مشاعره

[Roamer]

تا بوسه ای به من ز لب دلستان رسید
جانم به لب رسید و لب من به جان رسید

[furogh]

دلق چرکین بر کنم آنجا ز سر

خلعت پاکم دهد بار دگر

[Sina Asadi]

رو باده خور و حقیقت از من بشنو
باد است هرآنچه گفته اند ای ساقی!

[medicalman]

یک نفر هست ولی می رسد از شرق خدا
یک نفر هست دمی بشنود آوای مرا
یک نفر هست به رنگ گل رویایی عشق
می رسد شرح دهد قصه ی دریایی عشق

[SAYE]

قضا رفت و قلم بنوشت فرمان
تو را جز صبر کردن چیست درمان

[medicalman]

نگاه کن که غم درون دیده ام
چگونه قطره قطره آب می شود
چگونه سایه ی سیاه سرکشم
اسیر دست آفتاب می شود

[SAYE]

دل من دیر زمانی است که می پندارد
دوستی نیز گلی است
مثل نیلوفر و یاس
شاخه ترد و ظریفی دارد
بی گمان سنگدل است
آنکه ندانسته بیازارد
شاخه ترد و ظریفش را
..........

[medicalman]

آقا برای آمدنت دیر کرده ای
عمری گذشت باز تو تاخیر کرده ای
اینجا تمام ثانیه ها بی تو می روند
در این سکوت سبز چه تدبیر کرده ای؟

[SAYE]

یکی درد و یکی درمان پسندد
یکی وصل و یکی هجران پسندد
من از درمان و درد و وصل و هجران
پسندم آنچه را جانان پسندد
....

[agnes]

در دایره قسمت ما نقطه پرگاریم
لطف آنکه تو اندیشی حکم آنکه تو فرمایی

[Sina Asadi]

یک چند به کودکی به استاد شدیم
یک چند به استادی خود شاد شدیم
پایان سخن شنو که ما را چه رسید
از خاک برآمدیم و بر باد شدیم!

[SAYE]

من ترک عشق شاهد و ساغر نمی‌کنم
صد بار توبه کردم و ديگر نمی‌کنم

[furogh]

من در هوس تو میپزم حلوائی
حلوا بنگر به صورت سودائی

[SAYE]

يار و نگار او منم ، غنچه و خار او منم
لاله عذار او منم ، چاره ي کار او منم
بر سر دار او منم ، من نه منم ، نه من منم
باغ شدم ز ورد او ، داغ شدم ز گرد او
لاف زدم ز جام او ، گام زدم ز گام او
عشق چه گفت نام او ، من نه منم ، نه من منم

[Behjo]

.

من بی میِ ناب,زیستن نتوانم

بی باده کشیده بار تن نتوانم

من بنده ی آن دمم که ساقی گوید

یک جام دگر بگیر و من نتوانم!