل هست ولی با گراویتی اکیولنت میفهمم چرا واقعا زمان تند یا کند میگذره .
اما نظر من میخواهم بگویم که زمان «سیستمی» است که در آن نیروها ایجاد میشوند. نبود زمان به معنای نبود فورس است اما وجود زمان به معنای وجود فورس نیست. برای داشتن فورس، به جرم نیاز داریم. اما اگر وقت نداشته باشیم نمی توانیم فورس داشته باشیم. فقط زمان نمی تواند نیرو ایجاد کند. همچنین فقط جرم نمی تواند فورس ایجاد کند، بنابراین ما به آنها نیاز داریم.ّ
نیروها از اکسپند/کانترکشن زمان ایجاد می شوند. هر چه جرم یک جسم بزرگتر باشد، نیروی حاصل از زمان تغییر شکل بزرگتر است. افزایش سرعت یک جسم نسبت به اسپید لایت باعث تایم اکسپنشن و کانترکشن طول می شود اما اگر زمان نداشته باشید نمی توانید از A به B بروید. بنابراین با فرض اینکه نیروی لازم برای اکسلریشن گرفتن به سرعت نسبت به اسپید لایت را دارید اما برای رسیدن به آن سرعت به فاصله ای نیاز دارید. فرقی نمی کند این مسافت طولانی یا کوتاه باشد، اما برای پیمودن آن مسافت، به زمان نیاز دارید.
برای درک گرانش، باید قانون حرکت اول و سوم نیوتن را بدانید
1. در یک اینرسی رفرنس فریم ورک ، یک جسم یا در حالت سکون باقی می ماند یا با کنستانت اسپید به حرکت خود ادامه می دهد، مگر اینکه نیرویی به آن وارد شود.
2. هنگامی که یک جسم (جرم) بر جسم دوم (تایم ) فورس وارد می کند، جسم دوم (تایم) به طور همزمان نیرویی برابر بزرگی و در جهت مخالف بر جسم (جرم) اول وارد می کند.
تایم میخواهد در حالت استراحت بماند، اما جرم با اکسپنشن یا کانترکشن آن را تغییر شکل میدهد. بستگی دارد که جرم "عادی" باشد یا دارک متر. نیرویی که تایم با رزیستنس در برابر تغییر شکل به جرم وارد می کند همان چیزی است که گرانش است.
زمین تایم را اکسپنشن می دهد اما تایم می خواهد کانترکشن شود. به همین دلیل است که جرم زمین (ما بخشی از جرم زمین هستیم) تا هسته رانده می شود.دارک متر تایم را کنتراکشن می کند و تایم می خواهد دوباره اکسپنشن یابد. به همین دلیل دارک متر جرم را دفع می کند.
شما می توانید فکر کنید که تایم در اسپیس بدون جرم حالت صفر دارد (نه صفر). منفی یعنی تایم بک می رود و مثبت یعنی جلو می رود. اگر جرم را نادیده بگیریم و اگر در یک فیکس پوینت دراسپیس ، بدون حرکت باشید، تایم استپ می شود. با این حال، چیزی به نام فیکس پوینت در اسپیس وجود ندارد زیرا همه چیز به جلو می رود و حرکت دارد. یک فیکس بادی در اسپیس به معنای جسمی است که با تک تک اشیاء موجود دراسپیس حرکت نمی کند.
جلو یعنی در هر دایرکشنی برای ماده «عادی» و در تایم و همچنین به جلو می رویم. به جلو یعنی در هر دایرکشنی برای دارک متر و ما درتایم بک می رویم. ما ماده "عادی" هستیم، اما برای اینکه در تایم تراول کنیم، باید به یکی از این دو چیز دست یابیم:
1. ما خود را در دارک متر دگرگون می کنیم.
2. ما از دارک متر به عنوان یک پروپالوشن سیستم استفاده می کنیم (زیرا ماده "عادی" را دفع می کند) تا از مانع LightSpeed عبور کنیم.
با این حال، ما نمیتوانیم ذارک متر را ایجاد کنیم، زیرا وقتی در تایم به جلو میرویم، دارک متر به گذشته برمیگردد. به عبارت دیگر: «نرمال» و دارک متر نمی توانند در کنار هم وجود داشته باشند.
به عبارت دیگر: تایم مانند یک "کاسه" آب است و سیارات مانند چند توپ پلاستیکی. هر چه جرم این توپ ها بیشتر باشد، در عمق بیشتری در آب فرو می روند. دقیق تر، هر چه جرم یک جسم بزرگتر باشد،تایم را بیشتر تغییر شکل می دهد. و اسپیس این است که چقدر این "کاسه" بزرگ است.hope I helped you understand the question. Roham Hesami, sixth semester of aerospace engineering
رهام حسامی ترم ششم مهندسی هوافضا