با زندگیت می خوای چی کار کنی؟

مدیران انجمن: parse, javad123javad

نمایه کاربر
Milad74

نام: م I ل A د Mohammadi

محل اقامت: kermanshah

عضویت : دوشنبه ۱۳۹۳/۱۲/۴ - ۲۳:۳۶


پست: 128

سپاس: 34

جنسیت:

تماس:

با زندگیت می خوای چی کار کنی؟

پست توسط Milad74 »

با زندگیت می خوای چی کار کنی ؟؟

چند وقتیست هر چه می گردم
هیچ حرفی بهتر از سکوت پیدا نمی کنم
نگاهم اما گاهی حرف میزند
گاهی فریاد می کشد
و من همیشه به دنبال کسی میگردم
که بفهمد این نگاه خسته چه می خواهد بگوید …
شما دسترسی جهت مشاهده فایل پیوست این پست را ندارید.
تصویر

نمایه کاربر
اگوستین

عضویت : جمعه ۱۳۹۴/۳/۲۹ - ۰۲:۳۵


پست: 34

سپاس: 1

جنسیت:

Re: با زندگیت می خوای چی کار کنی ؟؟

پست توسط اگوستین »

زندگی جنگ اندیشه ها است بجنگ
آخرین ویرایش توسط اگوستین پنج‌شنبه ۱۳۹۴/۴/۱۱ - ۲۲:۲۵, ویرایش شده کلا 1 بار
گردبادی را که می بینی تو در دامان دشت
روح مجنون است کانجا خاک بر سر می کند
Www.telegram.me/Emanuelkazak

dusty2

عضویت : دوشنبه ۱۳۹۴/۴/۸ - ۱۵:۴۵


پست: 8

سپاس: 6

Re: با زندگیت می خوای چی کار کنی ؟؟

پست توسط dusty2 »

اگوستین بی چاره smile061

dusty2

عضویت : دوشنبه ۱۳۹۴/۴/۸ - ۱۵:۴۵


پست: 8

سپاس: 6

Re: با زندگیت می خوای چی کار کنی ؟؟

پست توسط dusty2 »

بزرگترین خردمندی آنست که لذت بردن از لحظه حال را بالاترین مقصود زندگی قرار دهیم، زیرا این تنها واقعیت هستی است و جز این همه بازی فکر و اندیشه است. اما می توانیم آن را بزرگترین حماقت خود نیز بخوانیم، چرا که در این حالت لحظه ای کوتاه به وجود می آید و به سرعت یک رویا ناپدید می شود و هرگز ارزش تلاشی جدی را ندارد.
آرتور شوپنهاور

نمایه کاربر
mohsen2545

عضویت : یک‌شنبه ۱۳۸۹/۴/۶ - ۱۶:۵۶


پست: 811

سپاس: 98


تماس:

Re: با زندگیت می خوای چی کار کنی ؟؟

پست توسط mohsen2545 »

Milad74 نوشته شده:با زندگیت می خوای چی کار کنی ؟؟

چند وقتیست هر چه می گردم
هیچ حرفی بهتر از سکوت پیدا نمی کنم
نگاهم اما گاهی حرف میزند
گاهی فریاد می کشد
و من همیشه به دنبال کسی میگردم
که بفهمد این نگاه خسته چه می خواهد بگوید …

حالت اسلیپ و هایبرنت نداریم؟ smile022
دلم میخواد یه روزی فارغ از غم
تبسم رویِ لبهامون بشینه
شاید اون روز دوباره جون بگیره
نهالِ آرزوهامون تو سینه


نمایه کاربر
Milad74

نام: م I ل A د Mohammadi

محل اقامت: kermanshah

عضویت : دوشنبه ۱۳۹۳/۱۲/۴ - ۲۳:۳۶


پست: 128

سپاس: 34

جنسیت:

تماس:

Re: با زندگیت می خوای چی کار کنی ؟؟

پست توسط Milad74 »

عشق و زندگی

هر لحظه را به گونه‌ای زندگی کن که گویی واپسین لحظه است و کسی چه می‌داند؟ شاید آخرین لحظه باشد.
عشق، نخستین گام به سوی ملکوت است و تسلیم، آخرین آن؛ آری تمام سفر دو گام بیش نیست.

زندگی را تنها زمانی می‌شناسی که آماده سفر به ناشناخته شوی.
اگر به شناخته چنگ بزنی، به ذهن چنگ زده‌ای و ذهن زندگی نیست.

بیشتر عشق بورز تا بیشتر شوی.. کمتر عشق بورزی، کمتر خواهی بود.
توان عشق ورزیدن تو، ترازوی سنجش توست و میزان عشق تو، ترازوی وجود تو.

تلاش نکن که زندگی را بفهمی، زندگی را زندگی کن! تلاش نکن که عشق را بفهمی، عاشق شو!
و چنین است که خواهی دانست؛ این دانستن حاصل تجربه توست، این دانستن هرگز ویرانگر آن راز نیست.
هر چه بیشتر بدانی در می‌یابی که هنوز چیزهای بیشتر و بیشتری باقی‌است تا بدانی.

عشق والاترین هدیه خداست این هنر را بیاموز، ترانه عشق و جشن آن را بیاموز.
عشق نیازی بی چون و چراست، روح بی عشق قادر به حیات نیست.
عشق خوراک روح و سرآغاز هر آن چیزی است که بزرگ است؛ عشق دروازه ملکوت است.
تصویر

نمایه کاربر
Milad74

نام: م I ل A د Mohammadi

محل اقامت: kermanshah

عضویت : دوشنبه ۱۳۹۳/۱۲/۴ - ۲۳:۳۶


پست: 128

سپاس: 34

جنسیت:

تماس:

Re: با زندگیت می خوای چی کار کنی ؟؟

پست توسط Milad74 »

پیله و پروانه

روزی سوراخ کوچکی در یک پیله ظاهر شد، شخصی نشست و ساعت‌ها تقلای پروانه برای بیرون آمدن از سوراخ کوچک پیله را تماشا کرد. ناگهان تقلای پروانه متوقف شد و به نظر رسید که خسته شده و دیگر نمی‌تواند به تلاشش ادامه دهد. آن شخص خواست به پروانه کمک کند و با یک قیچی سوراخ پیله را گشاد کرد.

پروانه به راحتی از پیله خارج شد؛ اما جثه‌اش ضعیف و بال‌هایش چروکیده بودند. آن شخص به تماشای پروانه ادامه داد. او انتظار داشت پر پروانه گسترده و مستحکم شود و پرواز کند؛ اما نه تنها چنین نشد و برعکس، پروانه ناچار شد همه عمر را روی زمین بخزد و هرگز نتوانست پرواز کند.

آن شخص مهربان نفهمید که محدودیت پیله و تقلا برای خارج شدن از سوراخ ریز آن را خدا برای پروانه قرار داده بود تا به آن وسیله مایعی از بدنش ترشح شود و پس از خروج از پیله به او امکان پرواز دهد.

گاهی اوقات در زندگی فقط به تقلا نیاز داریم. اگر خداوند مقرر می‌کرد بدون هیچ مشکلی زندگی کنیم فلج می‌شدیم؛ به اندازه کافی قوی نمی‌شدیم و هرگز نمی‌توانستیم پرواز کنیم.
تصویر

Fuclifson

عضویت : شنبه ۱۳۹۴/۱/۱۵ - ۱۸:۵۶


پست: 16



Re: با زندگیت می خوای چی کار کنی ؟؟

پست توسط Fuclifson »

Milad74 نوشته شده:عشق و زندگی...


آنطور که من فهمیدم و تجربه کردم دوران عشق و عاشقی دیگر به سر رسیده یا دارد بسر میرسد.
دختر امروزی از کسیکه عاشقش باشد فراریست و پسر امروزی هم فهمیده که هیچ دختری ارزش عشق را ندارد.
رابطه عاطفی دختر و پسر(زن و مرد) به معامله تبدیل شده (یا دارد میشود). دختران خودشان را در بازار زیبایی زنانه عرضه میکنند و پسران در بازار جذابیت مردانه. دختری که زیباتر و پسری که جذابتر باشد خواستارها و گزینه های بیشتری دارد .در نتیجه دختران با هم وارد رقابت زیبایی میشوند و پسران وارد رقابت جذابیت .و در نهایت امر این بهترین ها هستند که پیروز میدان اند .با هم میخوابند و میخوابند و میخوابند و وقت میگذارنند و دعوا میکنند تا زمان انقضای رابطه فرابرسد . و آنگاه رقابتی جدیدی شروع میشود .در این بازی هرکسی ابراز عشق کند باخته .ابراز عشق یعنی اظهار ضعف و وابستگی و اگر هم کسی بخواهد ابراز عشق کند باید طوری فرمول آن را بداند که این کارش حمل بر وابستگی و ضعف نشود چون قانون طبیعت( چرخ فلک: ) پیشاپیش بر پیشانی ضعفا مهر بازنده زده.بازندگانی که باید میدان بازی را به سمت اتاق خواب خلوتشان ترک کنند.

در نتیجه یا باید وارد این بازی و رقابت شد و برای آن آماده شد یا از آن کناره گرفت.و عشق و عاشقی را هم به افسانه ها و فیلمها (و عرفا : )واگذار کرد.
تصویر
..Remember

نمایه کاربر
Milad74

نام: م I ل A د Mohammadi

محل اقامت: kermanshah

عضویت : دوشنبه ۱۳۹۳/۱۲/۴ - ۲۳:۳۶


پست: 128

سپاس: 34

جنسیت:

تماس:

Re: با زندگیت می خوای چی کار کنی ؟؟

پست توسط Milad74 »

Fuclifson نوشته شده:
Milad74 نوشته شده:عشق و زندگی...




smile072
شما دسترسی جهت مشاهده فایل پیوست این پست را ندارید.
تصویر

نمایه کاربر
m!sS Nah!D

محل اقامت: soMewHere in thE wOrlD

عضویت : سه‌شنبه ۱۳۹۲/۷/۲ - ۰۱:۵۱


پست: 289

سپاس: 162


تماس:

Re: با زندگیت می خوای چی کار کنی ؟؟

پست توسط m!sS Nah!D »

Fuclifson نوشته شده:
Milad74 نوشته شده:عشق و زندگی...


آنطور که من فهمیدم و تجربه کردم دوران عشق و عاشقی دیگر به سر رسیده یا دارد بسر میرسد.
دختر امروزی از کسیکه عاشقش باشد فراریست و پسر امروزی هم فهمیده که هیچ دختری ارزش عشق را ندارد.
رابطه عاطفی دختر و پسر(زن و مرد) به معامله تبدیل شده (یا دارد میشود). دختران خودشان را در بازار زیبایی زنانه عرضه میکنند و پسران در بازار جذابیت مردانه. دختری که زیباتر و پسری که جذابتر باشد خواستارها و گزینه های بیشتری دارد .در نتیجه دختران با هم وارد رقابت زیبایی میشوند و پسران وارد رقابت جذابیت .و در نهایت امر این بهترین ها هستند که پیروز میدان اند .با هم میخوابند و میخوابند و میخوابند و وقت میگذارنند و دعوا میکنند تا زمان انقضای رابطه فرابرسد . و آنگاه رقابتی جدیدی شروع میشود .در این بازی هرکسی ابراز عشق کند باخته .ابراز عشق یعنی اظهار ضعف و وابستگی و اگر هم کسی بخواهد ابراز عشق کند باید طوری فرمول آن را بداند که این کارش حمل بر وابستگی و ضعف نشود چون قانون طبیعت( چرخ فلک: ) پیشاپیش بر پیشانی ضعفا مهر بازنده زده.بازندگانی که باید میدان بازی را به سمت اتاق خواب خلوتشان ترک کنند.

در نتیجه یا باید وارد این بازی و رقابت شد و برای آن آماده شد یا از آن کناره گرفت.و عشق و عاشقی را هم به افسانه ها و فیلمها (و عرفا : )واگذار کرد.
تصویر


لایکــــ smile072

Talk slowly but think quickly

Spend some time alone

When you realize you've made a mistake, take immediate steps to correct it

BEGIN while others are procrastinating

COMMEND while others are criticizing

PREPARE while others are daydreaming

To handle yourself, use your head; to handle others use your heart.


<3 http://music.naij.com/artist-2035-celine-dion <3

<3 http://www.newhealthguide.org/Calming-Foods.html <3

skyyy

نام: ُsepideh

عضویت : جمعه ۱۳۹۴/۴/۱۲ - ۰۰:۳۲


پست: 13



جنسیت:

Re: با زندگیت می خوای چی کار کنی ؟؟

پست توسط skyyy »

Fuclifson نوشته شده:
Milad74 نوشته شده:عشق و زندگی...


آنطور که من فهمیدم و تجربه کردم دوران عشق و عاشقی دیگر به سر رسیده یا دارد بسر میرسد.
دختر امروزی از کسیکه عاشقش باشد فراریست و پسر امروزی هم فهمیده که هیچ دختری ارزش عشق را ندارد.
رابطه عاطفی دختر و پسر(زن و مرد) به معامله تبدیل شده (یا دارد میشود). دختران خودشان را در بازار زیبایی زنانه عرضه میکنند و پسران در بازار جذابیت مردانه. دختری که زیباتر و پسری که جذابتر باشد خواستارها و گزینه های بیشتری دارد .در نتیجه دختران با هم وارد رقابت زیبایی میشوند و پسران وارد رقابت جذابیت .و در نهایت امر این بهترین ها هستند که پیروز میدان اند .با هم میخوابند و میخوابند و میخوابند و وقت میگذارنند و دعوا میکنند تا زمان انقضای رابطه فرابرسد . و آنگاه رقابتی جدیدی شروع میشود .در این بازی هرکسی ابراز عشق کند باخته .ابراز عشق یعنی اظهار ضعف و وابستگی و اگر هم کسی بخواهد ابراز عشق کند باید طوری فرمول آن را بداند که این کارش حمل بر وابستگی و ضعف نشود چون قانون طبیعت( چرخ فلک: ) پیشاپیش بر پیشانی ضعفا مهر بازنده زده.بازندگانی که باید میدان بازی را به سمت اتاق خواب خلوتشان ترک کنند.

در نتیجه یا باید وارد این بازی و رقابت شد و برای آن آماده شد یا از آن کناره گرفت.و عشق و عاشقی را هم به افسانه ها و فیلمها (و عرفا : )واگذار کرد.
تصویر


متاسفانه زندگی از دید شما خیلی پوچ و بی محتواس..... smile031 smile031

Fuclifson

عضویت : شنبه ۱۳۹۴/۱/۱۵ - ۱۸:۵۶


پست: 16



Re: با زندگیت می خوای چی کار کنی؟

پست توسط Fuclifson »

skyyy نوشته شده:متاسفانه زندگی از دید شما خیلی پوچ و بی محتواس...


من هم مثل خیلی ها زمانی خوشبین شده بودم و معتقد بودم که عشق باارزشترین چیز دنیاست ولی وقتی به فرهنگ رو به گسترش کنونی نگاه میکنم و میبینم که به طور مثال دخترها و پسرها بیشتر از هرکسی عاشق بازیگرها و خواننده ها و... هستند , وقتی می بینم به روابط عاطفی به چشم یک بازی نگاه میکنند که فقط وقتی به آن نیاز دارند به آن پایبندند و خیلی راحت احساسات یکدیگر را ملعبه میکنند و ... به این نتیجه میرسم که آن روابط رمانتیکی که "شاید" قبل از این وجود داشته دیگر رنگ باخته و روابط جدید نوعی بازی اند که بر مبنای معیارهای زیبایی و جذابیت و اینها می چرخند .خیلی از مفاهیم مقدس گذشته نظیر وفاداری و مهربانی و... دچار گَرد خودمحوری و خودبینی و دیگر _ ابزارپنداری شده اند و... البته حرف من شاید تنها درباره ی کسانی درست باشد که بیش از بقیه با این فرهنگ مواجه بوده اند ,مثل ساکنان شهرهای خیلی بزرگ . نه ساکنان شهرهای کوچک که از قافله ی تمدن عقبترند..
..Remember

نمایه کاربر
Milad74

نام: م I ل A د Mohammadi

محل اقامت: kermanshah

عضویت : دوشنبه ۱۳۹۳/۱۲/۴ - ۲۳:۳۶


پست: 128

سپاس: 34

جنسیت:

تماس:

Re: با زندگیت می خوای چی کار کنی؟

پست توسط Milad74 »

زندگی معلم بزرگی است…:
زندگی می آموزد که شتاب نکن.
زندگی می آموزد چیزهایی که می خواهی به آنها برسی وقتی
دریافتشان می کنی می بینی آنقدر هم که فکر می کرده ای مهم نبوده
شاید هم اصلا مهم نبوده شاید موجب اندوهت نیز شده است.
زندگی می آموزد از دست دادن آنقدر هم که فکر می کنی سخت نیست.
زندگی می آموزد همه لحظات تبدیل به خاطراتی شیرین می شوند
بعدا که می گذری و تو در آن لحظه
بی تابی می کردی و این را نمی دانستی.
زندگی زیباست!
تصویر

skyyy

نام: ُsepideh

عضویت : جمعه ۱۳۹۴/۴/۱۲ - ۰۰:۳۲


پست: 13



جنسیت:

Re: با زندگیت می خوای چی کار کنی؟

پست توسط skyyy »

Fuclifson نوشته شده:
skyyy نوشته شده:متاسفانه زندگی از دید شما خیلی پوچ و بی محتواس...


من هم مثل خیلی ها زمانی خوشبین شده بودم و معتقد بودم که عشق باارزشترین چیز دنیاست ولی وقتی به فرهنگ رو به گسترش کنونی نگاه میکنم و میبینم که به طور مثال دخترها و پسرها بیشتر از هرکسی عاشق بازیگرها و خواننده ها و... هستند , وقتی می بینم به روابط عاطفی به چشم یک بازی نگاه میکنند که فقط وقتی به آن نیاز دارند به آن پایبندند و خیلی راحت احساسات یکدیگر را ملعبه میکنند و ... به این نتیجه میرسم که آن روابط رمانتیکی که "شاید" قبل از این وجود داشته دیگر رنگ باخته و روابط جدید نوعی بازی اند که بر مبنای معیارهای زیبایی و جذابیت و اینها می چرخند .خیلی از مفاهیم مقدس گذشته نظیر وفاداری و مهربانی و... دچار گَرد خودمحوری و خودبینی و دیگر _ ابزارپنداری شده اند و... البته حرف من شاید تنها درباره ی کسانی درست باشد که بیش از بقیه با این فرهنگ مواجه بوده اند ,مثل ساکنان شهرهای خیلی بزرگ . نه ساکنان شهرهای کوچک که از قافله ی تمدن عقبترند..


قبول دارم که زندگی کنونی به اون سمت حرکت می کنه دلیلشم فرهنگ غربه که در خانواده های ایرانی ریشه دوانده اما هنوز در شهر های کوچک و بزرگ خانواده هایی هستند که درگیر چنین رابطه هایی نشده اند و همچنان با فرهنگ ایرانی زندگی می کنند مشکل اینجاس که عشق فقط میان دختر و پسر غریبه نیست عشق می تونه بین پدر و فرزند یا بین یک خانواده باشه وقتی فرزندی در خانواده ای بزرگ شد که عشق رو تمام و کمال از پدر و مادر و دیگر اعضای خانوادش دریافت کرد دیگه دنبال عشقی نمی گرده که سرانجامش تباهی و افسوس باشه اون وقته که خودش می تونه بهترین خانواده رو تشکیل بده. عشق ساده زیبا دست یافتنی ما سخت می گیریمش و تو جاهای سخت دنبالش می گردیم.

Fuclifson

عضویت : شنبه ۱۳۹۴/۱/۱۵ - ۱۸:۵۶


پست: 16



Re: با زندگیت می خوای چی کار کنی؟

پست توسط Fuclifson »

من نه مشکل را فرهنگ غرب میدانم و نه راه حل را بازگشت به فرهنگ بومی.بلکه فکر میکنم برخورد این دو فرهنگ است که مشکل را ایجاد کرده و نه فقط در ایران ,بلکه در همه ی کشورهای غیر غربی.برخورد فرهنگ هایی با قدمت های چند هزارساله باعث تنشی در فرهنگ موردهجوم میشود و مردم جامعه ی مورد هجوم ابتدا مقاومت میکنند , بعد کم کم ناگزیر میشوند بخشهایی از فرهنگ مهاجم را بپذیرند و همین باعث میشود که دچار یک از خود بیگانگی و سردرگمی شوند چراکه کم کم مواردی پیش میاید که بین فرهنگ بیگانه و فرهنگ بومی تضاد پیدا میشود و.. بعد از گذشت زمان کافی عده ای کاملاً جذب فرهنگ بیگانه میشوند , عده ای با اینکه لوازم فرهنگ مهاجم را پذیرفته اند سعی در احیای فرهنگ سابق دارند و عده ای هم همچنان سردرگم اند و بدنبال یک سنتز سازگار از این دو فرهنگ هستند.
من معتقد نیستم که علاقه به بازیگران یا خواننده ها , بازی های کامپیوتری و... چیز بدیست و خودم هم خیلی غرب زده ام! ولی وقتی میبینم این علاقه ها جای روابط عاطفی افراد را میگیرد وقتی روابط به بازی گرفته میشوند و... دلم برای بخش هایی از فرهنگ قدیمی که بیشتر در داستانها از آن شنیده ام (و ممکن است زیاد هم واقعیت نداشته باشد: ) تنگ میشود!
..Remember

ارسال پست