درهم تنیدگی و رادار کوانتومی

مدیران انجمن: parse, javad123javad

ارسال پست
نمایه کاربر
rohamavation

نام: roham hesami radرهام حسامی راد

محل اقامت: 100 مایلی شمال لندن جاده آیلستون، لستر، لسترشر. LE2

عضویت : سه‌شنبه ۱۳۹۹/۸/۲۰ - ۰۸:۳۴


پست: 3222

سپاس: 5492

جنسیت:

تماس:

درهم تنیدگی و رادار کوانتومی

پست توسط rohamavation »

درهم تنیدگی Quantum Entanglement و رادار کوانتومی quantum radar

قبل بحث ابتدا مفهوم برهم نهی و درهم تنیدگی را دریابیم.
وقتی ذرات درهم پیچیده بر یکدیگر تأثیر می گذارند ، اطلاعات واقعی منتقل نمی شود نتیجه نهایی همیشه یکسان است: اگرچه این یکی از عجیب ترین و جالبترین پدیده ها در فیزیک است ، اما راهی برای استفاده از درهم تنیدگی کوانتومی برای ارسال سریعتر از سرعت نور وجود ندارد
درهم تنیدگی کوانتومی Quantum Entanglementبه عنوان تبادل اطلاعات کوانتومی بین دو ذره در یک فاصله شناخته می شود ، در حالی که برهم نهی کوانتومی عدم قطعیت یک ذره (یا ذرات) در چندین حالت به طور همزمان (که می تواند شامل تبادل اطلاعات کوانتومی نیز باشد) شناخته شده است.
برهم نهی - توانایی ذرات کوانتومی ترکیبی از همه حالات ممکن است. اندازه گیری کوانتومی - عمل مشاهده یک ذره کوانتومی در ترکیب فوق و منجر به یکی از حالات ممکن است. درهم تنیدگی - توانایی ذرات کوانتومی در ارتباط دادن نتایج اندازه گیری خود با یکدیگر
برهم نهی یک مفهوم کلیدی در مکانیک کوانتومی است که امکان تداخل کوانتومی را فراهم می کند. این یک ویژگی موج است که به احتمال اضافه شده است.تصویر
امواج دارای ویژگی های دامنه و فاز هستند ، به طوری که وقتی دو موج را اضافه می کنید بسته به فاز می توانند اضافه یا کم کنند. این کلید تداخل است. افزودن دو موج را superposition می نامند.فتار عجیب پروتون ها در آزمایش یانگ و غیرقابل پیش بینی بودن الکترون هادر تفنگ الکترونی، هر دو نتیجه ی یک اصل بنیادی مکانیک کوانتوم به نام برهم نهی هستند. طبق اصل برهم نهی کوانتومی، در صورتی که یک شی کوانتومی، مشاهده نشود، می تواند به طور همزمان در تمام حالت های ممکن قرار داشته باشد. بنابراین برهم نهی به معنای ترکیب تمام حالت هایی است که شی می تواند از نظر تئوری در آن ها قرار داشته باشد. یعنی ذره ای که مشاهده نمی شود، می تواند به طور همزمان چندین سرعت داشته باشد و در چندین مکان هم باشد!
فروریزش تابع موج
تابع موج قبل از مشاهده- پس از مشاهده، فروریزش تابع موج رخ می دهد و موقعیت دقیق ذره، دقیقاً تعیین می شود.
زمانیکه یک شی کوانتومی، مشاهده می شود، به اصطلاح کلاپس یا فروریزش تابع موج رخ می دهد. فروریزش تابع موج یعنی کاهش تابع موج به یک ویژه حالت (یک مکان و یک سرعت). فروریزش تابع موج باعث می شود هیچگاه نمی توانیم یک شی را با چندین سرعت و چندین مکان مشاهده کنیم، زیرا با مشاهده، برهم نهی حالات از بین می رود. بنابراین یک نتیجه ی بسیار مهم و جنجالی حاصل می شود: عمل مشاهده، فقط ویژگی های یک شی کوانتومی را مشخص نمی کند، بلکه ماهیت آنها را هم تعیین می کند! این بدان معناست که ما آینده ی یک شی را صرفاً با مشاهده ی آن تعیین می کنیم (یعنی اندازه گیری ویژگی هایش)!!معادله شرودینگر نقش قوانین نیوتن و حفظ انرژی در مکانیک کلاسیک را بازی می کند - یعنی رفتار آینده یک سیستم پویا را پیش بینی می کند. این یک معادله موج از نظر عملکرد موج است که به طور تحلیلی و دقیق احتمال وقایع یا نتیجه را پیش بینی می کند. معادله شرودینگر با همیلتونی برحسب میدان بردار بدون جرم که معادله آن چیزی جز معادله ماکسول نیست. شرودینگر معادله‌ای است که چگونگی تغییر حالت کوانتومی یک سامانه فیزیکی با زمان را توصیف می‌کند
در مواردی، اندازه‌گیری‌های خواص فیزیکی چون مکان، تکانه، اسپین و قطبش، روی ذرات درهم‌تنیده کاملاً با هم همبستگی دارند. به عنوان مثال، اگر یک جفت از ذرات درهم‌تنیده تولید شوند، چنان‌که اسپین کلشان صفر باشد و یکی از آن‌ها اسپین ساعت‌گرد حول محور اول داشته باشد، آنگاه اگر اسپین ذره دیگر را روی همان محور اندازه بگیریم، پادساعت‌گرد خواهد بود. اما این رفتار منجر به اثرات به ظاهر متناقضی می‌گردد: هرگونه اندازه‌گیری خواص ذره منجر به فروپاشی بی‌بازگشت تابع موج آن ذره شده و حالت کوانتومی اصلی را تغییر می‌دهد. چنین اندازه‌گیری‌هایی روی ذرات درهم‌تنیده، کل دستگاه درهم‌تنیده‌شان را تحت تأثیر قرار می‌دهد. برای سیستمی که توسط قوانین مکانیک کوانتومی شرح داده می‌شود، البته سیستمی که از نویز و تاثیرات محیط بیرون در امان و ایزوله باشد، با قوانین جذاب و شاید عجیبی رو‌به‌رو هستیم. به طور مثال برای اسپین یک الکترون نمی‌توان به طور صریح اشاره کرد که اسپین آن به سمت بالا یا پایین است. اما عبارت درست‌تر از نقطه نظر قوانین مکانیک کوانتومی این است که بگوییم حالت اسپین الکترون به صورت بالا + پایین است.سرعت پیچیدگی چقدر است؟تا زمانی که من از نتیجه ­ای که شما بدست آورده اید آگاهی یابیم، من نمی دانم چه انتظار می رود(چه خواهد شد). من زمانی اطلاعات مفیدی کسب می­ کنم که نتیجه ­ای که شما اندازه­ گیری کرده ­اید را یاد بگیرم، نه در لحظه­ ای که شما آن را اندازه گیری می کنید. (لذا) هر پیامی که نتیجه اندازه ­گیری شما را آشکار می­ سازد باید از یک طریق فیزیکی مشخص انقال یابد که ( احتمالأ) نرخ آن از سرعت نور کم­تر باشد.پس تیم چینی اشتباه کرده که گفته بببینید درهم تنیدگی کوانتومی و قانون پایستگی تصور کنید دو جفت ذرات کوانتومی (به طور مثال اتم‌ها) با مجموع انرژی ۱۰۰ واحد در اختیار دارید. شما به همراه دوست خود شروع به جدا کردن ذرات جفت شده می‌کنید. در انتهای کار شما می‌بینید که ذراتی با 40 واحد انرژی دارید. با استفاده از قانون پایستگی انرژی می‌توان گفت که دوست شما ذراتی با تعداد 60 واحد انرژی در اختیار دارد. حتی اگر دوست شما هیچ اطلاعاتی از مقدار واحدهای انرژی که در دست دارد را به شما مخابره نکند، یا حتی دوست شما در آن طرف دیگر کهکشان باشد، شما با اندازه‌گیری انرژی اتم‌های خود و به وسیله قانون پایستگی انرژی می توانید از تعداد واحدهای انرژی که وی در دست دارد، مطلع شوید.جسمی به نام c را در نظر بگیرید که می‌تواند در دو حالت دایره‌ای و مربعی موجود باشد. در نتیجه از ترکیب دو c چهار حالت ممکن است اتفاق بیفتد: (مربع، مربع)، (دایره، دایره)، (مربع، دایره) و (دایره، مربع) که احتمال رخداد هر یک از این حالت‌ها 25% است. این حالت‌ها را حالت‌های مستقل می‌گوییم.در حالت درهم تنیده اگر c اول دایره‌ای باشد، c دوم نیز باید شکل دایره‌ای داشته باشد و اگر مربعی باشد حالت دوم نیز به همین صورت است. در حقیقت تعداد حالت‌ها به دو حالت کاهش می‌یابد و داریم: (مربع، مربع)، (دایره، دایره). که اگر یک جفت EPR (EPR ابتدای اسامی اینشتین، پودولسکی و روزن است) شامل دو q باشند هر یک از آن‌ها را می‌توان از لحاظ شکل و رنگ (اما نه هر دو ویژگی) اندازه‌گیری کرد. در این اندازه‌گیری اگر ما شکل یکی از جفت‌های EPR را اندازه‌گیری کنیم درمی‌یابیم که با احتمال یکسان می‌توانند به شکل دایره‌ای یا مربع باشد و اگر رنگ آن را اندازه‌گیری کنیم می‌بینیم که با احتمال یکسان می‌تواند قرمز یا آبی باشند.طبق تئوری کوانتوم حتی اگر فاصله بین این دو اندازه‌گیری زیاد بوده و این دو سیستم کاملاً از هم جدا باشند و اندازه‌گیری‌ها تقریباً همزمان انجام شود نتایج و مشاهدات یکسان است و مانند حالتی است که دو سیستم نزدیک هم بوده‌اندبازم یک فهم ساده تر برای نمونه، یک اتاق را با سقفی به بلندی ۵۰ پا (فوت) و دیوارهایی به پهنای ۵۰ متر در ۵۰ متر در نظر بگیرید، فرض کنید در میان اتاق به پشت و با یک نشانگر لیزری در دست دراز کشیده اید به گونه ای که می توانید نقطه ی کوچک لیزر را روی سقف ببینید. اکنون نقطه ی لیزر را از چپ به راست روی سقف جابجا می کنید. برای این کار تنها نیاز به آن دارید که دستتان را چند اینچ تکان دهید، ولی در مدت کوتاهی که دستتان را تکان می دهید، نقطه ی روشن روی سقف ۵۰ پا جابجا می شود. اگر مچ دستتان را سریع حرکت دهید، نقطه ی روشن به سادگی در نیم ثانیه ۵۰ پا ، یعنی با سرعتی هم ارز ۱۱۰ کیلومتر بر ساعت، جابجا می شود. اکنون یک نشانگر لیزر را تصور کنید که یکراست دارد به ژرفای بی پایان فضا می تابد. نقطه ی روشن لیزر را هیچ جا نمی بینید زیرا در واقع در اتاقی هستید که پایانی ندارد. اکنون تصور کنید دارید این نشانگر را همراستا (موازی) با یک دیوار بی پایان می تابانید. اگر مچ دستتان را بچرخانید، باریکه ی لیزر دیگر همراستا با دیوار نخواهد بود و در جایی آن را قطع خواهد کرد. ولی در چه نقطه ای؟ در بی نهایت که نمی تواند باشد زیرا در آن صورت نیاز به زمان بی نهایت هم خواهد بود. ولی درست کنارتان هم نخواهد بود– این نقطه باید جایی میان شما و بی نهایت باشد. ، اگر یک نقطه ی محدود را برای جایی که نور باید بیفتد برگزینید، باریکه ی لیزر می بایست همیشه درست در آن سوی آن نقطه باشد، یک گام به بی نهایت نزدیک تر. در واقع، نقطه ی نور باید همیشه در یک زمان، دو جا باشد از آنجایی که فوتون باید همزمان در دو جا باشد، چیزی بسیار شگرف و غریب رخ می دهد: دو نقطه ی نور بر روی دیوار پدیدار می شوند که دارند رو به دو سوی مخالف حرکت می کنند– یکی از شما دور می شود و دیگری رو به شما می آید. یک نقطه سرعتش بسیار کمتر از سرعت نور است و دیگری به نظر می رسد سریع تر از نور حرکت می کند. (این هم مانند آزمایش لیزر روی سقف، یک خطای دیداری است. این یک تک فوتون نیست که سریع تر از نور جابجا شود.) این فورانی از نور پدید می آورد، چیزی که آن را یک “انفجار نوری” (photonic boom) میگنتصویر
چینی ها میگن حدود 3 تریلیون متر در ثانیه سرعت در هم تنیدگی
که درهم تنیدگی کوانتومی اطلاعات را در حدود 3 تریلیون متر در ثانیه-یا چهار مرتبه بزرگتر سریعتر از نور منتقل می کند. این محدودیت سرعت پایین تری است ، به این معنی که با جمع آوری داده های دقیق تر ، می توانید انتظار داشته باشید که این عدد بزرگتر شود.پس هیچ دلیلی وجود ندارد که به مکانیزمی فیزیکی فکر کنیم که اطلاعات مربوط به ویژگی یک ذره را به ذره دیگر منتقل می کند ، زیرا هیچ یک از این ذرات آن ویژگی را برای ارتباط ندارند. ویژگی فقط در زمانی که ما آن را مشاهده می کنیم ظاهر می شود.. در واقع ، درهم تنیدگی کوانتومی به شما امکان می دهد اطلاعات را از راه دور منتقل کنید ، آنچه ما اطلاعات کوانتومی می نامیم. می توانید حالت های کوانتومی را از راه دور از راه دور منتقل کنید. انتقال از راه دور در اینجا به این معنی است که اطلاعات از یک طرف ناپدید می شوند و در همان زمان دوباره در طرف دیگر ظاهر می شوند.
این به نظر می رسد ارتباطی سریعتر از نور باشد ، اما یک نکته در اینجا: علاوه بر انتقال سیگنال کوانتومی ، شما همچنین باید یک سیگنال کلاسیک برای رمزگشایی آنچه که از راه دور ارسال کرده اید ارسال کنید د واقع فروپاشی یک جفت درهم پیچیده فوراً رخ می دهد اما هرگز نمی تواند برای انتقال اطلاعات سریعتر از نور استفاده شود. اگر یک جفت ذرات درهم تنیده ، A و B دارید ، اندازه گیری برخی از ویژگیهای درهم تنیده A به شما یک نتیجه تصادفی می دهد و B نتیجه مکمل را خواهد داشت. نکته کلیدی این است که شما هیچ کنترلی بر وضعیت A ندارید و هنگامی که اندازه گیری را انجام می دهید ، درهم تنیدگی را از دست می دهید. با توجه به اینکه B باید مکمل A ​​باشد ، می توانید وضعیت B را در هر کجای جهان استنباط کنید.
قضیه عدم کلونینگ شما را از استفاده از هرگونه ترفند زیرکانه مانند ساختن یک سری کپی B و بررسی اینکه آیا همه آنها حالت یکسانی دارند یا ترکیبی از حالات جلوگیری می کند ، که در غیر این صورت به شما امکان می دهد با انتخاب فروپاشی اطلاعات را سریعتر از نور ارسال کنید. حالت درهم تنیده یا نه
مکانیک کوانتومی موقعیت های خاصی را توصیف می کند (که عموماً مربوط به درهم تنیدگی است) که در آن پدیده های خاصی رخ می دهد که یک ناظر ساده لوح (خوب ، هرکسی که به طور کامل در مورد عجیب و غریب و عجیب و غریب فیزیک کوانتوم آشنا نباشد) ممکن است به معنای اطلاعات باشد سریعتر از نور منتقل می شود متأسفانه ، در واقع اینطور نیست: در حالی که اثرات فیزیکی وجود دارد که به صورت آنی در فواصل بسیار طولانی رخ می دهد ، نمی توان آنها را به گونه ای مشاهده کرد که اطلاعات را سریعتر از اطلاعات همبسته با سرعت نور منتقل کند. این به خوبی شناخته شده است که بسیار گیج کننده است:
حالا میرسیم به بحث رادار کوانتومی
این دستگاه در اصل ساده است. با استفاده از یک دستگاه ابررسانا به نام مبدل پارامتری جوزفسون ، جفت فوتون درهم تنیده مایکروویو را ایجاد میشه. وقتی اولین فوتون را که فوتون سیگنال نامیده می شود به طرف مورد نظر ارسال میشه و به انعکاس گوش می دهند.
در همین حال ، دومین فوتون را که فوتون بیکار نامیده می شود ، ذخیره میشه. هنگامی که بازتاب می رسد ، با این فوتون بیکار تداخل ایجاد می کند و یک امضا ایجاد می کند که نشان می دهد فوتون سیگنال چقدر مسافت را طی کرده است.
فوتون های درهم تنیده بر این مشکل غلبه می کنند. فوتون های سیگنال و بیکار آنقدر شبیه هم هستند که فیلتر کردن اثرات دیگر فوتون ها به راحتی امکان پذیر است. بنابراین تشخیص فوتون سیگنال هنگام بازگشت بسیار ساده می شود.
البته درهم تنیدگی خاصیت شکننده ای از جهان کوانتوم است و روند بازتاب آن را از بین می برد. با این وجود ، ارتباط بین فوتون های سیگنال و بیکار هنوز به اندازه کافی قوی است تا آنها را از سر و صدای پس زمینه متمایز کند.
رادار کوانتومی متکی بر ویژگی ای است که به آن درهم تنیدگی می گویند. هرگاه دو ذره زیر اتمی با یکدیگر برخورد کنند ، این احتمال وجود دارد که حالتهای کوانتومی آنها در هم تنیده شود. هر اتفاقی برای یکی بیفتد در دیگری واکنش نشان می دهدطبق یک اصل اثبات شده به نام “درهم‌تنیدگی کوانتومی“، دو ذره صرف نظر از فاصله آنها با یکدیگر می توانند به هم مرتبط شوند و آنچه که دانشمندان تحت عنوان “جفت در هم تنیده کوانتومی” می شناسند را شکل دهند. اما این جفت چه معنایی دارد؟ زمانی که یکی از ذرات دچار تغییر شود، همان حالت در ذره دیگر نیز احساس خواهد شد. این زنجیره مفهومی دیگر به نام “شفافیت کوانتومی” را توجیه پذیر می کند. بر اساس شفافیت کوانتومی، شما می توانید با مطالعه ویژگی های محیطی یک ذره، ذرات دیگر را نیز به خوبی بشناسید. پدیده در هم تنیدگی کوانتومی در مورد فوتون ها، الکترونها و حتی مولکول ها اتفاق می افتد. اما آنچه که در رادارهای کوانتومی استفاده می شود، چیزی نیست جز فوتون ها. فوتون ذره ای بنیادی است که واحد کوانتومی نور و یا هر نوعی از تابش الکترومغناطیس به شمار می رود.رادارهای کوانتومی ذرات فوتونی را با یکدیگر جفت می کنند. در ادامه یکی از آنها به سوی هدف شلیک شده و دیگری به منظور بررسی های بعدی به اصطلاح حبس می شود. رفتار ذره شلیک شده به سمت هدف دستخوش تغییر خواهد شد که این دگرگونی در ذره حبس شده نیز به همان ترتیب رویت می شود. به همین علت گزارش های مختلفی مبنی بر دقت بالای اطلاعات ثبت شده در مورد اهداف توسط رادارهای کوانتومی به دست می آید.
.برای مثال ، ویژگی spin را در نظر بگیرید. هنگام صحبت در مورد ذرات ، چرخش به چرخش واقعی اشاره نمی کند ، بلکه قیاس قطبی ذرات است. فرض کنید دو ذره درهم تنیده دارید ، A و B. تا زمانی که اندازه گیری نشوند ، وضعیت چرخش آنها نامشخص است (بلکه به لطف روی هم قرار گرفتن در همه حالتها به طور همزمان وجود دارد). هنگامی که ذره A را اندازه گیری می کنید ، این امر اسپین را در حالت مشخص قرار می دهد. فرض کنید حالت ذره A برابر 1 است. حال اگر ذره B را اندازه گیری کنید ، متوجه می شوید که دارای یک چرخش برابر -1 است. (به هر حال ، مشاهده این ذرات همچنین آنها را از بین می برد. مکانیک کوانتومی برای احساسات مناسب نیست.)
چیزی که درهم تنیدگی فراهم می کند وسیله ای برای تأیید این است که فوتون هایی که توسط گیرنده جمع آوری شده همان فوتون هایی است که ارسال کرده اند. این به این دلیل است که ذراتی که برمی گردند هنوز اثری از درهم تنیدگی خود را با ذراتی که در عقب نگه داشته شده اند ، دارند. لوید می گوید: "اساساً آنچه درهم تنیدگی کوانتومی انجام می دهد ، افزایش نسبت سیگنال به نویز برای مقدار معینی از قدرت است." بنابراین ، بخش کوچکی از این فوتون ها می توانند به اپراتور اجازه دهند اجسام را حتی در سطح سر و صدای سوپ نخود تشخیص دهد. این خوب است ، زیرا هیچ آشکارساز راداری کامل نیست. .
که فوتون ها با استفاده از یک تقسیم کننده پرتو در هم پیچیده شوند. نیمی از فوتونها به منطقه مورد نظر ساطع می شوند ، در حالی که نیمی دیگر مستقیماً به آشکارساز پرتو ارسال می شوند. اینجاست که درهم تنیدگی مفید می شود. و حتی اگر فوتون ها در اثر تابش پس زمینه درهم تنیدگی خود را - که به آن انحطاط نامیده می شود - از دست بدهند ، یک جفت سابق درهم تنیده نسبت به بیشتر سر و صدای برگشتی به گیرنده ارتباط نزدیکتری دارد. این پارادایم مفید به عنوان روشنایی کوانتومی شناخته می شود.
مفهوم اصلی این است که یک جریان از فوتون های فرکانس قابل مشاهده درهم تنیده ایجاد کرده و آن را به نصف تقسیم کنید. نیمی ، "پرتوی سیگنال" ، از طریق تبدیل به فرکانس های مایکروویو به نحوی که حالت کوانتومی اولیه را حفظ می کند ، عبور می کند. سپس سیگنال مایکروویو مانند یک سیستم راداری معمولی ارسال و دریافت می شود.در اصل ، این راهی است برای توصیف نحوه عملکرد و تعامل ذرات تشکیل دهنده اتم با یکدیگر. رادار کوانتومی از نظر نظری حداقل با سایر سیستم های راداری متفاوت است ، زیرا از فوتون های درهم تنیده برای تشخیص اجسام و نه امواج رادیویی منعکس شده استفاده می کند
فرکانس کوانتومی چیست؟
دستگاههایی که در آنها انتقال کوانتومی ذرات (مانند اتمها ، مولکولها و یونها) از یک حالت انرژی به حالت دیگر برای اندازه گیری دقیق فرکانس نوسانات یا ایجاد نوسان با فرکانس بسیار پایدار استفاده می شود.
فعلا حداکثر برد یک رادار کوانتومی را به حدود 11 کیلومتر محدود هست.
رادارهای کوانتومی جهت کشف اهداف رادارگریز در مقبل امواج RF (رادیویی) ساخته شدند. در جنگ الکترونیک این رادارها انقلابی را ایجاد خواهند کرد ! دلیل این امر نیز این است که در کنار دقت بالای این رادارها، تا کنون راهکاری برای اخلال در ساز و کار این رادارها ارائه نشده است!
رادارهای کوانتیک با استفاده از روش درهمتنیدگی فوتون ها می توانند قابلیت کشف با دقت بیشتری را برای ما فراهم سازند . این سیستم ها برا اساس ترازهای کوانتومی نور که در یک برهمنهی مثبت تنیده طراحی شده اند . در واقع در این رادارها نیمی از این (فوتون ها با این) ترازها به سمت هدف پرتاب می شوند و بقیه در داخل دریافت کننده باقی می مانند. سیستم تشخیص سیگنال به این صورت عمل می کند که فوتون های بازگشتی از هدف را با فوتون ها موجود در داخل رادار مقایسه می کند و به وسیه ثبت تغییرات فوتون ها اهداف پنهانکار را کشف و تعیین هویت می کند.
به جز دقت رادارهای کوانتومی که چیزی در حدود توان چهارم دقت رادارهای عادی است ، در صورتی که از رادارهای کوانتیک استفاده شود ، قابلیت "رصد مفید" (احتمالا منظور همان برد مفید می باشد) نیز افزایش می یابد و ساختار رادارهای کوانتیک باعث می شود تا sidelobe ها نیز کانال جدیدی را برای تشخیص اهداف پنهانکار ایجاد کنندhelp you understand the question. Roham Hesami smile072 smile261 smile260 رهام حسامی ترم پنجم مهندسی هوافضا
تصویر

Yousef Esmailie rad

نام: یوسف اسماعیلی راد

محل اقامت: Tehran , Sajad

عضویت : پنج‌شنبه ۱۴۰۰/۶/۲۵ - ۲۰:۱۹


پست: 8

سپاس: 9

جنسیت:

تماس:

درهم تنیدگی و رادار کوانتومی

پست توسط Yousef Esmailie rad »

دوست گرامی و هم دانشگاهی مطالب ارسالی شما در مورد مکانیک هوافضا خیلی جذاب هست. در رابطه با رادار کوانتومی باید 2 مورد در رابطه با نحوه عملکرد آن بررسی گردد.

مورد اول : که احتمال وجود و عملکرد آن امکان پذیر نیست زیرا در نیایی که انسان با علم ناچیز و توانایی خود تا امروز شناخته ، هیچ ماهیتی فراتر از نور نداریم !!! اما اگر قرار باشه انتقال اطلاعات بین دو ذره درهم تنیده شده رخ بدهد به صورت منطقی باید تاخیری به دلیل وجود مسافت داشته باشد ، اما سازوکار رادار کوانتوامی و ذرات درهم تنیده شده براساس این است که تغییرات آنی و بدون تاخیر انجام می شود و باید اطلاعات با سرعتی بسیار فراتر از نور و باورنکردنی منتقل شوند که همچین چیزی ممکن نیست (چون ماهیتی فراتر از نور شناخته نشده است) یعنی امکان ایجاد یک کانال ارتباطی و انتقال داده با این روش درهم تنیده کردن ذرات امکان پذیر نیستتصویر

مورد دوم : این راه استفاده از ذرات درهم تنیده منطقی تر و قابل اعمال تر است ، در این روش ما قبل از آنکه ذرات را درهم تنیده بکنیم ، در آن اطلاعات قرار میدهیم و بعد از درهم تنیدگی و ارسال ذره دیگر به نقطه دیگر فردی که دریافت کننده ذره است اطلاعاتی را دریافت میکند که ما از قبل در آن قرار دادیم و برای ارسال اطلاعات جدید ، ذرات جدیدی را دوباره درهم تنیده میکنیم و در داخل آن اطلاعات قرار میدهیم ( به منظور دیگر با هربار درهم تنیده کردن ذرات برای ارسال اطلاعات فقط می توانیم اطلاعاتی را که از قبل در آن قرار دادیم ارسال کنیم و بعد از ارسال و درهم تنیدگی دیگر امکان ارسال و تغییر اطلاعات وجود ندارد ، هر ذره یک بار مصرف است و برای یک بار ارسال اطلاعات به کار میرود ، یعنی فقط مرحله دوم شکلی ک در بالا قرار دادم انجام میشود !

برای هربار ارسال اطلاعات باید ذرات را درهم تنیده و ارسال کرد و نمی توانیم با یک بار درهم تنیده کردن اطلاعات مختلف و متفاوتی را ارسال نمود!

امیدوارم لذت ببرید smile072

ارسال پست