
این بار معادله دیفرانسیل مرتبه دو را در مختصات قطبی حل کرده و به همان جوابها یعنی توابع نمایی، منتهی با ضریب پایه شعاع میرسیم که در معادلات کوانتوم این ضریب شعاع، همان دامنه موج یا A فرض میشد. اینک مشتق دوم را نسبت به r حل میکنیم:

در واقع با حل معادلات درجهدو به دو جواب منفی و مثبت میرسیم؛ ولی در این مورد بخصوص دو جواب بهصورت تابعنمایی به دست میآید که دومی عکس اولی است که قابلیت جمع و تفریق را نیز دارند.


در حقیقت عامل لورنتس و موج کامپتون و دوبروی هم اینگونه هستند و در نهایت به لگاریتم طبیعی اشاره دارند که مساحت زیر نمودار یا منحنی آنهاست.

اینک اگر انرژی جنبشی و مجموع انرژی جنبشی و پتانسیل گرانشی (هامیلتونی) را در حل معادله دیفرانسیل لحاظ کنیم:


به قرینگی در یک کهکشان دستیافتهایم.
گذر کهکشانی:
یک کهکشان پرجرم برای یک کهکشان کم جرم، یک سد گرانشی محسوب میشود؛ ولی کهکشان کوچکتر با یک مانور ۴۵ درجه موفق به تونل زدن و گذر از آن میشود. بدون اینکه هیچ تصادمی صورتگرفته باشد. در حقیقت در کیهان هیچ تصادم مخربی مابین کهکشانها صورت نمیگیرد؛ بلکه آنها یا با یکدیگر ادغام شده و کهکشان بزرگتری را تشکیل میدهند و یا اینکه موفق به تونلزنی و گذر از یکدیگر میشوند. علت آن اینکه کهکشانها جسم سخت نیستند؛ بلکه ماهیت موجی دارند.


که همان منحنیهای قبلی مشهود است و اینکه مشتق اول یک بردار نسبت به شعاع یا فاصله یک دایره یا مدار است.

اینک اگر معادله را بهصورت هامیلتونی کامل حل کنیم داریم:

به مجموع دو تابعنمایی میرسیم که عکس یکدیگر هستند.

اما معادلات نهایی:

تحلیل منظومهای:
دقت کنید که بحث نهایی ما در مورد بردار و میدان برداری است. در بند ۲ ما یک میدان برداری ساده F تعریف میکنیم که طول بردار r همان نیروی گرانش نیوتنی و تتا زاویه بردار است. در بند ۳ مشتق اول این میدان برداری گرانش نیوتنی را نسبت به r یا فاصله دو جرم به دست میآوریم. با رسم این میدان برداری به این نتیجه میرسیم که هیچ خمیدگی در بردار نیروی جاذبه وجود ندارد البته بهشرط ثابت و ساکن بودن مرکز جرم M . یعنی اجسام سبکتر به خط مستقیم (آبیرنگ) به مرکز جاذبه سقوط خواهند کرد. در بند ۴ مشتق دوم به دست میآید و جهت بردار ۱۸۰ درجه تغییر کرده؛ یعنی جاذبه به دافعه تبدیل شده است که جوابهای بهدستآمده مثلثاتی و با علامت مثبت و منفی است. هرچه به مرکز نزدیک میشویم اندازه و مقدار نیروی گرانش افزایش و با دورشدن کاهش پیدا میکند - عکس مجذور فاصله. نیروی گرانش بهصورت یکسان و یکنواخت پیرامون جرم توزیع یافته است. این حالت منظومهای است که میدان برداری گرانش ستارگان و سیارات و اقمارشان را نشان میدهد. اما برای مطالعه و برسی میدان برداری گرانش کهکشانی نیاز به انتگرالگیری داریم.
تجزیه کهکشانی:
در بند ۵ انتگرال اول نسبت به فاصله به دست میآید که برای تتا مقدار r داشته و نیرو با عکس فاصله رابطه دارد. با رسم این میدان برداری به این نتیجه میرسیم که خمیدگی و انحنا در نیروی جاذبه وجود دارد. یعنی اجسام سبکتر به خط مارپیچ (آبیرنگ) به مرکز جاذبه سقوط خواهند کرد. اما برعکس حالت قبل هرقدر از مرکز فاصله پیدا میکنیم درست است که زاویه انحراف ثابت است؛ ولی مقدار و اندازه نیروی گرانش افزایش پیدا میکند که این همان توهم وجود ماده تاریک با خاصیت گرانشی در ذهن و باور کیهانشناسان است. این خمیدگی پیرامون هسته بهصورت یکنواخت توزیع و پراکنده شده است. اما در انتگرال دوم نیرو با منفی لگاریتم طبیعی فاصله، رابطه داشته و زاویه انحراف با یکدوم مکعب فاصله که ما را به یاد انرژی جنبشی مکانیکی منظومهای میاندازد. بههرحال با رسم میدان برداری، هم هسته و مرکز کهکشان بهصورت دایره کامل و هم طرح بازوی مارپیچ لگاریتمی آن آشکار و شناسایی میشود. در مختصات یک قطبی، تکینگی (دایره کامل) مشهود است که سرعت حرکت و چرخش ستارگان در این منطقه سرسامآور میشود و تا 8% سرعت نور اندازهگیری و مشاهده شده است که متأسفانه بعد از آن مرز، به علت وجود نور شدید، رویت شدنی نیست البته این شرایط بدون نیاز به حضور ابر سیاهچاله پرجرم است.
اما این معادلات و تجزیهوتحلیل آنها چه چیزی را بیان میکنند؟
تمام مطالب گفته شده قبلی و اینکه نظریه وجود ماده تاریک گرانشی و انحنای فضا - زمان کلاً توهم و چرندیاتی بیش نیست که زائیده یک یا چند ذهن گمراه و نادان است. آنها بزرگترین توهمات و خطا و اشتباهات علمی بشری هستند و همچنین نظریه انفجار بزرگ همگی خرافات انسانی محسوب میشوند.

در حقیقت اگر از معادلات شناخته شده در فیزیک مکانیک کلاسیک عملیات انتگرالگیری انجام دهیم به مکانیک کائنات و اگر مشتقگیری کنیم به مکانیک کوانتوم میرسیم و نسبیت در این میان چیزی نیست جز یک انتزاع پوچ و بی مفهوم که نهتنها مفهوم فیزیکی ندارد؛ بلکه ریاضیات را به گمراهی و تباهی میکشاند.
و همین معادلات و توابع دیفرانسیل برای شتاب گرانشی هم صادق خواهد بود. در واقع امتداد نیرو و بردار نیرو و در کل این میدان برداری نیرو و شتاب گرانشی است که انحنا یافته و خم میشود نه توهمی به نام فضا - زمان که اصلاً وجود خارجی نداشته و قابلیت درک و رسم هندسی نیز ندارد و صرفاً یک مدل غلط ریاضی در ذهن بیمارانی است که نیاز به بستریشدن در تیمارستان روانی دارند چرا که آنها ریاضیات و هندسه را به گند و افتضاح کشیدهاند.


محمدرضا طباطبايي ۱۴۰۱/۱۰/۱۴
http://www.ki2100.co