هرمز پگاه نوشته شده:Hollywood Undead نوشته شده:جناب هرمز منظور از کارایی زبان چیه ؟
واقعآ فایده نوشتن به این سبک چیه ؟ کدوم کتاب دانشگاهی یا غیر دانشگاهی میشناسید که این سبک نگارش رو پیش رو قرار داده باشن ؟همه مردم که متخصص زبان و ادبیات نیستن که از این سبک نگارش لذت ببرن چه بسا خوندن این نوشته ها براشون سخت باشه خود من وقتی نوشته های شما رو میخونم باید خیلی دقیق و با حوصله بخونم ولی همین زمانی که صرف خوندن چند خط نوشته شده رو میشه برای خوندن یک صفحه کتاب گذاشت .
شما با شتر هم میتوانید بروید مشهد، با هواپیما هم میتوانید بروید
ولی هواپیما کارآمد تر است چون کار را زیباتر، بهتر، تندتر،
آسوده تر و .. انجام میدهد. یا خوردروی شما در سنجش با الاغ.
شما اکنون آسوده پشت فرمان مینشنید و گاز میدهید و به هرجا
خواستید میروید. ولی برای اینکه هواپیما و این خوردرو ساخته
شود، رنجها برده شده و کارهای فراوان و آزمون های پیاپی و
... انجام شده است. خوب اگر در همان گاری می ماندند و رنج
نویابی و نوآوری را بخود هموار نمیکردند، این نمیشد که هست.
--
در گذشته هم که میزان الحراره را دماسنج و میزان الصغه ! را
فشارسنج و بلدیه را شهربانی و مالّیه را دارایی و عدلیه را
دادگستری .. کردند، برای پدران ما سخت بود ولی اکنون برای
ما اسان است و چم بازنشسته را بهتر در می یابیم تا متقاعد.
همچنین کاربرد دستور زبان، یکسان تر شده و نباید بگوییم:
معلمه ی محترمه .!
از انجایی که زبان ما سامانه ی "وندی " vand دارد،
با پیشوند و پسوند و دیگر قانون های زبان های هندواروپایی
کار میکند، بازبانهای سامی سازگار نیست و برای همین
کودک ما براستی باید دوزبان را یاد بگیرد تا بتواند"فارسی"
را درست بخواند و بنویسد و بکار بندد.
روشن است که کارآایی زبان در خرید نان از نانوا آشکار نمیشود،
در این آشکار میشود که یاور اندیشه و دانش و پیشرفت باشد
و با الودگی زبان این نشدنی است و برای همین، پس از سامانیان
میتوان گفت که هیچگونه فراورده ی اندیشوی و مینوی و فندی و
دانشیک از ما دیده نشده.
آنهایی هم که پورسینا و .. در زمان سامانیان نوشته اند، برگردان
از بنمایه های یونانی و ایرانی و هندی بوده و تازه آنرا هم
به زبان درباری انزمان، عربی برگردانده اند و برای واژه های
فلسفی و جز آن، ناچار از واژه های عربی چیزی ساخته اند.
(بیشتر واژه های فلسفی را ایرانیان ساخته اند چون بیشترین
دانشمندان و اندیشمندان ایرانی بوده اند، چنان که ابن خلدون
نوشته و برای این بوده که ایرانیان پیشینه ی فرهنگی و دانشیک
و کتابخانه و دانشگاه داشته اند و زبان مادری پورسینا و ابوریحان
و .. پارسی ناب بوده است)
اکنون هم میبینید که با همین ته مانده ی زبان پارسی، بسیار بهتر
از عرب میتوانیم واژه سازی کنیم، در جاییکه انها ناچار "ذیمقراتیه"
میگویند ما "مردم سالاری" را به سادگی از چسبانیدن دو واژه
درست کردیم و یاواژه های فیزیک مانند بسامد و گشتاور و تکانه
و تکینگی و توان و تندا و بردار و برایند و .. را درست کردیم که
عرب در اینجا ها گیر کرده.
پس اگر ما بتوانیم از اندیشه یکالبدی (قالبی) تازی در بیاییم و
با اندیشه ی آمایشی و وندی ( ترکیبی کومبیناتیو) زبان های
هندواروپایی خود بگیریم، به آسانی airmail را میکنیم "هواپست"
بجای پست هوایی که بازگردان " البرید جوّی" ! است. اگر نیاز
به واژه ی نوین داشته باشیم، به آسانی به هم میچسبانیم : زیستبوم
(یک واژه) = محیط زیست.(دو واژه).
----