Parmenides نوشته شده:
مهندس این تیکه رو میشه توضیح بدی؟ منظورت اینه که علاوه بر بقای بار و بقای انرژی باید قانونی که بر هر عنصر مدار حاکمه رو هم در نظر بگیریم تا بتونیم قوانین کیرشهف رو به دست بیاریم؟
نه دو قانون KVL و KCL ارتباطی به نوع ِ مشخصه ی ِ عنصر ( قانون ِ حاکم بر عنصر) ندارند. اما یک فرضی هست که هنگام ِ استفاده از قوانین پایستگی، برای اثبات، در حالت پایا می کنیم، که نمیتونیم برای مدار های دیگه بکنیم.
به طور مثال KCL رو تا حدودی بررسی می کنم و KVL رو به خودتون واگذار میکنم. اما بگذارید کمی معادله بازی کنیم:
اساس ِ معادله KCL قانون پیوستگی هست که پایستگی موضعی بار رو نشون میده، فرض میکنم در مورد این معادله میدونید:
در حالت ِ جریان پایا، چگالی بار هم پایاست و در نتیجه دیورژانس J صفر است. یک قضیه دیورژانس روی این معادله می زنیم:
که فرم ِ مجموعی معادله بالا می گوید که:
اما حالا فرض کنید که وضعیت پایا نیست. یعنی رُند ِ چگالی بار به رُند زمان، صفر نیست،
یک حالت که میدان ها ( و در نتیجه چگالی بار و پتانسیل و جریان و ...) سینوسیت رو بررسی میکنیم:
طبق قوانین مرحوم ماکسول داریم:
فعلن ثوابت رو نادیده می گیریم و کلن به نسبت های ثابت کاری نداریم: دیورژانس J رو طبق معادله بالا می نویسیم:
و میدانیم که دیورژانس ِ کرل ِ هر برداری همواره صفر است، پس جمله دوم عبارت بالا صفر می شود.
( تناسب به خاطر ثوابت و ... هست)
یعنی :
حالا اگر اُمگا( فرکانس) محدود باشه، میشه از جمله سمت راست، صرف نظر کرد، ( به شرطی روی ابعاد مدار که دیورژانس E رو زیاد نکند) و چون دیورژانس J صفر است طبق قضیه دیورژانس میتوان فرض کرد با تقریب خوبی، KCL برقرار است، اما اگر اینطور نباشه، نمیتوان KCL رو برقرار دونست.
در واقع به طور خلاصه، اگر میدان ها ( و جریان ها و چگالی بار ها) ایستا نباشند، مقداری انرژی از طریق امواج به خارج از مدار منتقل میشه که باعث خراب شدن روابط میشه. در واقع مسئله ارتباطی به مشخصه عناصر و ... نداره. مشکل در فیزیک مسئله است و ایراد از فیزیک مسئله!
عمدتا فیزیکدانان به این حالت ( که فرکانس محدود باشه) برخلاف مهندسان که از واژه ی فشرده استفاده می کنند، از عنوان شبه ایستا استفاده می کنند که من هم بیشتر می پسندم اش.
Parmenides نوشته شده:مهندس این تیکه رو میشه توضیح بدی؟
من مهندسان را دوست دارم، اما لزوما مهندس نیستم!( چون مهندسی رو دوست ندارم، دوست ندارم به من مهندس بگویند.)