کاملاً درسته و دکارت اینطوری استنتاج کرده... ولی عملاً پاسخی بهمن ندادی و حرفت رو تکرار کردی. وقتی که شما میگی «با چی ذهن و.. را زیرِ سؤال میبری؟»، این پرسش این معنا رو بهدنبال داره که میتونی نبری! من میگم ۲+۲ همیشه بدونِ من و شما میشه ۴، حالا اگه این اختیارِ شما فقط یهتوهم باشه که داری زیرِ سؤالش میبری و اینزیرِ سؤال بردن مثلِ یهبرنامهیِ کامپیوتری اجباراً باید انجام بشه، وجودِ شما چهتأثیری داره و از کجا میفهمی که وجود داری؟behzadjo نوشته شده: قسمتِ اولِ گفته هات رو دکارت پاسخ داده.شما باچی داری ذهن و...را زیر ِسوال
میبری؟ "شما می اندیشی پس هستی".
همونطور که میدونید او از یه روش ِشکِ سیستماتیک استفاده کرد.اول به حواس ِ
خودش شک کرد ,چون قابل ِاعتماد نبودند.بعد حتی به منطق و قضایای ریاضی و...
هم شک کرد.او حتی به بدن ِخودش هم شک کرد ولی سرانجام دید که یک چیزی
هست که داره این شک ها رو میکنه و اونِ که داره به وجودِ این چیزها شک میکنه
و آخر ِسر پایه ی محکمی برای فلسفه اش پیدا کرد"می اندیشم پس هستم"
او نتونست به خودش شک بکنه.
البته همونطور که گفتی توی فلسفه رویِ اینجور مباحث درگیری بوده وهست...
به نظر شما میشه به علم شک کرد!!
Re: به نظر شما میشه به علم شک کرد!!
Re: به نظر شما میشه به علم شک کرد!!
اگر بخواییم مثل ِدکارت یکی یکی به چیزها شک کنیم به نتیجه ی اون میرسیمaalireza نوشته شده:وقتی که شما میگی «با چی ذهن و.. را زیرِ سؤال میبری؟»، این پرسش این معنا رو بهدنبال داره که میتونی نبری!...
چراکه داریم با ذهنمون این کار رو میکنیم.
ولی باید ببخشی من منظورت رو متوجه نشده بودم!
اینی که شما میگی در واقع کمر ِ استدلالِ درکارت رو میشکنه!(فکر کنم الهام گرفته از فیلم ِ
فوق العاده ی ماتریکس باشه,اینطور نیست؟)شما میگی اگر این جهان و اختیار
و...همه توهم باشه اونوقت...
ولی نمیشه اینرا ثابت کرد.اگر بشه
درکارت حرفِ شما رو می پزیره.چون اگر ما یک نرم افزار باشیم در واقع مجازی هستیم و
وجودِ خارجی(؟)نداریم.
البته از لحاظِ منطقی چون دکارت داره ادعا میکنه که خودش وجود داره خودش هم باید
اینرا اثبات بکنه.ولی شما با فرضت کمرش را میشکونی!
نمیدونم...
Re: به نظر شما میشه به علم شک کرد!!
آره، عملاً خودِ ماتریکسه . ولی من با این کارم خواستم دشمنیِ خودم رو با بینهایت بودنِ راههایِ تفلسف اعلام کنم!! چون که مقیّد بههیچ چارچوبی نیستم و تو هر چی بگی بلاخره یهسوراخی توش هست.behzadjo نوشته شده:اگر بخواییم مثل ِدکارت یکی یکی به چیزها شک کنیم به نتیجه ی اون میرسیمaalireza نوشته شده:وقتی که شما میگی «با چی ذهن و.. را زیرِ سؤال میبری؟»، این پرسش این معنا رو بهدنبال داره که میتونی نبری!...
چراکه داریم با ذهنمون این کار رو میکنیم.
ولی باید ببخشی من منظورت رو متوجه نشده بودم!
اینی که شما میگی در واقع کمر ِ استدلالِ درکارت رو میشکنه!(فکر کنم الهام گرفته از فیلم ِ
فوق العاده ی ماتریکس باشه,اینطور نیست؟)شما میگی اگر این جهان و اختیار
و...همه توهم باشه اونوقت...
ولی نمیشه اینرا ثابت کرد.اگر بشه
درکارت حرفِ شما رو می پزیره.چون اگر ما یک نرم افزار باشیم در واقع مجازی هستیم و
وجودِ خارجی(؟)نداریم.
البته از لحاظِ منطقی چون دکارت داره ادعا میکنه که خودش وجود داره خودش هم باید
اینرا اثبات بکنه.ولی شما با فرضت کمرش را میشکونی!
نمیدونم...
بهنظرِ من نمیشکنه و بهنظرِ من خودتم جسارتاً این رو متوجه شدی. خودت قبلاً گفتی:
ولی الان میگی:behzadjo نوشته شده: همونطور که میدونید او از یه روش ِشکِ سیستماتیک استفاده کرد.اول به حواس ِ
خودش شک کرد ,چون قابل ِاعتماد نبودند.بعد حتی به منطق و قضایای ریاضی و...
هم شک کرد.او حتی به بدن ِخودش هم شک کرد ولی سرانجام دید که یک چیزی
هست که داره این شک ها رو میکنه و اونِ که داره به وجودِ این چیزها شک میکنه
و آخر ِسر پایه ی محکمی برای فلسفه اش پیدا کرد"می اندیشم پس هستم"
او نتونست به خودش شک بکنه.
که عملاً عوض کردی همهچی رو! ما که ابتدا بهساکن نمیدونیم هیچی وجود داره و تکتک تو همه شک میکنیم مثلِ دکارت، بعد که بهخودمون میرسیم دکارت متوقف میشه چون سناریویِ ماتریکس بهذهنش خطور نمیکنه احتمالاً. اینم مثلِ علیّته خب، شما هی میری جلو تا اینکه بلاخره با یهچیزی این نشتیِ تسلسل رو میبندی. دکارت دلیلی برای توهم نبودنِ اندیشهی خودش نمیاره. همین! نمیشه هم گفت چیزی که من میگم یه«فرض» هست، چیزی که من میگم ایراد بهاین «فرض» هست که چون فکر میکنیم پس حتماً هستیم و هیچ توضیحِ دیگهای نیست.behzadjo نوشته شده: البته از لحاظِ منطقی چون دکارت داره ادعا میکنه که خودش وجود داره خودش هم باید
اینرا اثبات بکنه.ولی شما با فرضت کمرش را میشکونی!
Re: به نظر شما میشه به علم شک کرد!!
من فیزیکو نمی دونم ولی توی شیمی چون دانشمندان در هر زمانی یه سری محدودیت هایی داشتند و وسایلی هم که توی هر زمانی وجود داشته پس امکان خطا توی نتایجی که داشتند زیاد بوده است.ولی ما توی شیمی برای پذیرفتن نظریات جدید همه ی شرایط را چه از نظر مطابقت با محیط طبیعی چه از نظر مطابقت با فرمول های ریاضی که وجود داره می پذیریم.ولی با این با در نظر نگرفتن یه چیز خیلی کوچیک خودمون یه سری خطاهایی را به وجود میاریم.پس بعضی از مواقع میشه به علم شک کرد.
Re: به نظر شما میشه به علم شک کرد!!
منظور ِ من از شکستن ,شکستن ِ کمر ِ استدلالِ دکارت بود!aalireza نوشته شده:بهنظرِ من نمیشکنه و ....
خودت هم که همین رو بعدش گفتی:
(راستی آیا حاضری برای این عقیدت(عقیده به بی عقیده گی!) جونت را بدی؟!)(محض ِشوخی! )aalireza نوشته شده:مثلِ دکارت، بعد که بهخودمون میرسیم دکارت متوقف میشه چون سناریویِ ماتریکس بهذهنش خطور نمیکنه احتمالاً. اینم مثلِ علیّته خب، شما هی میری جلو تا اینکه بلاخره با یهچیزی این نشتیِ تسلسل رو میبندی. دکارت دلیلی برای توهم نبودنِ اندیشهی خودش نمیاره. همین[/
quote]aalireza نوشته شده:چیزی که من میگم ایراد بهاین «فرض» هست که چون فکر میکنیم پس حتماً هستیم و هیچ توضیحِ دیگهای نیست.اینجا هم منظورم اینه که دکارت برای خودش شک کرد و بعد مثلا رسیدaalireza نوشته شده: behzadjo نوشته است:همونطور که میدونید او از یه روش ِشکِ سیستماتیک استفاده کرد.اول به حواس ِ
خودش شک کرد ,چون قابل ِاعتماد نبودند.بعد حتی به منطق و قضایای ریاضی و...
هم شک کرد.او حتی به بدن ِخودش هم شک کرد ولی سرانجام دید که یک چیزی
هست که داره این شک ها رو میکنه و اونِ که داره به وجودِ این چیزها شک میکنه
و آخر ِسر پایه ی محکمی برای فلسفه اش پیدا کرد"می اندیشم پس هستم"
او نتونست به خودش شک بکنه.
ولی الان میگی:
behzadjo نوشته است:البته از لحاظِ منطقی چون دکارت داره ادعا میکنه که خودش وجود داره خودش هم باید
اینرا اثبات بکنه.ولی شما با فرضت کمرش را میشکونی!
که عملاً عوض کردی همهچی رو!
به این نتیجه که به خودش نمی تونه شک بکنه و این ادعا را کرد .واثباتش
هم همون روندِ شکِ سیستماتیکِ خودشه.
aalireza نوشته شده:ولی من با این کارم خواستم دشمنیِ خودم رو با بینهایت بودنِ راههایِ تفلسف اعلام کنم!! چون که مقیّد بههیچ چارچوبی نیستم و تو هر چی بگی بلاخره یهسوراخی توش هست.
Re: به نظر شما میشه به علم شک کرد!!
اگه منظورت از «عقیده»، «ایدئولوژی» باشه که خب بیعقیدگی یهعقیده نیست (بهعبارتِ دیگه اسمگذاری واسهیِ نقیضِ پی، میتونه کیو باشه نه خودِ پی!) و چیزِ ثابتی نیست و اگه اثبات بشه که فلان عقیده درسته، دلیلی نمیبینم که اون عقیده رو انتخاب نکنم (خلاصه مثلِ حضرتِ راسل «ممکنه در اشتباه باشم»)... ولی اگه بهسبکِ همین بحثمون که بهدکارت حمله کردیم بخوایی بهمن حمله کنی و بگی مثلاً «آیا ممکنه در اشتباه باشی که فکر کنی ممکنه در اشتباه باشی؟»، اونوقت سرت رو با جنبهی منطقیش درد نمیارم که این پارادوکس یهپارادوکسِ زبانیه و تو منطق معنی نداره، بلکه میگم نه، کلاً دوست دارم زنده بمونم!behzadjo نوشته شده:
(راستی آیا حاضری برای این عقیدت(عقیده به بی عقیده گی!) جونت را بدی؟!)(محض ِشوخی! )
+ چه پاسخِ طولانیای شد واسهیِ یهشوخی!!
چاکریم.
Re: به نظر شما میشه به علم شک کرد!!
کاملا مخالف نظر دکارت هستم.behzadjo نوشته شده:حتی شکاک ترین انسان هم (دکارت) نتوانست به وجودِ خودشfarnaspas نوشته شده:تنها چیزی که بیشترین شک را میتوان برایش قایل شد، مساله وجود و هستی خودمان است.somayee نوشته شده:به بعضی چیز ها نمیتونیم شک کنیم ، مثلن وجود خودمون ،
[.
شک بکنه!!!
" می اندیشم پس هستم"
- professor.freak
نام: پویان
عضویت : سهشنبه ۱۳۹۰/۴/۲۱ - ۱۶:۰۵
پست: 611-
سپاس: 19
- جنسیت:
تماس:
Re: به نظر شما میشه به علم شک کرد!!
اگه شک نکنی اونوقت علم نیست. میشه ایمان.و به نظر من ایمان جزو علم نیست.
زندگی تنها سایه ای گذرا و بازیگری بی نوا است که ساعتی بر صحنه می خرامد و به شور و هیجان می آید و سپس دیگر آوایی به گوش نمی رسد .افسانه ای خشم آلود و پر خروش که ابلهی حکایت می کند و هیچ معنایی ندارد.(مکبث-شکسپیر)
انسان حیوان غمگینی است که فقط اعجاز به هیجان می آوردش ،یا کشتار.(هفت دیوانه -روبرتو آرلت)
انسان حیوان غمگینی است که فقط اعجاز به هیجان می آوردش ،یا کشتار.(هفت دیوانه -روبرتو آرلت)