ببینید من از یه راه دیگه حلش کردم. من گفتم اگه مسافر زنجیری داشته باشه که از n حلقه درست شده باشه، طبق فرمول: n=(k+1)2^k+1 _1 می تونه اون رو در k نقطه پاره بکنه که زنجیرهایی شامل (k+1)و 2(k+1) و 2^2(k+1) و . . . و 2^(k+1) حلقه بدست بیاد. درسته؟ مسافر هم با این قطعه زنجیرها و k حلقه زنجیر بریده شده، در n روز پول مهماندار رو می پردازه. اگه تعداد حلقه به صورت
نباشه، باید کوچکترین عدد صحیح k را پیدا کرد که :
n<(k+1)2^k+1_1
پس به جای n ، 7 می گذاریم توی فرمول و حلش می کنیم. البته نمی دونم درسته یا نه ولی فرمولش شبیه یکی از مسئله های المپیاد بود.
گر مِی نخوری طعنه مزن مستان را بنیاد مکن تو حیله و دستان را
تو غرّه بدان مشو که مِی می نخوری صد لقمه خوری که مِی غلامست آن را خیام بزرگ
سه نفر سياهپوست و سه نفر سفيد پوست مي خواهند با قايقي كه بيش از دو نفر گنجايش ندارد از رودخانه اي بگذرند. سفيدپوستها رانندگي قايق را بلدند اما يكي از سياهپوستها رانندگي قايق را نمي داند. اگر تعداد سياهپوستها بيش از سفيدپوستها باشد آنها را خواهند خورد. مثلاً نمي توان دو نفر سياهپوست و يك سپيد پوست راتنها كنار هم گذاشت. اما سپيد پوستها آدمخوار نيستند و اگر تعدادشان زيادتر از سياه پوستها باشد با آنها كاري نخواهد داشت. چگونه مي توان اين گروه شش نفري را از رودخانه عبود داد، بدون اينكه به هيچيك از آنان آسيبي رسد ؟
سه نفر سياهپوست و سه نفر سفيد پوست مي خواهند با قايقي كه بيش از دو نفر گنجايش ندارد از رودخانه اي بگذرند. سفيدپوستها رانندگي قايق را بلدند اما يكي از سياهپوستها رانندگي قايق را نمي داند. اگر تعداد سياهپوستها بيش از سفيدپوستها باشد آنها را خواهند خورد. مثلاً نمي توان دو نفر سياهپوست و يك سپيد پوست راتنها كنار هم گذاشت. اما سپيد پوستها آدمخوار نيستند و اگر تعدادشان زيادتر از سياه پوستها باشد با آنها كاري نخواهد داشت. چگونه مي توان اين گروه شش نفري را از رودخانه عبود داد، بدون اينكه به هيچيك از آنان آسيبي رسد ؟
اول این که سفید پوست باید راننده باشه و بار اول 1 سیاه پوست به اون طرف رودخانه ببره.
بار دوم یه سیاه دیگه می بره، و بار سوم برمی گرده یه سفید ببره، ولی واسه بر گشتن یه سیاه همراه خودش بر می گردونه!
بار چهارم یه سفید می بره، بعد دیگه بار پنجم یه سفید می بره و بعدش بر می گرده یه سیاه باقی مانده رو هم به طرف دیگر رودخانه می بره.
گر مِی نخوری طعنه مزن مستان را بنیاد مکن تو حیله و دستان را
تو غرّه بدان مشو که مِی می نخوری صد لقمه خوری که مِی غلامست آن را خیام بزرگ
4Duniverse نوشته شده:16 )
شخصي تخم مرغ را دانه اي 70 ريال خريد و دانه اي 50 ريال فروخت و سرانجام ميليونر شد! چطور چنين چيزي ممكن است؟
احتمالاً از خودش خریده دیگه!
خیر . به دیگران میفروشد . و همینطور از دیگری خریده
این فرد در مقابل مثلاً 70 نفر ایستاده است! و هر تخم مرغ رو با قیمت 70 ریال می خرد. اگر ما در نظر بگیریم که هر نفر حداقل90 ریال دارد پس جمعاً 4900 ریال توسط 70 نفر از فرد مقابل گرفته می شود!!! و در مرحله دوم فرد مقابل از 70 نفر مبلغ 3500 ریال دریافت می کند! پس جمعاً 1400 ریال پیش 70 نفر هست که نفری 20 ریال می شود دیگه! در این صورت فرد مقابل نسبت به 70 نفر میلیونر است.
گر مِی نخوری طعنه مزن مستان را بنیاد مکن تو حیله و دستان را
تو غرّه بدان مشو که مِی می نخوری صد لقمه خوری که مِی غلامست آن را خیام بزرگ
fargol نوشته شده:
{...} در این صورت فرد مقابل نسبت به 70 نفر میلیونر است.
منظور من از میلیونر بودن به هیچ وجه تناسب بین افراد نبود .
نه منظورم این نبود منظور این بود که فرد مقابل 3500 ریال داره و اگر همین طور پیش بره میلیونر می شه چون هر 70 نفر 20 ریال، و فرد مقابل در دوره اول 3500 ریال دارد! اما در دوره های بعدی قطعاً این مبلغ زیاد می شه تا جایی که می شه میلیونر!!
گر مِی نخوری طعنه مزن مستان را بنیاد مکن تو حیله و دستان را
تو غرّه بدان مشو که مِی می نخوری صد لقمه خوری که مِی غلامست آن را خیام بزرگ