لاطائلات بی معنا

[alijohar]

کلماتی هستند که من اسم آنها را گذاشته ام لاطائلات بی معنا ؛ چند تا از این کلمات را بر می شمارم. دوستان هم کمک کنند.
1- قسمت
2- نحس
3- تقدیر
4- کفر
5- فطرت
6- ذات
7- شگون
8- دعا
9- تقدس
10- توهین
11- شرک
12- روح
13- برزخ
14- غیب
15- اختیار
16- .... قرار بوده بشود ...
17- دست ِ خوب
18- بخت
19- ذکر
20- حرام و حلال
21- نجس

[Diana]

درسته بعضی هاشون بی معنیه مثل - قسمت

16- .... قرار بوده بشود ...

ولی دعا هیچ وقت بی معنا نیست.

[joliya]

1.کاش...
2.خیانت
3.انتها
4.ابتدا
5.رهایی
البته اینا نظر من بود

[Diana]

1.کاش...
2.خیانت
3.انتها
4.ابتدا
5.رهایی
البته اینا نظر من بود

یعنی ابتدا و انتها از نظر تو بی معنی؟؟

[Behjo]

به نظر عده ای:
این واژه ها توسط انسان ها اختراع می شدند تا بر جهلشان سرپوش بگذارند.
به این ترتیب وقتی علت چیزی را پیدا نمیکردند واژه ای غیبی اختراع میکردند تا
دیگه دنبال علت نگردند و اونرا دونسته بدونند. اونها صورت مسئله رو عوض میکردن.
و بنظرم علت اینکار هم میل انسان به توجیح و دونستن همه چیز بوده.
و به این ترتیب متافیزیک اختراع شد!

بزرگترین اختراع,واژه ی حقیقته! ,چیزی که هیچ کس هرگز به اون نمیرسه
به این ترتیب ,چون نمی دیدند حقیقت,ره افسانه میزدند...

و افسانه ها پر بود از این واژه ها
اب حیات
عمر جاویدان
بهشت و دوزخ
رویین تنی
وارستگی
حکمت(همه چیز دونستن)
خیر و شر
قداست(پاکی از هر شر و عیبی)
پلیدی(تهی از هر خیری)
ذات و غریزه
مطلق و بی نهایت
.
.
.

[joliya]

آره بی معنیه

[Diana]

آره بی معنیه

چرا چرت می گی ؟
خواستی یه حرفی بزنی دیگه

[joliya]

من فقط نظرمو گفتم
خوبه که احترام گذاشتن به نظر همو یاد بگیریم

[Diana]

من فقط نظرمو گفتم
خوبه که احترام گذاشتن به نظر همو یاد بگیریم

جنبـــه داشته باش دختر جون!
من که بی احترامی نکردم بهتون

[joliya]

ببخشید...من یکم حساس شدم

[alijohar]

بی احترامی = توهین هم یکی از کلمات راز آلود است . یعنی چی احترام ؟
چرا ما این لغات رو دور نمی ریزیم. ؟
فرض یکی به یکی بگوید سگ ! خوب این تحلیل روانشناختی دارد ؛ نباید بگوییم توهین شد باید او را تحلیل علمی کنیم و چاره ای بیاندیشیم.

[joliya]

از نظر خودتون احترام چیه؟

[user16220]

*تعصب
*
*نیَّت

[Cartouche]

عشق
عدالت

[alijohar]

از بچگی در درون ذهن ما یک سری کلمات بی معنی و راز آلود پر کرده اند.
کلماتی از اعماق تاریخ ؛ از عمق تاریخ یونان و ایران باستان ،؛ تا عقاید گذشته ای دور مغول و تاتار ، گذشت های دور اعراب و ساکنین ربع الخالی ، گذشته های دور ترک ها و ازبک ها ، گذشت های دور خیلی ها.
این کلمات مانند ژن های معلول ؛ از نسلی به نسل دیگر منتقل شدند.
در خزانه ژنتیکی ما جا خوش کردند.
همیشه هم غالب بودند.
من وارث اقیانوسی از این ژن های معلولم.
که آنها را به فرزندان و دوستان خودم منتقل می کنم.
این کلمات ویروس هستند.
از بین نمی روند.
من مرگ را بر این کلمات ترجیح میدهم.
اگر حسین وارث آدم است من وارث کلمه هستم. کلمه های راز آلود و افسونگر .
اگر خدا به آدم اسم هایی آموخت به من کلمات ِ خون آشام داد.
اگر در آغاز کلمه بود ؛ آن کلمه "نفرین" شده و "لعنتی" بود.
کلمات راز آلود دلالت های هولناک دارند.
عشق من کلمات بی معنی است.
کلمات آزاد.
مثل نوای موسیقی ؛ نوای نی.
قاموس کلماتم را باید در آتش بسوزانم.
جادوگران از آن استفاده ها کردند.
و من نفهمیدم.
از کلمات چند بعدی بیزارم.
ای کاش خدا ما را آفریده بود.
زاده تکامل و ساعت ساز نابینا نبودیم.
پس از آن به ما کلمات خوب آموزش میداد.
قاموسی از کلمات موجه.
کلماتی که دلالت های ترسناک نداشته باشند.
کلمات بی توطعه. - که در شکار کاربردی نداشته باشند-