ریاضی فقط بر پایه عدد یک است

مدیران انجمن: parse, javad123javad

نمایه کاربر
هرمز پگاه

محل اقامت: پاريس

عضویت : جمعه ۱۳۸۴/۶/۱۸ - ۱۹:۲۷


پست: 7238

سپاس: 978


تماس:

Re: ریاضی فقط بر پایه عدد یک است

پست توسط هرمز پگاه »

meta energy نوشته شده:جواب: آفرین! حرف من هم دقیقا همین بود در حقیقت دو تکرار عدد یک است که ریاضی می گوید اگر یک چیزی با این کمیت تکرار شود اسمش دو است یا اگر با کمیتی دیگر تکرار شود اسمش 4،5،و... است. اما خود عدد دو هم یک است!
ولی شماره ی ٢، دوبار تکرار یک است و شماره ی ۳ ، سه بار ..
پس باید دانست که "چند" بار تکرار میکنیم و همان "چند" عدد های دیگر هستند!
خرد، زنده ی جــاودانی شنــاس
خرد، مايه ی زنــدگانی شنــاس
چنان دان هر آنكس كه دارد خرد
بــدانــش روان را هــمی پــرورد

نمایه کاربر
meta energy

عضویت : پنج‌شنبه ۱۳۹۱/۸/۱۱ - ۱۵:۰۰


پست: 36

سپاس: 4

Re: ریاضی فقط بر پایه عدد یک است

پست توسط meta energy »

هرمز پگاه نوشته شده:
meta energy نوشته شده:جواب: آفرین! حرف من هم دقیقا همین بود در حقیقت دو تکرار عدد یک است که ریاضی می گوید اگر یک چیزی با این کمیت تکرار شود اسمش دو است یا اگر با کمیتی دیگر تکرار شود اسمش 4،5،و... است. اما خود عدد دو هم یک است!
ولی شماره ی ٢، دوبار تکرار یک است و شماره ی ۳ ، سه بار ..
پس باید دانست که "چند" بار تکرار میکنیم و همان "چند" عدد های دیگر هستند!
بله کاملا درست است smile074 . اما من قصدم از گفتن این مساله این بود که بگویم ریاضی محدود تر از آن است که بعضی ها فکر می کنند چون بعضی ها فکر می کنند ریاضی علمی نا محدود است و هر چه آن را بیش تر فرا بگیرند درک بیش تری نسبت به جهان آفرینش پیدا می کنند و ذهنشان وسیع تر می شود. گاهی اوقات آن را به متافیزیک هم ربط می دهند! و من خواستم بگویم که جهانی که ما در آن زندگی می کنیم و آن را درک می کنیم «جهان تکرار هاست» و فقط تکرار است.

نمایه کاربر
moghini

نام: مقینی

عضویت : چهارشنبه ۱۳۹۰/۱۲/۲۴ - ۰۰:۰۴


پست: 12



جنسیت:

Re: ریاضی فقط بر پایه عدد یک است

پست توسط moghini »

متوجه نمیشم.
ما میتونیم اعداد طبیعی رو به کمک یک تعریف کنیم اما مسئله ی مهم اینه که اگرچه هر عدد طبیعی میتونه به کمک تکرار یک به مقدار کافی تولید بشه اما به هر حال ماهیت خاص خودش رو داره.
ضمنا" ببینم اعداد اعشاری چه طوری تعریف میشن با یک؟
بلی آنان که از این پیش بودند چنین بستند راه ترک و تازی

ازآن این داستان گفتم که امروز بدانی قدر و بر هیچش نبازی

*

به پای هر وجب خاکی ازین ملک چه بسیار است آن سرها که رفته

ز مستی بر سر هر قطعه زین خاک خدا داند چه افسرها که رفته

ارسال پست