صفحه 14 از 17

Re: هنر نقاشی

ارسال شده: پنج‌شنبه ۱۳۹۵/۸/۱۳ - ۰۲:۴۸
توسط Q2w2hddjjb
پیشتر ها فرض بر این بود که هر آدمی خوب است مگر اینکه خلافش ثابت شود
«مردم خوش بین بودند»

اما الان پیش فرض این است که هرکسی خبیث است مگر اینکه خلافش اثبات گردد
گرچه خلافش هم هیچوقت نمی تواند اثبات شود ! هرچقدر هم انسانی کار خوب کند
باز ممکن است اینکارش فریبکاری باشد ! پس همه خبث و شریرند و هیچگاه هیچ
اعتمادی بین هیچکسی شکل نخواهد گرفت . و وقتی اعتمادی نباشد , دوستی ای
هم نیست.
«این بدبینیِ حاکم بر انسان عقلانی مدرنست .»

بهترین کاری که میتوان کرد این است که بدنبال جلب اعتماد نبود .چراکه هرچه بیشتر
سعی کنی اعتمادی را جلب کنی بیشتر در معرض شک قرار خواهی گرفت .
اعتماد هیچگاه عقلانی نبوده و نیست , اعتماد از جنس ایمان است .
اگر کسی اعتماد کرد که کرد , اگر نه هیچجور نمی توان آنرا با دلیل بوجود آورد.

در دریای مواد مذاب هم , درختانی شکوفا یافت میشوند ..

تصویر

Re: هنر نقاشی

ارسال شده: دوشنبه ۱۳۹۵/۸/۲۴ - ۰۰:۳۰
توسط Q2w2hddjjb
بازی نیست , زندگی
و من فراری ام از کسانیکه بخواهند مرا به بازی بگیرند..

زندگی خودش بقدر کافی سر ما بازی در می آورد!

تصویر

by Kim Redd

Re: هنر نقاشی

ارسال شده: پنج‌شنبه ۱۳۹۵/۹/۴ - ۱۶:۳۷
توسط Q2w2hddjjb
شاید همانطور که هنوز هم خدا در جاهایی زنده است , عشق هم درجایی زنده باشد
شاید روزی در جاییکه هیچ شباهتی به اینجا ندارد , باز عشق گریبانمان را بگیرد

تصویر

Re: هنر نقاشی

ارسال شده: چهارشنبه ۱۳۹۵/۹/۲۴ - ۱۸:۲۳
توسط Q2w2hddjjb
تصویر

درخت منتظرِ ساعتِ بهار شدن
و غرق ثانیه هایِ شکوفه بار شدن

درخت ,دست به جیب ایستاده آخرِ فصل
کنارِ جاده ,در اندیشه ی سوار شدن

درخت منتظرِ چیست ؟ گاریِ پاییز ؟
و یا مسافرِ گردونه ی بهار شدن ؟

و او شبیه یک کارمند غمگین است
درست لحظه ی از کار برکنار شدن

گرفته زیر بغل , برگه های باطله را
به فکرِ ارّه شدن , سوختن ,غبار شدن

درخت ,دید به خوابش که پنجره شده است
ولی ملول شد از فکر پر غبار شدن

و گفت پنجرگی ... آه دوره ی سختی ست
بدون پلک زدن , چشم انتظار شدن

و دوست داشت که یک صندلی شود مثلاً
و جای دار شدن , چوبه ی مزار شدن

درخت ارّه شد و توی کامیون افتاد
فقط یکی دو قدم مانده تا بهار شدن..

و سر در آورد از کارگاه نجاری
پس از بریده شدن , خیس و تابدار شدن

ولی درخت ندانست قسمتش این بود
برای یک زنِ آوازه خوان , سه تار شدن ...

شعر از محمد سعید میرزایی
نقاشی از گراهام گرکن

Re: هنر نقاشی

ارسال شده: چهارشنبه ۱۳۹۵/۱۰/۱ - ۲۱:۳۴
توسط Q2w2hddjjb
باید کجاها می بودیم و چه زندگی ای می داشتیم
ولی اینجاییم و این است زندگیمان
در بن بست قدم میزدیم و به آخرش رسیدیم

تصویر

دلم می گوید بیا برگردیم , راه درست را برویم
ولی بارها رفته ایم و برگشته ایم و هر بار به بن بست خورده ایم
یکبار دیگر یعنی یک بن بست دیگر..

نقاشی از سبین کلمنت

Re: هنر نقاشی

ارسال شده: یک‌شنبه ۱۳۹۵/۱۰/۵ - ۰۰:۲۵
توسط Q2w2hddjjb
تصویر

شب است پنجره ای می کشم , نبند آن را
که صبح , بشنوی از آن صدای باران را

اتاق من پر گنجشک می شود , کافی ست
کنار هم بکشم , ریزه ریزه ی نان را

شعر از محمد سعید میرزایی
نقاشی از ریا هیلز

Re: هنر نقاشی

ارسال شده: سه‌شنبه ۱۳۹۵/۱۰/۷ - ۰۲:۲۵
توسط Q2w2hddjjb
تصویر

آنقدر وفادار ماندم , آنقدر فداکار شدم و آنقدر بودم ...
که عادی شدم

آری کسی برای بدست آوردن هوا نمی جنگد ,
چون همیشه بوده و هست
چون عادیست

تنها زمانی میفهمند هوایی هم بوده
که آلودگی می آید , وارونگی هوا
زمانیکه هوا پشت میکند به ما

نقاشی از ماجا رونسکا

Re: هنر نقاشی

ارسال شده: سه‌شنبه ۱۳۹۵/۱۰/۱۴ - ۰۱:۲۲
توسط Q2w2hddjjb
رابطه ای که ته نداره رو باید تموم کرد ..
رابطه یا باید به یه زندگی خوب برسه یا به انتها

تصویر

نقاشی از لئونید آفریمو

Re: هنر نقاشی

ارسال شده: چهارشنبه ۱۳۹۵/۱۰/۲۲ - ۰۱:۴۹
توسط Q2w2hddjjb
اگه تنها شدی و دلت گرفت..
خبرم کن
که بیام دنبالت

تصویر

Re: هنر نقاشی

ارسال شده: سه‌شنبه ۱۳۹۵/۱۱/۵ - ۱۸:۴۸
توسط Q2w2hddjjb
و بیماری ما شاید به تعویق انداختن است
همانطور که درس خواندن را تا شب امتحان عقب می انداختیم
زندگی کردن را هم عقب می اندازیم
انگار تا ابد زنده ایم و برای همیشه جوان خواهیم ماند
شب امتحانی هم در کار نیست که ما را مجبور به شروع زندگی کند
و زمانی میرسد که اولین موی سفیدمان را در آینه می بینیم
چروک های روی صورت و طراوت از دست رفته را
و اینکه هنوز زندگی کردن را شروع نکرده ایم
هنوز در برزخی میان پوچی و معنا ,میان مرگ و زندگی
میان انتخاب کردن و نکردن , پرسه میزنیم
و زمان , جوانی مان , این ارزشمندترین و دست نیافتی ترین دارایی مان
ذره ذره در برابر چشمانمان دود میشود..

تصویر

Re: هنر نقاشی

ارسال شده: یک‌شنبه ۱۳۹۵/۱۱/۱۰ - ۰۹:۵۹
توسط Q2w2hddjjb
بودن با کسیکه آنچنان دوستش نداری بهتر از نبودن با کسیست که عاشقش هستی
هنگامیکه آنقدر شبیه به هم باشند که در او , او را ببینی


تصویر

پاریس
از نیکولاس جولی

Re: هنر نقاشی

ارسال شده: یک‌شنبه ۱۳۹۵/۱۱/۱۷ - ۰۰:۵۰
توسط Q2w2hddjjb
همانطور که زنان به صداقت مردان شک میکنند
مردان هم به نیت زنان شک میکنند.
مهم اینست که بدانیم شک به معنی اتهام
نیست و نباید حق شک کردن را از دیگری
گرفت .

این بازیِ شک و اعتماد است , و شک ها باید
با آزمون ها برطرف شوند تا اعتماد جای آنها را
بگیرد. دوستی ها بر اعتماد استوارند و تا وقتی
اعتمادی نباشد هیچ کس هیچ حرفی را باور
نخواهد کرد و هیچ دوستی ای شکل نخواهد
گرفت.

تصویر

Your silence is complicity
by Chiara Aime

Re: هنر نقاشی

ارسال شده: دوشنبه ۱۳۹۵/۱۱/۱۸ - ۰۰:۳۰
توسط Q2w2hddjjb
تو بی من از من از همه بی همزبانتری
تنهاتری غریب تری بی نشانتری

من بی من از من از همه عاشقترم هنوز
من بی تو در روان من از من روانتری

من بی تو ذره ذره دلم آب می شود
تو لحظه لحظه با دل من همزبانتری

اصلاً کجای حافظه ات عاشقت شدم؟
تو در کدام عکس خودت مهربانتری؟

داری درون حافظه ام پیر می شوی
بیهوده فکر می کنی از من جوانتری

دارد برای خودکشی ات دیر شود
شاید به فکر حادثه ای ناگهان تری

اما نه زود باش! خودت را بکش! نترس!
تو از تمام خاطره ها جاودانتری!

اصلاً برو به قسمت تاریک ذهن من!
آنجا تو ابری از همه بی آسمانتری!

گنجشک مرده! برکه ی یخ بسته! قلب من!
گفتم که بی من از همه بی آشیانتری

اصلاً قرار نیست بیایی قبول کن
از من خودت به آمدنت بد گمانتری

شعر از محمد سعید میرزایی

تصویر
Smoke Filled Room
by Popla vskaya

*
بیت بیت این شعر..
الحق که سیمین بهبهانی به حق او را امید غزل ایران دانست
و قیصر امین پور بحق با شنیدن اولین شعرش به احترامش ایستاد

**
و نقاشی هم اثر یکی زبردست ترین نقاشان روسی در زمینه ی
پرتره است.

Re: هنر نقاشی

ارسال شده: جمعه ۱۳۹۵/۱۱/۲۲ - ۲۰:۵۲
توسط Q2w2hddjjb
خوبی عشق اینست که آغاز میشود
و با آغاز خود زندگی های بی رنگ
را رنگارنگ میکند
ولی این روی زیبای آنست.

بدی آن اما اینست که خیلی زود مرگش فرا میرسد
و زندگی رنگارنگی که ساخته بود
را سیاه و کبود میکند
و این روی غم انگیز آنست.


تصویر

اما عشقی هست که متولد میشود
ولی به راحتی تن به مرگ نمی دهد
چون دو نفر, دو پرستار , برای زنده نگاه داشتنش
از جان خود مایه میگذارند و با هر بهانه ای
آن را به مرگش نزدیکتر نمی کنند

آنجاست که میگویند:
صبحی که بوسه ام ندهی بی طلوع باد!
روزی که عاشقت نشوم بی شروع باد!

Re: هنر نقاشی

ارسال شده: سه‌شنبه ۱۳۹۵/۱۱/۲۶ - ۱۳:۰۳
توسط Q2w2hddjjb
به پایان آمد این دفتر , حکایت همچنان باقیست ..