بهتر است راجع به انتخابِ
دکتُریِ پیوسته بیشتر فکر کنید.
کسی که میخواهد تازه رشتهء فیزیک را انتخاب کند، هنوز آنقدر به آن نزدیک نشُده که تمامِ سختیِ کار را درک بکند!
اصلاً نمی خواهم شما را نااُمید کنم...
ولی باید بدانید در حالِ حاظر بسیاری از افرادی که در گذشته رشتهء فیزیک را انتخاب کرده اند؛ کَما این که با علاقه این کار را انجام داده اند، اکنون از انتخابِ خود خیلی راضی نیستند!
متأسفانه این نارضایتی در بعضی موارد موجبِ دلسردی و حتّی تنفّر گشته است.
این نارضایتیِ بینِ دانشجویان، حتّی در دانشگاه هایِ خوب مانند دانشگاه تهران نیز دیده میشود!
میگویید نه؟
بروید خودتان از برخی دانشجویانش پرس و جو کنید.
توجّه کنیم که رشتهء فیزیک یک رشتهء ساده نیست.
برای تحقیقِ این امر تنها کافیست تا سری به دروسِ آن (تنها در دوره کارشناسی) بزنید و آن را با دروسِ سایرِ رشته های مهندسی مقایسه کنید.
برای ورود به این رشته، شما اول باید علاقهء زایدُالوصفی به آن داشته باشید.
ثانیاً این که پشتکار داشته باشید و با اندک هجمه ای [!]، میدان را ترک نکنید.
ثالثاً باید یک پایهء درسی خوب در ریاضیات و فیزیک داشته باشید؛ یک پایهء خوب همواره و در هر رشته ای، ادامهء تحصیل در دانشگاه را راحت میکند!
و علاوه بر همهء این ها، تحصیل در این نوع رشته ها یک نوع نبوغ و استعدادِ ذاتی میخواهد که اکتسابی نیست.
البته منظورِ بنده این نیست که باید یک آلبرت آینشتاینِ بالفطره باشید؛ بلکه... (خودتان دیگر خـــــوب میدانید!)
در کشورِ ما کارها برعکس است...
اصولاً این نوع رشته ها (مانند فیزیک)، باید به گونه ای باشند که ابتدا افراد کوشا و مستعد آن را پر کنند.
امّا در کشورِ ما، دیدِ عوام و گاهاً خواص به این رشته، دیدِ اُمیدوار کننده ای نیست.
خلاصه؛
حواستان را جمع کنید و احساساتی نشوید...
گولِ این را نخورید که ساده است و مثلِ آب خوردن جمعش میکنم...
اوّل دوره کارشناسی را بُگذرانید و سپس به فکرِ بعد از آن باشید.
کسی چه میداند ؟!
شاید بعد از گذشتِ چند مدّت، از آن خسته شدید!
حتماً سعی کنید نزدیکترین دانشگاه [که حداقل یک اعتبارِ خوب داشته باشد] را انتخاب کنید.
مطمئن باشید که نمی ارزد برای یک تفاوتِ کوچک، خود را آواره کنید.
و ...
موفّق باشید.