ehsan.m1354 نوشته شده:Question Mark نوشته شده:انرژی چیست؟چه ماهیتی دارد؟شما چه تصوری از انرژی دارید؟چطور میتونید توصیفش کنید؟
------------------------------
پ.ن: من مدت زیادیه که تو انجمنا بصورت خاموش حضور دارم و تقریبا تموم بحثا رو خونده م،پس امیدوارم پرسیدن سوال به ظاهر انقدر ساده رو ناشی از تازه وارد بودنم ندونید
=====================================================================
بنام خدا
سلام
نظرات دوستان رو ديدم ظاهرا به اين نتيجه رسيديم که کسي تعريف انرژي رو حداقل توي اين سايت نمي دونه
خوب من هم يه تعريف بسيار ساده ميگم از انرژي هر کسي بحث داره بياد جلو
انرژي يعني حرکت ، جنبش ....
اين حرکت ممکنه حرکت بين ملکولي يا اتمي باشه
خوب چندتا توضيح بدهم
انرژي تابشي يا نوري که همانطور که در بالا گفتم نوعي حرکت فوتون است باعث ضربه زدن به اتم ها و مولکولهاي جسم شده و ايجاد حرکت در ملکولهاي جسم ديگر مي شود و از اين طريق انتقال پيدا مي کند
انرژي شيميايي : با حرارت دادن ( که نوعي حرکت مولکولي است ) به ماده شيميايي ( مثلا بنزين) باعث ايجاد تبخير ( که نوعي جنبش ملکولي است ) مي گردد و از اين جنبش که نوعي نيروست مصارف گوناگون بدست مي آيد
انرژي الکتريکي : حرکت الکترون
خوب با توجه به تعاريف فوق براي حرکت دراوردن هر چيزي نيرو لازم است پس به نوعي به نيرويي که مي تواند ذره اي را حرکت دهد نيز انرژي مي گويند که اگر اين نيرو وارد شود انرژي مي گويند و اگر قابليت ايجاد نيروي را داشته باشد مي گويند انرژي پتانسيل
خوب منتظر انتقادات دوستان هستم
همانگونه که دوست ما "علی جوهر" گفت، من هم میگویم که کارمایه
(انرژی) همان جنبش
(حرکت) است.
این جنبش، یک "جنس" است که همه چیز از آن ساخته شده. چیزی که ماده [دارای ماندمایه
(جرم سکون)]
میگوییم هم چیزی جز انرژی
گرفتار در تاروپود های ناشناخته یا کمتر شناخته شده ی جای
(مکان)
و اسپاش
(فضا)، نیست. برای نمونه همین کارمایه شیمیایی، چیزی نیست جز کارمایه ی گرفتار میان
اتمهای یک مولکول، مانند مولکول متان، که این کارمایه با سوختن متان که همان آمایش
(ترکیب)
با اکسیژن است،
آزاد میشود و میشود جنبشی "بیرونی" که ما میشناسیم. کارمایه آهنکهربایی
(الکترومغناتیسی) هم کارمایه گرفتار در میدان میان ریزگان
(ذرات) باردار کهربایی است و هر چیز
دیگر که "انرژی" نام دارد هم یکی جز همین یک چیز نیست، ولی بسته به جایی که در آن گرفتار
یا درکار است، نام های گوناگون دارد. توانمایه
( انرژی پتانسیل) همان کارمایه ی گرفتار در جاهای گوناگون است،
برای نمونه کارمایه ی گرفتار در میدان گرانشی. کارمایه ی جنبشی، همان انرژی است که به ریزگان
ماندمایه دار چسبیده است و انگیزه ی افزایش تندای چیزها و پیکره ها
( جسم ها) میباشد. از آنجایی
که همه ی این ها یکی هستند، گونه های آن نیز می توانند به هم دیگر دگرگون و واگردان
(تبدیل) شوند.
برای نمونه شما میتوانید با انرژی شیمیایی خوراک خود، که در ماهیچه های شما آزاد میشوند، یک
دوچرخه را به بالای تپه ای ببرید، که در اینجا هم به دوچرخه کارمایه ی جنبشی داده اید و هم, کارمایه را
در میدان گراویتونی انبار نموده اید چون بالای تپه رفته اید. اکنون دینام (الکتروموتور) دوچرخه را که
لامپش را روشن میکند، به چرخ می چسبانید و سوار دوچرخه، از تپه، بی پا زدن ، سرازیر میشوید.
در اینجا لامپ دوچرخه روشن میشود: پس شما از کارمایه ای که پیشتر در میدان انباشتید، اکنون
کارمایه ی جنبشی دوچرخه و کارمایه ی کهربایی
(الکتریکی) و سرانجام کارمایه ی ناب
(نور = فوتون های آزاد) را پدید آوردید. تازه، خود فوتون هم میتواند در جایی، به یک الکترون و یک
پوزیترون واگردد و دارای تنمایه
(جرم) شود. پس ریزگان ماند مایه دار هم همان کارمایه ی گرفتار
(بدست هیگز و در تارو پود اسپاش) هستند و خود ما و سیبی که می خوریم هم سراسر از کارمایه ساخته
شده ایم . پس میبینیم که
کارمایه , یک چیز و یک جنس بیشتر نیست، ولی در چند چهره و جایگاه.
•