مشاعره

مدیران انجمن: parse, javad123javad

نمایه کاربر
Diana

عضویت : شنبه ۱۳۹۰/۳/۲۱ - ۲۰:۳۵


پست: 154

سپاس: 15


تماس:

Re: مشاعره

پست توسط Diana »

در دلـم بـود کـه بـی دوسـت نبـاشـم هـرگـز
چه توان کـرد که سـعی مـن و دل بـاطل بـود
من میدانم که تو کودن نیستی
ولی خود را به کودنی میزنی!!!!

نمایه کاربر
Sina Asadi

نام: سینا اسدی

عضویت : سه‌شنبه ۱۳۹۰/۴/۲۱ - ۱۳:۲۲


پست: 365

سپاس: 50

جنسیت:

تماس:

Re: مشاعره

پست توسط Sina Asadi »

دوران جهان بی می ساقی هیچ است
بی زمزمه ی ساز عراقی هیچ است.
You know!....the purpose should be somewhere beyond the impossible limits.

نمایه کاربر
goddess

عضویت : جمعه ۱۳۸۷/۷/۱۹ - ۲۱:۱۷


پست: 692

سپاس: 37

Re: مشاعره

پست توسط goddess »

تا تو نگاه می کنی،کار من آه کردن است
ای به فدای چشم تو ، این چه نگاه کردن است !

نمایه کاربر
Diana

عضویت : شنبه ۱۳۹۰/۳/۲۱ - ۲۰:۳۵


پست: 154

سپاس: 15


تماس:

Re: مشاعره

پست توسط Diana »

تـو پــرتـو صـفـایـی، از آن بــارگـاه انــس
هـم سـوی بارگـاه صـفـا می فرسـتمـت
من میدانم که تو کودن نیستی
ولی خود را به کودنی میزنی!!!!

furogh

عضویت : سه‌شنبه ۱۳۸۶/۷/۳ - ۰۰:۲۵


پست: 667

سپاس: 16


تماس:

Re: مشاعره

پست توسط furogh »

ترک سر کردم، ز جیب آسمان سر بر زدم

بی گره چون رشته گشتم، غوطه در گوهر زدم
تن ما به ماه ماند كه ز مهر ميگدازد
دل ما به چنگ زهره كه گسسته تار بادا

نمایه کاربر
Diana

عضویت : شنبه ۱۳۹۰/۳/۲۱ - ۲۰:۳۵


پست: 154

سپاس: 15


تماس:

Re: مشاعره

پست توسط Diana »

مـــرا در دل درخـــت مــهــربـانـی
بـه چـه مـانـد؟ بـه سـرو بـوستانی

اسعد گرگانی
من میدانم که تو کودن نیستی
ولی خود را به کودنی میزنی!!!!

نمایه کاربر
Sina Asadi

نام: سینا اسدی

عضویت : سه‌شنبه ۱۳۹۰/۴/۲۱ - ۱۳:۲۲


پست: 365

سپاس: 50

جنسیت:

تماس:

Re: مشاعره

پست توسط Sina Asadi »

یک شب دلم خواهد که مهمانت کنم
از دیده ی بیگانه پنهانت کنم
You know!....the purpose should be somewhere beyond the impossible limits.

نمایه کاربر
goddess

عضویت : جمعه ۱۳۸۷/۷/۱۹ - ۲۱:۱۷


پست: 692

سپاس: 37

Re: مشاعره

پست توسط goddess »

من اگر نیکم و گر بد تو برو خود را باش
هرکسی آن درود عاقبت کار که کشت

نمایه کاربر
Sina Asadi

نام: سینا اسدی

عضویت : سه‌شنبه ۱۳۹۰/۴/۲۱ - ۱۳:۲۲


پست: 365

سپاس: 50

جنسیت:

تماس:

Re: مشاعره

پست توسط Sina Asadi »

تن صد ها ترانه می رقصد
در بلور ظریف آوایم
لذتی ناشناس و رویا رنگ
می دود همچو خون به رگهایم.
You know!....the purpose should be somewhere beyond the impossible limits.

نمایه کاربر
goddess

عضویت : جمعه ۱۳۸۷/۷/۱۹ - ۲۱:۱۷


پست: 692

سپاس: 37

Re: مشاعره

پست توسط goddess »

مرا مهر سیه چشمان ز سر بیرون نخواهد شد
قضای آسمان است این و دیگر گون نخواهد شد

نمایه کاربر
نانوh2o

عضویت : پنج‌شنبه ۱۳۹۰/۱۲/۴ - ۱۱:۲۷


پست: 77

سپاس: 18

جنسیت:

Re: مشاعره

پست توسط نانوh2o »

دیدار خورشیدمن وشب !مثل هم یک رنگ یک رنگ
از این گشت زمانه سخت دلتنگ

امید دیدن خورشید دارم
چه باک از جاده ی لبریز از سنگ
[color=#0000BF]خدایا دستم به اسمانت نمی رسد اما تو که دستت به زمین میرسد بلندم کن[/color]

نمایه کاربر
goddess

عضویت : جمعه ۱۳۸۷/۷/۱۹ - ۲۱:۱۷


پست: 692

سپاس: 37

Re: مشاعره

پست توسط goddess »

گفتم غم تو دارم ، گفتا غمت سر آید
گفتم که ماه من شو ، گفتا اگر برآید

نمایه کاربر
نانوh2o

عضویت : پنج‌شنبه ۱۳۹۰/۱۲/۴ - ۱۱:۲۷


پست: 77

سپاس: 18

جنسیت:

Re: مشاعره

پست توسط نانوh2o »

درون سینه ام گنجی نهفته است
همانا گنج من عشق خدا بین
که در قران حدیث خویش گفته است
[color=#0000BF]خدایا دستم به اسمانت نمی رسد اما تو که دستت به زمین میرسد بلندم کن[/color]

نمایه کاربر
goddess

عضویت : جمعه ۱۳۸۷/۷/۱۹ - ۲۱:۱۷


پست: 692

سپاس: 37

Re: مشاعره

پست توسط goddess »

تو را نازی است اندر سر که عالم بر نمی تابد

مرا دردی است اندر دل که مرهم بر نمی تابد

نمایه کاربر
نانوh2o

عضویت : پنج‌شنبه ۱۳۹۰/۱۲/۴ - ۱۱:۲۷


پست: 77

سپاس: 18

جنسیت:

Re: مشاعره

پست توسط نانوh2o »

دو چشمت سبز کم رنگه گل من
دلم از دوریت تنگه گل من
نشستی بار قیبانم به صحبت
وفا با دشمنان ننگه گل من
smile072
[color=#0000BF]خدایا دستم به اسمانت نمی رسد اما تو که دستت به زمین میرسد بلندم کن[/color]

ارسال پست