لاطائلات بی معنا

مدیران انجمن: parse, javad123javad

نمایه کاربر
anikaa

محل اقامت: نیشابور

عضویت : شنبه ۱۳۸۹/۸/۲۹ - ۱۷:۰۵


پست: 121

سپاس: 36

Re: لاطائلات بی معنا

پست توسط anikaa »

به نظره من هيچ كلمه اي بي معني نيست
اگه يه كلمه به نظر بي معني بياد شايد به خاطره اينه كه بهش نرسيديم
مثل بعضي از كلاماتي كه گفته شده (عشق . احترام . نيت. ابتدا و حتي كاش و... )وقتي تويه زندگي به جايي برسي كه لازم باشه اون وقت معني كاش رو هم درك ميكني ...
کسانی هستند که از خودمان می رنجانیم مثل ساعت هایی که صبح، دلسوزانه زنگ می زنند و در میانِ خواب و بیداری، بر سرشان می کوبیم بعد می فهمیم که خیلی دیر شده . . .

نمایه کاربر
Roamer

عضویت : جمعه ۱۳۸۷/۷/۱۲ - ۲۰:۲۵


پست: 1658

سپاس: 44

Re: لاطائلات بی معنا

پست توسط Roamer »

alijohar نوشته شده:بی احترامی = توهین هم یکی از کلمات راز آلود است . یعنی چی احترام ؟
چرا ما این لغات رو دور نمی ریزیم. ؟
فرض یکی به یکی بگوید سگ ! خوب این تحلیل روانشناختی دارد ؛ نباید بگوییم توهین شد باید او را تحلیل علمی کنیم و چاره ای بیاندیشیم.
دوست عزیز شما در حال رسیدن به جنون هستید !
تمامی واژه های ما تعریفی را به طور اصل در خود نگاه داشته اند وقتی کسی به کسی می گوید سگ به این دلیل به او بی احترامی کرده که تمامی آرمانهای ارزشی را که شخص در زندگی روزمره برای خود نگه داشته بوده حال در حال مقایسه شدن با حیوانی مثل سگ است شاید بگویید او حق ندارد عصبانی شود اما دوست عزیز قانونی که انسانها برای زندگی ساختند برای رفاه خود اونهاست .
مثلا اگر کسی دیوانه شود و از خود بی خود دست به عمل بزند آیا نباید او را درمان کرد ؟ با توجه به این تئوری شما که واژه ها اغلب بی معنی هستند (هرچند که اغلب بی معنی هستند مثل فرگشت smile034 ) باید این را هم نتیجه گرفت بسیاری از اعمال و رفتار آدمی نیز بی معنی هستند مثل بلند شدن شخص کوچکتر در مقابل بزرگتر و سلام کردن (حتی برای کسی که خدا را قبول ندارد و اسلام ستیز است ) و خیلی از اعمال دیگه . شما زنجیره های رفتاری را به کل با حقیقت رفتار و اصل آن اشتباه گرفته اید . البته در گذشته نیز خاطرم هست که این بحث را داشتیم اما اونقدر پیش پا افتاده بود که وارد آن نشدیم و در آن همگی شما بی خدایان (در فرهنگ دهخدا یعنی بی ناموس : اگر به چارچوب های رفتاری و اخلاقی توجه نکنم باید شما را این گونه خطاب کنم=> پس می بینید که ادب چیست و زنجیره ی اجتماعی گاهی از نظر حقیقت آن بی معنی است و بنده در اصل حق این را دارم ...) به این نتیجه رسیدید که باید سلام را حذف کرد . smile035 مثلا در کشوری که به هنگام سلام کلاه خود را بر می دارند من بگویم که این غلط است و ....
به همین ترتیب شما برای خود تعدادی از لغات را که فکر می کنید بی معنی است ; به انها صفت ذاتیه ی بی معنی را دادید هرچند که این تنها نظر شماست و نباید این ها را با حقیقت و عمل یا اون واژه و یا .. اشتباه گرفت .

نمایه کاربر
Roamer

عضویت : جمعه ۱۳۸۷/۷/۱۲ - ۲۰:۲۵


پست: 1658

سپاس: 44

Re: لاطائلات بی معنا

پست توسط Roamer »

anikaa نوشته شده:به نظره من هيچ كلمه اي بي معني نيست
اگه يه كلمه به نظر بي معني بياد شايد به خاطره اينه كه بهش نرسيديم
مثل بعضي از كلاماتي كه گفته شده (عشق . احترام . نيت. ابتدا و حتي كاش و... )وقتي تويه زندگي به جايي برسي كه لازم باشه اون وقت معني كاش رو هم درك ميكني ...
دقیقا همین است smile072

چراکه قبل ما انسانهایی بودند که لازم دیدند مفهومی را که به آن رسیده اند را با نامی خطاب کنند مثل " لاطائلات " که هنوز من و شما به آن نرسیدیم اما ممکن است روزی به آن برسیم اما چارچوب تمامی اسم گذاری ها و بدعت هایی که در حروف و لغات داریم اصلی است به نام منطق که از زوایای گوناگون این چینش را بررسی می کند

نمایه کاربر
alijohar

عضویت : سه‌شنبه ۱۳۸۶/۵/۱۶ - ۱۳:۲۲


پست: 3570

سپاس: 94

Re: لاطائلات بی معنا

پست توسط alijohar »

roammer نوشته شده:
anikaa نوشته شده:به نظره من هيچ كلمه اي بي معني نيست
اگه يه كلمه به نظر بي معني بياد شايد به خاطره اينه كه بهش نرسيديم
مثل بعضي از كلاماتي كه گفته شده (عشق . احترام . نيت. ابتدا و حتي كاش و... )وقتي تويه زندگي به جايي برسي كه لازم باشه اون وقت معني كاش رو هم درك ميكني ...
دقیقا همین است smile072

چراکه قبل ما انسانهایی بودند که لازم دیدند مفهومی را که به آن رسیده اند را با نامی خطاب کنند مثل " لاطائلات " که هنوز من و شما به آن نرسیدیم اما ممکن است روزی به آن برسیم اما چارچوب تمامی اسم گذاری ها و بدعت هایی که در حروف و لغات داریم اصلی است به نام منطق که از زوایای گوناگون این چینش را بررسی می کند
1- وقتی می گویم بی معنی ؛ یعنی اکنون و در این زمان.
2- یکی دیگر از کلمات بی معنی همین کلمه مطلق است. من نمی گویم کلمه ای مطلقا بی معنی است. کلمات امروز بی معنی شده اند.
3- در گذر تاریخ ؛ اجداد ما برای جهان بینی های خود ؛ کلماتی را خلق کردند. جهان بینی آنها مبتنی بر انواع خرافات بود. این کلمات در آن جهان بینی ها خلق شدند و در آن جهان بینی ها معنی داشتند.
4- در هزاره سوم و در دوران گذار از مدرنیته به پست مدرن ؛ برخی کلمات بی معنی هستند. نه از نظر لغوی بلکه از نظر مفهومی .
5- نترس ! اگر قرار باشه اتفاقی بیافته ! می افته ! ؛ این گزاره سراسر بی معنی است. مبتنی بر جهان بینی جهل گرایی انسان است در عصر قرون وسطا. یعنی از قبل همه سرنوشت ها را در لوحی محفوظ نوشته اند. و انسان بازیچه ای بیش نیست.
6- این کلمات بی معنی ؛ هرگز منطقی نبوده اند و نیستند. امروز روز نحسی است کجاش منطقی است.
7- من هرگز به برخی از این کلمات نخواهم رسید ؛ توجه کنید : طالع اگر مدد دهد ؛ دامنش آورم به کف ! طالع چیست که باید مدد دهد ؟
اين جهان زندان و ما زندانيان
بر شكن زندان و خود را وا رهان

نمایه کاربر
einstein313

عضویت : یک‌شنبه ۱۳۸۹/۱۰/۵ - ۲۰:۱۱


پست: 1054

سپاس: 91

Re: لاطائلات بی معنا

پست توسط einstein313 »

ما در ادیانی سروده هایی داریم که هرگز آنها را نمیتوان تبدیل به نوشتار کرد ، پس الفاظ شاید گاهی از ادراک و درک ما خارج شوند ، البته الفاظی که نوشتاری برای آنها وجود نداشته باشد ، ولی کلمه ای که نوشته میشود مطمئنا مفهومی دارد و بی معنی نخواهد بود ، شاید کلمه ای معانی مختلفی بدهد ، مثل عشق ولی این نشان دهنده بی معنی بودن این کلمه نیست .

کلماتی مثل عرش هم هستند که ما مفهوم اصلی آن را نمیتوانیم پیدا کنیم، و به اصطلاح در زمان، معنی اصلی این کلمه گم شده ولی باز نمیتوان استناد کرد که این کلمه بی معنی است ، بستگی به تحقیق فرد مقابل داره که برود و درمورد آن کلمه جست و جو کند، هرچه علم طرف بالاتر باشد درکش از لغات و کلمات بیشتر خواهد بود smile034
اللهم العن قاتلیک یا فاطمه الزهرا

اَللّهُمَّ الْعَنْ اَوَّلَ ظالِمٍ ظَلَمَ حَقَّ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ ، وَآخِرَ تابِعٍ لَهُ عَلى ذلِكَ ، اَللّهُمَّ الْعَنِ الْعِصابَةَ الَّتى جاهَدَتِ الْحُسَيْنَ ( علیه السلام ) ، وَشٰايَعَتْ وَبٰايَعَتْ وَتٰابَعَتْ عَلىٰ قَتْلِهِ


اَللّٰهُمَّ الْعَنْهُمْ جَميعاً


اسلام به ذات خود ندارد عیبی .......... هر عیب که هست از مسلمانی ماست

نمایه کاربر
شلغم الدین

عضویت : شنبه ۱۳۸۹/۱۱/۲ - ۱۸:۳۹


پست: 589

سپاس: 111

جنسیت:

تماس:

Re: لاطائلات بی معنا

پست توسط شلغم الدین »

alijohar نوشته شده:کلماتی هستند که من اسم آنها را گذاشته ام لاطائلات بی معنا ؛ چند تا از این کلمات را بر می شمارم. دوستان هم کمک کنند.
1- قسمت
2- نحس
3- تقدیر
4- کفر
5- فطرت
6- ذات
7- شگون
8- دعا
9- تقدس
10- توهین
11- شرک
12- روح
13- برزخ
14- غیب
15- اختیار
16- .... قرار بوده بشود ...
17- دست ِ خوب
18- بخت
19- ذکر
20- حرام و حلال
21- نجس
به غیر از برخی کلمات که در وجود بی‌معنی هستند (نجس، حلال‌و‌حرام و...)؛ کلمات بسیار محدود هستند برای بیان ارتباطات و این همیشه ضعف زبان‌ها بوده. کلمات قدرت انتقال احساس رو ندارند و وقتی با کلماتی روبرو می‌شیم که به بیان احساسات می‌پردازند (مولوی، حافظ، گوته و...) ذهن به نوعی شکوفا می‌شه...
«موآیِ» قبیله‌ی بغلی در تلفظ «ر» مشکل دارد
املت نامه

«صلام بر تو باد. من سه‌شنبه به رم خواهم آمد تا به حضور پاپ شرفیاب شوم...» امضاء: مسیح مصلوب
نیچه

نمایه کاربر
alijohar

عضویت : سه‌شنبه ۱۳۸۶/۵/۱۶ - ۱۳:۲۲


پست: 3570

سپاس: 94

Re: لاطائلات بی معنا

پست توسط alijohar »

roammer نوشته شده:[q"]
[]دوست عزیز شما در حال رسیدن به جنون هستید !
تمامی واژه های ما تعریفی را به طور اصل در خود نگاه داشته اند وقتی کسی به کسی می گوید سگ به این دلیل به او بی احترامی کرده که تمامی آرمانهای ارزشی را که شخص در زندگی روزمره برای خود نگه داشته بوده حال در حال مقایسه شدن با حیوانی مثل سگ است شاید بگویید او حق ندارد عصبانی شود اما دوست عزیز قانونی که انسانها برای زندگی ساختند برای رفاه خود اونهاست .
مفهوم احترام ، مبتنی بر یک قائده اجتماعی است. در این اجتماع از قدیم رسم بر این بوده است. هیچ مبنایی ندارد.
هر کسی برای خود ارزش هایی خود ساخته دارد، و اگر زورش برسد مثل آخ وند ها ؛ آن را برای دیگران هم ارزش میداند.
مثلا فلان مقام می گوید چون به من انتقاد کردی این توهین است. چون بر اساس ارزش های من ، من نایب ! آغا هستم.!
اینکه اگر کسی به من بگوید سگ ! من باید تناراحت شوم ؛ قانون نیست ؛ ارزش های پوچ قرون وسطی است.




مثلا اگر کسی دیوانه شود و از خود بی خود دست به عمل بزند آیا نباید او را درمان کرد ؟ با توجه به این تئوری شما که واژه ها اغلب بی معنی هستند
من نگفتم واژه ها اغلب بی معنی هستند. من گفتم ما باید از واژه های اسرار آمیز پرهیز کنیم. واژه های مربوط به جهان بینی های کهنه و پوسیده.


(هرچند که اغلب بی معنی هستند مثل فرگشت smile034 )
بله ، فرگشت در جهان بینی 1800 سال پیش بی معنی است.

باید این را هم نتیجه گرفت بسیاری از اعمال و رفتار آدمی نیز بی معنی هستند مثل بلند شدن شخص کوچکتر در مقابل بزرگتر و سلام کردن
..
هیچ الزام منطقی وجود تدارد. مثلا التزام احترام به قبر بعضی از آدم ها. مقدس شمردن خاک قبور ائمه. و توبره کردن و آوردن آن با هواپیما های ساخت استکبار به ایران !






همگی شما بی خدایان (در فرهنگ دهخدا یعنی بی ناموس : اگر به چارچوب های رفتاری و اخلاقی توجه نکنم باید شما را این گونه خطاب کنم=>
اصلا از اینکه شما به من بگویید بی ناموس من ناراحت نمی شوم. نمی گویم به من توهین شد.
چون ناموس کلمه ی است مربوط به عصر شکار.سگ ها هم به ناموس خود حساسیت نشان میدهند. این دلیل نیست جان من.



پس می بینید که ادب چیست و زنجیره ی اجتماعی گاهی از نظر حقیقت آن بی معنی است و بنده در اصل حق این را دارم ...) به این نتیجه رسیدید که باید سلام را حذف کرد . smile035 مثلا در کشوری که به هنگام سلام کلاه خود را بر می دارند من بگویم که این غلط است و ....
من معتقدم فهرست کلمات دوران اعراب 1800 سال پیش که در بادیه زندگی می کردند و سیستم قبیله ای مبتنی بر معیشت شتر داری و سوسک خواری بود را باید حذف کرد . مثال :
1- جن
2- شیطان
3- روح
4- عرش الهی
5- الله.
6- فرشته (ملک)
7- قضا و قدر
8- مشیت الهی
9- عزرائیل !
10- توسل
11- عصمت
12- توکل
13- صلب شامخ !
14- ارحام مطهره !
15-....

به همین ترتیب شما برای خود تعدادی از لغات را که فکر می کنید بی معنی است ; به انها صفت ذاتیه ی بی معنی را دادید هرچند که این تنها نظر شماست و نباید این ها را با حقیقت و عمل یا اون واژه و یا .. اشتباه گرفت
[/quote]
ماکس وبر در کتاب افسون زدایی این رو گفته ؛ جان من.
کلا مدرنیته بدون افسون زدایی از فرهنگ لغات قرون وسطایی ممکن نیست.
اين جهان زندان و ما زندانيان
بر شكن زندان و خود را وا رهان

نمایه کاربر
alijohar

عضویت : سه‌شنبه ۱۳۸۶/۵/۱۶ - ۱۳:۲۲


پست: 3570

سپاس: 94

Re: لاطائلات بی معنا

پست توسط alijohar »

einstein313 نوشته شده:.

کلماتی مثل عرش هم هستند که ما مفهوم اصلی آن را نمیتوانیم پیدا کنیم، و به اصطلاح در زمان، معنی اصلی این کلمه گم شده ولی باز نمیتوان استناد کرد که این کلمه بی معنی است ، بستگی به تحقیق فرد مقابل داره که برود و درمورد آن کلمه جست و جو کند، هرچه علم طرف بالاتر باشد درکش از لغات و کلمات بیشتر خواهد بود smile034
این کلمه در هیات بطلمیوسی و فلاسفه یونان معنی داشته . عرش ؛ محل جلوس خدایانست. در تقسیم بند های آن زمان ؛ خدا بر عرش تکیه می زده. قرآن هم بر آن اساس گفته : وسع کرسیه السموات و العرش ؛ سماوات هم گفته و سما نگفته ؛ چون بطلمیوس و ارسطو این را می گفته اند.
امروز عرش بی معنی است. ما چیزی به نام عرش نداریم.
اما عرش برای ما خطر ندارد. شما به عرش اعتقاد داشته باش و بگو قدرت خدا آسمانها و عرش را گرفته.
اما کلماتی هستند که خطر ناکند. مثل " خواست خدا بوده ...." ، (اراده ازلی و مشیت مقدر ذات اقدس حق ) ، 7 کلمه سراسر بی معنی ! تقدیم به شما.
اين جهان زندان و ما زندانيان
بر شكن زندان و خود را وا رهان

نمایه کاربر
alijohar

عضویت : سه‌شنبه ۱۳۸۶/۵/۱۶ - ۱۳:۲۲


پست: 3570

سپاس: 94

Re: لاطائلات بی معنا

پست توسط alijohar »

شلغم الدین نوشته شده:
alijohar نوشته شده:کلماتی هستند که من اسم آنها را گذاشته ام لاطائلات بی معنا ؛ چند تا از این کلمات را بر می شمارم. دوستان هم کمک کنند.
1- قسمت
2- نحس
3- تقدیر
4- کفر
5- فطرت
6- ذات
7- شگون
8- دعا
9- تقدس
10- توهین
11- شرک
12- روح
13- برزخ
14- غیب
15- اختیار
16- .... قرار بوده بشود ...
17- دست ِ خوب
18- بخت
19- ذکر
20- حرام و حلال
21- نجس
به غیر از برخی کلمات که در وجود بی‌معنی هستند (نجس، حلال‌و‌حرام و...)؛ کلمات بسیار محدود هستند برای بیان ارتباطات و این همیشه ضعف زبان‌ها بوده. کلمات قدرت انتقال احساس رو ندارند و وقتی با کلماتی روبرو می‌شیم که به بیان احساسات می‌پردازند (مولوی، حافظ، گوته و...) ذهن به نوعی شکوفا می‌شه...
این مطلب شما با بحث من فرق داره ؛ من به بیان های هنری و سوررئالیستی کلمات ایرادی ندارم. مثلا عالیجناب مولانا می فرماید : رخ ِ روح ؛ می گوید بر رخ روح بوسه زن ! بیانی اعجازی است.
حافظ بزرگ می فرماید : عکس ِ روحی است که بر عظم ِ رمیم افتاد ه است.(سایه معشوق شبیه عکس روح است که بر استخوان های پوسیده افتاده) و همزمان تلمیح به عیسای ناصری و آیه قرآن دارد. در اینجا به حافظ ایرادی نیست. او با استفاده از پارادایم های رایج زمان خود بیانی هنری ارائه داده. که همه میدانند نه روحی وجود دارد و نه روح عکسی دارد و نه افتادنش بر استخوان های پوسیده باعث زنده شدن مردگان میگردد.
اين جهان زندان و ما زندانيان
بر شكن زندان و خود را وا رهان

نمایه کاربر
Behjo

عضویت : یک‌شنبه ۱۳۹۰/۴/۵ - ۱۸:۳۳


پست: 745

سپاس: 270

Re: لاطائلات بی معنا

پست توسط Behjo »

انگاه که مفاهیمی در ذهن ها نیاز باشند,کلمات متناسب با انها خلق میشوند(و طبیعتا معنا هم خواهند داشت)
و انگاه که نیاز نباشند خودبخود و بمرور حذف میشوند.
پس تا ذهنیت ها عوض نشوند و نیازهای جدید پیدا نشوند,مفاهیم و کلمات قبلی هم باقی خواهند ماند,چرا که جوابگوی نیازهای مرسوم هستند


بنابرین نگران حذف و اضافه ی کلمات نباشید! این کار را به عهده ی زمان بگذارید!
فرق یک انسان خوشبخت با یک بدبخت در انتخاب هاییست که میکند

بدرود هوپا

furogh

عضویت : سه‌شنبه ۱۳۸۶/۷/۳ - ۰۰:۲۵


پست: 667

سپاس: 16


تماس:

Re: لاطائلات بی معنا

پست توسط furogh »

alijohar نوشته شده:از بچگی در درون ذهن ما یک سری کلمات بی معنی و راز آلود پر کرده اند.
کلماتی از اعماق تاریخ ؛ از عمق تاریخ یونان و ایران باستان ،؛ تا عقاید گذشته ای دور مغول و تاتار ، گذشت های دور اعراب و ساکنین ربع الخالی ، گذشته های دور ترک ها و ازبک ها ، گذشت های دور خیلی ها.
این کلمات مانند ژن های معلول ؛ از نسلی به نسل دیگر منتقل شدند.
در خزانه ژنتیکی ما جا خوش کردند.
همیشه هم غالب بودند.
من وارث اقیانوسی از این ژن های معلولم.
که آنها را به فرزندان و دوستان خودم منتقل می کنم.
این کلمات ویروس هستند.
از بین نمی روند.
من مرگ را بر این کلمات ترجیح میدهم.
اگر حسین وارث آدم است من وارث کلمه هستم. کلمه های راز آلود و افسونگر .
اگر خدا به آدم اسم هایی آموخت به من کلمات ِ خون آشام داد.
اگر در آغاز کلمه بود ؛ آن کلمه "نفرین" شده و "لعنتی" بود.
کلمات راز آلود دلالت های هولناک دارند.
عشق من کلمات بی معنی است.
کلمات آزاد.
مثل نوای موسیقی ؛ نوای نی.
قاموس کلماتم را باید در آتش بسوزانم.
جادوگران از آن استفاده ها کردند.
و من نفهمیدم.
از کلمات چند بعدی بیزارم.

ای کاش خدا ما را آفریده بود.
زاده تکامل و ساعت ساز نابینا نبودیم.
پس از آن به ما کلمات خوب آموزش میداد.
قاموسی از کلمات موجه.
کلماتی که دلالت های ترسناک نداشته باشند.
کلمات بی توطعه. - که در شکار کاربردی نداشته باشند-
ali............ya ali...vaghti inAro mineveshti motmae'nnam hAlet khooob boodeh!...be ghole dooste ghadimi (--) az khoone jozef nooshide boodi? ya mey nazade mast shodeh ei?
hich shookhi nemikonam..hich
تن ما به ماه ماند كه ز مهر ميگدازد
دل ما به چنگ زهره كه گسسته تار بادا

نمایه کاربر
شلغم الدین

عضویت : شنبه ۱۳۸۹/۱۱/۲ - ۱۸:۳۹


پست: 589

سپاس: 111

جنسیت:

تماس:

Re: لاطائلات بی معنا

پست توسط شلغم الدین »

alijohar نوشته شده:
شلغم الدین نوشته شده:
alijohar نوشته شده:کلماتی هستند که من اسم آنها را گذاشته ام لاطائلات بی معنا ؛ چند تا از این کلمات را بر می شمارم. دوستان هم کمک کنند.
1- قسمت
2- نحس
3- تقدیر
4- کفر
5- فطرت
6- ذات
7- شگون
8- دعا
9- تقدس
10- توهین
11- شرک
12- روح
13- برزخ
14- غیب
15- اختیار
16- .... قرار بوده بشود ...
17- دست ِ خوب
18- بخت
19- ذکر
20- حرام و حلال
21- نجس
به غیر از برخی کلمات که در وجود بی‌معنی هستند (نجس، حلال‌و‌حرام و...)؛ کلمات بسیار محدود هستند برای بیان ارتباطات و این همیشه ضعف زبان‌ها بوده. کلمات قدرت انتقال احساس رو ندارند و وقتی با کلماتی روبرو می‌شیم که به بیان احساسات می‌پردازند (مولوی، حافظ، گوته و...) ذهن به نوعی شکوفا می‌شه...
این مطلب شما با بحث من فرق داره ؛ من به بیان های هنری و سوررئالیستی کلمات ایرادی ندارم. مثلا عالیجناب مولانا می فرماید : رخ ِ روح ؛ می گوید بر رخ روح بوسه زن ! بیانی اعجازی است.
حافظ بزرگ می فرماید : عکس ِ روحی است که بر عظم ِ رمیم افتاد ه است.(سایه معشوق شبیه عکس روح است که بر استخوان های پوسیده افتاده) و همزمان تلمیح به عیسای ناصری و آیه قرآن دارد. در اینجا به حافظ ایرادی نیست. او با استفاده از پارادایم های رایج زمان خود بیانی هنری ارائه داده. که همه میدانند نه روحی وجود دارد و نه روح عکسی دارد و نه افتادنش بر استخوان های پوسیده باعث زنده شدن مردگان میگردد.
دقیقن شما مطلبی رو برداشت کردید که اصلن منظور بنده نبود (!)؛ اون فقط یک مثال بود. من فقط بی‌معنا بودن این کلمات رو وجودِ «کلمه بودنشون» پنداشتم شاید در غالبِ دیگه‌ای متجلی بشن کاملن با معنا بشن.
«موآیِ» قبیله‌ی بغلی در تلفظ «ر» مشکل دارد
املت نامه

«صلام بر تو باد. من سه‌شنبه به رم خواهم آمد تا به حضور پاپ شرفیاب شوم...» امضاء: مسیح مصلوب
نیچه

نمایه کاربر
alijohar

عضویت : سه‌شنبه ۱۳۸۶/۵/۱۶ - ۱۳:۲۲


پست: 3570

سپاس: 94

Re: لاطائلات بی معنا

پست توسط alijohar »

furogh نوشته شده:
alijohar نوشته شده:از بچگی در درون ذهن ما یک سری کلمات بی معنی و راز آلود پر کرده اند.
کلماتی از اعماق تاریخ ؛ از عمق تاریخ یونان و ایران باستان ،؛ تا عقاید گذشته ای دور مغول و تاتار ، گذشت های دور اعراب و ساکنین ربع الخالی ، گذشته های دور ترک ها و ازبک ها ، گذشت های دور خیلی ها.
این کلمات مانند ژن های معلول ؛ از نسلی به نسل دیگر منتقل شدند.
در خزانه ژنتیکی ما جا خوش کردند.
همیشه هم غالب بودند.
من وارث اقیانوسی از این ژن های معلولم.
که آنها را به فرزندان و دوستان خودم منتقل می کنم.
این کلمات ویروس هستند.
از بین نمی روند.
من مرگ را بر این کلمات ترجیح میدهم.
اگر حسین وارث آدم است من وارث کلمه هستم. کلمه های راز آلود و افسونگر .
اگر خدا به آدم اسم هایی آموخت به من کلمات ِ خون آشام داد.
اگر در آغاز کلمه بود ؛ آن کلمه "نفرین" شده و "لعنتی" بود.
کلمات راز آلود دلالت های هولناک دارند.
عشق من کلمات بی معنی است.
کلمات آزاد.
مثل نوای موسیقی ؛ نوای نی.
قاموس کلماتم را باید در آتش بسوزانم.
جادوگران از آن استفاده ها کردند.
و من نفهمیدم.
از کلمات چند بعدی بیزارم.

ای کاش خدا ما را آفریده بود.
زاده تکامل و ساعت ساز نابینا نبودیم.
پس از آن به ما کلمات خوب آموزش میداد.
قاموسی از کلمات موجه.
کلماتی که دلالت های ترسناک نداشته باشند.
کلمات بی توطعه. - که در شکار کاربردی نداشته باشند-
ali............ya ali...vaghti inAro mineveshti motmae'nnam hAlet khooob boodeh!...be ghole dooste ghadimi (--) az khoone jozef nooshide boodi? ya mey nazade mast shodeh ei?
hich shookhi nemikonam..hich
سلام ؛
می صافی نوشیده بودم ،
با جامی ، بی کدورت
که هیچ خود نمایی نداشت .
وقتی به آن می نگریستم ؛ هیچ جامی نبود
همه و همه می بود ؛ بدون ظرف
بودی بود ؛ بی نمود
نمود در بود ؛ محو شده بود
میی بود از جنس ملودی ؛ جام صاف را نمیدید.
بعدا بخود گفتم مگر بدون کلمات راز آلود زندگی زیبا خواهد بود ؟
افسون کلمه است که مرا زنده نگه میدارد
کلمات مبهم و چند پهلو ؛ که خیال را به پرواز در میاورد
و نقش ِ خیالی از او در ذهنم میسازد.
من عاشق زندگی با ایهام هستم.
عاشق مُثُل های افلاطون
که وجود را آنطوری که دوست دارم در ذهن بسازم
و با او با تمام کلمات راز آلود دنیا صحبت کنم/.
کلمات راز آلود جادوگران و قدیسین. کلمات راز آلود تاتار های آنور دشت های دور
پاسخم را به زبان سریانی بشنوم ؛ - که از ان هیچ نمیدانم-
اين جهان زندان و ما زندانيان
بر شكن زندان و خود را وا رهان

furogh

عضویت : سه‌شنبه ۱۳۸۶/۷/۳ - ۰۰:۲۵


پست: 667

سپاس: 16


تماس:

Re: لاطائلات بی معنا

پست توسط furogh »

mastam az jAme tohi,heirAni?
bAde nooshideh shode penhAni...

(...bi ensAf....tanhA khori mazmoom ast!)
تن ما به ماه ماند كه ز مهر ميگدازد
دل ما به چنگ زهره كه گسسته تار بادا

نمایه کاربر
alijohar

عضویت : سه‌شنبه ۱۳۸۶/۵/۱۶ - ۱۳:۲۲


پست: 3570

سپاس: 94

Re: لاطائلات بی معنا

پست توسط alijohar »

مگر که لاله بدانست بی وفایی دهر
که تا بزاد و بشد ، جام ِ می زکف ننهاد ؟
اين جهان زندان و ما زندانيان
بر شكن زندان و خود را وا رهان

ارسال پست