مشاعره
Re: مشاعره
ندانی حال من چون است ای دل
زشرح وصف بیرون است ای دل
اگر گویم کسی باور ندارد
دلم از دست تو خون است ای دل
زشرح وصف بیرون است ای دل
اگر گویم کسی باور ندارد
دلم از دست تو خون است ای دل
[color=#0000BF]خدایا دستم به اسمانت نمی رسد اما تو که دستت به زمین میرسد بلندم کن[/color]
Re: مشاعره
لطف حق با تو مدارا ها کند
چون که از حد بگذرد رسوا کند
چون که از حد بگذرد رسوا کند
هر چه از دست می رود ، بگذار برود ..!
چیزی که به التماس آلوده باشد نمی خواهم ، هر چه باشد ...
حتی زندگی
چیزی که به التماس آلوده باشد نمی خواهم ، هر چه باشد ...
حتی زندگی
Ernesto Rafael Guevara de la serna
Re: مشاعره
درخت کاکلی سرسایه داره/برادر از برادر وایه داره
برادر مال دنیا بی بفایه/که فرزند پدر گنج خدایه
برادر مال دنیا بی بفایه/که فرزند پدر گنج خدایه
[color=#0000BF]خدایا دستم به اسمانت نمی رسد اما تو که دستت به زمین میرسد بلندم کن[/color]
Re: مشاعره
همه را بياموزدم ز تو خوشترم نيامد
چو فرو شدم به دريا چو تو گوهرم نيامد
چو فرو شدم به دريا چو تو گوهرم نيامد
هر چه از دست می رود ، بگذار برود ..!
چیزی که به التماس آلوده باشد نمی خواهم ، هر چه باشد ...
حتی زندگی
چیزی که به التماس آلوده باشد نمی خواهم ، هر چه باشد ...
حتی زندگی
Ernesto Rafael Guevara de la serna
Re: مشاعره
ساقیا آمدن عید مبارک بادت
وان مواعید که کردی مرود از یادت
وان مواعید که کردی مرود از یادت
هر چه از دست می رود ، بگذار برود ..!
چیزی که به التماس آلوده باشد نمی خواهم ، هر چه باشد ...
حتی زندگی
چیزی که به التماس آلوده باشد نمی خواهم ، هر چه باشد ...
حتی زندگی
Ernesto Rafael Guevara de la serna
Re: مشاعره
توزیبایی وزیبا می فریبی
مرا با چشم شهلا می فریبی
فریب خلق نازیباست اما
تو افسونگر چه زیبا می فریبی
مرا با چشم شهلا می فریبی
فریب خلق نازیباست اما
تو افسونگر چه زیبا می فریبی
[color=#0000BF]خدایا دستم به اسمانت نمی رسد اما تو که دستت به زمین میرسد بلندم کن[/color]
Re: مشاعره
یک نعره مستانه ز جایی نشنیدیم
ویران شود این شهر که میخوانه ندارد
ویران شود این شهر که میخوانه ندارد
هر چه از دست می رود ، بگذار برود ..!
چیزی که به التماس آلوده باشد نمی خواهم ، هر چه باشد ...
حتی زندگی
چیزی که به التماس آلوده باشد نمی خواهم ، هر چه باشد ...
حتی زندگی
Ernesto Rafael Guevara de la serna
Re: مشاعره
دل ائینه ات را لاله گون کرد
نبیند روز خوش ان باغبانی
که سر و قامتت را سرنگون کرد
نبیند روز خوش ان باغبانی
که سر و قامتت را سرنگون کرد
[color=#0000BF]خدایا دستم به اسمانت نمی رسد اما تو که دستت به زمین میرسد بلندم کن[/color]
Re: مشاعره
دردم از يار است و درمان نيز هم
دل فداي او شد و جان نيز هم
دل فداي او شد و جان نيز هم
کسانی هستند که از خودمان می رنجانیم مثل ساعت هایی که صبح، دلسوزانه زنگ می زنند و در میانِ خواب و بیداری، بر سرشان می کوبیم بعد می فهمیم که خیلی دیر شده . . .
Re: مشاعره
مگر باشد ترا دشواری ای دوست
بیاد روی تو عکس جمالت
کشم در پرده پندارای دوست
بیاد روی تو عکس جمالت
کشم در پرده پندارای دوست
[color=#0000BF]خدایا دستم به اسمانت نمی رسد اما تو که دستت به زمین میرسد بلندم کن[/color]
Re: مشاعره
تو مو می بینی و مجنون پیچش مو
تو ابرو او اشارت های ابرو
تو ابرو او اشارت های ابرو
هر چه از دست می رود ، بگذار برود ..!
چیزی که به التماس آلوده باشد نمی خواهم ، هر چه باشد ...
حتی زندگی
چیزی که به التماس آلوده باشد نمی خواهم ، هر چه باشد ...
حتی زندگی
Ernesto Rafael Guevara de la serna
Re: مشاعره
وفا دیدم خصالت یادم امد
توهمچون گل مهتاب دیدم
قد همچون نهالت یادم امد
توهمچون گل مهتاب دیدم
قد همچون نهالت یادم امد
[color=#0000BF]خدایا دستم به اسمانت نمی رسد اما تو که دستت به زمین میرسد بلندم کن[/color]
Re: مشاعره
در آتش تو زاده شد ققنوس شعر من .......سردی مکن با اینچنین آتش به جان؛ ای دوست!
چه سرنوشت غم انگیزی که کرم کوچک ابریشم...................تمام عمر قفس میبافت ولی به فکر پریدن بود