اتفاقا دقیقا هدفم همینه ... میخوام بگم برای هر سوال عقلانی که در حوزه خلقت (انسان، جهان هرچی) مطرح میشه، هیچ جوابی وجود نداره. حتی زمانی که گمانه زنی خاصی میشه (مثل قضیه ای که شما مطرح کردید) و کسی واقعا تلاش میکنه که به سوال پاسخ بده، در نهایت بعد از بحث های طولانی مجددا به همین نقطه (حکمتی داره که نمیدونیم. پس دهنت رو ببند و بیشتر سوال نکن) میرسیم. انگار هرگونه تلاشی برای پاسخ به این سوالا به دل نمیشینه، قانع نمیکنه، اون حس رضایته رو ایجاد نمیکنه. من منتظر بودم که به این نقطه از بحث برسیم. تا بگم بیش از این که مخالف ادله شما باشم، مخالف پاسخ خودم، یعنی همون حکمتی داره هستم. حالا شما اول پاسخ دادید که من واسه نوشتن نقطه نظرم اومدم روی جواب شما متنی نوشتم، هر کس دیگه ای با هر نقطه نظر دیگه ای بود، مخالفت میکردم که در نهایت دیدگاه خودم رو بنویسم.وقتی یکی میاد یک سوال مهم در بعد فلسفی بیان میکنه در مورد آفرینش.. از مخاطبای تایپیک انتظار داره تجزیه و تحلیل کنن این موضوع رو، دیگه انتظار اینو نداره یه جواب عامه پسند و تکراری (حتما حکمتی درش بوده) بشنود...
ما همگی در مورد اینکه حکمتی تو کار هست اطلاع داریم دیگه شما نیازی نیست بیای اینو تایپ کنی و یادآوری کنی به ما! و قائله رو ختم به خیر کنی!
خوب بود منم مثل شما می گفتم حتما حکمتی توش بوده؟
من این جواب که حکمتی داره رو عین تو دهنی میدونم. فرار رو به جلو هستش. توسل به جهل و نادانی هستش. اصلا باید یه مغلطه بسازن به اسم حکمتی داره! ای کاش روزی به نقطه ای برسیم که جای گفتن حکمتی داره، صرفا بگیم نمیدونیم. بگیم بلد نیستیم.
و اون موقع سوال هارو به شکلی اصلاح کنیم که بتونیم جواب سوال هارو، حداقل حدس بزنیم. مثلا جای این که بپرسیم چرا باید جهان انقدر بزرگ باشه، بپرسیم چرا انقدر خدا در نظام آفرینشش حقایق رو به گونه ای تنظیم کرده که بیش از این که هدایت گر باشه، مستجبات گمراهی انسان رو فراهم میکنه. مثلا چرا فرگشت؟ چرا پایستگی ماده و انرژی؟ چرا اثری از شق القمر (یا سایر معجزاتی که از دیدگاه علمیم معجزه هستند) دیده نمیشه؟ چرا «شگفتی های آفرینش» که قبلا معجزه خلقت بودند حالا خیلی ساده با حقایق پیش پا افتاده علمی ای که وجود هرگونه ناظر هوشمند رو نفی میکنه، توضیح داده میشن؟ طبیعتا در پاسخ به اینگونه سوال ها هم میتونیم بگیم حکمتی داره. منتهی فرقش اینه که حالا (حکمتی داره) خالی انگار حق مطلب رو ادا نمیکنه. انگار مجبور میشیم که برای پاسخ دادن به این دسته از سوالا بیشتر زحمت بکشیم و فکر کنیم. چون این احساس درمون به وجود میاد که لازمه خدا رو از عمل زشتی مثل گمراه کردن انسان ها مبرا کنیم. حالا یکی میاد اختیار رو وسط میکشه و یکی دیگه صورت مسئله رو پاک میکنه و یکیم میگه علم خر کی باشه و ... کاری ندارم، حداقل از چنگال هیولای (حکمتی داره) تا حدی راحت میشیم.
نمیگم حکمتی داره جواب غلطیه. میگم توی بحث عقلانی نباید استفاده بشه. عین سم هستش و به شدت آسیب زا. دیگه هرکی بعد از یه مدت کلافه میشه. هی هر سوالی میکنه بشنوه حکمتی داره! ای بابا این که نشد. به قول شما همه میدونیم حکمتی داره، بعدش چی؟