به این نگاره که برای شما آوردیم نگاه کنید.chikh نوشته شده:ما که جوابی نگرفتیم! یک جرم ساکن تندای بیرونی ندارد و تندای درونیش c است پس چرا باز هم از نظر ما زمان برایش کند میشود؟!
(نسبت به یک جرم کوچکتر) در حالی که طبق فرضیات شما نباید چنین باشد.
در آنجا برای سادگی یک ساختار دو گسترایی با یک گسترای ریز و یک گسترای فراخ ( مانند نـِـی )
آوردیم و ریزک توانمایه را که تنمایه ی ایستا ندارد را مانند یک خیزه نشان دادیم که در راستای
گسترای فراخ (درازای نی) با تندای نور به پیش میرود. ریزک تنمایه ی "ایستا" را مانند خیز ای
نشان دادیم که در گسترای ریز ( در پهنای نی و به گرد نی) با تندای نور در جنبش است.
در انیجا آن یکمی دارای تندای بیرونی C و تندای درونی صفر است: "گذر زمان " = صفر
و دومی دارای تندای بیرونی صفر و تندای درونی C است : "گذر زمان " = C
در بخش سوم یک ریزک تنمایه دار را نشان دادیم که در پی گرفتن انرژی، به جنبش افتاده است
و چون تندایی در راستای گسترای فراخ یافته، ناچار از تندای درونی اش جوری کاسته شده که
تندای این جنبش "مارپیچی" اش برابر C است ولی برآیند آن در راستای فراخ و هم در راستای
ریز، کمتر از C خواهد بود. بر این پایه هر بیشتر به ان جنبش بیرونی بدهیم، "گذر زمان" در آن
بسوی صفر خواهد گرایید. تندای این ریزک تنمایه دار تنها با دادن توانمایه ی بی کران شدنی
است چون برایند تندا در راستای ریز را زدوده نشده است و تنها سهم آن کمتر و کمتر میشود. ١ توانمایه
+
٢ تنمایه ی ایستا
=
۳ تنمایه دارای تندا ( دارای توانمایه ی جنبشی)