خواهش میکنم
معادله تخمین حداکثر نیروی خمشی،
${\displaystyle F_{\text{max}}=k{\frac {TLt^{2}}{W}}}$نیروی مورد نیاز برای به دست آوردن خمش را دقیقاً همانطور که انجام داده اید محاسبه کنید.
$F = \frac{3 \delta \pi d^4 E}{32l^3}$
مقدار تنش برشی را محاسبه کنید.کرد
$\sigma_{max}= \frac{Fl}{\frac{\pi d^3}{32}} = \frac{32Fl}{\pi d^3} \tag{3}$
در اینجا مقاومت خمشی برای یک مقطع دایره ای قبلاً در فرمول درج شده است و ممان خمشی برای حداکثر ممان که Fl است جایگزین شده است.تنش خمشی $\sigma = My / I$
که در آن k عاملی است که چندین پارامتر از جمله اصطکاک را در نظر می گیرد. T مقاومت کششی نهایی فلز است. L و t به ترتیب طول و ضخامت ورق فلز هستند. متغیر W عرض باز یک V-die یا دای پاک کن است. مقدار خمشی (BA) طول قوس خط خنثی بین نقاط مماس یک خم در هر ماده است. با اضافه کردن طول هر فلنج به اندازه B در نمودار به BA طول الگوی مسطح به دست میآید. این فرمول مقدار ینه خمشی برای تعیین طول الگوی مسطح استفاده می شود، زمانی که یک خم از 1) مرکز شعاع، 2) یک نقطه مماس شعاع (B) یا 3) نقطه مماس بیرونی شعاع در یک نقطه حاد اندازه گیری می شود. خم زاویه (C). هنگامی که به مماس بیرونی ابعاد داده می شود، ضخامت ماده و شعاع خمش از آن کم می شود تا بعد به نقطه مماس شعاع قبل از افزودن در مقدار خمش پیدا شود.
BA را می توان با استفاده از فرمول زیر تخمین زد که ضریب K تجربی را در بر می گیرد:${\displaystyle BA=A\left({\frac {\pi }{180}}\right)\left(R+(K\times T\right))} $نمودار کسر خم برای محاسبات ورق فلز
نموداری که طرح ابعاد استاندارد را هنگام استفاده از فرمولهای کسر خمشی نشان میدهد
کسر خم BD به عنوان تفاوت بین مجموع طول فلنج (از لبه تا راس) و طول مسطح اولیه تعریف می شود.
ست بیرونی (OSSB) طول از نقطه مماس شعاع تا راس بیرون خم است. کسر خم (BD) دو برابر عقبگرد بیرونی منهای مقدار خمیدگی است. BD با استفاده از فرمول زیر محاسبه می شود، که در آن A زاویه بر حسب رادیان است (=درجه*π/180):کسر خم BD به عنوان تفاوت بین مجموع طول فلنج تعریف می شود. ست بیرونی (OSSB) طول از نقطه مماس شعاع تا راس بیرون خم است. کسر خم (BD) دو برابر عقبگرد بیرونی منهای مقدار خمیدگی است.هنگام خم کردن یک فلز، داخل فشرده می شود و بیرون منبسط می شود. این باعث می شود فلز در انتها منبسط شود و طول فلز شما تغییر کند.
${\displaystyle BD=2\left(R+T\right)\tan {\frac {A}{2}}-BA}$
برای خمیدگی های 90 درجه، این فرمول را می توان به صورت زیر ساده کرد:
${\displaystyle BD=R\left(2-A\right)+T\left(2-KA\right)} $
عامل K ضریب K نسبتی از محل خط خنثی به ضخامت ماده است که با t/T تعریف می شود که در آن t = محل خط خنثی و T = ضخامت ماده است. فرمول ضریب K تنشهای شکلدهی را در نظر نمیگیرد، بلکه صرفاً یک محاسبه هندسی از محل خط خنثی پس از اعمال نیرو است و بنابراین مجموعهای از تمام عوامل ناشناخته (خطا) برای یک تنظیم معین است. . ضریب K به متغیرهای زیادی از جمله مواد، نوع عملیات خمش (سکه گذاری، ته نشینی، خم شدن هوا و غیره) ابزارها و غیره بستگی دارد و معمولاً بین 0.3 تا 0.5 است.
معادله زیر ضریب K را به مقدار خمش مرتبط می کند:مقدار ضریب k شما را قادر می سازد تا مقدار کل کشیدگی را که در یک خم مشخص رخ می دهد، پیش بینی کنید. ضریب k به شما این امکان را می دهد که میزان خمش، عقب نشینی بیرونی، کسر خمیدگی و چیدمان مسطح قسمت دقیقی را که در حال شکل دادن هستید محاسبه کنید.$K=\frac{t}{Mt}$t = محور خنثی، Mt = ضخامت موادمیزان خمش مقدار ابعادی است که از طریق ازدیاد طول در طی فرآیند خمش به یک قطعه اضافه می شود.
$BA=\frac{A}{360}\times 2\pi \left ( R+K\times Mt \right )$
BA = خمش، A = زاویه خم، R = شعاع داخلی، K = ضریب K
${\displaystyle K={\frac {-R+{\frac {BA}{\pi A/180}}}{T}}.}$, $k=\frac{log,min(100,\frac{max(20R,Mt)}{Mt})}{2log(100)}$.hope I helped you understand the question. Roham Hesami, sixth semester of aerospace engineering
رهام حسامی ترم ششم مهندسی هوافضا