بیجاست.y_noori نوشته شده:با سلام و احترام
از ادعاهای بدون دلیلت خسته شدم
نتیجه های که میگیری اصلا به مقدماتت ربط نداره ، کلا وضعت خیلی داغونه، اصلا در فکر کردنت هیج ردّی از نظام منطقی دیده نمیشه
کجا چی خوندی تو؟ ها؟ فکر کردی کی هستی که یه مشت چرندیات بدون دلیلو باید بلغور کنی و منم بی چون و چرا قبول کنم. هیچ کی در عالم حق ادعای بدون دلیل کردن نداره حتی خدا هم که شما ازش چیزی جز انکار کردن بدون دلیلش نفهمیدی با دلیل صحبت میکنه. بقول داوود ززززززز تو سریال دزد و پلیس: میفهمی چی میگم یا نه؟
نفهمیدنت خیلی آزارم میده یه فکری بحال خودت بکن. خیلی وضعت خرابه. جدی میگم. خدا شاهده هیچی تو دلم نیست.
ببین عزیز من! خداوند متعال ازلاً اراده داشته که نظام احسن را ایجاد کنه. این مقدمه رو هم باید بدونی که مقام فعل غیر مقام اراده است. کسی که میخواد نظام احسن رو ایجاد کنه باید علم بی نهایت و قدرت بی نهایت داشته باشه. پس اراده که از صفات ذاته و ازلی و ابدی است ثابت و بدون تغیّر است و خلق ماده ی اولی هم چون جعل بسیطه در زمان اتفاق نمیفته بلکه خالق زمانه حتی خلق ماده اولی هم در زمان نیست گرچه اگر بر فرض محال هم در زمان بود چون از صفات فعله به ثابت بودن ذاتش ضرری نمیرسونه! اگه علت غایی خلقت رو میخوای که بهت گفتم که با مقدمه ادلّه مخبر صادق که اصلا حال توضیح ندارم اثبات میشه قول قرآن صادقه و اونجا هم گفته علت آفرینش عبودیّته که در روایات داریم که عبودیت تنها ابزار رسیدن به معرفته و از باب تسمیه ی شیء باسم متعلّقشه . دیگه چی میخوای ؟
اصلا میدونی یا بهتر بگم میفهمی که بدون واجب الوجود بالذات من جمیع الجهات غیر متناهی بالفعل که نمیتونه ماده باشه چون محدوده (حداقل به زمان) هیچ چیز نمیشه موجود بشه ؟ استحاله ذاتی داره. میدونی یعنی چی؟ اصلا حرف فلاسفه رو فهمیدی که میخوای رد کنی . میدونی که انکار و قبول هر دو شون فرع بر فهم هستن؟ میدونی که تا یه چیزیو نفهمیدی نه میشه قبولش کنی و نه میشه ردش کنی؟ فقط پاس کردی اومدی بالا؟ اگه وضع شارگرد اولای کنکورمونم این باشه که وای بحال تک تک مون!
دقیقا بگو به من که میخوای با سوال "پس چی شد که جهان را آفرید؟" بگی که کجای حرف من و به چه """دلیل""" اشتباهه؟ بگو خجالت نکش! تو که هر توهینی دلت خواست کردی. من آن میمونم و محکم همینجا وایسادم تا جوابتو بدم. فقط برای بار هزارم، تو رو به هر چی دوست داری دلیل یادت نره . اینو تو اون مخت فرو کن که ادعاهای بدون دلیل به اندازه ی پشیزی هم نزد هیچکدوم از اصناف دانشمندان ارزش نداره. بابا نیومدیم که پُز اصطلاح بدیم بهم که... دیدی من چه مسالمت آمیز وارد بحث شدم و اصطلاحاتو توضیح دادم؟ یادته تو چه سریع جبهه گرفتی و شروع کردی به پرت و پلا گفتن به فلاسفه و اسلام و خدا و ..... ؟ که دریغ از یه دلیل عقلی که در حرفات پیدا بشه. اگه از همون اول مثل مرد میگفتی دلم نمیخواد قبول کنم وجداناً سنگینتر بودی.بابا همون غربیا هم با اون همه چرت وپرتی که میگن برا حرفاشون دلیل میارن اما شما فقط بلدی ادعای بدون دلیل بکنی .حد اقل دلیل اونا رو برام نقل کن فقط ، نقل هم بلد نیستی؟ کپی پیست کن. اگه هر کی بخواد بدون دلیل حرف بزنه اونوقت فایده بحث چیه؟ توی بحث باید تبادل ادلّه بشه بر سر یک موضوع واحد ، اونوقت ما داریم هی دلیل تحویل شما میدیم شما هم ماشالّا هی ادعا ادعا ادعا ادعا ادعا ادعا ادعا ادعا بابا کو دلیل؟ مش قنبر هم میتونه براحتی ادعا کنه که عالم 80438508055 ابعاد داره اما دلیلی براش نداره. جالبه نه؟ شما که اینطوری حرف زدنو خیلی دوست داری و توهین های مکرّر را هم چاشنی کارت کردی با مش قنبر هیج فرقی که نداری هیچ، تازه از اونم بدتری چون باز اون یه بال پشه ادب داره.
به خدایی بهش کفر میورزی میسپارمت
با درود و ادب فراوان
خدا دو ایستار (حالت) را دیده است
١- هیچ چیز نبوده جز خدا
٢- خدا بوده و "آفریدگانش"
سخن ما این است که چگونه، جاییکه هیچ چیز بیرونی نبوده، و به
چه انگیزه ای خدای شما از حالت نخست به حالت دوم رفته است؟
آیا حالت نخست او فرزام (کامل) نبوده که در پی حالت دیگری رفته؟
چرا که کمال یک حالت انحصاری است و دو حالت هردو نمیتوانند
یکجا هردو فرزام (کامل) باشند. اکنون شما انگیزه ی الله ! را از
قران میگویید: چون میخواست انس و جن را برای عبودیت بیافریند!
خب دیگه بدتر:
چه جوری شده که یکهو دست به آفرینش زده است؟ جز انیکه چیزی
در درون او دگرگون شده؟
آیا به پرستش انس و جن نیاز داشته، اگر نیاز نبوده، چرا کار بیهوده کرده؟
اگر هم آفرینش ازلی است، آدمیان چرا تاریخ چند هزار ساله دارند؟
خود آفرینش هم یک کارو کنش است که در زمان انجام میگیرد:
١- زمانی چیزی نبوده
٢- در زمانی پس از آن چیزی پدید آمده و بوده.
پس آفرینش نمیتواند جز در بستر زمان بوده باشد و همین قران هم
گفته که آفرینش در زمان شش روز انجام یافته و پایان پدیرفته است!!
---
پس میبینید که سر وته سخنتان به هم نمیخورد و برای همین به
یاوه گویی افتادید.
•