سرنوشت آينده!!! ( fate of the future )

COSMOLOGIST

مقدمه:
با یک سوال آغاز می کنیم : " ما از کجا آمده ایم و به کجا می رویم ؟ " .شاید این سوالی باشد که به ذهن شما نیز خطور کرده باشد .
در این مقاله سعی شده تا حتی المقدور با از بین بردن بعضی ابهامات موجود در این سوالات به ارزش وجودی خویش پی برده و به درک این موضوع نزدیک شویم که واقعا ً این یک نعمت الهی است که ما به عنوان یک ذره ناچیز در این عالم لایتناهی ، هم اکنون در حال گذران زندگی خویش هستیم .
دومینیک سیمونه می گوید : " ما از دیدگاه جهان ، جز جرقه های ناچیز ، چیز دیگری نیستیم ، باشد که این دستور اخلاقی را به فرمان فرزانگی آویزه ی گوش کنیم . "

در جهان ماده همواره به سوی تکامل و ایجاد ساختارهای پیشرفته تر و پیچیده تر است و تاریخ در واقع همین سیر تحول یافتن ماده است .
در اینجا قصد داریم در مورد چگونگی آغاز جهان و نیز سیر تکاملی آن و رسیدن به نقطه ی کنونی و همچنین آینده ی آن بحث کنیم . برای این کار می توان تمامی رخدادهای موجود را در 10 مرحله دسته بندی کرد که هر یک از این مراحل به نوعی در روند تکاملی جهان اثر گذار بوده اند . در زیر به بررسی این 10 مورد می پردازیم :

مرحله ی اول : این مرحله را می توان مرحله ی صفرم نیز نامید چرا که این مرحله از لحاظ منطقی نمی تواند وجود داشته باشد . در این مرحله در مورد قبل از به وجود آمدن جهان صحبت می کنیم . می دانیم که محتمل ترین و معتبرترین نظریه در مورد به وجود آمدن جهان نظریه ی big bang است. طبق این نظریه انفجار نور در ظلمت به عنوان
آغاز جهان در 13.7 بیلیون سال پیش و ابتدای تاریخ معرفی می شود .
اما یک سوال پیش می آید و آن اینکه قبل از big bang چه اتفاقی افتاده است ؟ به نظر من در
جواب این سوال باید گفت که ما می توانیم فرض کنیم که big bang آغاز همه ی آغازها بوده و زمان ومکان از همان لحظه آغاز شده است . با این فرض به دو نتیجه برخورد می کنیم ؛ اول اینکه اگر واقعا ً big bang آغاز جهان بوده باشد پس فرض ما صحیح است . اما اگر big bang آغاز جهان نبوده باشد ، همان طور که می توان به صورت اختیاری برای هر کاری یک آغاز در نظر گرفت ، برای جهان نیز این آغاز را می توان در لحظه ی big bang که به راستی یک پدیده ی مهم و بزرگ در جهان هستی بوده است ، قرار داد و فرض را بر این گرفت که زمان و مکان از این لحظه شروع شده اند .که این صرفا ً به دلیل سهولت دسترسی و نداشتن اطلاعاتی بهتر در این زمینه است .
بد نیست به این موضوع نیز اشاره کنیم که در بسیاری از ادیان و حتی افسانه های قدیمی این مطلب که آفرینش عالم بر اثر انفجار نور صورت گرفته ، دیده می شود . به عنوان مثال در قرآن ، انجیل و تورات این مطلب صریحا ً ذکر شده و همچنین در افسانه ها و باورهای قدیمی مصری ها ، هندی ها ، اقوام آمریکای شمالی ، سومری ها ،چینی ها و ... این موضوع دیده می شود .

مرحله ی دوم : از صفر تا 43-10 ثانیه : هنوز کاملا ً روشن نیست در این مرحله چه اتفاقی افتاده است . چرا که در این مرحله هیچ معادله ای کاربرد ندارد و دلیل اصلی آن این است که دمای پلانگ که 32 10 درجه می باشد ، مرز دما برای برقراری قوانین فیزیکی می باشد و به این دلیل که دمای جهان در این مرحله بسیار بالا بوده پس قوانین فیزیکی در این دما معتبر نبوده اند .
بد نیست بدانیم که در این زمان ( 43- 10 ثانیه ) جهان به اندازهای کوچک بوده است که به راحتی در یک پروتون جای می شده است و قبل از این زمان نیز به این دلیل که عمر جهان از زمان پلانگ کمتر بوده ، نمی توان نظری داد چرا که قوانین فیزیکی در کمتر از این زمان کار نمی کنند .

مرحله ی سوم : از s 43- 10 تا s 32- 10 : در این مرحله کوارک ها ، الکترون ها و پاد ذره های آنها از برخورد پرتوها به یکدیگر به وجود آمدند . قسمتی از این ذرات با هم برخورد کرده و به صورت تشعشع فرو می پاشند . ذرات X نیز می توانسته اند به وجود آیند که این ذرات بعد از فروپاشی ماده ی بیشتری نسبت به ضد ماده به دست می دهند که همان افزونی ماده در برابر ضد ماده را در جهان کنونی باعث شد.

مرحله ی چهارم : از s 32- 10 تا s 6- 10 : در این مرحله جهان به صورت مخلوطی از کوارک ها ، لپتون ها ، فوتون ها و سایر ذرات دیگر بوده که به انهدام یکدیگر مشغول بوده اند و به شدت در حال از دست دادن حرارت هستند .

مرحله ی پنجم : از s 6- 10 تا s 3- 10 : تقریبا ً تمامی کوارک ها و ضد کوارک ها به صورت پرتو ذره ها به انرژی تبدیل می شده اند و چون تعداد کوارک ها بیشتر از ضد کوارک ها بوده ، برخی کوارک ها جفت پیدا نکرده و به صورت اضافی باقی می مانند. هر سه کوارک با هم ترکیب شده و تشکیل یک نوترون ( دو کوارکdown و یک کوارک up ) و یا یک پروتون ( دو کوارک up و یک کوارک down ) تشکیل می داده اند و بقیه ی ترکیبات کوارکی عمدتا ً ناپایدار بوده اند ؛ که این ترکیبات سنگ بنای هسته ی اتم ها خواهند شد . در این مرحله اولین نیرو از چهار نیروی بنیادی طبیعت یعنی نیروی هسته ای قوی وارد عمل شده و کوارک ها را متحد کرده و نوکلئون ها ( همان نوترون ها و پروتون ها ) را به وجود آورد . حال جهان ترکیبی از نوترون ها و فوتون ها است که آنها را هادرون می خوانیم . هنوز ماده ی پیچیده ای در این دما وجو ندارد . اگر چه ذرات بار دار یا همان لپتون ها نیز وجود داشتند ولی از واکنش دادن با هادرون ها منع می شدند که البته ماده ی پیچیده تری نیز هستند . به زودی لپتون ها که شامل الکترون ها نیز هستند می توانند به هادرون ها متصل شوند و اتصال و اتحادی را بین خود به وجود آورند که در واقع همان ماده ی مشترک است .

مرحله ی ششم : از s 3- 10 تا s 100 : الکترون ها و ضد الکترون ها در برخورد با یکدیگر به اشعه تبدیل می شدند و به دلیل وجود ماده بیشتر نسبت به ضد ماده ، تعدادی الکترون باقی می مانند که بعدا ً اتمها را خواهند ساخت.

مرحله ی هفتم : از s 100 تا 30 دقیقه : در درجه حرارت 10 بیلیون درجه که امروزه در مرکز ستارگان می توان یافت ، اولین هسته های سبک در اثر هم جوشی هسته ای ساخته شدند . نوترون ها و پروتون ها با هم واکنش نشان دادند و هسته ی دوتریوم که ایزوتوپی از هیدروژن است را می افریند به زودی دوترویوم نوترون دیگری را نیز جذب می کند و هسته ی تریتیوم را نیز می سازد تریتیوم نیز یکی دیگر از ایزوتوپ ها هیدروژن است . به سرعت به پیروی از این واکنش پروتون ها و نوترون های دیگری نیز افزوده می شود که پس از تریتیوم با اضافه شدن پروتون هسته ی هلیوم ساخته می شود . دانشمندان بر این عقیده اند که در نخستین سه دقیقه آفرینش برای هر هسته ی هلیوم ده پروتون وجود داشت . بعد از افزایش سرما این پروتون ها می توانستند الکترون ها برای آفریده شدن هیدروژن معمولی اسیر کنند . نتیجه آن جهان امروز که به اعضای هر هلیوم یازده اتم هیدروژن موجود می باشد . این ها یعنی اینکه دومین نیرو از چهار نیروی بنیادی که نیروی هسته ای ضعیف است در این مرحله وارد عمل شده است .
در آغاز تنها دو عنصر بنیادی که از همه سبک تر بودند وجود داشتند : هیدروژن ( % 75 کل جهان ) و هلیم ( % 25 کل جهان ) .

مرحله ی هشتم: از 30 دقیقه تا1 میلیون سال : پس از گذشت 300 هزار سال دمای جهان به حدود 3000 درجه رسیده و در چنین درجه حرارتی هسته ی اتم ها و الکترون ها به یکدیگر پیوند خورده و اتم ها را تشکیل می دهند و این یعنی در این مرحله سومین نیرو از چهار نیرو یعنی الکترومغناطیس وارد عمل شده و باعث مستقر شدن الکترون ها در مدار هسته و تشکیل اولین اتم ها یعنی هیدروژن و هلیم شد .

مرحله ی نهم : از 1 میلیون تا امروز : در این مرحله از ابرهای هیدروژنی ، دستگاه های کهکشانی ، ستارگان و سیارات به وجود آمدند و این یعنی چهارمین و آخرین نیرو از چهار نیرو یعنی جاذبه در این مرحله خود را نمایان کرده . به تدریج در داخل ستارگان هسته های سنگین آهن و اکسیژن تولید شدند که در انفجارات ستاره های آزاد شده و برای ساخت ستارگان و سیارات جدید به کار می روند .

و ما در کنار یکی از این ستاره ها که همانند 150 بیلیون ستاره ی دیگر در حال چرخش به دور کهکشان می باشند ، ساکنیم و کهکشان ما نیز به همراه تعدادی از کهکشان های دیگر خوشه ی محلی را پدید آورده و مجموع این خوشه های کهکشانی بیش از 150 بیلیون کهکشان را پدید آورده اند که همه ی این عظمت و بزرگی به وجود آمده از همان لحظه ی اولیه است که همان طور که گفتیم از یک پروتون هم کوچکتر بوده است .
در طی این فرایند ها ، دمای کنونی جهان به K 735/2 رسیده است که از امواج زمینه ی کیهانی که در تمام جهان منتشر شده اند و تنها بازمانده های انفجار بزرگ می باشند ، بدست آمده است . وقتي كه دماي جهان سيصدهزارسال بعد از big bang به مرز رسيد الكترونها با قرار گرفتن در گرداگرد هسته‌هاي تشكيل شده از پروتونها و نوترونها ، اولين اتم هاي هيدروژن و هليوم را خلق كردنند.در نخستين لحظات تولد هستي تابش (نور ) راه خود را از ماده جدا كرد واكنون بعد از 13/7 ميليارد سال كه از عمر عالم در حال انبساط و سرد شدن مي‌گذرد تابش اوليه از دمائي معادل برخوردار شده است (دمايي نزديك به صفر مطلق يعني در حدود 271 درجه سانتي‌گراد زير صفر) .
تابش زمينه‌اي كيهاني كه در حقيقت پژواكي از يك رويداد كهن مي‌باشد به طور كاملاً يك دست و يكنواختي در تمام جهان عالم پخش شده است ماهواره COBE كه با حساسيت يك در صدهزار يافته‌هاي خودرا به زمين مخابره مي‌نمود دماي اين تابش كيهاني را محاسبه كرد (به انطباق عجيب اين عددباعدد پيش بيني شده توسط دانشمندان توجه نماييد) .

مرحله ی دهم : از هم اکنون تا ..... :
با توجه به مطالبی که در بالا گفته شد ، می توان اینگونه استنتاج کرد که جهان از همان big bang در حال گسترش بوده است اما همه می دانیم که جاذبه سرعت این انبساط را کند می کند . هر چه مقدار ماده بیشتر باشد مسلما ً جاذبه ی بیشتری برای کم کردن سرعت انبساط جهان موجود است . اما آیا جاذبه ی کافی برای متوقف کردن انبساط جهان و احیانا ً رمبیدن مجدد آن در خود وجود دارد یا نه ؟
برای پی بردن به این مطلب نیاز به داشتن مقدار ماده ی موجود در جهان داریم و همان طور که می دانیم این یعنی جرم حجمی جهان که آن را با Ω نشان می دهند .
اگر مقدار کافی از ماده (جاذبه ) برای رمبش مجدد جهان موجود باشد جهان را بسته (close) می نامیم که در این صورت 1< Ω خواهد بود .
اگر مقدار ماده ی کافی موجود نباشد ، جهان تا ابد به انبساط خود ادامه خواهد داد . چنین جهانی را جهان باز (open ) می نامیم که در آن 1> Ω است .
اما اگر مقدار ماده ی جهان نه به اندازه ای زیاد باشد که باعث رمبش مجدد جهان شود و نه به اندازه ای کم باشد که جهان تا ابد به انبساط خود ادامه دهد ، جهانی مسطح (flat ) خواهیم داشت . چگالی جهان را در این حالت "چگالی بحرانی" ( critical density )
مقدار تقریبی بدست آمده برابر با 6 اتم هیدروژن در هر متر مکعب می باشد .

اما به راستی جهان ما پیرو کدامیک از این سه حالت است ؟

دانشمندان با مشاهد اتی که بر روی تابش زمینه کیهانی انجام داده اند و نیز با توجه به نظریه ی جهان تورمی ، به این نتیجه رسیده اند که جهان حالت سوم یعنی مسطح بودن را که در آن 1= Ω است انتخاب کرده است و دلیل این مدعا این است که هم اکنون جهان با تقریب خوبی در یک حالت توازن قرار دارد . در اواخر دهه هفتاد و اوايل دهه هشتاد صافي شگفت‌آور دنيا (1= Ω ) و تعادل باور نكردني كيهان بين انبساط لجام گسيخته‌ وجاذبه قوي خرد كننده به اثبات رسید .

اما نظریه ی جهان تورمی که در بالا به آن اشاره شد ، به این صورت است که گوث Guth)) راه حلی را پيشنهاد كرد که به این صورت بود كه جهان در بدو خلقت مي‌توانست وارد يك حالت ناپايدار شود. فيزيكدانان به اين حالت ناپايدار « خلأ كاذب » ( false vacuum ) مي‌گويند اين حالت گذار و آني مي‌توانست موجبات تغيير سريع در عالم را فراهم آورده باشد اين مرحله از عمر هستي را « فاز گذار» مي‌گويند بعد از آن است كه جهان به سمت سرد شدن سريع پيش مي‌رود . گوث پيشنهاد كرد كه جهان بوسيله انبساط رونده و فراگير جهان به زير دماي انجماد خود رسيد و در يك لحظه خلاء كاذب بوجود آمد و جهان بسوي سرد شدن روز افزون پيش رفت دنيا اين مسير را به خودي خود طي كرد . براساس محاسبات گوث مي‌بايست تورم جهان دقيقا در 10-35 ثانيه بعد از big bang شروع شده باشد. وقتي كه چگالي فوق العاده بر جهان حاكم بود مي‌بايست كه در آن شرايط يك خلا كاذبي بوجود آمده باشد . مطابق معادلات ميدان نسبت عام يك نوع نيروي ضد گرانش برماده وارد شده و موجب خرد شدن آن به اجزاي كوچكتري شدو به آن طرح و شكل ديگري بخشيد.
در محدوده زماني بي نهايت كوچك 10-32 ثانيه نيروي ضد گرنش موجب شد تا جهان تا 10 به توان 50 برابر حجيم شود ( دنياي قبل از تورم را يك دانه ى ماسه در نظر بگيريد و دنياي متورم شده تا ده به توان پنجاه برابر را دنياي كنوني خودمان كه قطري حدود سي ميليارد سال نوري دارد تصور كنيد) و بعد از اين انبساط بسيار سريع جهان، سرعت انبساط به مدل كيهانشناختي big bang استاندارد برگشت. سناريو تورم مي‌تواند معماي صاف بودن جهان را بوسيله استفاده از مفاهيم علم هندسه بصورت جالبي حل كند.شما جهان را قبل از تورم مانند سطح يك بادكنك در نظر بگيريد كه در اين صورت از انحناي زيادي برخوردار است حال اگر بادكنك را تا ميزان زيادي باد كنيم رفته رفته انحناي اوليه بادكنك ناپديد شده و سطح بادكنك مسطح به نظر خواهد آمد جهان نيز بعد از انبساط سريع كه 10به توان 50 برابر حجم تر شده است نيز ديگر جهاني منحني به نظر نخواهد آمد بلكه جهان به يك جهان تخت و صاف مبدل خواهد شد.

اما با این محاسبات به این نتیجه می رسیم که در نهایت مقدار Ω از لحاظ عددی بیشتر از 0.1 نخواهد شد ، حال آنکه همان طور که گفتیم این مقدار با توجه به مسطح بودن جهان می باید چیزی در حدود 1 باشد و این یعنی اینکه آنچه که ما از جهان می بینیم تنها 10 % از کل جهان را شامل می شود !
حال چگونه می توان این تفاوت فاحش را توجیه کرد ؟
دانشمندان کلید حل این مشکل را ماده ی تاریک (dark matter) و انرژی تاریک dark energy )) می دانند .

ماده ی تاریک :
با یک تعریف ساده ماده ی تاریک شامل تمام مواد اضافی در جهان می باشد که هیچگونه نوری از خود ساطع نمی کنند . اما به راستی ماهیت آن چیست ؟

نشانه های وجود ماده ی تاریک :
هنگاميكه اخترشناسان انتقال به قرمز ستاره‌هاي خارجي‌تر كهكشان ها را ملاحظه كردنند ديدنند كه اين ستاره‌ها سريعتر از ستارگان داخلي‌تر كهكشان كه خيلي نزديك‌تر به جرم مركزي هستند مي‌چرخند اين اتفاق آنان را بسيار حيرت زده كرد زيرا اين موضوع در صورتي قابل درك مي‌باشد كه نوعي ماده ناديدني كه داراي جرم مي‌باشد در كهكشان وجود داشته باشد تا مجموع جرم اين ماده ديدني با جرم قابل مشاهده كهكشان كه شامل ستارگان مي‌باشند عدم گريز ستاره‌هاي بيروني كهكشان را بخاطر سرعت زياد چرخيد نشان توجيه كند.
دومين گواه اين ادعا مسير چرخش اجتماع، گروهي كهكشان هاست اين گروه هاي كهكشاني با سرعت‌هاي تقريباً يكنواخت به دور يكديگر دوران مي نمايند. اين نكته نيز براساس واقعيت‌هاي قابل مشاهده غير قابل درك است زيرا قانون گرانش نيوتن اين اجازه را به كهكشان هاي بيروني‌تر نمي دهد كه با سرعتي مساوي يا بيشتر از سرعت چرخش كهكشان هاي دروني‌تر حول مركز جرم، چرخش نمايند مگر اينكه ماده عظيمي در بين كهكشانها وجود داشته باشد كه جاذبه گرانشي آن باعث كنار هم نگه داشتن اين اجتماع كهكشاني و همچنين توجيه كننده سرعت دوران غير عادي كهكشان هاي بيروني تر باشد .
سومین مورد به تاثیر لنز های گرانشی مربوط می شود که مشاهده شده است که در عمل تأثیر آن ها در انحراف نور بیشتر از مقدار پیش بینی شده می باشد . توجه شود که جرم ماده نامرئي را در حدود 10 برابر جرم مرئي و قابل مشاهده جهان تخمين زده اند .

کاندیداهای ماده ی تاریک : دانشمندان چند کاندید برای ماده ی تاریک در نظر می گیرند .
1-WIMPs : یا به عبارتی (Weakly Interacting Massive Particles ) که شامل دسته ای از ذرات سنگین هستند که به سختی با ذرات دیگر واکنش می دهند . مانند تراسینوها و آکسیونها ؛ و می توانند نوع جدیدی از ماده باشند .
2-MACHOs : یا به عبارتی (Massive Compact Halo Objects ) که شامل موارد زیر می شوند :
الف) سیاه چاله های کوچک ( هر جسمی در صورتی که به اندازه ی شعاع شوارزشیلد خود فشرده شود و در خود برمبد به یک سیاه چاله تبدیل می شود .
ب) ستاره های تاریک که شامل ستاره هایی می باشند که جرم کافی برای سوختن و درخشان شدن ندارند مانند کوتوله های قهوه ای و ژوپیتر ها (ستارگانی با جرم 10 برابر کوتوله ها که فعالیت بسیار کمی دارند و کم نور و کوچک هستند )
پ)سیاراتی با جرم زیاد که قابل مشاهده نیستند یا اینکه مشاهده ی آنها بسیار سخت است ( مانند مشتری ) که البته نهایتا ً امگای معادل آنها 0.005 می باشد که بسیار اندک است .
3- ماده ی عجیب : به ماده ای می گویند که دارای الکترون ، پروتون و نوترون نباشد .
4- نوترینو ها :ذراتی هستند که وجود شان ثابت شده و به ندرت با ذرات دیگر واکنش می دهند و طی تازه ترین تحقیقات این ذرات دارای جرم بسیار کوچکی هستند .
لازم به ذکر است که جرمی به اندازه ی 2×10-4 برابر جرم الکترون ، امگایی به اندازه ی 1 به دست می دهد.
5- پیشنهاد من در این زمینه این است که با قائل شدن جرم برای گراویتون ها (که ذرات پیام رسان گرانشی هستند ) می توان تا حد زیادی مشکل ماده ی تاریک را حل کرد . چرا که تا کنون در تمامی محاسبات گراویتون یک ذره ی بدون جرم در نظر گرفته شده است .

اما مسئله ی اصلی این است که حتی با محاسبه ی تمامی موارد بالا برای ماده ی تاریک باز هم مقدار Ω بیشتر از 0.3 نخواهد شد . پس 0.7 باقی مانده چه ؟

انرژی تاریک :
ماهیت انرژی تاریک که احتمالا ً 70% جهان را تشکیل می دهد هنوز به طور کامل مشخص نیست .

در کل برای امگا داریم :

Ωtotal = Ωmatter + ΩΛ

1 = 0.3 + 0.7

( 0.1 → luminescent matter + 0.2 → dark matter = 0.3 )
که در آن Ωmatter شامل امگای ماده ی قابل مشاهده به علاوه ی امگای ماده ی تاریک است که مجموعشان برابر 0.3 می شود . و ΩΛ که همان انرژی تاریک است و به آن انرژی خلاء ( vacuum energy ) نیز می گویند .

نتیجه گیری :
جهانی را که ما مشاهده می کنیم تنها 10 درصد از کل هستی را شامل می شود و قادر به دیدن و درک صحیح 90 درصد بقیه نیستیم . این به نوبه ی خود دال بر این موضوع است که درک ما از جهان بسیار ناقص است و حتی با پیشرفت روز افزون علوم ، ما همچنان در ابتدای شناخت این جهان هستیم .

با جمله ای از هالدن (J.B.S. Haldane) این مقاله را به پایان می رسانیم :
" جهان عجیب تر از چیزی است که فکر می کنیم و حتی عجیب تر از آن چیزی است که بتوان فکرش را کرد . "

با تشكر

مراجع :
[1] ریوز ، هوبرت ؛ " زیباترین سرگذشت جهان " مجموعه علوم ؛ فصل های اول و دوم
[2] مجله دانشمند ؛ شماره ی 505 ؛ آبان 1384 ؛صفحه ی 34 و 35
[3] http:// wikipedia.com
[4] http:// hypertexbook .com
[5] http://www.persiangig.com http://
[6] http:// daneshnameh.roshd .ir
[7] http://www.astronomynotes.com/cosmology http://
[8] http://www.physlink.com/education http://

major.physics

خيلي با حال بود . واقعا استفاده كردم .

3tare

انحنای فضا زمان توسط جاذبه یک مفهوم بسیار جذاب نسبیت عام است که به زودی خودم یک مقاله راجع به اون روی سایت خواهم فرستاد

fatemeh_kh

ali bood.

ملوان زبل

اگه ميشه در مورد ماده تاريك و انرژي تاريك بيشتر بگيد .
متشكرم .

unknown

با سلام میخواستم متن انگلیسی بیگ بنگ رو داشته باشم.
ممکنه؟

COSMOLOGIST

ملوان زبل نوشته شده:اگه ميشه در مورد ماده تاريك و انرژي تاريك بيشتر بگيد .
متشكرم .

حدود 200 میلیارد کهکشان که هر کدام دارای تقریباً 200 میلیارد ستاره است به وسیله تلسکوپ ها قابل تشخیص است. اما این تعداد فقط 4 درصد از محل گیتی را تشکیل می دهد.
حدود 73 درصد از جهان از ماده دیگری ساخته شده است که انرژی تاریک (dark matter) نامیده می شود. هیچ کس نمی داند که ماهیت این ماده ناشناخته چیست، اما مقدار این نوع ماده از تمام اتم های موجود در تمام ستارگان موجود در کل کهکشان های قابل شناسایی گستره فضا بسیار بیشتر است. به نظر می رسد این نیروی عجیب، اجزای جهان را با سرعت فزاینده ای از یکدیگر دور می کند، در حالی که نیروی گرانش با این نیرو مقابله کرده و از سرعت این گسترش می کاهد.
این اکتشاف ها به وسیله رصدخانه مداری که کاوشگر ناهمسانگرد ریز موج ویلکینسون (WMAP) نامیده می شود، انجام شده است. این کاوشگر افت و خیزهای ناچیز موجود در پرتوهای ریز موج پس زمینه کیهانی را اندازه می گیرد که در اثر پژواک های میرای انفجار بزرگ به وجود آمده است...

نیروی ضد گرانشی باعث انبساط جهان می شود!

به نظر می رسد که چیزی در فضا نهفته است و همانند نوعی نیروی ضد گرانشی عمل می کند. این نیرو باعث می شود که به جای آن که جهان متراکم شود و اجزای آن به یکدیگر نزدیک شود، انبساط می یابد. از حدود بیست سال پیش حدس می زنند که در جهان ماده تاریک وجود دارد، چرا که در آن زمان دریافتند که جهان به گونه ای عمل می کند که انگار بسیار سنگین تر از چیزی است که واقعاً به نظر می رسد.
دانشمندان برای توجیه پدیده مشاهده شده همه احتمالات ممکن را در نظر گرفتند از جمله وجود سیاهچاله ها، کوتوله های قهوه ای و ذرات غیرقابل شناسایی که از نظر ماهیت با انواع معمولی اتم ها تفاوت دارند؛ اما هیچ کدام از آنها نتوانست جرم بسیار زیاد مشاهده شده را توجیه کند. اما داستان انرژی تاریک از سال 1998 آغاز شد. در آن زمان دانشمندان دریافتند که بسیاری از کهکشان های دور دست با سرعتی بسیار بیشتر از آن چه که محاسبات موجود پیش بینی کرده اند، از یکدیگر دور می شوند تحقیقاتی که روی انواع ویژه ای از ابرنواختر ها (Supernova) انجام شد بیانگر آن بود که محاسبات انجام شده اشتباهی نداشت، به عبارت دیگر محاسبات دقیق نشان دهنده آن بود که سرعت انبساط جهان لحظه به لحظه در حال افزایش است و از سرعت این انبساط کاسته نمی شود.

به نظر می رسد کشف بعضی از انواع نیروهای غیرمنتظره غیرقابل شناسایی که باعث می شوند ساختار فضا به طور مرتب از یکدیگر فاصله گرفته و از هم دور شوند، موید مشاهدات هالدین (JBS Haldane) دانشمند انگلیسی است که سال ها پیش صورت گرفته است. وی می گوید: «جهان عجیب تر از چیزی است که فکر می کنیم، جهان حتی عجیب تر از چیزی است که بتوان فکرش را کرد.»

COSMOLOGIST

ملوان زبل نوشته شده:اگه ميشه در مورد ماده تاريك و انرژي تاريك بيشتر بگيد .
متشكرم .

سلام . مي خواستم اين مطلب رو اضافه كنم كه اخيرا توسط تلسكوپ فضايي هابل عكس هاي راديويي جالبي گرفته شده كه آناليز اين عكس ها با كامپيوتر هاي پيشرفته منجر به توليد اولين عكس از ماده تاريك شده . در اين عكس دقيقا ميشه مسير انحنا يافته ي نور رو در اثر ماده تاريك رو مشاهده كرد .
لازم به ذكر است كه از طريق اين ديتاهاي جديد يك انيميشن بسيار زيبا نيز تهيه شده كه فكر مي كنم در آرشيو سايت هابل موجود باشه .
منتظر اطلاعات بعدي در اين زمينه باشيد .
با تشكر
م.م

حسين مشليخي

باسلام :

در ابتدا كه هيچ كس نبود و هيچ چيز ُ خدا بود . خدا در ابتدا روح را آفريد . اما روح چيست و از روح تا روح ثقيل و از آنجا تا جسم رقيق و نهايتاْ كمال در ماده چه مراحلي طي مي شود به سايت خدامداري كتاب از منظر خدا مراجعه مي فرماپيد . اما چند نكته تقديم به دانشمندان جهان
1- چهان پايان ندارد زيرا همه اوست و همه روح است و او حد و حدودي ندارد . پس همه آنها كه بدنبال پيدا كردن آخر جهان هستند كمتر نتيجه خواهند گرفت.
2- خارج ا ز كهكشان را شيري كهكشان و اصولاْ سياره يا ستاره اي وجود ندارد و هر چه ديده مي شود از موضع احساس است كه به تاثرات روح در انسان بر مي گردد و براي مطالعه آنچه مي گويم بايد مكتب ديني- علمي خدامداري به دقت مطالعه شود .
3- هيچكس و هيچ كشوري نمي تواند خود را به سطح مريخ برساند زيرا در اطاف ذآن هاله اي نفوذ ناپذير و نابود كننده وجود دارد و بايد به گزارشاتي از اين دست تامل داشت .
4- در نزديكي خورشيد كره اي است كه من اسم آنرا كره كربلا گذاشته ام هر هشتاد روز يكبار دور خورشيد مي چرخد و عليرغم گرما ي شديد در آن اما موجودات زنده آنجا با اين گرما همسازي دارند .

منبع :
علم لدن
براي آشنايي با اين علم و اين دنيت و بحث احساس و ابعاد هفتگانه و عبور از بعد اول كه همه چيز در قا لب زمان و مكان تعريف مي شود . با هم همراه و همگام علم را از خدا مي پرسيم و بيش از اين خود را معطل علوم ابطال پذير نمي كنيم. شما را دعا مي كنم و التماس دعا دارم.

مازش

فعلا كه همين علوم مثلا ابطال پذيرن كه مي تونن مشكلات بشر رو حل كنن

مازش

همين امكان رو كه تو بتوني وارد شبكه اي به اسم اينترنت بشي وارد اين سايت بشي كه مطالب بسيار مهم وعلمي!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!! خودت رو بگي اون علوم ابطال پذير درست كردن
عزيز من

حسين مشايخي

با سلام به همه و مازش عزيز:

همنوع خوب من! تكنولوژي يك چيز است علم چيز ديگر. آسياب آبي با استفاده از فشار آب جمع شده در ناق آسياب مي چرخيد. اما هيچ آسياباني قانون محاسبه فشار در عمق آب را نمي دانست .
علم نبود اما آسياب بود.
پس اينترنت و هر چه شما بشماري محصول رشد تكنيك است و نه علم .
قديميها زمان خسوف و كسوف را بدرستي محاسبه مي كردند اما پاي نظريه پردازي علمي كه مي آمد مي گفتند كه زمين وسط جهان است و خورشيد و ماه بدور آن مي چرخند.

همنوع من! علم غير از تكنيك و تجربه هاي تكنولوژيكي است.
اما بسياري از آنچه فهميده شده در بعد اول بودن و هستي درستند . اين را مي پذيرم . چرا مي گويم در بعد اول براي اينكه در بعد دوم زمان و مكان موضوغيت ندارد و فهم ما از هستي و فيزيك هستي بايد همه هستي را پوشش دهد .

از آنچه در اين بعد درستند را طي ميليونها سال يافته ايم 19000000 سال! آيا مي خواهي باز هم ميليونها سال معطل ساخت ابزاري بهتر و جديدتر كه طي فقط چند سال حاصل است بماني!؟

براي شما احترام قايلم زيرا مي انديشي و به خرد و دانش احترام مي گذاري و شما با اين امضا مستحق ترين هستيد تا به يافته هاي ذهني اكتفا نكنيد و آنچه مكنونات ذهن است را با خرد و دانش قاطي نفرماپيد .
اصالت دادن به يافته هاي ذهني انسان را ديكتاتور مي كند و راه رفتن را بروي خود و ديگران مي بندد. خدا را شاهد مي گيرم كه از موضع احترام و دوست داشتن شما ٬ مي نويسم و ان شاء الله كه قصد ي جز محبت و احترام مستفاد نشود .
در چنين مواقعي كه مطلبي را موافق اندوخته هاي ذهني نمي بينيم٬ رد نمي كنيم مسخره نمي كنيم
- يا مي پرسيم تا آگاه شويم ( برخورد عقلي )
- يا مي شنويم و اجازه مي دهيم تا ديگران هم از ما و ديگران بشنود و تصميم بگيرند ( روش دمكراتيك)

به امثال شما افتخار مي كنم والسلام

مازش

عزيز من قوانين علوم پايه علت هستند و تكنولوژي و علومي مانند علم كامپيوتر و الكترونيك و غيره معلول هستند.يعني انسان بعد از كشف قوانين و رازهاي هستي و براساس خرد وهوش خودش وتركيب چند علم تكنولوژيهاي مختلف رو درست كرد.اگه كشفيات اشتباه بودن كه ابزار درست كار نمي كردن.
ميشه اثباتي براي اين ادعاهاي عجيب داشته باشي

COSMOLOGIST

حسين مشايخي عزيز . يكم واقع انديش باش . تو ميگي جهان انتها و پايان نداره . خوب همين نشان از درك ناقص تو داره . چرا كه داري يه آفريده ي خدا رو در حد خود خدا قرار مي دي . منظورم اينه كه تو داري ميگي اين دنيا كه خود آفريده ي خداست بينهايت است (؟) پس داري ميگي يه بينهايت ديگه هم غير از خدا هست . و اين اوج كوته فكري است .
اين كه ما اين جهان رو درك نمي كنيم و بينهايتش ميدونيم از فهم ناقص ماست نه بينهايت بودن دنيا .
از مازش عزيز هم تشكر ميكنم .
انشاالله بحث ها رو به يه نتيجه برسونيم .
با تشكر

هكر 2007

دوستان اگه كسي اطلاعات جديد از جهان هاي موازي داره ممنون ميشم بهم بگه ...