آیا تو خونه، آزمایشگاه شخصی دارین؟
Re: آیا تو خونه، آزمایشگاه شخصی دارین؟
این هم تصویر نمونه منبع تغذیه متغیر آزمایشگاهی با تنظیم دیجیتال:
شما دسترسی جهت مشاهده فایل پیوست این پست را ندارید.
ایران تبدیل شده به واحه ای دانشگاهی در میان یک برهوت صنعتی
-
عضویت : پنجشنبه ۱۳۹۱/۴/۱۵ - ۲۰:۲۷
پست: 495-
سپاس: 565
Re: آیا تو خونه، آزمایشگاه شخصی دارین؟
خیلی ممنون جناب نوآور ...
راستش فکر نکنم فعلاً توانایی ساخت یک منبع تغذیه رو داشته باشـم.
ولی به نظرم اگه روزی بتونم این کار رو انجام بدم خیلی عالی می شه!
به هر حال همانطور که می دونید وجود یک منبع تغذیه ی خوب برای آزمایش های الکترومغناطیس ضروریه!
یکی از سوال هایی که الآن برام پیش اومد این هستش، که برای آشــــنایی با ساخت وسایل الکترونیک،
منبع یا کتابی مناسب، به عنوان یک پیشنیاز هست یا نه؟
من خودم فکر میکنم که کتاب های دوره ی فنی (هنرستان)،
باید خوب باشند. نظر شما چیه؟
راستش فکر نکنم فعلاً توانایی ساخت یک منبع تغذیه رو داشته باشـم.
ولی به نظرم اگه روزی بتونم این کار رو انجام بدم خیلی عالی می شه!
به هر حال همانطور که می دونید وجود یک منبع تغذیه ی خوب برای آزمایش های الکترومغناطیس ضروریه!
یکی از سوال هایی که الآن برام پیش اومد این هستش، که برای آشــــنایی با ساخت وسایل الکترونیک،
منبع یا کتابی مناسب، به عنوان یک پیشنیاز هست یا نه؟
من خودم فکر میکنم که کتاب های دوره ی فنی (هنرستان)،
باید خوب باشند. نظر شما چیه؟
یک روز پادشاهی بهتر از چهل سال بندگی است
Re:
اینم یه کار دستی فکر کنم 9 سال پیش بود
یک تلفن به این سادگی
چهارتا مقاومت
دوتا ترانزیستوز
دوتا خازن الکترولیتی
و چهارتا دیود یکسو کننده
اولین تماسی هم که باهاش گرفتم تلفن گویا بود یا 118 یادم نیست
تنها لذتش اونجاست که احساس می کنی با این چارتا قطعه یه طوری تمام مخابرات کشور رو به بند کشیدی .
آخه یه طوری معجزست که با چهارتا دیود و چهارتا مقاومت بتونی وارد شبکه مخابرت بشی...
قربون برم خدا رو ببین چی ساخته
یک تلفن به این سادگی
چهارتا مقاومت
دوتا ترانزیستوز
دوتا خازن الکترولیتی
و چهارتا دیود یکسو کننده
اولین تماسی هم که باهاش گرفتم تلفن گویا بود یا 118 یادم نیست
تنها لذتش اونجاست که احساس می کنی با این چارتا قطعه یه طوری تمام مخابرات کشور رو به بند کشیدی .
آخه یه طوری معجزست که با چهارتا دیود و چهارتا مقاومت بتونی وارد شبکه مخابرت بشی...
قربون برم خدا رو ببین چی ساخته
Re: آیا تو خونه، آزمایشگاه شخصی دارین؟
خواهش می کنم، البته فکر می کنم برای برخی آزمایشات الکترومغناطیسی، منبع تغذیه کاهنده AC هم مفید باشه.آقای سیدیان نوشته شده:خیلی ممنون جناب نوآور ...
راستش فکر نکنم فعلاً توانایی ساخت یک منبع تغذیه رو داشته باشـم.
ولی به نظرم اگه روزی بتونم این کار رو انجام بدم خیلی عالی می شه!
به هر حال همانطور که می دونید وجود یک منبع تغذیه ی خوب برای آزمایش های الکترومغناطیس ضروریه!
یکی از سوال هایی که الآن برام پیش اومد این هستش، که برای آشــــنایی با ساخت وسایل الکترونیک،
منبع یا کتابی مناسب، به عنوان یک پیشنیاز هست یا نه؟
من خودم فکر میکنم که کتاب های دوره ی فنی (هنرستان)،
باید خوب باشند. نظر شما چیه؟
بله قطعا یک کتاب الکترونیک عملی می تواند در پیشرفت سریع شما اثر گزار باشد مثل همان کتاب های دوره ی فنی هنرستان و یا کتابهای سطوح بندی شده الکترونیک فنی حرفه ای.اما توی وب هم سایتهای مفید زیادی برای راهنمائی وجود دارند مانند:
http://www.ewa.ir/modules.php?name=News ... le&sid=320
یا
http://kosarmadar.com/Default.aspx?MenuID=12
لذا برای شروع، ابزارهائی ساده نیز لازم دارید مثل هویه، قلع، روغن لحیم، فیبر مدار چاپی، ماژیک ضد اسید یا لامینیت(یا لیتراست)، اسید مدار چاپی (FeCl3) ، یک مینی دریل با سه نظام کوچک
ایران تبدیل شده به واحه ای دانشگاهی در میان یک برهوت صنعتی
Re: Re:
اگه منظورت خودتیerfan-93 نوشته شده:اینم یه کار دستی فکر کنم 9 سال پیش بود
یک تلفن به این سادگی
چهارتا مقاومت
دوتا ترانزیستوز
دوتا خازن الکترولیتی
و چهارتا دیود یکسو کننده
اولین تماسی هم که باهاش گرفتم تلفن گویا بود یا 118 یادم نیست
[ تصویر ]تنها لذتش اونجاست که احساس می کنی با این چارتا قطعه یه طوری تمام مخابرات کشور رو به بند کشیدی .
آخه یه طوری معجزست که با چهارتا دیود و چهارتا مقاومت بتونی وارد شبکه مخابرت بشی...
قربون برم خدا رو ببین چی ساخته
آره بد تیکه ای هستی
تبارک ا... احسن الخالقین
Re: آیا تو خونه، آزمایشگاه شخصی دارین؟
حالا که جناب erfan-93 از لذت ساختن اون شماره گیر تلفن برای همه گفت، من هم تصمیم گرفتم گاهی یکی از تجربیات شیرین قبلی رو براتون بگم.
در دوره دبیرستان تصمیم گرفتم یک موشک مدل بسازم؛ ابتدا با یک لوله آلومینیومی 30 سانتی و از روی مدل موشک سایدوایندر، یکی ساختم و از روی نا آگاهی داخلش را با «باروت سیاه» پر کردم. با استفاده از لامپهای فلاش یک بار مصرف دوربینهای فوری قدیمی، براش چاشنی الکتریکی ساختم. خلاصه توی بیایان ، پشت یک خاکریز آنرا رو به آسمان نصب کردیم، با اتصال سیمهای چاشنی به باطری، یک صدای مهیب به گوش رسید و لحظاتی بعد متوجه شدم یک صفحه تخت مستطیلی تو ارتفاع 100 متری آسمون داره با سرعت می چرخه و میاد پائین!
در واقع موشک از درون منفجر شده بود و بعدها متوجه شدم که به جای استفاده از یک ماده منفجره سریع، باید از یک «سوخت جامد» استقاده کنم.
سرتان را درد نیاورم، نهایتا پس از چند بار آزمایش، موشک مدلی ساختم که برایش، با ترکیب پرمنگنات پتاسیم و گوگرد، سوخت جامد را ساختم و یک خرج پرتاب اولیه هم با باروت سیاه درست کردم. یک اگزوز واگرا هم برای خروجی آن ساختم.
جایتان نه خالی ! موقع تست؛ موشک، اول با صدائی قوی، صد متر عمودی به هوا پرتاب شد؛ سپس توی 360 درجه ، زاویه مرا پیدا کرد و به سمت من روی زمین برگشت. چشمهام چهار تا شد! بعد حدود دو متر پشتش یک آتش نارنجی ایجاد شد (تازه سوخت داخلی روشن شده بود) و با سرعت فراصوت به سمت خودم شلیک شد! با جا خالی دادن، از روی سرم عبور کرد و روی زمین افتاد و با بالچه های بدنه اش، حدود ده متر زمین را شخم زد و آنقدر آتش تولید کرد که دمش ذوب شد!
بعد یکهو دیدم مامانم از دور داره به سمتم لنگه کفش پرتاب می کنه و پشت سر هم از واژه های دعائی استفاده می کنه!... منم بنا به ضرورت، سریعا تو افق محو شدم!
در دوره دبیرستان تصمیم گرفتم یک موشک مدل بسازم؛ ابتدا با یک لوله آلومینیومی 30 سانتی و از روی مدل موشک سایدوایندر، یکی ساختم و از روی نا آگاهی داخلش را با «باروت سیاه» پر کردم. با استفاده از لامپهای فلاش یک بار مصرف دوربینهای فوری قدیمی، براش چاشنی الکتریکی ساختم. خلاصه توی بیایان ، پشت یک خاکریز آنرا رو به آسمان نصب کردیم، با اتصال سیمهای چاشنی به باطری، یک صدای مهیب به گوش رسید و لحظاتی بعد متوجه شدم یک صفحه تخت مستطیلی تو ارتفاع 100 متری آسمون داره با سرعت می چرخه و میاد پائین!
در واقع موشک از درون منفجر شده بود و بعدها متوجه شدم که به جای استفاده از یک ماده منفجره سریع، باید از یک «سوخت جامد» استقاده کنم.
سرتان را درد نیاورم، نهایتا پس از چند بار آزمایش، موشک مدلی ساختم که برایش، با ترکیب پرمنگنات پتاسیم و گوگرد، سوخت جامد را ساختم و یک خرج پرتاب اولیه هم با باروت سیاه درست کردم. یک اگزوز واگرا هم برای خروجی آن ساختم.
جایتان نه خالی ! موقع تست؛ موشک، اول با صدائی قوی، صد متر عمودی به هوا پرتاب شد؛ سپس توی 360 درجه ، زاویه مرا پیدا کرد و به سمت من روی زمین برگشت. چشمهام چهار تا شد! بعد حدود دو متر پشتش یک آتش نارنجی ایجاد شد (تازه سوخت داخلی روشن شده بود) و با سرعت فراصوت به سمت خودم شلیک شد! با جا خالی دادن، از روی سرم عبور کرد و روی زمین افتاد و با بالچه های بدنه اش، حدود ده متر زمین را شخم زد و آنقدر آتش تولید کرد که دمش ذوب شد!
بعد یکهو دیدم مامانم از دور داره به سمتم لنگه کفش پرتاب می کنه و پشت سر هم از واژه های دعائی استفاده می کنه!... منم بنا به ضرورت، سریعا تو افق محو شدم!
- کوه یخ
نام: iceberg
محل اقامت: ice field
عضویت : جمعه ۱۳۹۱/۸/۵ - ۱۵:۰۴
پست: 225-
سپاس: 36
- جنسیت:
تماس:
Re: آیا تو خونه، آزمایشگاه شخصی دارین؟
فصاش نیست دلم میخواد خیلی هم دوست دارمنوآور نوشته شده:سلام، با توجه به مباحثی که در جستار «فرومهای فیزیک خارجی» آمده، می خواستم در تاپیک جداگانه ای بپرسم که آیا کسی از کاربرای گرامی هوپا هست که تو اتاقش ، (یا زیر زمین خونه و یا توی اتاق زیر شیروانی)، برای خودش یک آزمایشگاه کوچک شخصی بر پا کرده باشه؟ اگه هست ؛ لطفا برامون از اونجا بگین، زمینه هائی که کار می کنید و اینکه نوع تجهیزاتی که فراهم کردین و تجربیاتی که انجام می دین، چیا هستن؟ واکنش والدین محترمتون چیه؟ ممنون .
کوه یخم من که رو آب شدم شناور
داغ حوادث میکنه آبم سراسر
(ابی)
این آخرین باره من ازت میخوام برگردی به خونه//این آخرین باره من ازت میخوام عاقل شی دیوونه...
(ابی+این آخرین باره...)
*و صدای متلاشی شدن شیشه شادی در شب...(سهراب سپهری)
*داداش وقتی داری خالی میندی حرفه ای خالی ببند!!! ما رو خر فرض نکن!!!
ما که رسوای جهانیم//غم عالم به پشم
داغ حوادث میکنه آبم سراسر
(ابی)
این آخرین باره من ازت میخوام برگردی به خونه//این آخرین باره من ازت میخوام عاقل شی دیوونه...
(ابی+این آخرین باره...)
*و صدای متلاشی شدن شیشه شادی در شب...(سهراب سپهری)
*داداش وقتی داری خالی میندی حرفه ای خالی ببند!!! ما رو خر فرض نکن!!!
ما که رسوای جهانیم//غم عالم به پشم
Re: آیا تو خونه، آزمایشگاه شخصی دارین؟
یه لینک باحال برای شما علاقمندان به مدار.....
http://www.androidha.com/43639-download-everycircuit/
http://www.androidha.com/43639-download-everycircuit/
Re: آیا تو خونه، آزمایشگاه شخصی دارین؟
تلسکوپتان را چه زمانی خریداری کردید؟ اگر میشود قیمت را نیز بگویید.نوآور نوشته شده:خوب در مورد خودم اگه بخوام بگم ؛ به خاطر زیاد بودن علائقم، وسایل متنوع ولی بی ربط به همی دارم مثل:
تلسکوپ Meade LX200 GPS 8 inch با رنج چشمیهای مربوطه
دوربین دو چشمی 50*10 روسی
میکروسکوپ با بزرگنمائی 1500 برابر
منبع تغذیه دوبل دیجیتال 0-30 ولت و 0-5 آمپر
LCR متر
کارت اسیلوسکوپ 1 مگاهرتز
SWR متر
RF وات متر
فرکانس متر تا 200MHz
AVR Programmer
تلسکوپ های کاسگرینی قیمت بسیار بالایی دارند.
دوستدار تلسکوپ های ترکیبی هستم، به ویژه کانون های کاسگرین.
مارک دوربینتان را نیز بگویید.
شک و شکاکیت نخستین گام بسوی حقیقت است.
"دنیس دیدرو"
"دنیس دیدرو"
Re: آیا تو خونه، آزمایشگاه شخصی دارین؟
فکر می کنم سال 86 ، آن زمان حدود 2200000 تومان که با چشمی ها و رابط عکاسی پیگی بگ حدود 3 میلیون تومان شد.M a n i a نوشته شده:تلسکوپتان را چه زمانی خریداری کردید؟ اگر میشود قیمت را نیز بگویید.
تلسکوپ های کاسگرینی قیمت بسیار بالایی دارند.
دوستدار تلسکوپ های ترکیبی هستم، به ویژه کانون های کاسگرین.
مارک دوربینتان را نیز بگویید.
دوربین هم از انواع روسی قدیمی است.
ایران تبدیل شده به واحه ای دانشگاهی در میان یک برهوت صنعتی
Re: آیا تو خونه، آزمایشگاه شخصی دارین؟
حالا این موادشو از کجا گیر آوردینوآور نوشته شده:حالا که جناب erfan-93 از لذت ساختن اون شماره گیر تلفن برای همه گفت، من هم تصمیم گرفتم گاهی یکی از تجربیات شیرین قبلی رو براتون بگم.
در دوره دبیرستان تصمیم گرفتم یک موشک مدل بسازم؛ ابتدا با یک لوله آلومینیومی 30 سانتی و از روی مدل موشک سایدوایندر، یکی ساختم و از روی نا آگاهی داخلش را با «باروت سیاه» پر کردم. با استفاده از لامپهای فلاش یک بار مصرف دوربینهای فوری قدیمی، براش چاشنی الکتریکی ساختم. خلاصه توی بیایان ، پشت یک خاکریز آنرا رو به آسمان نصب کردیم، با اتصال سیمهای چاشنی به باطری، یک صدای مهیب به گوش رسید و لحظاتی بعد متوجه شدم یک صفحه تخت مستطیلی تو ارتفاع 100 متری آسمون داره با سرعت می چرخه و میاد پائین!
در واقع موشک از درون منفجر شده بود و بعدها متوجه شدم که به جای استفاده از یک ماده منفجره سریع، باید از یک «سوخت جامد» استقاده کنم.
سرتان را درد نیاورم، نهایتا پس از چند بار آزمایش، موشک مدلی ساختم که برایش، با ترکیب پرمنگنات پتاسیم و گوگرد، سوخت جامد را ساختم و یک خرج پرتاب اولیه هم با باروت سیاه درست کردم. یک اگزوز واگرا هم برای خروجی آن ساختم.
جایتان نه خالی ! موقع تست؛ موشک، اول با صدائی قوی، صد متر عمودی به هوا پرتاب شد؛ سپس توی 360 درجه ، زاویه مرا پیدا کرد و به سمت من روی زمین برگشت. چشمهام چهار تا شد! بعد حدود دو متر پشتش یک آتش نارنجی ایجاد شد (تازه سوخت داخلی روشن شده بود) و با سرعت فراصوت به سمت خودم شلیک شد! با جا خالی دادن، از روی سرم عبور کرد و روی زمین افتاد و با بالچه های بدنه اش، حدود ده متر زمین را شخم زد و آنقدر آتش تولید کرد که دمش ذوب شد!
بعد یکهو دیدم مامانم از دور داره به سمتم لنگه کفش پرتاب می کنه و پشت سر هم از واژه های دعائی استفاده می کنه!... منم بنا به ضرورت، سریعا تو افق محو شدم!
گرد زغال گوگردش که راحته
پتاسیم نیترات و پرمنگنات پتاسیم رو از کجا گرفتی؟
it is a tale told by an idiot, full of sound and fury, signifying nothing.
Re: آیا تو خونه، آزمایشگاه شخصی دارین؟
تو بازار مواد شیمیائی صنعتی، برای نیترات پتاسیم ، گفتم برای پرداخت طلا می خام و برای دومی هم گفتم برای ضدعفونی مرغداری!!
کلا از قدیم من مظلوم بودم!
کلا از قدیم من مظلوم بودم!
ایران تبدیل شده به واحه ای دانشگاهی در میان یک برهوت صنعتی
Re: آیا تو خونه، آزمایشگاه شخصی دارین؟
اگر اشتباه نکنم از آمونیوم دی کرومات هم می توان برای تفریح و موشک هوا کردن با مقداری الکل صنعتی استفاده کرد.
کلا از قدیم من مظلوم بودم!
شما دسترسی جهت مشاهده فایل پیوست این پست را ندارید.
“ Two things awe me most, the starry sky above me and the moral law within me“.
Immanuel Kant
Critique of Practical Reason, 1788
Immanuel Kant
Critique of Practical Reason, 1788
Re: آیا تو خونه، آزمایشگاه شخصی دارین؟
کسی از شما تجربه ی ساختن گلایدر داشته؟
it is a tale told by an idiot, full of sound and fury, signifying nothing.
Re: آیا تو خونه، آزمایشگاه شخصی دارین؟
حالا تنها تلسکوپ، حدود 8 میلیون است.نوآور نوشته شده:فکر می کنم سال 86 ، آن زمان حدود 2200000 تومان که با چشمی ها و رابط عکاسی پیگی بگ حدود 3 میلیون تومان شد.M a n i a نوشته شده:تلسکوپتان را چه زمانی خریداری کردید؟ اگر میشود قیمت را نیز بگویید.
تلسکوپ های کاسگرینی قیمت بسیار بالایی دارند.
دوستدار تلسکوپ های ترکیبی هستم، به ویژه کانون های کاسگرین.
مارک دوربینتان را نیز بگویید.
دوربین هم از انواع روسی قدیمی است.
اما کانون کاسگرین ارزشش را دارد.
به هر حال، امیدوارم از رصد کردن لذت ببرید.
خوب نگاه کنید، بلکه ابرنواختری بیابید.
شک و شکاکیت نخستین گام بسوی حقیقت است.
"دنیس دیدرو"
"دنیس دیدرو"