رياضيات در چامه پارسی
رياضيات در چامه پارسی
معادله ديوفانت به شعر
در مساله ذيل، اوزان صحيح بر حسب نخود (24/1 مثقال) مطلوبست. در قيمتها، صحيح بودن شرط نيست:
گوشواری داشتم از لعل و مرواريد و زر،
بود يك مثقال وزن آن مرصع گوشوار.
قيمتش كردند صرافان ز روی معرفت،
لعل مثقالی به سی لوء لوء به هجده زر به چار.
بستد از من صيرفی و بيست دينارم بداد،
مانده ام حيران درين دادو ستد بی اختيار.
يك مهندس در همه روی زمين خواهم كه او،
يك به يك آرد حساب وزن آن را در شمار،
كنزالحساب
پاسخ:
حل اين را بشنو از من از سر صدق يقين،
ای كه هستی در ميان اهل دانش يادگار.
گوشواری را كه وصف آن بيان فرموده ايد
قيمت و وزنش تمامی با تو گويم گوش دار.
هست وزن لعل ثلث و ثمن مثقالی تمام،
در كم و بيشش نباشد هيچ كس را اختيار.
هست وزنش اينچنين و قيمتش گويم به تو:
چارده كم ربع دينار است نزد هوشيار.
هست مرواريد دانگ1 وثمن مثقالي و ليك،
قيمت آن پنج دينار است ربعی زر بيار2.
وزن زر ربعي ز دينار است نه بيش و نه كم،
قيمت آن هست يك دينار زر با عيار.
سكه بر زر ميزند هر كس كه از روی كرم
نقد هستی را برای دوستن سازد نثار.
(1) يعنی يك سدس
(2) يعنی پنج دينار و ربع دينار
برگرفته از تئوری مقدماتی اعداد اثر غلامحسين مصاحب
در مساله ذيل، اوزان صحيح بر حسب نخود (24/1 مثقال) مطلوبست. در قيمتها، صحيح بودن شرط نيست:
گوشواری داشتم از لعل و مرواريد و زر،
بود يك مثقال وزن آن مرصع گوشوار.
قيمتش كردند صرافان ز روی معرفت،
لعل مثقالی به سی لوء لوء به هجده زر به چار.
بستد از من صيرفی و بيست دينارم بداد،
مانده ام حيران درين دادو ستد بی اختيار.
يك مهندس در همه روی زمين خواهم كه او،
يك به يك آرد حساب وزن آن را در شمار،
كنزالحساب
پاسخ:
حل اين را بشنو از من از سر صدق يقين،
ای كه هستی در ميان اهل دانش يادگار.
گوشواری را كه وصف آن بيان فرموده ايد
قيمت و وزنش تمامی با تو گويم گوش دار.
هست وزن لعل ثلث و ثمن مثقالی تمام،
در كم و بيشش نباشد هيچ كس را اختيار.
هست وزنش اينچنين و قيمتش گويم به تو:
چارده كم ربع دينار است نزد هوشيار.
هست مرواريد دانگ1 وثمن مثقالي و ليك،
قيمت آن پنج دينار است ربعی زر بيار2.
وزن زر ربعي ز دينار است نه بيش و نه كم،
قيمت آن هست يك دينار زر با عيار.
سكه بر زر ميزند هر كس كه از روی كرم
نقد هستی را برای دوستن سازد نثار.
(1) يعنی يك سدس
(2) يعنی پنج دينار و ربع دينار
برگرفته از تئوری مقدماتی اعداد اثر غلامحسين مصاحب
گفتم به شیخ شهر كه كارت ریاست، گفت
آنكس كه شیخ هست و ریاكار نیست، كیست
آنكس كه شیخ هست و ریاكار نیست، كیست
منحني قامتم تابع ابروي توست
خط مجانب بر آن سلسله موي توست
تيغ دو ابروي تو راه گريزم ببست
حد چپ و حد راست صورت مهروي توست!
خط مجانب بر آن سلسله موي توست
تيغ دو ابروي تو راه گريزم ببست
حد چپ و حد راست صورت مهروي توست!
آخرین ویرایش توسط خروش پنجشنبه ۱۳۸۷/۹/۷ - ۲۳:۰۴, ویرایش شده کلا 1 بار
گفتم به شیخ شهر كه كارت ریاست، گفت
آنكس كه شیخ هست و ریاكار نیست، كیست
آنكس كه شیخ هست و ریاكار نیست، كیست
گزيده اي از اشعار كيومرث منشي زاده ( پيرامون رياضيات ) :
-----------------------------------------------------------------------
دايره در اثبات تساوي شعاعهاي خود
بر گرد مركز خود
خم مانده است
تا كي مي توان شعاعهاي دايره را
به پيروي از يكدگر محكوم كرد ! (بعد پنجم ، آزادي )
-----------------------------------------------------------------------
تا كي در تساوي 7 و 8
اهمال مي كني
در حالي كه چرخش هيچ صفحه ايي
تا حدود دو قائمه
مشكل نبوده است ( 8=7 )
-----------------------------------------------------------------------
اگر پاييز نيايد
اگر پاييز نيايد
چهارشنبه را در شيرقهوه مي ريزم
تابستان چندان احمق است
كه گويي
پي را شصت وشش رقم به اعشار برده است !
-----------------------------------------------------------------------
زندگينامه كيومرث منشي زاده:
http://www.qoqnoos.com/body/poem/new-po ... eh/bio.htm
تماس با كيومرث منشي زاده:
http://www.qoqnoos.com/body/poem/new-po ... master.htm
گزيده اشعار متفرقه وي (غير رياضي):
http://www.qoqnoos.com/body/poem/new-po ... h/poem.htm
مصاحبه با وي:
http://www.sharghnewspaper.com/830725/litera.htm
-----------------------------------------------------------------------
دايره در اثبات تساوي شعاعهاي خود
بر گرد مركز خود
خم مانده است
تا كي مي توان شعاعهاي دايره را
به پيروي از يكدگر محكوم كرد ! (بعد پنجم ، آزادي )
-----------------------------------------------------------------------
تا كي در تساوي 7 و 8
اهمال مي كني
در حالي كه چرخش هيچ صفحه ايي
تا حدود دو قائمه
مشكل نبوده است ( 8=7 )
-----------------------------------------------------------------------
اگر پاييز نيايد
اگر پاييز نيايد
چهارشنبه را در شيرقهوه مي ريزم
تابستان چندان احمق است
كه گويي
پي را شصت وشش رقم به اعشار برده است !
-----------------------------------------------------------------------
زندگينامه كيومرث منشي زاده:
http://www.qoqnoos.com/body/poem/new-po ... eh/bio.htm
تماس با كيومرث منشي زاده:
http://www.qoqnoos.com/body/poem/new-po ... master.htm
گزيده اشعار متفرقه وي (غير رياضي):
http://www.qoqnoos.com/body/poem/new-po ... h/poem.htm
مصاحبه با وي:
http://www.sharghnewspaper.com/830725/litera.htm
موجیم که آسودگی ما عدم ماست ... ما زنده به آنیم که آرام نگیریم ...
دوستان شعر زير (در مفهوم شعر در اين جستار سخت گيري نمي شود، ما به نظم تنها، هم در اينجا شعر مي گوييم)
را براي نوجواناني كه هنوز آنرا نشنيده اند، آورده ام، پيرترهايمان (جوانان قديم) همه اين دو بيت را شنيده اند:
سينوس كه بر پشت كسينوس نشيند
تانژانت بدست آيد و بالعكس كتانژانت
و يا
ما و ما و نصف ما و نيمه اي از نصف ما
گر تو هم با شوي، جملگي سد (صد) مي شويم.
را براي نوجواناني كه هنوز آنرا نشنيده اند، آورده ام، پيرترهايمان (جوانان قديم) همه اين دو بيت را شنيده اند:
سينوس كه بر پشت كسينوس نشيند
تانژانت بدست آيد و بالعكس كتانژانت
و يا
ما و ما و نصف ما و نيمه اي از نصف ما
گر تو هم با شوي، جملگي سد (صد) مي شويم.
گفتم به شیخ شهر كه كارت ریاست، گفت
آنكس كه شیخ هست و ریاكار نیست، كیست
آنكس كه شیخ هست و ریاكار نیست، كیست
Re: رياضيات در چكامه پارسي
۰۰۷
نوشتم: ۵
گفتم:
-شعری برای تو
لبخند مرد!
اندوه خیمه بست
بی باورم! عزیز!
هر عددی شعریست
و - ۵ - شعر عددهاست- شكل قلب-
- ۵۵ - بیتی ز تك غزل عاشقانه ایست
نفرین به عشق فسون جاودانه ایست!
بی باورم! عزیز
هر عددی شعریست
و - ۵۵۵۵ - آه...،
سرخ و سپید
زرد و سیاه
هرگز سرود اتحاد ملل نیست
نفرین به احتمال محالی است
بی باورم! عزیز!
هر عددی شعریست
حتي - ۰۰۷-
مقدس ترین ترانه این نسل مبتذل
یا - ١١۸ -
عنوان انتظار!
بی باورم! عزیز!
هر عددی شعریست
و - ١۳-
تك شعر شعرهای عددهاست
منفور و نحس
چون سرنوشت من
بی باورم! عزیز!
هر عددی شعریست
از - ۰ - تا .....
اندوه مرد،
وسواس خیمه زد!
نصرت رحمانی
نوشتم: ۵
گفتم:
-شعری برای تو
لبخند مرد!
اندوه خیمه بست
بی باورم! عزیز!
هر عددی شعریست
و - ۵ - شعر عددهاست- شكل قلب-
- ۵۵ - بیتی ز تك غزل عاشقانه ایست
نفرین به عشق فسون جاودانه ایست!
بی باورم! عزیز
هر عددی شعریست
و - ۵۵۵۵ - آه...،
سرخ و سپید
زرد و سیاه
هرگز سرود اتحاد ملل نیست
نفرین به احتمال محالی است
بی باورم! عزیز!
هر عددی شعریست
حتي - ۰۰۷-
مقدس ترین ترانه این نسل مبتذل
یا - ١١۸ -
عنوان انتظار!
بی باورم! عزیز!
هر عددی شعریست
و - ١۳-
تك شعر شعرهای عددهاست
منفور و نحس
چون سرنوشت من
بی باورم! عزیز!
هر عددی شعریست
از - ۰ - تا .....
اندوه مرد،
وسواس خیمه زد!
نصرت رحمانی
گفتم به شیخ شهر كه كارت ریاست، گفت
آنكس كه شیخ هست و ریاكار نیست، كیست
آنكس كه شیخ هست و ریاكار نیست، كیست
- محمد مهدي غلامي
محل اقامت: مشهد
عضویت : یکشنبه ۱۳۸۶/۱۲/۵ - ۱۹:۲۵
پست: 921-
سپاس: 14
تماس:
Re: رياضيات در چامه پارسی
خرد و بینش و آگاهی دانشمندان ..................... ره سرمنزل توفیق بما آموزد
3... 1... 4... 1... 5 .......9 ...............................2..... 6...... 5....... 3...5 .....
و يا
گر کسی از تو بپرسد ره آموختن پی
پاسخی ده که خردمند تو را آموزد
خرد و دانش و آگاهی و دانشمندان
ره سرمنزل مقصود بما آموزد
pi = 3,14159 26535...
3... 1... 4... 1... 5 .......9 ...............................2..... 6...... 5....... 3...5 .....
و يا
گر کسی از تو بپرسد ره آموختن پی
پاسخی ده که خردمند تو را آموزد
خرد و دانش و آگاهی و دانشمندان
ره سرمنزل مقصود بما آموزد
pi = 3,14159 26535...
گفتم به شیخ شهر كه كارت ریاست، گفت
آنكس كه شیخ هست و ریاكار نیست، كیست
آنكس كه شیخ هست و ریاكار نیست، كیست
Re: رياضيات در چامه پارسی
به حساب و جبر جانا همه هستی ات بیارا
که رسد ز رمز خلقت نفحات حق شما را
لگاریتم هر گلی را که ز باغ پایه چیدم
رخ دلربات دیدم که رقم زده نما را
چو به تابع ات کشیدم خط منحنی چه دیدم
به دو دیده در تعجب نگریستم خدا را
به کمند رشته هایش چراست اوفتادن
قدح لیمیت خوردن به وجودتان گوارا
مَکُنی به صفر ضربم که توان آن ندارم
ز کرانه های بالا نفرستی این بلا را
هنر ریاضیات است غزلی بدین روانی
که روان خسته ما ننوازد این نوا را
----------------------------------------------------------
شوربختانه شاعر آن را نمی شناسم، اگر كسی می شناسد می تواند او را به ما هم بشناساند
سپاس
که رسد ز رمز خلقت نفحات حق شما را
لگاریتم هر گلی را که ز باغ پایه چیدم
رخ دلربات دیدم که رقم زده نما را
چو به تابع ات کشیدم خط منحنی چه دیدم
به دو دیده در تعجب نگریستم خدا را
به کمند رشته هایش چراست اوفتادن
قدح لیمیت خوردن به وجودتان گوارا
مَکُنی به صفر ضربم که توان آن ندارم
ز کرانه های بالا نفرستی این بلا را
هنر ریاضیات است غزلی بدین روانی
که روان خسته ما ننوازد این نوا را
----------------------------------------------------------
شوربختانه شاعر آن را نمی شناسم، اگر كسی می شناسد می تواند او را به ما هم بشناساند
سپاس
گفتم به شیخ شهر كه كارت ریاست، گفت
آنكس كه شیخ هست و ریاكار نیست، كیست
آنكس كه شیخ هست و ریاكار نیست، كیست
Re: رياضيات در چامه پارسی
از هر سو که بنگری جهان 1001 است
و باران می بارد با اندام یک 1
یازده 11
صد و یازده 111
هزار و صد و یازده 1111
صد هزار و 11111
و هفت
دستهای گشاده من بخاطر باران است
بیژن نجدی
http://www.jazma.org/bijan/sher.htm
و باران می بارد با اندام یک 1
یازده 11
صد و یازده 111
هزار و صد و یازده 1111
صد هزار و 11111
و هفت
دستهای گشاده من بخاطر باران است
بیژن نجدی
http://www.jazma.org/bijan/sher.htm
گفتم به شیخ شهر كه كارت ریاست، گفت
آنكس كه شیخ هست و ریاكار نیست، كیست
آنكس كه شیخ هست و ریاكار نیست، كیست
Re: رياضيات در چامه پارسی
تو در معادله های چهار مجهولی
به ضرب و جمع عدد هاي فرد مشغولی
ببين! دوباره مرا در خودت كم آوردی
كه ضلع گمشده ام توی خواب هذلولی
من آن سه نقطه گيجم پس از مربع ها
كه می رسد به تو از اين روابط طولی
.....
فاطمه اختصاری
به ضرب و جمع عدد هاي فرد مشغولی
ببين! دوباره مرا در خودت كم آوردی
كه ضلع گمشده ام توی خواب هذلولی
من آن سه نقطه گيجم پس از مربع ها
كه می رسد به تو از اين روابط طولی
.....
فاطمه اختصاری