هر چی بخواهید هست (هوش .دانستنی.مطلب و......

مدیران انجمن: parse, javad123javad

نمایه کاربر
Cartouche

عضویت : پنج‌شنبه ۱۳۸۹/۷/۲۹ - ۱۹:۳۶


پست: 1197

سپاس: 957

Re: هر چی بخواهید هست (هوش .دانستنی.مطلب و......

پست توسط Cartouche »

ashkanisbest نوشته شده:خب ميشه تجربه هاتونو بگيد....
چه نكاتي رو بايد رعايت كنم؟ smile124
هیچی ، باید هر چی عقده از معلما در این سال ها رو داری رو سرشون خالی کنی.خیلی حال میده.
بعدشم باید ، حواست باشه ، اولین جلسه اصلا کلاس از دستت در نره.
البته من فقط دو جلسه تجربه کلاس عمومی داشتم. smile039
دوای درد عاشق را کسی کو سهل پندارد

ز فکر آنان که در تدبیر درمانند در مانند

نمایه کاربر
amir_PS

محل اقامت: تهران

عضویت : دوشنبه ۱۳۹۰/۶/۲۸ - ۱۵:۳۶


پست: 245

سپاس: 52

جنسیت:

تماس:

Re: هر چی بخواهید هست (هوش .دانستنی.مطلب و......

پست توسط amir_PS »

ر شهر توریستی اسکاگن این زیبایی را می توانید در سجیه دید، این شمالی ترین شهر دانمارکیهاست، جایی که دریای بالتیک و دریای شمال بهم میپیوندند. دو دریای مختلف با هم یکی نمی شوند و بنابرین این راستا بوجود می آید.

In a tourism filled city of Skagen you can see this incredible natural sight. This city is the most northern point of Danish people…..where the Baltic sea “meets” the North sea. Two different seas can not be combined together thus creating this line

تصویر


و این همان چیزی است که در قرآن آمده است.
سورة مبارکه الرحمن
مَرَجَ الْبَحْرَیْنِ یَلْتَقِیانِ (19) بَیْنَهُما بَرْزَخٌ لا یَبْغِیانِ (20) فَبِأَیِّ آلاءِ رَبِّکُما تُکَذِّبانِ (21) یَخْرُجُ مِنْهُمَا اللُّؤْلُؤُ وَ الْمَرْجانُ (22)
19. دو دریا را به گونه ای روان کرد که با هم برخورد کنند.20. اما میان آن دو حد فاصلی است که به هم تجاوز نمی کنند.21. پس کدامین نعمتهاى پروردگارتان را انکار مى‏کنید؟ 22. از آن دو، مروارید و مرجان خارج مى‏شود.

سوره مبارکه فرقان آیه 53:
« و هو الذی مَرَجَ البحرینِ هذا عَذبٌ فُراتٌ و هذا مِلحً اُجاجً وَ جَعَلَ بَینَهما بَرزَخا و حِجراً مَهجوراً»
و اوست کسی که دو دریا را موج زنان به سوی هم روان کرد این یکی شیرین و آن یکی شور و تلخ است ومیان آندو حریمی استوار قرار داد.

نمایه کاربر
ashkanOo

نام: اشکان

محل اقامت: تهران

عضویت : چهارشنبه ۱۳۹۰/۹/۳۰ - ۱۵:۱۱


پست: 733

سپاس: 414

جنسیت:

تماس:

Re: هر چی بخواهید هست (هوش .دانستنی.مطلب و......

پست توسط ashkanOo »

برای خودت؟؟؟؟؟؟ smile033 smile033 smile033 smile033 smile033 smile033 smile033 smile033 smile033
B.Sc physics at amirkabir university of tehran

نمایه کاربر
ashkanOo

نام: اشکان

محل اقامت: تهران

عضویت : چهارشنبه ۱۳۹۰/۹/۳۰ - ۱۵:۱۱


پست: 733

سپاس: 414

جنسیت:

تماس:

Re: هر چی بخواهید هست (هوش .دانستنی.مطلب و......

پست توسط ashkanOo »

متنی زیبا هر چی دوست اسمشو بذار.........

کودک که بودم بدون توجه به دست های نگرانی که مراقبم بودند

بی هوا به وسط خیابان زندگی میدویدم

و نمی گذاشتم کسی دستانم را بگیرد

اکنون که بزرگ شده ام هرچقدر بی هوا به وسط خیابان زندگی میدوم

کسی نیست که مراقبم باشد و حتی برای لحظه ای دستانم را بگیرد

وقتی دلم به درد میاد و كسی نیست به حرف هایم گوش كند...

وقتی تمام غم های عالم در دلم نشسته است...

وقتی احساس می كنم دردمندترین انسان عالمم...

وقتی تمام عزیزانم با من غریبه می شوند...

وقتی كسی نیست كه حرمت اشك های نیمه شبم را حفظ كند...

وقتی تمام عالم را قفس می بینم...

بی اختیار از كنار ان هایی كه دوستشان دارم بی تفاوت می گذرم....



من صبورم اما ...
به خدا دست خودم نيست اگر مي رنجم..
يا اگر شادي زيباي تورا به غم غربت چشمان خودم مي بندم.. .
من صبورم اما ...
چقدر با همه ي عاشقيم محزونم...!
و به ياد همه ي خاطره هاي گل سرخ مثل يک شبنم افتاده زغم مغمومم...
من صبورم اما ...
بي دليل از قفس کهنه ي شب مي ترسم...
بي دليل از همه ي تيرگي تلخ غروب وچراغي که تورا از شب متروک دلم دور کند مي ترسم...
من صبورم اما ...
اين بغض گران صبر نمي داند چيست ... smile072
B.Sc physics at amirkabir university of tehran

نمایه کاربر
ashkanOo

نام: اشکان

محل اقامت: تهران

عضویت : چهارشنبه ۱۳۹۰/۹/۳۰ - ۱۵:۱۱


پست: 733

سپاس: 414

جنسیت:

تماس:

Re: هر چی بخواهید هست (هوش .دانستنی.مطلب و......

پست توسط ashkanOo »

خدایا ! تو در آن بالا بر قله بلند الوهیتت ، تنها چه می کنی ؟

ابدیت را بی نیازمندی ، بی چشم به راهی ، بی امید چگونه به پایان خواهی برد؟

ای که همه هستی از تو است ، تو خود برای که هستی؟

چگونه هستی و نمی پرستی؟

چگونه نمی دانی عبودیت از معبود بودن بهتر است؟

نمی دانی که ما از تو خوشبخت تریم؟

ای خدای بزرگ ! تو که بر هر کاری توانائی !

چرا کسی را برای آنکه بدو عشق ورزی ،

بپرستی ،

بر دامنش به نیاز چنگ زنی ،

غرورت را بر قامتش بشکنی ،

برایش باشی ، نمی آفرینی؟

چرا چنین نمی کنی ؟

مگر غرورها را برای آن نمی پروریم تا بر سر راه مسافری که چشم به راه آمدنش هستیم قربانی کنیم ؟

خدایا تو از چشم به راه کسی بودن نیز محرومی ؟!

(گفتگوهای تنهایی ، ص ۸۱۸)(دکتر علی شریعتی) smile072
B.Sc physics at amirkabir university of tehran

نمایه کاربر
ashkanOo

نام: اشکان

محل اقامت: تهران

عضویت : چهارشنبه ۱۳۹۰/۹/۳۰ - ۱۵:۱۱


پست: 733

سپاس: 414

جنسیت:

تماس:

Re: هر چی بخواهید هست (هوش .دانستنی.مطلب و......

پست توسط ashkanOo »

اگه شما هم از مطالب این استاد بلدید بگید لطفا smile072
B.Sc physics at amirkabir university of tehran

نمایه کاربر
خواهر نیوتون

عضویت : شنبه ۱۳۹۰/۹/۱۲ - ۲۰:۰۶


پست: 315

سپاس: 29

جنسیت:

Re: هر چی بخواهید هست (هوش .دانستنی.مطلب و......

پست توسط خواهر نیوتون »

خدایا کفر نمی گویم….

پریشانم

چه می خواهی تو از جانم !

مرا بی آنکه خود خواهم اسیر زندگی کردی

خداوندا !

اگر روزی ز عرش خود به زیر آیی

لباس فقر پوشی

غرورت را برای تکه نانی به زیر پای نامردان بیندازی


و شب ، آهسته و خسته

تهی دست و زبان بسته

به سوی خانه باز آیی

زمین و آسمان را کفر می گویی ! نمی گویی ؟

خداوندا !

اگر در روز گرما خیز تابستان

تنت بر سایه دیوار بگشایی

لبت بر کاسه مسی قیر اندود بگذاری

و قدری آن طرف تر عمارت های مرمرین بینی

و اعصابت برای سکه ای این سو و آن سو در روان باشد

زمین و آسمان را کفر می گویی ! نمی گویی ؟

خداوندا !

اگر روزی بشر گردی

زحال بندگانت با خبر گردی

پشیمان می شوی از قصه خلقت

از این بودن ، از این بدعت

خداوندا تو مسئولی

خداوندا !

تو می دانی که انسان بودن و ماندن در این دنیا چه دشوار است

چه رنجی می کشد آن کس که انسان است و از احساس سرشار است.

«دکتر علی شریعتی>>

(خیلی اینو دوس دارم )
اگه دل کندن آسون بود ،فرهاد به جای کوه ،دل میکند ....

نمایه کاربر
ashkanOo

نام: اشکان

محل اقامت: تهران

عضویت : چهارشنبه ۱۳۹۰/۹/۳۰ - ۱۵:۱۱


پست: 733

سپاس: 414

جنسیت:

تماس:

Re: هر چی بخواهید هست (هوش .دانستنی.مطلب و......

پست توسط ashkanOo »

خواهر نیوتون نوشته شده:خدایا کفر نمی گویم….

پریشانم

چه می خواهی تو از جانم !

مرا بی آنکه خود خواهم اسیر زندگی کردی

خداوندا !

اگر روزی ز عرش خود به زیر آیی

لباس فقر پوشی

غرورت را برای تکه نانی به زیر پای نامردان بیندازی


و شب ، آهسته و خسته

تهی دست و زبان بسته

به سوی خانه باز آیی

زمین و آسمان را کفر می گویی ! نمی گویی ؟

خداوندا !

اگر در روز گرما خیز تابستان

تنت بر سایه دیوار بگشایی

لبت بر کاسه مسی قیر اندود بگذاری

و قدری آن طرف تر عمارت های مرمرین بینی

و اعصابت برای سکه ای این سو و آن سو در روان باشد

زمین و آسمان را کفر می گویی ! نمی گویی ؟

خداوندا !

اگر روزی بشر گردی

زحال بندگانت با خبر گردی

پشیمان می شوی از قصه خلقت

از این بودن ، از این بدعت

خداوندا تو مسئولی

خداوندا !

تو می دانی که انسان بودن و ماندن در این دنیا چه دشوار است

چه رنجی می کشد آن کس که انسان است و از احساس سرشار است.

«دکتر علی شریعتی>>

(خیلی اینو دوس دارم )
یکی از دوستام میخواست بر پایه این شعر خودکشی کنه..... smile068 smile068 smile036
B.Sc physics at amirkabir university of tehran

نمایه کاربر
ashkanOo

نام: اشکان

محل اقامت: تهران

عضویت : چهارشنبه ۱۳۹۰/۹/۳۰ - ۱۵:۱۱


پست: 733

سپاس: 414

جنسیت:

تماس:

Re: هر چی بخواهید هست (هوش .دانستنی.مطلب و......

پست توسط ashkanOo »

هیچکس.........
یه روز خوب میاد
که ما همو نکشیم، به هم نگاه بد نکنیم
با هم دوست باشیم و دست بندازیم رو شونه های هم
آها، مثل بچه گیا تو دبستان

هیچ کدوممونم نیستیم بیکار، در حال ساخت و ساز ایران
واسه اینکه خسته نشی اینبار، من خشت میزارم، تو سیمان
بعـد این همه بارون خون، بالاخـره پیـداش میشه رنـگـیـن کـمـون
دیگه از سنگ ابر نمیشه آسمون، به سرخی لاله نمیشه آب جوب
موذن اذان بگو، خدا بزرگه بلا به دور، مامـان امشب واسمون دعا بخون

تا جایی که یادمه این خاک همیشه ندا میداد، یه روز خوب میاد
که هرج و مرج نیست و تو شلوغیا به جا فحش به هم شیرینی میدیمو زولبیا بامیه
همه شنگولیم و همه چی عالیه، فقط جای رفیقامون که نیستن خالیه
خون میمونه تو رگ و آشنا نمیشه با آسمون و آسفالت
دیگه فواره نمیکنه، لخته نمیشه، هیچ مادری سر خاک بچه نمیره
خونه پناهگاه نیست و بیرون جنگ، وای از تو مثل بم ویرونم
یا اصلا مثل هیروشیما بعد بمب، نمیدونم، دارم آتیش میگیرم و اینو میخونم
پیش خودت شاید فکر کنی دیوونم، ولی یه روز خوب میاد، اینو میدونم

راستی، وقتی یه روز خوب میاد شاید از ما چیزی نمونه جز خوبی ها
ناامن و خراب نیست، همه چی امن و امان، کرما هم قلقلکمون میدن و میشیم شادروان (هه)
آسمـــون بــه چه قشنـگـه، کنار قــبر سبـزه، چمـنه
هیچ مغزی نمیخواد در ره، فقط اگه صبر داشته باشی حله
دست اجنبی کوتاست از خاک، نگو اووه کو تا فردا
اگه نبودم میخوام یه قول بدی بهم، که هر سربازی دیدی، گل بدی بهش
دیگه هیچ مرغی پشت میله نیست، هیچ زن آزاده ای بیوه نیست
دخترم بابات داره میاد خونه، آره برو واسه شام میز بچین.....
B.Sc physics at amirkabir university of tehran

نمایه کاربر
ashkanOo

نام: اشکان

محل اقامت: تهران

عضویت : چهارشنبه ۱۳۹۰/۹/۳۰ - ۱۵:۱۱


پست: 733

سپاس: 414

جنسیت:

تماس:

Re: هر چی بخواهید هست (هوش .دانستنی.مطلب و......

پست توسط ashkanOo »

آن کلاغی که پرید

ازفراز سر ما

و فرو رفت در اندیشه ی آشفته ی ابری ولگرد

و صدایش همچون نیزه ی کوتاهی ، پهنای افق را پیمود

خبر مارا با خود خواهد برد به شهر



همه می دانند

همه می دانند

که من و تو از آن روزنه ی سرد عبوس

باغ را دیدیم

و از آن شاخه ی بازیگر دور از دست

سیب را چیدیم

همه می ترسند



همه می ترسند ،اما من و تو

به چراغ و آب و آیینه پیوستیم

و نترسیدیم

سخن از پیوند سست دونام

و همآغوشی در اوراق کهنه ی یک دفتر نیست

سخن از گیسوی خوشبخت من است

با شقایق های سوخته ی بوسه ی تو

و صمیمیت تن هامان ، در طراری

و درخشیدن عریانیمان

مثل فلس ماهی ها در آب

سخن اززندگی نقره ای آوازیست

که سحر گاهان فواره ی کوچک می خواند



ما در آن جنگل سبز سیال

شبی از خرگوشان وحشی

و در آن دریای مضطرب خونسرد

از صدف های پر از مروارید

و در آن کوه غریب فاتح

از عقابان جوان پرسیدیم

که چه باید کرد؟



همه می دانند

همه می دانند

ما به خواب سرد و ساکت سیمرغان ، ره یافته ایم

ما حقیقت را د ر باغچه پیدا کردیم

در نگاه شرم آگین گلی گمنام

و بقا را در یک لحظه ی نا محدود

که دو خورشید به هم خیره شدند



سخن از پچ پچ ترسانی در ظلمت نیست

سخن از روزست و پنجره های باز

و هوای تازه

و اجاقی که در آن اشیای بیهوده می سوزند

و زمینی که ز کشتی دیگر بارور است

و تولّد و تکامل و غرور

سخن از دستان عاشق ماست

که پلی از پیغام عطر و نور و نسیم

بر فراز شب ها ساخته اند

به چمنزار بیا

به چمنزار بزرگ

و صدایم کن ، از پشت نفس های گل ابریشم

همچنان آهو که جفتش را



پرده ها از بغضی پنهانی سرشارند

و کبوتر های معصوم

از بلند های برج سپید خود

به زمین می نگرند



فروغ فرخزاد................
B.Sc physics at amirkabir university of tehran

نمایه کاربر
ashkanOo

نام: اشکان

محل اقامت: تهران

عضویت : چهارشنبه ۱۳۹۰/۹/۳۰ - ۱۵:۱۱


پست: 733

سپاس: 414

جنسیت:

تماس:

Re: هر چی بخواهید هست (هوش .دانستنی.مطلب و......

پست توسط ashkanOo »

گفتوگو با حضرت آدم....
نامت چه بود؟
آدم

فرزند؟
من را نه مادری نه پدری، بنویس اولین یتیم خلقت

محل تولد؟
بهشت پاك

اینك محل سكونت؟
زمین خاك

آن چیست بر گرده نهادی؟
امانت است

قدت؟
روزی چنان بلند كه همسایه خدا،اینك به قدر سایه بختم به روی خاك

اعضاء خانواده؟
حوای خوب و پاك ، قابیل خشمناك ، هابیل زیر خاك

روز تولدت؟
روز جمعه، به گمانم روز عشق

رنگت؟
اینك فقط سیاه ، ز شرم چنان گناه

چشمت؟
رنگی به رنگ بارش باران ، كه ببارد ز آسمان

وزنت ؟
نه آنچنان سبك كه پرم دئر هوای دوست ... نه آ نچنان وزین كه نشینم بر این خاك

جنست ؟
نیمی مرا ز خاك ، نیمی دگر خدا

شغلت ؟
در كار كشت امیدم

شاكی تو ؟
خدا

نام وكیل ؟
آن هم خدا

جرمت؟
یك سیب از درخت وسوسه

تنها همین ؟
همین
!!!!
حكمت؟
تبعید در زمین

همدست در گناه؟
حوای آشنا

ترسیده ای؟
كمی

ز چه؟
كه شوم اسیر خاك

آیا كسی به ملاقاتت آمده؟
بلی

كه؟
گاهی فقط خدا

داری گلایه ای؟
دیگر گلایه نه؟، ولی...

ولی چه ؟
حكمی چنین آن هم یك گناه!!؟

دلتنگ گشته ای ؟
زیاد

برای كه؟
تنها خدا

آورده ای سند؟
بلی

چه ؟
دو قطره اشك

داری تو ضامنی؟
بلی

چه كسی ؟
تنها كسم خدا

در آ خرین دفاع؟
می خوانمش كه چنان اجابت كند دعا smile072 smile072 smile072
B.Sc physics at amirkabir university of tehran

نمایه کاربر
ashkanOo

نام: اشکان

محل اقامت: تهران

عضویت : چهارشنبه ۱۳۹۰/۹/۳۰ - ۱۵:۱۱


پست: 733

سپاس: 414

جنسیت:

تماس:

Re: هر چی بخواهید هست (هوش .دانستنی.مطلب و......

پست توسط ashkanOo »

یه شب مهتاب
ماه میاد تو خواب
منو می بره
کوچه به کوچه
باغ انگوری
باغ آلوچه
دره به دره
صحرا به صحرا
اونجا که شبا
پشت بیشه ها
یه پری میاد
ترسون و لرزون
پاشو میذاره
تو آب چشمه
شونه می کنه
موی پریشون

یه شب مهتاب
ماه میاد تو خواب
منو می بره
ته اون دره
اونجا که شبا
یکه و تنها
تک درخت بید
شاد و پر امید
می کنه به ناز
دستشو دراز
که یه ستاره
بچکه مث
یه چیکه بارون
به جای میوه ش
سر یه شاخه ش
بشه آویزون

یه شب مهتاب
ماه میاد تو خواب
منو می بره
از توی زندون
مث شب پره
با خودش بیرون
می بره اونجا
که شب سیاه
تا دم سحر
شهیدای شهر
با فانوس خون
جار می کشن
تو خیابونا
سر میدونا
عمو یادگار
مرد کینه دار
مستی یا هشیار؟
خوابی یا بیدار؟

مستیم و هشیار
شهیدای شهر
خوابیم و بیدار
شهیدای شهر
آخرش یه شب
ماه میاد بیرون
از سر اون کوه
بالای دره
روی این میدون
رد میشه خندون
یه شب ماه میاد...
احمد شاملو......(i love him) smile072 smile072 smile072 smile072
B.Sc physics at amirkabir university of tehran

نمایه کاربر
ashkanOo

نام: اشکان

محل اقامت: تهران

عضویت : چهارشنبه ۱۳۹۰/۹/۳۰ - ۱۵:۱۱


پست: 733

سپاس: 414

جنسیت:

تماس:

Re: هر چی بخواهید هست (هوش .دانستنی.مطلب و......

پست توسط ashkanOo »

سوالای ریاضی دوباره اومدن
خب از ساده به مشکل
اولین نفری که جواب صحیح رو بده
سوال بعدی مطرح میشه....
آماده باشید از فردا سوالا رو میذارم
ببینم چیکار میکنید.... smile072
B.Sc physics at amirkabir university of tehran

نمایه کاربر
ashkanOo

نام: اشکان

محل اقامت: تهران

عضویت : چهارشنبه ۱۳۹۰/۹/۳۰ - ۱۵:۱۱


پست: 733

سپاس: 414

جنسیت:

تماس:

Re: هر چی بخواهید هست (هوش .دانستنی.مطلب و......

پست توسط ashkanOo »

5=1
25=2
125=3
625=4
?=5
B.Sc physics at amirkabir university of tehran

نمایه کاربر
ashkanOo

نام: اشکان

محل اقامت: تهران

عضویت : چهارشنبه ۱۳۹۰/۹/۳۰ - ۱۵:۱۱


پست: 733

سپاس: 414

جنسیت:

تماس:

Re: هر چی بخواهید هست (هوش .دانستنی.مطلب و......

پست توسط ashkanOo »

چی شد پس؟؟؟؟؟؟؟
زود باشید واقعا نمیدونید؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ smile001 smile001
B.Sc physics at amirkabir university of tehran

ارسال پست