____________________________
زن 1 و مرد 1 به آن سوی رودخانه میروند،مرد 1 بر میگردد و پیاده میشود. مرد 2 بهمراه زن 2 به آنسوی رودخانه میرود ومرد 2 بر میگردد و پیاده میشود،
مرد 3 بهمراه خواهرش(زن 3) به آنسوی رودخانه رفته و پیاده میشوند و دو زن 1 و 2 سوار شده و به سوی دیگر (جای اولی)باز میگردند.
زن 1و مرد 1 با هم میروند (دومین بار) و مرد 1 پیاده میشه، زن 1 و زن 3 بر میگردن.
زن 2 و مرد 2 میرن طرف دیگر رودخانه ی لعنتی!
مرد 3 بر میگردد زن 3 را با خود میبرد
مرد 2 هم برمی گردد زن 2 را با خود می برد.
یعنی در کل:
هفت بار رفت.شش بار برگشت!
اگر مرد ٢ با خواهرش (زن ٢) به آنسوی رود رَوَد و زن ١ را تنها ببیند، بر نمی گردد.
-----
گفتم به شیخ شهر كه كارت ریاست، گفت آنكس كه شیخ هست و ریاكار نیست، كیست
زن 1 مرد 1 رو میبره، زن 1 برمیگرده.
زن 1 زن 2 رو میبره، زن 2 برمیگرده.
زن 2 مرد 2 رو میبره، زن 2 برمیگرده.
زن 2 زن 3 رو میبره، زن 3 برمیگرده.
زن 3 مرد 3 رو میبره.
آخرین ویرایش توسط uta دوشنبه ۱۳۹۱/۱۰/۲۵ - ۱۰:۴۹, ویرایش شده کلا 1 بار
جانی که اطاعت میکند، پیش از آن که دلیلی در میان باشد قضاوت میکند، در ادراک ثمر بخش و آموختن به رویش بسته است.
***
چه خودخواهی غم انگیزی است اینکه باور کنیم باورهای ما باورهای پاینده اند که بر واقعیت محیط اند. دست از این باور که برداریم مقام امن را یافته ایم.
دارا، سارا را به آنسو می برد و برمی گردد.
ارغوان و پروین به آنسو می روند و سارا برمی گردد.
ارسلان و پرویز به آنسو می روند و ارسلان با ارغوان برمی گردد.
دارا و ارسلان به آنسو می روند و پروین برمی گردد.
سارا و پروین به آنسو می روند و ارسلان برمی گردد.
ارسلان و ارغوان به آنسو می روند.
Beauty is truth, truth beauty That is all ye know on earth and all ye need to know
uta نوشته شده:مرد 1 زن 1 رو میبره، مرد 1 برمیگرده.
مرد 1 مرد 2 رو میبره، مرد 2 برمیگرده.
مرد 2 زن 2 رو میبره، زن 2 برمیگرده.
زن 2 زن 3 رو میبره، زن 3 برمیگرده.
زن 3 مرد 3 رو میبره.
هیچ زنی پروانه ندارد به تنهایی با کرجی به آنسوی رودخانه رود
"هر چه كمتر شود فروغ حيات،رنج را جانگداز تر بيني" "سوي مغرب چو رو كند خورشيد،سايه ها را درازتر بيني" "رهي معيري"
زن 1، زن 2 را می برد و خودش برمیگردد
زن1،زن3 را می برد و خودش برمیگردد
زن1،مرد1 را می برد و خودش آن سو میماند و مرد1 برمیگردد
مرد1،مرد2 را می برد و هردو آن سوی رود می مانند
و زن 3 قایق را می آورد و مرد3 را با خودش میبرد.
و این خرده را نمی توان گرفت:
خروش نوشته شده:
Behjo نوشته شده:مرد 1 و 2 با کرجی میروند آن سوی رودخانه نزد خواهرانشان و زن3 با کرجی به سوی
مرد3 در این سوی رودخانه برمیگردد و او را باخودش میبرد.
زن3 که پیشِ مرد1و2 نمی ماند که زبانم لال ...
یک دَم هم بی برادر نزد مردان بیگانه؟ استغفرالله
چون در قوانین آمده که:
1.هیچ زنی بی برادر خود با مرد/مردان دیگری در کنار رودخانه نمی ماند و یا سوار کرجی نمی شود.
2.هیچ زنی پروانه ندارد به تنهایی با کرجی به آنسوی رودخانه رود، اگر در آنسوی تنها مرد یا مردان دیگر هستند و برادرش در سوی دیگر رودخانه است.
3.روشن است که زن با زن می تواند سوار کرجی شود.
تنها قانونی که گمان میرود در این پاسخ نقض شده باشد,قانون1 است
ولی زن 3 که کنار دیگر مردان نمانده و در یک دم هم هیچ مردی نمی تواند
کاری از پیش ببرد!
فرق یک انسان خوشبخت با یک بدبخت در انتخاب هاییست که میکند
pulsar نوشته شده:دارا، سارا را به آنسو می برد و برمی گردد.
ارغوان و پروین به آنسو می روند و سارا برمی گردد.
ارسلان و پرویز به آنسو می روند و ارسلان با ارغوان برمی گردد.
دارا و ارسلان به آنسو می روند و پروین برمی گردد.
سارا و پروین به آنسو می روند و ارسلان برمی گردد.
ارسلان و ارغوان به آنسو می روند.
در مرحله اول دو حالت وجود داره یا یک برادر خواهرشو ببره و برگرده یا دو زن با هم برن که در این صورت هر دو باید برگردن پس باید مرد 1خواهرشو ببره و برگرده. در مرحله دوم مرد 2و 3 نمیتونن برن مرد 1 هم با مرد یا زن دیگه نمیتونه بره پس باید دو زن دیگه با هم برن. برای برگشتن قایق باید دو زن با هم برگردن که در این صورت به مرحله قبل میریم و دور به وجود میاد یعنی به نظر میرسه با محدودیت های قائل شده نمیشه به سمت دیگه رفت
pulsar نوشته شده:دارا، سارا را به آنسو می برد و برمی گردد.
ارغوان و پروین به آنسو می روند و سارا برمی گردد.
ارسلان و پرویز به آنسو می روند و ارسلان با ارغوان برمی گردد.
دارا و ارسلان به آنسو می روند و پروین برمی گردد.
سارا و پروین به آنسو می روند و ارسلان برمی گردد.
ارسلان و ارغوان به آنسو می روند.
در مرحله دوم سارا نمی تواند تنها برگردد
هیچ زنی پروانه ندارد به تنهایی با کرجی به آنسوی رودخانه رود، اگر در آنسوی تنها مرد یا مردان دیگر هستند و برادرش در سوی دیگر رودخانه است.
Beauty is truth, truth beauty That is all ye know on earth and all ye need to know
m j نوشته شده:در مرحله اول دو حالت وجود داره یا یک برادر خواهرشو ببره و برگرده یا دو زن با هم برن که در این صورت هر دو باید برگردن پس باید مرد 1خواهرشو ببره و برگرده. در مرحله دوم مرد 2و 3 نمیتونن برن مرد 1 هم با مرد یا زن دیگه نمیتونه بره پس باید دو زن دیگه با هم برن. برای برگشتن قایق باید دو زن با هم برگردن که در این صورت به مرحله قبل میریم و دور به وجود میاد یعنی به نظر میرسه با محدودیت های قائل شده نمیشه به سمت دیگه رفت
دقیقا همین طوره، یا یکی از شرط ها اضافی هستش،یا ما درست متوجه اش نمیشیم،چون در نسخه های دیگر این پازل،چیستان،(پدر و دختر.شوهران حسود و دزد و پلیس .....) این شرط اضافی (که در اینجا یک زن تنها نمیتواند در قایق باشد) را ندارند...
"هر چه كمتر شود فروغ حيات،رنج را جانگداز تر بيني" "سوي مغرب چو رو كند خورشيد،سايه ها را درازتر بيني" "رهي معيري"
m j نوشته شده:در مرحله اول دو حالت وجود داره یا یک برادر خواهرشو ببره و برگرده یا دو زن با هم برن که در این صورت هر دو باید برگردن پس باید مرد 1خواهرشو ببره و برگرده. در مرحله دوم مرد 2و 3 نمیتونن برن مرد 1 هم با مرد یا زن دیگه نمیتونه بره پس باید دو زن دیگه با هم برن. برای برگشتن قایق باید دو زن با هم برگردن که در این صورت به مرحله قبل میریم و دور به وجود میاد یعنی به نظر میرسه با محدودیت های قائل شده نمیشه به سمت دیگه رفت
دقیقا همین طوره، یا یکی از شرط ها اضافی هستش،یا ما درست متوجه اش نمیشیم،چون در نسخه های دیگر این پازل،چیستان،(پدر و دختر.شوهران حسود و دزد و پلیس .....) این شرط اضافی (که در اینجا یک زن تنها نمیتواند در قایق باشد) را ندارند...
زن می تواند تنها در قایق باشد، اگر آنسوی رودخانه که قایق بسویش رانده
می شود، تنها زن (ها) باشد (باشند) و یا برادرش در آنجا باشد!
گفتم به شیخ شهر كه كارت ریاست، گفت آنكس كه شیخ هست و ریاكار نیست، كیست
uta نوشته شده:زن 1 مرد 1 رو میبره، زن 1 برمیگرده.
زن 1 زن 2 رو میبره، زن 2 برمیگرده.
زن 2 مرد 2 رو میبره، زن 2 برمیگرده.
زن 2 زن 3 رو میبره، زن 3 برمیگرده.
زن 3 مرد 3 رو میبره.
زن با پای خود بسوی نامحرم؟ آتش جهنمی گفتند
گفتم به شیخ شهر كه كارت ریاست، گفت آنكس كه شیخ هست و ریاكار نیست، كیست
pulsar نوشته شده:دارا، سارا را به آنسو می برد و برمی گردد.
ارغوان و پروین به آنسو می روند و سارا برمی گردد.
ارسلان و پرویز به آنسو می روند و ارسلان با ارغوان برمی گردد.
دارا و ارسلان به آنسو می روند و پروین برمی گردد.
سارا و پروین به آنسو می روند و ارسلان برمی گردد.
ارسلان و ارغوان به آنسو می روند.
درود و آفرین به پالسار گرامی
-------
این هم برای آسان دنبال کردن نام ها:
شما دسترسی جهت مشاهده فایل پیوست این پست را ندارید.
آخرین ویرایش توسط خروش دوشنبه ۱۳۹۱/۱۰/۲۵ - ۲۲:۰۶, ویرایش شده کلا 1 بار
گفتم به شیخ شهر كه كارت ریاست، گفت آنكس كه شیخ هست و ریاكار نیست، كیست
pulsar نوشته شده:دارا، سارا را به آنسو می برد و برمی گردد.
ارغوان و پروین به آنسو می روند و سارا برمی گردد.
ارسلان و پرویز به آنسو می روند و ارسلان با ارغوان برمی گردد.
دارا و ارسلان به آنسو می روند و پروین برمی گردد.
سارا و پروین به آنسو می روند و ارسلان برمی گردد.
ارسلان و ارغوان به آنسو می روند.
در مرحله دوم سارا نمی تواند تنها برگردد
هیچ زنی پروانه ندارد به تنهایی با کرجی به آنسوی رودخانه رود، اگر در آنسوی تنها مرد یا مردان دیگر هستند و برادرش در سوی دیگر رودخانه است.
این جمله ابهام داشت یا حداقل گیج کننده بود و به همین دلیل برداشت های مختلفی وجود داشت
اما این جمله
زن می تواند تنها در قایق باشد، اگر آنسوی رودخانه که قایق بسویش رانده
می شود، تنها زن (ها) باشد (باشند) و یا برادرش در آنجا باشد!
که "عکس نقیض" جمله قبل هست مشکل رو حل میکنه و جواب شما درسته
pulsar نوشته شده:دارا، سارا را به آنسو می برد و برمی گردد.
ارغوان و پروین به آنسو می روند و سارا برمی گردد.
ارسلان و پرویز به آنسو می روند و ارسلان با ارغوان برمی گردد.
دارا و ارسلان به آنسو می روند و پروین برمی گردد.
سارا و پروین به آنسو می روند و ارسلان برمی گردد.
ارسلان و ارغوان به آنسو می روند.
پروین چطوری برم یگرده وقتی پرویز اون یکی طرفه؟؟
"هر چه كمتر شود فروغ حيات،رنج را جانگداز تر بيني" "سوي مغرب چو رو كند خورشيد،سايه ها را درازتر بيني" "رهي معيري"