l3azari نوشته شده:
..
..اما سوالی برایم پیش آمده است همان طور که شنیده و خوانده ایم حیات از دریا و تک سلولی ها شروع شده و و رفته رفته با توجه به فرگشت (اگر درست باشد) به هوا و خشکی و پرسلولی ها رسیده و ادامه پیدا کرده است تا زمانی که دایناسورها چند میلیون سال حکمرانی کرده اند، تا اینجا درست؟
خوب چطور شده و چه اتفاقی افتاده که رویه فرگشت برعکس شده و شانس بیشتر انطباق با طبیعت از موجودات عظیم الجسه دوباره به موجودات کم حجم تر منتقل شده است؟ این تغییر اساسی طبیعت چه می تواند باشد که تا به حال کشف نشده است؟ البته نگویید شهاب سنگ و سیل و زلزله و یخبندان و گرما و . . . که آثاری به این عظمت در پژوهشهای زمین شناسی و زیست شناسی یافت نشده است.
و آیا امکانش هست در ادامه ی این فرگشت، باز هم طبیعت همان تک سلولی ها و در نهایت سکوت و زمینی خالی را ترجیح دهد؟
اگر از نظر علمی جوابی ندارد لطفا نظر خودتان را بگویید.
بدرود.
خزندگان و "سور" ها در بزرگی های گوناگون بوده اند! نه انیکه همه سترگ باشند!
شما تنها سترگ هایش را در رسانه ها بنام " داینو"+"سور" دیده اید و شنیده اید.
داینو = سترگ، توانمند
سور = مارمولک
هر کدام از این ها ، بسته به پیرامون و زیستوم خود پدید آمده بودند، یکی کارشناس
خوردن گیاهان ریز و یکی کارشناس خوردن برگهای درختان بلند و یکی کارشناس
حشره خوری و دیگری کارشناس ماهی خوردن و .. شده و از همدیگر گوناگونی
و دگرسانی و جدایی یافته بودند. در این میان، "سور" هایی هم بودند که پستاندار-گونه
شدند، برای نمونه، تخم هایشان را در لانه نمی نهادند و در درون پیکر خود میبردند،
این تاکتیک را سور های کوچکتر بکار میبردند که مانند بزرگتر ها زور جنگی برای
پدافند از همه ی زخم های خود در لانه را نداشتند ویا لانه شان انند پرندگان در
بلندای درختان و کوه ها نبود. از ناچاری تخم هایشان را با خود میبردند. پس
پستانداران در بیخ، بدبخت ترین ! "سور" ها بودند ولی این بدبختی راه نوینی را
در فرگشت برایشان گشود. همانگونه که نیاکان آدمینا، بدبخت ترین پریمات ها
( میمون گونه ها) که از جنگل ها پربار بدست پریمات های نیرومند تر ( که نیاکان
گوریل ها و شامپانزه های جنگل نسین امروزی هستند) بیرون کرده شدند و ناچار
سدند که در دشت ها و استپ ها، که دیگر درخت و خوردنی فراوان بود، از پاها
و هوش بیشتر برخوردار باشند. یا همین نژاد سفید، همان بدبخت هایی بودند که از
آفریقا، بدست آدمیان نخستینی که در آفریکا جایگیر شده بودند، به شمال و شمال
تر و جاهای سردسیر و کم آفتاب ، رانده شدند و در آنجا ، بناچار به فندآوری و
.. پرداختند و پوستشان از کمی آفتاب رنگ پریده شد.
---
به وارون گفته ی شما، نشانه های زمانه های یخبندان و سنگ های آسمانی و ..
در زمین پیدا شده است.
بزرگترین/یا یکی از بزرگترین سنگ های اسپاسی که به نابودی بسیاری از گیاهان
و جانوران نخستینی، بویژه مارمولک های سترگ ( دینوسور ها) انجامید.
Chicxulub crater
http://en.wikipedia.org/wiki/Chicxulub_crater
Map highlighting the known meteorite craters around the world .
Read more:
http://www.scienceclarified.com/landfor ... z2BWy6nTRp
http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%A7%D9% ... 8%B3%D9%87
---
به هرروی، رویداد های طبیعی ، و بویژه همان سنگ های اسپاشی که در گذشته
بیشتر روی زمین فرود می امدند ( و هتّا ماه هم از برخورد یک چنین سنگ سترگ
به زمین پدید امده است)، بیشتر "سور" های بزرگ را از میان بردند و سورهای
کوچکتر را که رژیم خوراکی شان کم نیاز تر بود را بجای نهادند. نه انیکه همه ی
سور ها از میان رفته باشند. همین ماکیان و مرغی که اگر پولش را داشته باشیم
میخوریم، از بازماندان ان سور های گردن فراز است!