فكر نكنم كه الكترون بتونه بدون تغيير تراز ٬ سرعت زاويه اش رو تغيير بده ٬ چون سرعت زاويه اي به جرم و فاصله الكترون از هسته بستگي داره ؟
من خودم جواب ديگه اي پيدا كردم :
در حالت جامد ٬ مايع ٬ و يا گاز با فشار بالا چون اتم ها به هم نزديك مي شن ٬ هسته ها همديگر رو تقويت مي كنند براي همين تراز هاي انرژي بيشتر جذب هسته مي شن و به هم نزديكتر مي شن براي همين مي شه از مقدار كوانتومي صرف نظر كرد و طيف پيوسته مي شه .
طيف خطی و پيوسته
- MRT
نام: محمدرضا طباطبایی
محل اقامت: تبریز
عضویت : پنجشنبه ۱۳۸۶/۴/۲۱ - ۱۸:۱۷
پست: 2416-
سپاس: 95
- جنسیت:
تماس:
سلام دوست عزيز :
همانطور كه قول داده بودم ، فكر كنم جواب سوال شما را پيدا كرده باشم . به شكل زير توجه نماييد ،
چنين به نظر ميرسد كه الكترونها در زماني كه فشار گاز كم است در روي مدارها ( لايهها و زير لايهها ) حضور دارند يعني چرخش آنها به دور هسته روي خط يا سطح كروي شكل است . ولي الكترونها در زماني كه فشار گاز زياد است در ميان مدارها ( ميان لايهها و زير لايهها ) حضور دارند يعني چرخش آنها به دور هسته روي سطح صفحه و يا در حجم كروي شكل ميباشد .
همانطور كه قول داده بودم ، فكر كنم جواب سوال شما را پيدا كرده باشم . به شكل زير توجه نماييد ،
چنين به نظر ميرسد كه الكترونها در زماني كه فشار گاز كم است در روي مدارها ( لايهها و زير لايهها ) حضور دارند يعني چرخش آنها به دور هسته روي خط يا سطح كروي شكل است . ولي الكترونها در زماني كه فشار گاز زياد است در ميان مدارها ( ميان لايهها و زير لايهها ) حضور دارند يعني چرخش آنها به دور هسته روي سطح صفحه و يا در حجم كروي شكل ميباشد .
طيف خطی و پيوسته
ولی فک نمیکنم اینم درست باشه اخه تراز های انرژی هسته هم بصورت کوانتمی اند و نمیشه صرف نظر کردNaruto نوشته شده: ↑دوشنبه ۱۳۸۶/۱۱/۲۲ - ۱۱:۳۹فكر نكنم كه الكترون بتونه بدون تغيير تراز ٬ سرعت زاويه اش رو تغيير بده ٬ چون سرعت زاويه اي به جرم و فاصله الكترون از هسته بستگي داره ؟
من خودم جواب ديگه اي پيدا كردم :
در حالت جامد ٬ مايع ٬ و يا گاز با فشار بالا چون اتم ها به هم نزديك مي شن ٬ هسته ها همديگر رو تقويت مي كنند براي همين تراز هاي انرژي بيشتر جذب هسته مي شن و به هم نزديكتر مي شن براي همين مي شه از مقدار كوانتومي صرف نظر كرد و طيف پيوسته مي شه .
- rohamavation
نام: roham hesami radرهام حسامی راد
محل اقامت: 100 مایلی شمال لندن جاده آیلستون، لستر، لسترشر. LE2
عضویت : سهشنبه ۱۳۹۹/۸/۲۰ - ۰۸:۳۴
پست: 3282-
سپاس: 5494
- جنسیت:
تماس:
طيف خطی و پيوسته
می توان پرسید ، اگر ذره "چرخش" یک ویژگی پویای یک جسم چرخان نیست ، چیست؟ این یک ویژگی ذاتی از تابع موج کوانتوم مرتبط با ذره ای است که دارای تفسیر هندسی بهمراه چرخش است. این یک نمونه از قانون حفظ فیزیکی چرخش است - که اساساً همان حرکت زاویه ای کلاسیک است ،
ذره چرخشی مانند فوتون همیشه "یکسان به نظر می رسد" هرچند چرخانده می شود. یک ذره چرخشی مانند پروتون باید 360 درجه کامل بچرخد تا "یکسان به نظر برسد". همچنین توجه خواهید کرد که ذره spin-2 گراویتون پس از چرخش 180 درجه "یکسان به نظر می رسد".
بر این اساس ، یک ذره spin-1/2 مانند الکترون دارای ویژگی عجیب و غریب است که باید "2 برابر 360 درجه ، دو دور کامل چرخانده شود تا" یکسان به نظر برسد "! فکر می کنم می توانیم توافق کنیم که چرخش های زیاد باعث گیجی شما می شود.
ما نمی دانیم که الکترون در حال چرخش است یا خیر. ابزارهای ما هنوز وضوح تصویری برای اندازه گیری ساختار الکترون را ندارند ، در صورت داشتن یا چرخش آن. تا آنجا که می توانیم بگوییم ، الکترون یک ذره نقطه است. با این حال ، بسیاری از رفتارهای الکترون را فقط می توان به گونه ای توصیف کرد که گویی چیزی در حال چرخش است. بنابراین ، ما فقط به این درجه از آزادی می گوییم "چرخش" ،
هر جسم با بار الکتریکی حول یک محور بچرخد ، یک میدان مغناطیسی ایجاد می کند. به عنوان مثال ، میدان مغناطیسی ناشی از چرخش کره با بار الکتریکی است
گشتاور مغناطیسی تولید شده توسط چرخش بار کجاست و فاصله آن از مرکز کره است. اگر میدان مغناطیسی الکترون ساکن را اندازه بگیرید ، جایی که (مغناطیس بور) گشتاور مغناطیسی الکترون است و فاصله آن از الکترون است. یعنی میدان مغناطیسی الکترون با یک کره بار الکتریکی چرخان یکسان است.گشتاور زاویه ای کل سیستم یک مقدار محافظت شده است. اما فقط اگر چرخش ذرات درگیر را نیز در بر بگیرید. از آنجا که ما اغلب حرکت زاویه ای را با چرخش مرتبط می کنیم ، به نظر می رسد چرخش ذرات باید از چیزی صورت گیرد که در حال چرخش است.
بنابراین ، این درجه از آزادی که ما آن را چرخش می نامیم ، از منظر دینامیکی شبیه چرخش است. برای این شباهت ، ما آن را "چرخش" می نامیم.
اتم ها و مولکول ها را به صورت مجموعه ای قفل شده در نظر بگیرید. در صورت چرخش ، ذرات نسبت به هسته تغییر می کنند. اگر یکی بالا رود ، نسبت به هسته ، دیگری پایین می رود.
از آنجا که تمام این "جفتها" سپس به دو نیمکره الکترون تبدیل می شوند ، شما 1/2 چرخش پائولی را بدست می آورید. یکی بالا و یکی پایین.
این ذرات در حال چرخش نیستند. آنچه مدل رادرفورد / بور به عنوان مدار تصور می كرد ، حالت گاز است. کل مجموعه به اندازه کافی سریع می چرخد که هیچ پیوندی وجود ندارد. هر کدام حرکت می کنند ، اما به سمت هسته مرجع ،
دوم ، اینکه پائولی در توابع موج ظاهر می شود. توابع موج ، الکترونها (یا سایر ذرات زیر اتمی) در حال چرخش هستند.
در هر ذره زیر اتمی 3 کوارک (منطقه نیرو وجود دارد که به طور سردرگمی ذرات بنیادی نامیده می شوند) وجود دارد. شما نیروی ایزوتروپیک 1 / مسافت مربع الکترواستاتیک (کولن) را دریافت می کنید که کل ذره است. ایزوتروپیک یک کلمه است که در هر جهت با همان سرعت کاهش می یابد.
به این ترتیب ، در حالی که بیشتر آنچه مشاهده می کنیم نیروی الکترواستاتیک (ذره) است ، می توانید موقعیت هایی بدست آورید که ذرات در محور خود بچرخند.
واضح است که بسیار پیچیده تر است. این چرخش ها توسط الکترون های اطراف تأثیر می پذیرند ، بنابراین آنها فقط به عنوان طول موج خاصی کار می کنند ،
ذره چرخشی مانند فوتون همیشه "یکسان به نظر می رسد" هرچند چرخانده می شود. یک ذره چرخشی مانند پروتون باید 360 درجه کامل بچرخد تا "یکسان به نظر برسد". همچنین توجه خواهید کرد که ذره spin-2 گراویتون پس از چرخش 180 درجه "یکسان به نظر می رسد".
بر این اساس ، یک ذره spin-1/2 مانند الکترون دارای ویژگی عجیب و غریب است که باید "2 برابر 360 درجه ، دو دور کامل چرخانده شود تا" یکسان به نظر برسد "! فکر می کنم می توانیم توافق کنیم که چرخش های زیاد باعث گیجی شما می شود.
ما نمی دانیم که الکترون در حال چرخش است یا خیر. ابزارهای ما هنوز وضوح تصویری برای اندازه گیری ساختار الکترون را ندارند ، در صورت داشتن یا چرخش آن. تا آنجا که می توانیم بگوییم ، الکترون یک ذره نقطه است. با این حال ، بسیاری از رفتارهای الکترون را فقط می توان به گونه ای توصیف کرد که گویی چیزی در حال چرخش است. بنابراین ، ما فقط به این درجه از آزادی می گوییم "چرخش" ،
هر جسم با بار الکتریکی حول یک محور بچرخد ، یک میدان مغناطیسی ایجاد می کند. به عنوان مثال ، میدان مغناطیسی ناشی از چرخش کره با بار الکتریکی است
گشتاور مغناطیسی تولید شده توسط چرخش بار کجاست و فاصله آن از مرکز کره است. اگر میدان مغناطیسی الکترون ساکن را اندازه بگیرید ، جایی که (مغناطیس بور) گشتاور مغناطیسی الکترون است و فاصله آن از الکترون است. یعنی میدان مغناطیسی الکترون با یک کره بار الکتریکی چرخان یکسان است.گشتاور زاویه ای کل سیستم یک مقدار محافظت شده است. اما فقط اگر چرخش ذرات درگیر را نیز در بر بگیرید. از آنجا که ما اغلب حرکت زاویه ای را با چرخش مرتبط می کنیم ، به نظر می رسد چرخش ذرات باید از چیزی صورت گیرد که در حال چرخش است.
بنابراین ، این درجه از آزادی که ما آن را چرخش می نامیم ، از منظر دینامیکی شبیه چرخش است. برای این شباهت ، ما آن را "چرخش" می نامیم.
اتم ها و مولکول ها را به صورت مجموعه ای قفل شده در نظر بگیرید. در صورت چرخش ، ذرات نسبت به هسته تغییر می کنند. اگر یکی بالا رود ، نسبت به هسته ، دیگری پایین می رود.
از آنجا که تمام این "جفتها" سپس به دو نیمکره الکترون تبدیل می شوند ، شما 1/2 چرخش پائولی را بدست می آورید. یکی بالا و یکی پایین.
این ذرات در حال چرخش نیستند. آنچه مدل رادرفورد / بور به عنوان مدار تصور می كرد ، حالت گاز است. کل مجموعه به اندازه کافی سریع می چرخد که هیچ پیوندی وجود ندارد. هر کدام حرکت می کنند ، اما به سمت هسته مرجع ،
دوم ، اینکه پائولی در توابع موج ظاهر می شود. توابع موج ، الکترونها (یا سایر ذرات زیر اتمی) در حال چرخش هستند.
در هر ذره زیر اتمی 3 کوارک (منطقه نیرو وجود دارد که به طور سردرگمی ذرات بنیادی نامیده می شوند) وجود دارد. شما نیروی ایزوتروپیک 1 / مسافت مربع الکترواستاتیک (کولن) را دریافت می کنید که کل ذره است. ایزوتروپیک یک کلمه است که در هر جهت با همان سرعت کاهش می یابد.
به این ترتیب ، در حالی که بیشتر آنچه مشاهده می کنیم نیروی الکترواستاتیک (ذره) است ، می توانید موقعیت هایی بدست آورید که ذرات در محور خود بچرخند.
واضح است که بسیار پیچیده تر است. این چرخش ها توسط الکترون های اطراف تأثیر می پذیرند ، بنابراین آنها فقط به عنوان طول موج خاصی کار می کنند ،