چرا؟مهرداد پرويز نوشته شده: اما اگر این رویداد برای خودم رخ دهد مرا به فکر فرو میبرد! به نظر من گاهی فکر کردن زیاد به چیزی ممکن باعث رخ دادن آن گردد.
شما به فال حافظ اعتقاد دارین؟
Re: اعتقاد دارین؟
رويايي كه جزئياتش به اندازه ي بيداري باشد ... رنج و لذت را دو برابر مي كند.
زندگي يك تصادف و بي رنگ است . آنچه مي بينيم عبور اين صحنه ي بي رنگ از شيشه هاي رنگي تفكرات و عقايدماست.
زندگي يك تصادف و بي رنگ است . آنچه مي بينيم عبور اين صحنه ي بي رنگ از شيشه هاي رنگي تفكرات و عقايدماست.
- Sinasuperman
محل اقامت: تهران
عضویت : دوشنبه ۱۳۸۹/۱/۳۰ - ۱۷:۱۴
پست: 664-
سپاس: 23
تماس:
Re: اعتقاد دارین؟
دوست عزیز و گرامی مسئله ی شما برای بنده بسیار عجیب بود ولی در کل بنده با توجه به اینکه بسیار معتقد به دانش و علم هستم امّا فال حافظ را بسیار می پذیرم زیرا سرشار از معارف عمیق است و به همین سبب در اکثر موارد برای بنده بسیار درست در آمده!na.iz نوشته شده:سلام.... شما به فال حافظ اعتقاد دارین؟؟؟؟ یا هر چیزی مثله اون!!! من که اعتقاد ندارم یعنی نداشتم ..ولی از شب یلدا به این ور 3بار برای من دیگران فال گرفتن و منم از کنجکاوی فالی که در می اومد 2 بار دیگه به صورت اینترنتی گرفتم و هر 5 بار همون شعر در اومد ..حافظ فکر کنم 499 تا شعر توی دیوانش داشته باشه که حالا فرض می کنیم 500 تا باشه یعنی به عبارتی احتمال اومدن یه شعر خاص در یک بار میشه 500/1 حالا توی 5 بار می شه5^ (500/1) اگه از نظر قوانین احتمال درست حساب کرده باشم...اگر این طور باشه که نصفه عمرم بر فناست.....حالا می خواستم نظر شما رو بدونم ..البته احتمال افتادنه این اتفاق صفر نیست با این حال برای من جالب بود...
الا یا ایّها السّاقی ادرکساً و ناولــــــها ....................... که عشق آسان نمود اوّل ولی افتاد مشکل ها
به بوی نافه ای آخر صبازان طره بگشاید ....................... ز تاب جعد مشکینش چه خون افتاده در دلها
ارادتمند شما سینا.ج ( )
( )
. معما را در اینجا اینجابیابید..
. دیدن این رو از دست ندید.
تو به مردم ایده حرکت به آینده رو خواهی داد، آنها در پشت تو برخواهند خواست، خواهند لغزید و خواهند افتاد و در آخر درخورشید به تو خواهند پیوست؛در آخر تو به اونها کمک خواهی کرد به شگفتی ها دست پیدا کنند...
. دیدن این رو از دست ندید.
تو به مردم ایده حرکت به آینده رو خواهی داد، آنها در پشت تو برخواهند خواست، خواهند لغزید و خواهند افتاد و در آخر درخورشید به تو خواهند پیوست؛در آخر تو به اونها کمک خواهی کرد به شگفتی ها دست پیدا کنند...
- مهرداد پرويز
محل اقامت: تهران
عضویت : سهشنبه ۱۳۸۶/۵/۱۶ - ۰۸:۳۸
پست: 208-
سپاس: 5
تماس:
Re: اعتقاد دارین؟
نه خیر بنده نگفتم که به فال حافظ معتقدم ( و اصولا به تفال)na.iz نوشته شده:پس شما اعتقاد دارین...بالاخره یکی پیدا شد...به هر حال از همه کسانی که نظر دادن ممنون..من که کلا دیگه طرف جناب حافظ حالا حالا ها نمی رم.بازم ممنونمهرداد پرويز نوشته شده:اگرچه نمی توان به این مسائل با دیده یقین نگاه کرد و فعلا هیچ راهی هم برای اثباتش نیست اما در جهان چیزهایی رخ میدهد که نه میتوان با خطکش اندازه گرفت و نه شمارش کرد و نه...
در کل می توان گفت در این مورد به هر حال از دیدگاه من که خارج گود ایستاده ام و نظاره گری با ژست منطق گرایی مطلق و خرد ورزی ناب و آخر آخر عقل و علم و دانش و.....هستم!!! ؛ به هر صورت این صرفا یک اتفاق بوده که رخ داده که احتمالات هم میگوید غیر ممکن نیست. اما اگر این رویداد برای خودم رخ دهد مرا به فکر فرو میبرد!
به نظر من گاهی فکر کردن زیاد به چیزی ممکن باعث رخ دادن آن گردد.
اما معتقدم که هنوز چیزهای بسیاری در دنیاست که به عرصه فیزیک قدم نگذاشته اند و برای ما هنوز متافیزیک اند.
بسیاری از اعتقادات ما همانند حکایت آفرینش کائنات است:"هیچکس حضور نداشت...هیچ کس شاهد هیچ چیز نبود...
با این حال عجیب است که همه می دانند چه وقایعی روی داد!!!"
(خوزه ساراماگو)
با این حال عجیب است که همه می دانند چه وقایعی روی داد!!!"
(خوزه ساراماگو)
- مهرداد پرويز
محل اقامت: تهران
عضویت : سهشنبه ۱۳۸۶/۵/۱۶ - ۰۸:۳۸
پست: 208-
سپاس: 5
تماس:
Re: اعتقاد دارین؟
اینکه اگر این رویداد برای خودم رخ دهد و به فکر فرو روم فکر نمی کنم زیاد سوال برانگیز باشد چون به هر حال عجیب می نماید.hhamid نوشته شده:چرا؟مهرداد پرويز نوشته شده: اما اگر این رویداد برای خودم رخ دهد مرا به فکر فرو میبرد! به نظر من گاهی فکر کردن زیاد به چیزی ممکن باعث رخ دادن آن گردد.
اما اینکه فکر کردن زیاد به چیزی باعث رخ دادنش می شود صرفا یک نظریه شهودی است و البته این موضوع فقط نظر من نیست و مدتهاست که ذهن خیلی ها را به خود مشغول کرده. حتما فیلم معروف "راز " را دیده اید.
بسیاری از اعتقادات ما همانند حکایت آفرینش کائنات است:"هیچکس حضور نداشت...هیچ کس شاهد هیچ چیز نبود...
با این حال عجیب است که همه می دانند چه وقایعی روی داد!!!"
(خوزه ساراماگو)
با این حال عجیب است که همه می دانند چه وقایعی روی داد!!!"
(خوزه ساراماگو)
- Don Bardiya
محل اقامت: تهران
عضویت : جمعه ۱۳۸۷/۵/۴ - ۱۵:۵۷
پست: 166-
سپاس: 2
تماس:
Re: اعتقاد دارین؟
خاصیت شعر حافظ اینه که بیتاش انسجام معنایی ندارنو شیخ از درو دیوارو زمینو هوا هر چی دم دستش بوده تو شعراش می گفته تا طیف مخاطباش گسترده بشنو همه با خوندنش خویشتن پنداری کنن . البته این طور چند لایه شعر گفتن کار هرکسی نیست و الحق و الانصاف یکپارچه کردن مضامین بی ربط ( یا کم ربط) فقط کار شاعر رندی چون حافظه .
I don't ever want god to hear our screams and mistake them for prayers
Re: اعتقاد دارین؟
این نظر شهودی و راز و ... بسیار بی منطق است .مهرداد پرويز نوشته شده:اینکه اگر این رویداد برای خودم رخ دهد و به فکر فرو روم فکر نمی کنم زیاد سوال برانگیز باشد چون به هر حال عجیب می نماید.hhamid نوشته شده:چرا؟مهرداد پرويز نوشته شده: اما اگر این رویداد برای خودم رخ دهد مرا به فکر فرو میبرد! به نظر من گاهی فکر کردن زیاد به چیزی ممکن باعث رخ دادن آن گردد.
اما اینکه فکر کردن زیاد به چیزی باعث رخ دادنش می شود صرفا یک نظریه شهودی است و البته این موضوع فقط نظر من نیست و مدتهاست که ذهن خیلی ها را به خود مشغول کرده. حتما فیلم معروف "راز " را دیده اید.
http://www.hupaa.com/forum/viewtopic.ph ... &sk=t&sd=a
رويايي كه جزئياتش به اندازه ي بيداري باشد ... رنج و لذت را دو برابر مي كند.
زندگي يك تصادف و بي رنگ است . آنچه مي بينيم عبور اين صحنه ي بي رنگ از شيشه هاي رنگي تفكرات و عقايدماست.
زندگي يك تصادف و بي رنگ است . آنچه مي بينيم عبور اين صحنه ي بي رنگ از شيشه هاي رنگي تفكرات و عقايدماست.
Re: اعتقاد دارین؟
ممنون از نظرتونSinasuperman نوشته شده:دوست عزیز و گرامی مسئله ی شما برای بنده بسیار عجیب بود ولی در کل بنده با توجه به اینکه بسیار معتقد به دانش و علم هستم امّا فال حافظ را بسیار می پذیرم زیرا سرشار از معارف عمیق است و به همین سبب در اکثر موارد برای بنده بسیار درست در آمده!na.iz نوشته شده:سلام.... شما به فال حافظ اعتقاد دارین؟؟؟؟ یا هر چیزی مثله اون!!! من که اعتقاد ندارم یعنی نداشتم ..ولی از شب یلدا به این ور 3بار برای من دیگران فال گرفتن و منم از کنجکاوی فالی که در می اومد 2 بار دیگه به صورت اینترنتی گرفتم و هر 5 بار همون شعر در اومد ..حافظ فکر کنم 499 تا شعر توی دیوانش داشته باشه که حالا فرض می کنیم 500 تا باشه یعنی به عبارتی احتمال اومدن یه شعر خاص در یک بار میشه 500/1 حالا توی 5 بار می شه5^ (500/1) اگه از نظر قوانین احتمال درست حساب کرده باشم...اگر این طور باشه که نصفه عمرم بر فناست.....حالا می خواستم نظر شما رو بدونم ..البته احتمال افتادنه این اتفاق صفر نیست با این حال برای من جالب بود...
الا یا ایّها السّاقی ادرکساً و ناولــــــها ....................... که عشق آسان نمود اوّل ولی افتاد مشکل ها
به بوی نافه ای آخر صبازان طره بگشاید ....................... ز تاب جعد مشکینش چه خون افتاده در دلها
ارادتمند شما سینا.ج ( )
( )
من یه چیزی رو نفهمیدم مگه می شه هم معتقد بود هم نه یا مگه می شه حالت میانه وجود داشته باشه؟ شما می گید اگه برام اتفاق می افتاد به فکر فرو میرفتم وبعد می گید معتقد نیستید چه طوری؟مهرداد پرويز نوشته شده:نه خیر بنده نگفتم که به فال حافظ معتقدم ( و اصولا به تفال)na.iz نوشته شده:پس شما اعتقاد دارین...بالاخره یکی پیدا شد...به هر حال از همه کسانی که نظر دادن ممنون..من که کلا دیگه طرف جناب حافظ حالا حالا ها نمی رم.بازم ممنونمهرداد پرويز نوشته شده:اگرچه نمی توان به این مسائل با دیده یقین نگاه کرد و فعلا هیچ راهی هم برای اثباتش نیست اما در جهان چیزهایی رخ میدهد که نه میتوان با خطکش اندازه گرفت و نه شمارش کرد و نه...
در کل می توان گفت در این مورد به هر حال از دیدگاه من که خارج گود ایستاده ام و نظاره گری با ژست منطق گرایی مطلق و خرد ورزی ناب و آخر آخر عقل و علم و دانش و.....هستم!!! ؛ به هر صورت این صرفا یک اتفاق بوده که رخ داده که احتمالات هم میگوید غیر ممکن نیست. اما اگر این رویداد برای خودم رخ دهد مرا به فکر فرو میبرد!
به نظر من گاهی فکر کردن زیاد به چیزی ممکن باعث رخ دادن آن گردد.
اما معتقدم که هنوز چیزهای بسیاری در دنیاست که به عرصه فیزیک قدم نگذاشته اند و برای ما هنوز متافیزیک اند.
من نمی دانم
که چرا می گویند: اسب حیوان نجیبی است ، کبوتر زیباست.
و چرا در قفس هیچکسی کرکس نیست.
گل شبدر چه کم از لاله قرمز دارد.
چشم ها را باید شست، جور دیگر باید دید.
واژه ها را باید شست .
واژه باید خود باد، واژه باید خود باران باشد.
چترها را باید بست.
زیر باران باید رفت.
که چرا می گویند: اسب حیوان نجیبی است ، کبوتر زیباست.
و چرا در قفس هیچکسی کرکس نیست.
گل شبدر چه کم از لاله قرمز دارد.
چشم ها را باید شست، جور دیگر باید دید.
واژه ها را باید شست .
واژه باید خود باد، واژه باید خود باران باشد.
چترها را باید بست.
زیر باران باید رفت.
Re: اعتقاد دارین؟
جناب DON BARDIAاین عکسی که شما گذاشتید خیلی بامزست اگه نمی گفتم عقده می شد
من نمی دانم
که چرا می گویند: اسب حیوان نجیبی است ، کبوتر زیباست.
و چرا در قفس هیچکسی کرکس نیست.
گل شبدر چه کم از لاله قرمز دارد.
چشم ها را باید شست، جور دیگر باید دید.
واژه ها را باید شست .
واژه باید خود باد، واژه باید خود باران باشد.
چترها را باید بست.
زیر باران باید رفت.
که چرا می گویند: اسب حیوان نجیبی است ، کبوتر زیباست.
و چرا در قفس هیچکسی کرکس نیست.
گل شبدر چه کم از لاله قرمز دارد.
چشم ها را باید شست، جور دیگر باید دید.
واژه ها را باید شست .
واژه باید خود باد، واژه باید خود باران باشد.
چترها را باید بست.
زیر باران باید رفت.
- مهرداد پرويز
محل اقامت: تهران
عضویت : سهشنبه ۱۳۸۶/۵/۱۶ - ۰۸:۳۸
پست: 208-
سپاس: 5
تماس:
Re: اعتقاد دارین؟
شاید! اما اگر واقعی بود چه؟hhamid نوشته شده:این نظر شهودی و راز و ... بسیار بی منطق است .مهرداد پرويز نوشته شده:اینکه اگر این رویداد برای خودم رخ دهد و به فکر فرو روم فکر نمی کنم زیاد سوال برانگیز باشد چون به هر حال عجیب می نماید.hhamid نوشته شده:چرا؟مهرداد پرويز نوشته شده: اما اگر این رویداد برای خودم رخ دهد مرا به فکر فرو میبرد! به نظر من گاهی فکر کردن زیاد به چیزی ممکن باعث رخ دادن آن گردد.
اما اینکه فکر کردن زیاد به چیزی باعث رخ دادنش می شود صرفا یک نظریه شهودی است و البته این موضوع فقط نظر من نیست و مدتهاست که ذهن خیلی ها را به خود مشغول کرده. حتما فیلم معروف "راز " را دیده اید.
http://www.hupaa.com/forum/viewtopic.ph ... &sk=t&sd=a
منظورم این است که ممکن است ما از چیزی خوشمان نیاید یا به نظر ما نشدنی و مسخره باشد اما دلیل نمی شود که واقعا نشود!
بسیاری از اعتقادات ما همانند حکایت آفرینش کائنات است:"هیچکس حضور نداشت...هیچ کس شاهد هیچ چیز نبود...
با این حال عجیب است که همه می دانند چه وقایعی روی داد!!!"
(خوزه ساراماگو)
با این حال عجیب است که همه می دانند چه وقایعی روی داد!!!"
(خوزه ساراماگو)
Re: اعتقاد دارین؟
دیوان حافظ به جای خود
دیوانی پر از معارفی عمیق که آدم رو به فکر فرو میبره!!
اما راجع به فال
نقل قول از استاد دانشگاه:
«ابیاتی که حافظ در یک غزل خود به کار می برد به گونه ایست که مفاهیم وسیعی را در بر می گیرد و هر فرد با توجه به شرایط روحی که دارد از آن برداشتی می کند . توجه داشته باشید این برداشت توسط قسمت منطقی ذهن(سمت چپ) صورت نمی گیرد .. بلکه تمام آن به سمت راست مغز یعنی ضمیر ناخوداگاه انسان باز می گردد و در لحظه تصمیم درستی است. »
اما این فال هایی که زیر نویس فارسی داره --مثلا روز ها بر شما به خوبی می گذرد و منتظر خبر خوشی باشید--
اما مسئله ی آخر
قانون جذب و مسائلی که در فیلم راز بحث شده حقیقت محضه چون تجربیات و شهودات بیرونی و قابل لمس داره. دوستان توجه کنید که
چیزی را که هنوز علم به حقیقت آن پی نبرده،، و در پی آن ، این مسئله از منطق شما بیرون است و چون شما آن را درک نمی کنید نمی تواند دلیل بر نبود آن باشد. مگر آنکه باز از طریق علم خلاف آن را ثابت کنید. می توانید به گذشته ی تاریخ نگاه کنید که چه مسائل کفر آمیزی در زمان وقت اکنون به مسئله ی پیش پا افتاده ای تبدیل شده و مردمان آن زمان نادان.....
چیزی رو که من روزی اون رو افسانه می دونستم غلبه بر جاذبه ی زمین:::: http://www.hupaa.com/forum/viewtopic.php?f=14&t=23220
دیوانی پر از معارفی عمیق که آدم رو به فکر فرو میبره!!
اما راجع به فال
نقل قول از استاد دانشگاه:
«ابیاتی که حافظ در یک غزل خود به کار می برد به گونه ایست که مفاهیم وسیعی را در بر می گیرد و هر فرد با توجه به شرایط روحی که دارد از آن برداشتی می کند . توجه داشته باشید این برداشت توسط قسمت منطقی ذهن(سمت چپ) صورت نمی گیرد .. بلکه تمام آن به سمت راست مغز یعنی ضمیر ناخوداگاه انسان باز می گردد و در لحظه تصمیم درستی است. »
اما این فال هایی که زیر نویس فارسی داره --مثلا روز ها بر شما به خوبی می گذرد و منتظر خبر خوشی باشید--
اما مسئله ی آخر
قانون جذب و مسائلی که در فیلم راز بحث شده حقیقت محضه چون تجربیات و شهودات بیرونی و قابل لمس داره. دوستان توجه کنید که
چیزی را که هنوز علم به حقیقت آن پی نبرده،، و در پی آن ، این مسئله از منطق شما بیرون است و چون شما آن را درک نمی کنید نمی تواند دلیل بر نبود آن باشد. مگر آنکه باز از طریق علم خلاف آن را ثابت کنید. می توانید به گذشته ی تاریخ نگاه کنید که چه مسائل کفر آمیزی در زمان وقت اکنون به مسئله ی پیش پا افتاده ای تبدیل شده و مردمان آن زمان نادان.....
چیزی رو که من روزی اون رو افسانه می دونستم غلبه بر جاذبه ی زمین:::: http://www.hupaa.com/forum/viewtopic.php?f=14&t=23220
اگر مهر می ورزید نگویید خدا در قلب من است.بلکه آزادانه بگویید من در قلب خدا هستم
........
.....
..
.
.....
..
.
- مهرداد پرويز
محل اقامت: تهران
عضویت : سهشنبه ۱۳۸۶/۵/۱۶ - ۰۸:۳۸
پست: 208-
سپاس: 5
تماس:
Re: اعتقاد دارین؟
بگذارید مثالی بزنم:na.iz نوشته شده:من یه چیزی رو نفهمیدم مگه می شه هم معتقد بود هم نه یا مگه می شه حالت میانه وجود داشته باشه؟ شما می گید اگه برام اتفاق می افتاد به فکر فرو میرفتم وبعد می گید معتقد نیستید چه طوری؟مهرداد پرويز نوشته شده:نه خیر بنده نگفتم که به فال حافظ معتقدم ( و اصولا به تفال)na.iz نوشته شده:پس شما اعتقاد دارین...بالاخره یکی پیدا شد...به هر حال از همه کسانی که نظر دادن ممنون..من که کلا دیگه طرف جناب حافظ حالا حالا ها نمی رم.بازم ممنونمهرداد پرويز نوشته شده:اگرچه نمی توان به این مسائل با دیده یقین نگاه کرد و فعلا هیچ راهی هم برای اثباتش نیست اما در جهان چیزهایی رخ میدهد که نه میتوان با خطکش اندازه گرفت و نه شمارش کرد و نه...
در کل می توان گفت در این مورد به هر حال از دیدگاه من که خارج گود ایستاده ام و نظاره گری با ژست منطق گرایی مطلق و خرد ورزی ناب و آخر آخر عقل و علم و دانش و.....هستم!!! ؛ به هر صورت این صرفا یک اتفاق بوده که رخ داده که احتمالات هم میگوید غیر ممکن نیست. اما اگر این رویداد برای خودم رخ دهد مرا به فکر فرو میبرد!
به نظر من گاهی فکر کردن زیاد به چیزی ممکن باعث رخ دادن آن گردد.
اما معتقدم که هنوز چیزهای بسیاری در دنیاست که به عرصه فیزیک قدم نگذاشته اند و برای ما هنوز متافیزیک اند.
اگر در یک دادگاه متهمی را ( مثلا متهم به کلاهبرداری) در برابر قاضی قرار دهند و بعضی از شواهد نشان دهنده مجرم بودن متهم و بعضی شواهد هم نشان دهنده بی گناهی متهم باشند به نظر شما قاضی باید چه کند؟
داور عادل در اینجا حکمی نمی دهد و به تحقیقات بی طرفانه ادامه می دهد تا مطمئن شود کدام طرف قضیه درست است و نمی تواند مثلا بگوید:" من اعتقاد دارم متهم ، مجرم است . پس مجازاتش کنید!!!" در اینجا بحث بر سر اعتقاد و بی اعتقادی از سر توهمات و خیالپردازی نیست؛ باید یقین حاصل شود.
بسیاری از اعتقادات ما همانند حکایت آفرینش کائنات است:"هیچکس حضور نداشت...هیچ کس شاهد هیچ چیز نبود...
با این حال عجیب است که همه می دانند چه وقایعی روی داد!!!"
(خوزه ساراماگو)
با این حال عجیب است که همه می دانند چه وقایعی روی داد!!!"
(خوزه ساراماگو)
Re: اعتقاد دارین؟
شما که هر چی از دهنت در اومده بار حافظ کردینDon Bardiya نوشته شده:خاصیت شعر حافظ اینه که بیتاش انسجام معنایی ندارنو شیخ از درو دیوارو زمینو هوا هر چی دم دستش بوده تو شعراش می گفته تا طیف مخاطباش گسترده بشنو همه با خوندنش خویشتن پنداری کنن . البته این طور چند لایه شعر گفتن کار هرکسی نیست و الحق و الانصاف یکپارچه کردن مضامین بی ربط ( یا کم ربط) فقط کار شاعر رندی چون حافظه .
به فال حافظ اعتقاد ندارم اما واسه شعر حافظ احترام خاصی قائلم و اینجوری هم که شما میگید چرت و پرت به هم نبافته
silent lips may avoid many problems,
but smiling lips may solve many problems.
so always have a smile on youe face in the beautiful journey called life
but smiling lips may solve many problems.
so always have a smile on youe face in the beautiful journey called life
- Don Bardiya
محل اقامت: تهران
عضویت : جمعه ۱۳۸۷/۵/۴ - ۱۵:۵۷
پست: 166-
سپاس: 2
تماس:
Re: اعتقاد دارین؟
من گفتم چرتو پرت گفتهNazgol نوشته شده:شما که هر چی از دهنت در اومده بار حافظ کردینDon Bardiya نوشته شده:خاصیت شعر حافظ اینه که بیتاش انسجام معنایی ندارنو شیخ از درو دیوارو زمینو هوا هر چی دم دستش بوده تو شعراش می گفته تا طیف مخاطباش گسترده بشنو همه با خوندنش خویشتن پنداری کنن . البته این طور چند لایه شعر گفتن کار هرکسی نیست و الحق و الانصاف یکپارچه کردن مضامین بی ربط ( یا کم ربط) فقط کار شاعر رندی چون حافظه .
به فال حافظ اعتقاد ندارم اما واسه شعر حافظ احترام خاصی قائلم و اینجوری هم که شما میگید چرت و پرت به هم نبافته
na.iz نوشته شده:جناب DON BARDIAاین عکسی که شما گذاشتید خیلی بامزست اگه نمی گفتم عقده می شد
I don't ever want god to hear our screams and mistake them for prayers
Re: اعتقاد دارین؟
شهود یا عدم شهود دلیل بر اثبات و رد یک موضوع نیست.emobin* نوشته شده:قانون جذب و مسائلی که در فیلم راز بحث شده حقیقت محضه چون تجربیات و شهودات بیرونی و قابل لمس داره
اگر توانستید نتایج آزمایش را بنابر فرضیه ای منطقی توجیه کنید، فرضیه اثبات می شود نه بر پایه ی روایت و مشاهدات و احساسات و ...
دلیل بر بودن آن هم نیست.من به شما می گویم موجودی در این اتاق حضور دارد که علم و منطقی آنرا درک نمی کند ولی من احساس می کنم که حقیقتا وجود دارد.emobin* نوشته شده: دوستان توجه کنید که چیزی را که هنوز علم به حقیقت آن پی نبرده،، و در پی آن ، این مسئله از منطق شما بیرون است و چون شما آن را درک نمی کنید نمی تواند دلیل بر نبود آن باشد
جالب اینجاست که شما احساس و تجربه و مشاهده را قابل انحراف یا خطا یا دچار توهم شدن نمی دانید.
شما که مدعی وجود این قانون هستید باید آنرا اثبات کنید. من هم می توانم به شیوه ای قانون جذب را رد کنم و به مخالفان بگویم که درک آن از عقل و منطق و علم شما بر نمی آید.emobin* نوشته شده:مگر آنکه باز از طریق علم خلاف آن را ثابت کنید.
ما اینجا از کفر آمیز بودن سخن نمی گوییم بلکه از بی منطق بودن سخن می گوییم.ثانیا اشتباه گذشتگان دلیل بر اشتباه ما نیستemobin* نوشته شده:می توانید به گذشته ی تاریخ نگاه کنید که چه مسائل کفر آمیزی در زمان وقت اکنون به مسئله ی پیش پا افتاده ای تبدیل شده
اگر نقد یا نقضی بر این گفته ها دارید بیاورید.
چرا افسانه می دانستید؟emobin* نوشته شده:چیزی رو که من روزی اون رو افسانه می دونستم غلبه بر جاذبه ی زمین
مگر تا آن زمان پرنده ای در حال پرواز ندیده بودید.
درضمن این قیاس مع الفارق است چون با پدیده ای ناشناخته سروکار داریم نه با مجموعه ای از نتیجه گیری های بیربط با مشاهدات .
با تشکر
پیر خرفت Hhamid
رويايي كه جزئياتش به اندازه ي بيداري باشد ... رنج و لذت را دو برابر مي كند.
زندگي يك تصادف و بي رنگ است . آنچه مي بينيم عبور اين صحنه ي بي رنگ از شيشه هاي رنگي تفكرات و عقايدماست.
زندگي يك تصادف و بي رنگ است . آنچه مي بينيم عبور اين صحنه ي بي رنگ از شيشه هاي رنگي تفكرات و عقايدماست.
Re: اعتقاد دارین؟
na.iz نوشته شده: لطفا شعری که در می آد رو بنویسین..ممنون می شم
این اولین فال من بود.من کاملا (100%)بهش اعتقاد دارمگل در بر و می در کف ومعشوق به کام است
سلطان جهانم به چنین روز غلام است
گو شمع بیارید در این جمع که امشب
در مجلس ما ماه رخ دوست تمام است
.....
..... .
زندگی تو پر از پیروزی و موفقیت میشود.به قدری نعمت تو زیاد میشود که دیگر از همه چیز بی نیاز میشوی.خبرهای خوشی به دستت میرسد.آسوده باش که تا آخر عمر خوشبختی از آن تو میباشد
ولی من نیت کرده بودم که یه راهی برام مشخص شه که به کسی که دوست دارم برسم.آخه این روزا واقعا فکرمو مشغول کرده و آرامشمو کاملا از دست دادم.نمیدونم چرا اینطوری شدم؟واسه همین یه بار دیگه فال گرفتم حافظم خیلی صریح گفت مشورت با افراد خردمند تو رو از این مشکل خلاص میکنه.ولی من با کدوم خردمند درباره این موضوع که از دید خودم مسخره ست ولی داره روانیم میکنه حرف بزنم؟اگه کسی میتونه کمکم کنه لطفا این کارو بکنه
گرم بیایی و پرسی چه بردی اندر خاک؟ .................... ز خاک نعره برآرم که آرزوی تو را