آشنائی با مکاتب علم شناسی: استقراء گرائی سطحی
Re: آشنائی با مکاتب علم شناسی: استقراء گرائی سطحی
برا یه عده مرغ یه پا دارد
علم×دین=انسان
وَ مَنْ أَحْيَاهَا فَكَأَنَّمَا أَحْيَا النَّاس جَمِيعاً
و هر کس نفسی را حیات بخشد مثل آن است که همه مردم را حیات بخشیده.
سوره مبارکه المائدة آیه32
Re: آشنائی با مکاتب علم شناسی: استقراء گرائی سطحی
این همان "وحی" است!MA102 نوشته شده:برا یه عده مرغ یه پا دارد
•
خرد، زنده ی جــاودانی شنــاس
خرد، مايه ی زنــدگانی شنــاس
چنان دان هر آنكس كه دارد خرد
بــدانــش روان را هــمی پــرورد
خرد، مايه ی زنــدگانی شنــاس
چنان دان هر آنكس كه دارد خرد
بــدانــش روان را هــمی پــرورد
Re: آشنائی با مکاتب علم شناسی: استقراء گرائی سطحی
یا مثل توهم تقدم آزمایش و مشاهده، بر نظریه
علم×دین=انسان
وَ مَنْ أَحْيَاهَا فَكَأَنَّمَا أَحْيَا النَّاس جَمِيعاً
و هر کس نفسی را حیات بخشد مثل آن است که همه مردم را حیات بخشیده.
سوره مبارکه المائدة آیه32
Re: آشنائی با مکاتب علم شناسی: استقراء گرائی سطحی
ایراداتی که دانشمندان غربی در بحث فلسفه علم ؛ به متد شناسی علمی گرفته اند ؛ و نقد هایی که بر استقرا تقریر فرموده اندهرمز پگاه نوشته شده:این همان "وحی" است!MA102 نوشته شده:برا یه عده مرغ یه پا دارد
•
دلیل بر این نیست که حال که چنین است پس علم بدرد نمی خورد برویم سراغ وحی !
نمی دانم چرا تا نقدی بر علم مطرح می شود ؛ لب و لوچه مخالفین علم را سیل می گیره که : خرافات برنده شد!
ما می گوییم برغم ضعف های علم ؛ هیچ راهی بجز علم نیست.
اين جهان زندان و ما زندانيان
بر شكن زندان و خود را وا رهان
بر شكن زندان و خود را وا رهان
Re: آشنائی با مکاتب علم شناسی: استقراء گرائی سطحی
این ایرادات به معنی آن است که آن چیز هائی که به علم نسبت داده می شود فقط نسبت داده می شود و روش شناسائی علمی چنین نیست که عده ای ادعا می کنند، و همچنین روش شناسائی علمی دارای ایراداتی است که باعث میشود دیگر روش شناسائی نباشد.alijohar نوشته شده: ایراداتی که دانشمندان غربی در بحث فلسفه علم ؛ به متد شناسی علمی گرفته اند ؛ و نقد هایی که بر استقرا تقریر فرموده اند
دلیل بر این نیست که حال که چنین است پس علم بدرد نمی خورد برویم سراغ وحی !
اون وقت چگونه چنین چیزی را اثبات می کنید؟!alijohar نوشته شده:ما می گوییم برغم ضعف های علم ؛ هیچ راهی بجز علم نیست.
علم×دین=انسان
وَ مَنْ أَحْيَاهَا فَكَأَنَّمَا أَحْيَا النَّاس جَمِيعاً
و هر کس نفسی را حیات بخشد مثل آن است که همه مردم را حیات بخشیده.
سوره مبارکه المائدة آیه32
Re: آشنائی با مکاتب علم شناسی: استقراء گرائی سطحی
اینهم در جای خود توی دهان تان زدیم و گفتیم که آروین بر همه چیز پیشگام است!MA102 نوشته شده:یا مثل توهم تقدم آزمایش و مشاهده، بر نظریه
کسی هم نمیتواند بی انیکه چیزی از پیش یاد گرفته و از آروین سود برده باشد،
یک نگره پدید بیاورد. کودن!
•
آروین = تجربه و مشاهده
نگره = نظریه
پیشگام = مقدم
خرد، زنده ی جــاودانی شنــاس
خرد، مايه ی زنــدگانی شنــاس
چنان دان هر آنكس كه دارد خرد
بــدانــش روان را هــمی پــرورد
خرد، مايه ی زنــدگانی شنــاس
چنان دان هر آنكس كه دارد خرد
بــدانــش روان را هــمی پــرورد
Re: آشنائی با مکاتب علم شناسی: استقراء گرائی سطحی
لا اقل یه دروغی بگو نشه انقدر زود تابلوش کرد
کجا جواب مساله های کثرت و تنوع رو دادی.
حالا بقیش پیش کش
کجا جواب مساله های کثرت و تنوع رو دادی.
حالا بقیش پیش کش
علم×دین=انسان
وَ مَنْ أَحْيَاهَا فَكَأَنَّمَا أَحْيَا النَّاس جَمِيعاً
و هر کس نفسی را حیات بخشد مثل آن است که همه مردم را حیات بخشیده.
سوره مبارکه المائدة آیه32
Re: آشنائی با مکاتب علم شناسی: استقراء گرائی سطحی
بیجاست بیسواد!MA102 نوشته شده:لا اقل یه دروغی بگو نشه انقدر زود تابلوش کرد
کجا جواب مساله های کثرت و تنوع رو دادی.
حالا بقیش پیش کش
ملانصرالدین پولی در جای تاریک گم کرده بود،
زیر فانوس کوچه در پی آن میگشت !!
مغز گفتمان این است: پیشگامی آروین یا نگره ؟
شما یک نمونه بیاورید که کسی بی اینکه از آروین خود
یا دیگران سود برده باشد، نگره ای پدید آورده باشد
اگر نتوانستید، دیگر چیز ها خود بخود پوچ میشوند !
آروین = تجربه و مشاهده
خرد، زنده ی جــاودانی شنــاس
خرد، مايه ی زنــدگانی شنــاس
چنان دان هر آنكس كه دارد خرد
بــدانــش روان را هــمی پــرورد
خرد، مايه ی زنــدگانی شنــاس
چنان دان هر آنكس كه دارد خرد
بــدانــش روان را هــمی پــرورد
Re: آشنائی با مکاتب علم شناسی: استقراء گرائی سطحی
I. سرتاسر همین نوشتار به این مساله اختصاص دارد.
شما اگر واقعا اهل نقد و تفکرید، این مقاله را از ابتدا تا انتها بخوانید، سپس اظهار نظر کنید.
II. مطلبی را که با اثبات منطقی بدست می آوریم، نیازی به نمونه آوردن ندارد.
البته از کسی که فرق بین "صادق/کاذب" و "درست/نادرست" را نمی داند، بیش از این انتظار نمیرود
شما اگر واقعا اهل نقد و تفکرید، این مقاله را از ابتدا تا انتها بخوانید، سپس اظهار نظر کنید.
II. مطلبی را که با اثبات منطقی بدست می آوریم، نیازی به نمونه آوردن ندارد.
البته از کسی که فرق بین "صادق/کاذب" و "درست/نادرست" را نمی داند، بیش از این انتظار نمیرود
علم×دین=انسان
وَ مَنْ أَحْيَاهَا فَكَأَنَّمَا أَحْيَا النَّاس جَمِيعاً
و هر کس نفسی را حیات بخشد مثل آن است که همه مردم را حیات بخشیده.
سوره مبارکه المائدة آیه32
Re: آشنائی با مکاتب علم شناسی: استقراء گرائی سطحی
برای همین هم بیخود است! یک چیزی در پندار خود بافتید کهMA102 نوشته شده:I. سرتاسر همین نوشتار به این مساله اختصاص دارد.
شما اگر واقعا اهل نقد و تفکرید، این مقاله را از ابتدا تا انتها بخوانید، سپس اظهار نظر کنید.
II. مطلبی را که با اثبات منطقی بدست می آوریم، نیازی به نمونه آوردن ندارد.
البته از کسی که فرق بین "صادق/کاذب" و "درست/نادرست" را نمی داند، بیش از این انتظار نمیرود
نمونه اش را در میان اینهمه نگره که پدید آمده اند نمیتوانید نشان دهید!
در دانش و شیوه دانشیک پایوری ، چیزی که با آزمون و آروین پایور نشود،
دست بالا فلسفه است نه چیزی که بایسته پذیرفتن باشد!
نگره ی انشتین را هم پس از آزمون خمش نور و .. پذیرفتند، کودن!
---
سخن دیگر تان بیخود است. در جای خودش میتوان خواند.
کسی که در سفینه روی ترازو میرود همین است دیگر!!
•
خرد، زنده ی جــاودانی شنــاس
خرد، مايه ی زنــدگانی شنــاس
چنان دان هر آنكس كه دارد خرد
بــدانــش روان را هــمی پــرورد
خرد، مايه ی زنــدگانی شنــاس
چنان دان هر آنكس كه دارد خرد
بــدانــش روان را هــمی پــرورد
Re: آشنائی با مکاتب علم شناسی: استقراء گرائی سطحی
شما مدام میگوئید، مشاهده بر آزمون مقدم است.
1. اثباتش کن.
2. چگونه خود را اهل فلسفه می دانید که چشم خود را بر بررسی فیلسوفانه این مطلب می بندید.
3. از سرعت جواب ددنت، معلوم شد که مقاله را نخواندی.
و اما خمش نور، اینشتین با استفاده از نظریه نسبیت عام خود آنرا پیش بینی کرد، بعد رفتن دنبال مشاهده خمش نور. تاریخ نادان
1. اثباتش کن.
2. چگونه خود را اهل فلسفه می دانید که چشم خود را بر بررسی فیلسوفانه این مطلب می بندید.
3. از سرعت جواب ددنت، معلوم شد که مقاله را نخواندی.
و اما خمش نور، اینشتین با استفاده از نظریه نسبیت عام خود آنرا پیش بینی کرد، بعد رفتن دنبال مشاهده خمش نور. تاریخ نادان
علم×دین=انسان
وَ مَنْ أَحْيَاهَا فَكَأَنَّمَا أَحْيَا النَّاس جَمِيعاً
و هر کس نفسی را حیات بخشد مثل آن است که همه مردم را حیات بخشیده.
سوره مبارکه المائدة آیه32
Re: آشنائی با مکاتب علم شناسی: استقراء گرائی سطحی
همین است که میگویم کودن هستید.MA102 نوشته شده:شما مدام میگوئید، مشاهده بر آزمون مقدم است.
1. اثباتش کن.
2. چگونه خود را اهل فلسفه می دانید که چشم خود را بر بررسی فیلسوفانه این مطلب می بندید.
3. از سرعت جواب ددنت، معلوم شد که مقاله را نخواندی.
و اما خمش نور، اینشتین با استفاده از نظریه نسبیت عام خود آنرا پیش بینی کرد، بعد رفتن دنبال مشاهده خمش نور. تاریخ نادان
انشتین نگره ی خود را که از شکم در نیاورد.
آروین های اندوخته ی دیگران را خوانده
و یاد گرفته بود و مغز خود را که آنهم فراورده ی
آروین فرگشتی است بکار انداخته و سپس
نگره داده بود. اگر انشتین در عربستان زاده میشد
و دانشهای پیشینیان را دریافت نمیکرد، میتوانست
این نگره را بدهد؟ دست بالا نگره ی هستی اجنه را
میداد! نگره اش هم که تنها با آزمون و آروین پایور شد!
---
مغز یک دستگاه داده پردازی است، زمانی که داده ای به آن
نرسد، هیچ داده ای هم از آن بیرون نمیآید ( نگره یا
چیز دیگر) => no input ، no output !
هوش کردید کودن؟
•
خرد، زنده ی جــاودانی شنــاس
خرد، مايه ی زنــدگانی شنــاس
چنان دان هر آنكس كه دارد خرد
بــدانــش روان را هــمی پــرورد
خرد، مايه ی زنــدگانی شنــاس
چنان دان هر آنكس كه دارد خرد
بــدانــش روان را هــمی پــرورد
Re: آشنائی با مکاتب علم شناسی: استقراء گرائی سطحی
.MA102 نوشته شده:[te="alijohar"]
ایراداتی که دانشمندان غربی در بحث فلسفه علم ؛ به متد شناسی علمی گرفته اند ؛ و نقد هایی که بر استقرا تقریر فرموده اند
دلیل بر این نیست که حال که چنین است پس علم بدرد نمی خورد برویم سراغ وحی !
این ایرادات به معنی آن است که آن چیز هائی که به علم نسبت داده می شود فقط نسبت داده می شود و روش شناسائی علمی چنین نیست که عده ای ادعا می کنند،
یعنی چی ؟ در فلسفه علم ؛ متدولوژی علم مشخص است که چی است ؛ نسبت داده می شود ؛ نمی شود نداریم. نظریه ها و قوانین
علمی ؛ بر اساس متدولوژی علم ؛ بیان شده اند.
اگر کسی خارج از این متد ها ؛ نظری داد ؛ کسی برای او ارزشی قائل نیست.
استقرا ء ناقض ؛، اساس متد علمی است. نقد های هیوم هم بر آن وارد است ؛ اما از ارزش قضایای علمی چیزی کم نمی شود ؛ علم یعنی همین.
یعنی ما روش شناسائی دیگری بجز علم داریم که من از آن بی اطلاع هستم. ؟ این محال است.و همچنین روش شناسائی علمی دارای ایراداتی است که باعث میشود دیگر روش شناسائی نباشد.
یا اینکه می فرمایید روش شناسایی نباید هیچ ایرادی داشته باشد . خوب اگر چنین روش شناسایی بی ایرادی در عالم خارج
هست بفرمایید ما هم بدانیم.
alijohar نوشته شده:ما می گوییم برغم ضعف های علم ؛ هیچ راهی بجز علم نیست.
[/quote]اون وقت چگونه چنین چیزی را اثبات می کنید؟!
این را در فلسفه علم ؛ با روش غیر علمی اثبات می کنیم.
در ضمن شما هم باید چیزی اثبات کنید و آن اینست که روش شناسایی را میدانید بی ایراد ، که باید آن را ثابت کنید!!
پس من می گویم بهترین تبیین ؛ (و نه تبیین مطلقن درست) ؛ تبیین علمی است و شما باید بهترین تبیین (به معنای تبییین مطلقن درست ) را به ما نشان دهید.
اين جهان زندان و ما زندانيان
بر شكن زندان و خود را وا رهان
بر شكن زندان و خود را وا رهان
Re: آشنائی با مکاتب علم شناسی: استقراء گرائی سطحی
مصادره به مطلوب چیست؟هرمز پگاه نوشته شده:اینهم در جای خود توی دهان تان زدیم و گفتیم که آروین بر همه چیز پیشگام است!MA102 نوشته شده:یا مثل توهم تقدم آزمایش و مشاهده، بر نظریه
کسی هم نمیتواند بی انیکه چیزی از پیش یاد گرفته و از آروین سود برده باشد،
یک نگره پدید بیاورد. کودن!
•
آروین = تجربه و مشاهده
نگره = نظریه
پیشگام = مقدم
مصادره به مطلوب، تحصیل حاصل یا پنداشت پرسش نوعی مغالطه منطقی است که در آن حکم استدلال، از پیش در فرضهای استدلال درست در نظر گرفته شدهاست. این مغالطه همچنین زمانی رخ میدهد که در یک استدلال، آشکارا یا پنهانی گزارهای بدون ارائهٔ شواهد کافی درست پنداشته شده باشد.
هی از آروین برای صحت خود آروین قضیه و ادعا پشت ادعا میاره! این دیگه کیه بخدا؟ پخمه دیده بودیم، ولی اینجوریشو دیگه ندیده بودیم!
http://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%85%D8% ... 9%88%D8%A8
معنی عبارت برخلاف مراد گوینده (تفسیر نادرست): این مغالطه هم بسیار شایع است و بدین صورت است که آیهای از قرآن کریم، یا خبری از پیشوایان دین، یا شعری از شعرای بزرگ را مطابق گرایش باطنی خود معنی میکند و همهٔ معانی و تفاسیر دیگر را نفی میکند.
تکذیب یا تخطئه گوینده: در این مغالطه شخص به جای این که به محتوای سخن بپردازد، به تکذیب و تخطئه گوینده و خاستگاه آن میپردازد. منشا این مغالطه این تصور نادرست است که: «امکان ندارد یک عقیده صحیح و مستدل از سوی کسی که دارای موقعیت مناسب علمی و اجتماعی و... نیست، ارائه شود.» مانند این که «سیگار برای سلامتی زیانی ندارد؛ همین پزشکی که این کتاب را درباره زیانهای دخانیات نوشته، خود سیگار میکشد.» در روایات اسلامی (روایت از علی بن ابیطالب) نیز این مغالطه نکوهش شدهاست. (نقد «من قال» به جای نقد «ما قال»)
مصادره به مطلوب: این مغالطه وقتی رخ میدهد که کسی نتیجه استدلال مطلوب را که باید اثبات شود، اثباتشده بداند، به عبارت دیگر، در مقدامات استدلال از همان نتیجهای که در صدد اثبات آن است، استفاده کند. نمونه: مولیر در یکی از نمایشنامههای خود در مورد دختری که خود را به لالی زده بود، مینویسد: پزشکی را برای مداوای او به بالینش آوردند، از او پرسیدند: «چرا این دختر لال شدهاست؟» پزشک گفت: «برای این که نمیتواند سخن بگوید.» از او پرسیدند «چرا نمیتواند سخن بگوید؟» جواب داد: «برای این که زبان او قدرت عمل را از دست دادهاست.»
http://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%85%D8% ... 8%B7%D9%87
هرمز جون! عمو جون! بیداری؟
برا ایندفعه ت بسه دیگه پررو میشی
برو کار کن فردا بیا ببینم سرعت رشدِ دوز مغالطه ی(دژفرنود) خونت چقدر تغییر کرده!
برو بارک الله!
هو العلیم الحکیم
Re: آشنائی با مکاتب علم شناسی: استقراء گرائی سطحی
نوشته ی شما پیوندی به پاسخ من نداردبی باک نوشته شده:مصادره به مطلوب چیست؟هرمز پگاه نوشته شده:اینهم در جای خود توی دهان تان زدیم و گفتیم که آروین بر همه چیز پیشگام است!MA102 نوشته شده:یا مثل توهم تقدم آزمایش و مشاهده، بر نظریه
کسی هم نمیتواند بی انیکه چیزی از پیش یاد گرفته و از آروین سود برده باشد،
یک نگره پدید بیاورد. کودن!
•
آروین = تجربه و مشاهده
نگره = نظریه
پیشگام = مقدم
مصادره به مطلوب، تحصیل حاصل یا پنداشت پرسش نوعی مغالطه منطقی است که در آن حکم استدلال، از پیش در فرضهای استدلال درست در نظر گرفته شدهاست. این مغالطه همچنین زمانی رخ میدهد که در یک استدلال، آشکارا یا پنهانی گزارهای بدون ارائهٔ شواهد کافی درست پنداشته شده باشد.
هی از آروین برای صحت خود آروین قضیه و ادعا پشت ادعا میاره! این دیگه کیه بخدا؟ پخمه دیده بودیم، ولی اینجوریشو دیگه ندیده بودیم!
http://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%85%D8% ... 9%88%D8%A8
معنی عبارت برخلاف مراد گوینده (تفسیر نادرست): این مغالطه هم بسیار شایع است و بدین صورت است که آیهای از قرآن کریم، یا خبری از پیشوایان دین، یا شعری از شعرای بزرگ را مطابق گرایش باطنی خود معنی میکند و همهٔ معانی و تفاسیر دیگر را نفی میکند.
تکذیب یا تخطئه گوینده: در این مغالطه شخص به جای این که به محتوای سخن بپردازد، به تکذیب و تخطئه گوینده و خاستگاه آن میپردازد. منشا این مغالطه این تصور نادرست است که: «امکان ندارد یک عقیده صحیح و مستدل از سوی کسی که دارای موقعیت مناسب علمی و اجتماعی و... نیست، ارائه شود.» مانند این که «سیگار برای سلامتی زیانی ندارد؛ همین پزشکی که این کتاب را درباره زیانهای دخانیات نوشته، خود سیگار میکشد.» در روایات اسلامی (روایت از علی بن ابیطالب) نیز این مغالطه نکوهش شدهاست. (نقد «من قال» به جای نقد «ما قال»)
مصادره به مطلوب: این مغالطه وقتی رخ میدهد که کسی نتیجه استدلال مطلوب را که باید اثبات شود، اثباتشده بداند، به عبارت دیگر، در مقدامات استدلال از همان نتیجهای که در صدد اثبات آن است، استفاده کند. نمونه: مولیر در یکی از نمایشنامههای خود در مورد دختری که خود را به لالی زده بود، مینویسد: پزشکی را برای مداوای او به بالینش آوردند، از او پرسیدند: «چرا این دختر لال شدهاست؟» پزشک گفت: «برای این که نمیتواند سخن بگوید.» از او پرسیدند «چرا نمیتواند سخن بگوید؟» جواب داد: «برای این که زبان او قدرت عمل را از دست دادهاست.»
http://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%85%D8% ... 8%B7%D9%87
هرمز جون! عمو جون! بیداری؟
برا ایندفعه ت بسه دیگه پررو میشی
برو کار کن فردا بیا ببینم سرعت رشدِ دوز مغالطه ی(دژفرنود) خونت چقدر تغییر کرده!
برو بارک الله!
و روشن است که هنوز چم اینگونه
سفسته را درنیافته اید و از واماندگی
یک چیزی برای چسباندن به ما میگویید
و کمی هم با واژه های عربی ور میروید
که گویا سخنتان درست و کار ما "مصداق"
این سفسته است! ولی کودن خودتانید!
•
خرد، زنده ی جــاودانی شنــاس
خرد، مايه ی زنــدگانی شنــاس
چنان دان هر آنكس كه دارد خرد
بــدانــش روان را هــمی پــرورد
خرد، مايه ی زنــدگانی شنــاس
چنان دان هر آنكس كه دارد خرد
بــدانــش روان را هــمی پــرورد