صفحه 1 از 377
مشاعره
ارسال شده: جمعه ۱۳۸۶/۴/۲۹ - ۲۰:۰۵
توسط خروش
چارچوب مشاعره همان است كه بود:
1- قالب شعر موزون (كهن، نه نيمايي)
2- بيشتر از دو بيت ننويسيد
3- هركسي شعرش را با حرفي آغاز مي كند كه كاربر پيشين بيتش را
با آن حرف به پايان برده است
4- با خود مشاعره نكنيد
5- مشاعره به زبان فارسی ست
شعر نخست را با يك دوبيتي از چهار شاعر خراسان آغاز مي كنم:
مُ مخام خودمو بزو چشمه نوشت بزنُم
لبامو غنچه كنم شَرَق تو گوش ت بزنُم
دلتُ سنگ بيا دلتو بدست مُ بده
تا به فرق رقيب خرده فروشت بزنُم
Re: مشاعره
ارسال شده: یکشنبه ۱۳۹۰/۱۱/۱۶ - ۰۱:۱۴
توسط COSMOLOGIST
.
سلام و درود بر تمامی اعضای گرامی
این تاپیک که با بیش از 10000 پست از سال 86 تا کنون، فکر می کنم یکی از بزرگترین تاپیک ها در بین فروم های ایرانی بود (!) به دلیل حجم بالا و مشکلاتی که پیش رو بود، ریست گردید.
کاربران عزیز می توانند مجدداً نسبت مشاعره و ارسال پست در این تاپیک اقدام نمایند!
با تشکر - مدیریت انجمن
.
Re: مشاعره
ارسال شده: یکشنبه ۱۳۹۰/۱۱/۱۶ - ۰۱:۱۶
توسط COSMOLOGIST
خروش نوشته شده:
شعر نخست را با يك دوبيتي از چهار شاعر خراسان آغاز مي كنم:
مُ مخام خودمو بزو چشمه نوشت بزنُم
لبامو غنچه كنم شَرَق تو گوش ت بزنُم
دلتُ سنگ بيا دلتو بدست مُ بده
تا به فرق رقيب خرده فروشت بزنُم
Re: مشاعره
ارسال شده: یکشنبه ۱۳۹۰/۱۱/۱۶ - ۰۱:۲۲
توسط s.baran2020
مژده ای دل که دگر باد صبا بازآمد
هدهد خوش خبر از طرف سبا بازآمد
برکش ای مرغ سحر نغمه داوودی باز
که سلیمان گل از باد هوا بازآمد
"حافظ"
Re: مشاعره
ارسال شده: یکشنبه ۱۳۹۰/۱۱/۱۶ - ۱۰:۰۷
توسط آرشام
دوش وقت سحر از غصه نجاتم دادند
واندر آن ظلمت شب آب حیاتم دادند
Re: مشاعره
ارسال شده: دوشنبه ۱۳۹۰/۱۱/۱۷ - ۰۱:۰۶
توسط s.baran2020
دل میرود ز دستم صاحب دلان خدا را
دردا که راز پنهان خواهد شد آشکارا
کشتی شکستگانیم ای باد شرطه برخیز
باشد که بازبینیم دیدار آشنا را
"حافظ"
Re: مشاعره
ارسال شده: دوشنبه ۱۳۹۰/۱۱/۱۷ - ۰۱:۱۳
توسط Diana
آن لحظه آخر را دیدی چه قسم دادی
من نیز وفا کردم تا اینکه تو برگردی
Re: مشاعره
ارسال شده: دوشنبه ۱۳۹۰/۱۱/۱۷ - ۰۱:۳۳
توسط s.baran2020
یـوسـف گـمگـشـتـه بـاز آیـد بـه کنـعـان غم مخور
کلـبــهی احـزان شـود روزی گلـسـتـان غـم مخـور
ای دل غـمـدیـده حـالت بـه شـــود دل بـد مـکـن
ویـن سـر شـوریـده بـاز آیـد بـه سـامان غم مخـور
"حافظ"
Re: مشاعره
ارسال شده: دوشنبه ۱۳۹۰/۱۱/۱۷ - ۰۱:۳۹
توسط Diana
روز هجران و شب فرقت یار آخر شد
زدم این فال و گذشت اختر و کار آخر شد
Re: مشاعره
ارسال شده: دوشنبه ۱۳۹۰/۱۱/۱۷ - ۰۱:۵۵
توسط s.baran2020
دوش وقت سحر از غصه نجاتم دادند
واندر آن ظلمت شب آب حیاتم دادند
بیخود از شعشعه پرتو ذاتم کردند
باده از جام تجلی صفاتم دادند
"حافظ"
Re: مشاعره
ارسال شده: دوشنبه ۱۳۹۰/۱۱/۱۷ - ۰۲:۰۳
توسط Diana
دلا دیشب چه می کردی تو در کوی حبیب من***الهی خون شوی دل که تو هم گشتی رقیب من
شهریار
Re: مشاعره
ارسال شده: دوشنبه ۱۳۹۰/۱۱/۱۷ - ۱۴:۰۱
توسط ashkanOo
نه درویش بی کفن در خاک رفته
نه دولتمند برده یک کفن بیش
Re: مشاعره
ارسال شده: دوشنبه ۱۳۹۰/۱۱/۱۷ - ۱۵:۴۳
توسط Diana
شبنم نبود کز رخ گل در سحر چکید *** گل ریخت ابروی خود از شرم روی تو
Re: مشاعره
ارسال شده: دوشنبه ۱۳۹۰/۱۱/۱۷ - ۲۰:۴۵
توسط black.hole
وااااااااااااااای میازار موری که دانه کش است ......که جان دارد و جان شیرین خوش است
Re: مشاعره
ارسال شده: دوشنبه ۱۳۹۰/۱۱/۱۷ - ۲۱:۱۳
توسط Anita!
تحصیل عشق و رندی آسان نمود اول
آخر بسوخت جانم در کسب این فضایل