مشاعره
- DARKENERGY
نام: Melina
محل اقامت: krj_teh
عضویت : پنجشنبه ۱۳۹۰/۱۲/۱۸ - ۱۳:۲۷
پست: 7035-
سپاس: 4153
- جنسیت:
تماس:
Re: مشاعره
آبـادی مـیخانـه ز مِی خـوردن مـاست
اندوه مخور گـر گنهی گردن ماست
گر ما نکنیم گناه, رحمت از چیست؟
آرایـش رحمت از گنه کردن ماست
خیام
اندوه مخور گـر گنهی گردن ماست
گر ما نکنیم گناه, رحمت از چیست؟
آرایـش رحمت از گنه کردن ماست
خیام
- !VECTOR
نام: Ped Ram
محل اقامت: همه جای جهان سرای من است!
عضویت : شنبه ۱۳۹۱/۱۱/۱۴ - ۲۳:۳۴
پست: 46-
سپاس: 46
- جنسیت:
تماس:
Re: مشاعره
وفایی نیست در گلها،منال ای بلبل مسکین " کزین گلها پس از ما هم فراوان روید از گلها
"شهریار"
!!!I'm On My Own Way
!No one can reach me
I'm Anonymous! Don't try to know and find out me!! You can't!
- DARKENERGY
نام: Melina
محل اقامت: krj_teh
عضویت : پنجشنبه ۱۳۹۰/۱۲/۱۸ - ۱۳:۲۷
پست: 7035-
سپاس: 4153
- جنسیت:
تماس:
Re: مشاعره
آن را که خلق خوش هست تنها نمی گذارند
کی بی حریف ماند، رندی که خوش قمار است
صائب
کی بی حریف ماند، رندی که خوش قمار است
صائب
-
نام: علیرضا
عضویت : جمعه ۱۳۹۱/۸/۵ - ۱۹:۴۹
پست: 135-
سپاس: 115
- جنسیت:
Re: مشاعره
تا از بر چشم آن جوان رفت
بینایی چشم ما از آن رفت
رفتم ک از آن کناره گیرم
هر چیز ک بود از میان رفت
رضی و الدین آرتیمانی
بینایی چشم ما از آن رفت
رفتم ک از آن کناره گیرم
هر چیز ک بود از میان رفت
رضی و الدین آرتیمانی
مدعی خواست که آید به تماشاگه راز
دست رد آمد و بر سینه ی نامحرم زد
دست رد آمد و بر سینه ی نامحرم زد
Re: مشاعره
تو از هر در که بازآیی بدین خوبی و زیبایی
دری باشد که از رحمت به رویِ خلق بگشایی
دری باشد که از رحمت به رویِ خلق بگشایی
هر انسانی یا مشهور است یا گمنام کننده ی یک مشهور
عظیم بودن یا یک عظمت را کشتن
جفای انسان به خود یعنی کشتن یک عظمت!!!
عظیم بودن یا یک عظمت را کشتن
جفای انسان به خود یعنی کشتن یک عظمت!!!
Re: مشاعره
یکی پرسید از آن مجنون معنـــــــــــــــی .............................................. که کیست این خلق و چیست این کار دنیا
چنین گفتش که دوغ است این همه کار ............................................... مگس بر دوغ گــــــــرد آمد به یکــــــــــــــبار
چنین گفتش که دوغ است این همه کار ............................................... مگس بر دوغ گــــــــرد آمد به یکــــــــــــــبار
گرم بیایی و پرسی چه بردی اندر خاک؟ .................... ز خاک نعره برآرم که آرزوی تو را
Re: مشاعره
یار مفروش به دنیا که بسی سود نکرد / آنکه یوسف به زر ناسره بفروخته بود
هر انسانی یا مشهور است یا گمنام کننده ی یک مشهور
عظیم بودن یا یک عظمت را کشتن
جفای انسان به خود یعنی کشتن یک عظمت!!!
عظیم بودن یا یک عظمت را کشتن
جفای انسان به خود یعنی کشتن یک عظمت!!!
Re: مشاعره
دیگری را در کمند آور که ما خود بندهایم
ریسمان در پای حاجت نیست دست آموز را
سعدی
ریسمان در پای حاجت نیست دست آموز را
سعدی
گفتم به شیخ شهر كه كارت ریاست، گفت
آنكس كه شیخ هست و ریاكار نیست، كیست
آنكس كه شیخ هست و ریاكار نیست، كیست
Re: مشاعره
این همه شعبده خویش که میکرد این جا
سامری پیش عصا و ید بیضا میکرد
گفت آن یار کز او گشت سر دار بلند
جرمش این بود که اسرار هویدا میکرد
سامری پیش عصا و ید بیضا میکرد
گفت آن یار کز او گشت سر دار بلند
جرمش این بود که اسرار هویدا میکرد
دوای درد عاشق را کسی کو سهل پندارد
ز فکر آنان که در تدبیر درمانند در مانند
ز فکر آنان که در تدبیر درمانند در مانند
Re: مشاعره
در دل خويش «طاهره» گشت و نديد جز تو را
صفحه به صفحه، لا به لا، پرده به پرده، تو به تو
صفحه به صفحه، لا به لا، پرده به پرده، تو به تو
گفتم به شیخ شهر كه كارت ریاست، گفت
آنكس كه شیخ هست و ریاكار نیست، كیست
آنكس كه شیخ هست و ریاكار نیست، كیست
- DARKENERGY
نام: Melina
محل اقامت: krj_teh
عضویت : پنجشنبه ۱۳۹۰/۱۲/۱۸ - ۱۳:۲۷
پست: 7035-
سپاس: 4153
- جنسیت:
تماس:
Re: مشاعره
و هو معکم از او خبر میآید
در سینه از این خبر شرر میآید
زانی ناخوش که خویش نشناختهای
چون بشناسی دگرچه در میآید
مولانا
در سینه از این خبر شرر میآید
زانی ناخوش که خویش نشناختهای
چون بشناسی دگرچه در میآید
مولانا
Re: مشاعره
هیچ آفریدهای به جمال فریده نیست
این لطف و این عفاف به هیچ آفریده نیست
شهریار
این لطف و این عفاف به هیچ آفریده نیست
شهریار
گفتم به شیخ شهر كه كارت ریاست، گفت
آنكس كه شیخ هست و ریاكار نیست، كیست
آنكس كه شیخ هست و ریاكار نیست، كیست