چگونه ریاضیات به توصیف جهان مادی می نشیند؟!
چگونه ریاضیات به توصیف جهان مادی می نشیند؟!
همه می دانید که ریاضیات یک علم انتزاعی است.یعنی ریاضیدان هنگام نظریه پردازی به این فکر نمی کند که جهان را توصیف کند.
مثلاً:برای ریمان مهم نبودکه هندسه ی بیضوی بتواند از پس توجیه جهان بر اید یا نه.اما سالها بعد نسبیت عام نشان که هندسه ی بیضوی بهترین روش برای توجیه جهان مادی (فرزند خداوند) است(حداقل تا ان زمان).
سوال اینجاست:
چرا ریاضیات با وجود اینکه ساخته ی ذهن انسان و فرزند انسان است جهان مادی را که ساخته ی ذهن خداوند و فرزند اوست توجیه
می کند؟
چرا با وجود اینکه برای ریاضیدان مهم نیست که ایا خطوط به شکلی که او می گوید در طبیعت وجود دارند یا نه،فیزیکدانها همیشه نشان داده اند که خطوط ریاضی به خوبی از پس توجیه مسیر حرکت پرتو های نور بر می ایند؟
به قول گرینبرگ:خطوط ریاضی خطوطی ارمانی هستند و تنها ازمایش هایی که در مورد انها می توانیم انجام دهیم ازمایش های ذهنی هستند.
اما با این وجود همواره خطوط ریاضی بهترین و تنها توصیف کننده ی مسیر حرکت اجسام و پرتوها در جهان مادی هستند؟!!!!
در واقع تنها کاری که یک خط ریاضی برای بودن انجام می دهد بر امدن از پس ازمایش های ذهنی است،اما با این وجود این خط در کمال شگفتی ازمایش های عملی را هم توجیه می کند!!!
سوال این است:چگونه؟؟!!
مثلاً:برای ریمان مهم نبودکه هندسه ی بیضوی بتواند از پس توجیه جهان بر اید یا نه.اما سالها بعد نسبیت عام نشان که هندسه ی بیضوی بهترین روش برای توجیه جهان مادی (فرزند خداوند) است(حداقل تا ان زمان).
سوال اینجاست:
چرا ریاضیات با وجود اینکه ساخته ی ذهن انسان و فرزند انسان است جهان مادی را که ساخته ی ذهن خداوند و فرزند اوست توجیه
می کند؟
چرا با وجود اینکه برای ریاضیدان مهم نیست که ایا خطوط به شکلی که او می گوید در طبیعت وجود دارند یا نه،فیزیکدانها همیشه نشان داده اند که خطوط ریاضی به خوبی از پس توجیه مسیر حرکت پرتو های نور بر می ایند؟
به قول گرینبرگ:خطوط ریاضی خطوطی ارمانی هستند و تنها ازمایش هایی که در مورد انها می توانیم انجام دهیم ازمایش های ذهنی هستند.
اما با این وجود همواره خطوط ریاضی بهترین و تنها توصیف کننده ی مسیر حرکت اجسام و پرتوها در جهان مادی هستند؟!!!!
در واقع تنها کاری که یک خط ریاضی برای بودن انجام می دهد بر امدن از پس ازمایش های ذهنی است،اما با این وجود این خط در کمال شگفتی ازمایش های عملی را هم توجیه می کند!!!
سوال این است:چگونه؟؟!!
آخرین ویرایش توسط amir_srd شنبه ۱۳۸۷/۱۲/۱۷ - ۱۷:۲۴, ویرایش شده کلا 3 بار
- MRT
نام: محمدرضا طباطبایی
محل اقامت: تبریز
عضویت : پنجشنبه ۱۳۸۶/۴/۲۱ - ۱۸:۱۷
پست: 2422-
سپاس: 95
- جنسیت:
تماس:
Re: چگونه ریاضیات به توصیف فرزند خداوند می نشیند؟!
amir_srd نوشته شده:همه می دانید که ریاضیات یک علم انتزاعی است.یعنی ریاضیدان هنگام نظریه پردازی به این فکر نمی کند که جهان را توصیف کند.
مثلاً:برای ریمان مهم نبودکه هندسه ی بیضوی بتواند از پس توجیه جهان بر اید یا نه.اما سالها بعد نسبیت عام نشان که هندسه ی بیضوی بهترین روش برای توجیه جهان مادی (فرزند خداوند) است(حداقل تا ان زمان).
سوال اینجاست:
چرا ریاضیات با وجود اینکه ساخته ی ذهن انسان و فرزند انسان است جهان مادی را که ساخته ی ذهن خداوند و فرزند اوست توجیه
می کند؟
چرا با وجود اینکه برای ریاضیدان مهم نیست که ایا خطوط به شکلی که او می گوید در طبیعت وجود دارند یا نه،فیزیکدانها همیشه نشان داده اند که خطوط ریاضی به خوبی از پس توجیه مسیر حرکت پرتو های نور بر می ایند؟
به قول گرینبرگ:خطوط ریاضی خطوطی ارمانی هستند و تنها ازمایش هایی که در مورد انها می توانیم انجام دهیم ازمایش های ذهنی هستند.
اما با این وجود همواره خطوط ریاضی بهترین و تنها توصیف کننده ی مسیر حرکت اجسام و پرتوها در جهان مادی هستند؟!!!!
در واقع تنها کاری که یک خط ریاضی برای بودن انجام می دهد بر امدن از پس ازمایش های ذهنی است،اما با این وجود این خط در کمال شگفتی ازمایش های عملی را هم توجیه می کند!!!
سوال این است:چگونه؟؟!!
بهتر است ما در مطالب خود از عبارات درست و صحيح استفاده كنيم . خداوند بارها گفته است كه هرگز براي خود فرزند اتخاذ نميكند و اصولا تنفر و خشم خود را از اتخاذ فرزند براي او اعلام نموده است . شما چرا از عبارت خلقت و مخلوق استفاده نميكنيد كه خداوند خود به آن بارها اشاره نموده است . قايل شدن فرزند براي خدا توهين بزرگي به او محسوب ميشود همچنين شرك . رياضيات نيز علم انتزاعي نيست بلكه زماني كه هنر مسير انتزاع به خود گرفت ، بعضي از فيزيكدانان و رياضيدانان اين انتزاع را وارد علم كردند كه زياد خوشآيند نيست . به طور مثال توان دو يك مربع و توان سه يك مكعب است ولي در هندسه بيضوي اين مقدار افزايش و در هندسه هذلولي اين مقدار كاهش و جدول ضرب اعداد ، اعتبار و ارزش خود را از دست ميدهد . رياضيات بدون فيزيك و فيزيك بدون رياضيات بيفايده و صرفا تخيل و ذهنيت است . هندسه ريمان زير مجموعهاي از هندسه اقليدسي است ، براي اينكه انحنا در آن نسبت به يك خط راست اقليدسي سنجيده ميشود . فرزند انسان كسي است كه از صلب يا رحم خارج شده باشد و به اختراع و يا يافته بشر نميتوان فرزند گفت . فرزند اصولا از انتقال كروموزوم بدست ميآيد . پيشرفت نيوتون در رياضيات به خاطر انديشه او در مورد پديدهاي فيزيكي و صد البته توجيه آنها بود . انتزاع در هنر زيباست ولي فيزيك و رياضيات را به گمراهي دور و درازي ميكشد .
با توجه به ماده 8 قوانین تالار گفتمان شبكه فیزیك هوپا :
ارايه انديشههاي نو در فيزيك و متافيزيك ، رياضيات مختص فيزيك ، حساب و هندسه دوجيني در وب سايت شخصي :
https://ki2100.com
ارايه انديشههاي نو در فيزيك و متافيزيك ، رياضيات مختص فيزيك ، حساب و هندسه دوجيني در وب سايت شخصي :
https://ki2100.com
Re: چگونه ریاضیات به توصیف فرزند خداوند می نشیند؟!
با این وجود هیچ دایره ای ریاضی وجود فیزیکی ندارد
خط هندسه فقط روی کاغد است وبس وهیچ مانند فیزیکی ندارد
عددرا به ما نشان دهید
قادر نخواهید بود
پس بهتر است ساده انگاری را کناری بگذاریم وسعی کنیم سوال هارا درست بینگاریم ودر صدد جواب انها باشیم
دستگا ه های ریاضی تنها درون خودشان سازگارند
در جمع وضرب در میدان هایی که اعضای انها باقی مانده ها هستند دو به اضافه دو دیگر چهار نیست
مانند فیزیکی ان چه میتواند باشد ؟
خط هندسه فقط روی کاغد است وبس وهیچ مانند فیزیکی ندارد
عددرا به ما نشان دهید
قادر نخواهید بود
پس بهتر است ساده انگاری را کناری بگذاریم وسعی کنیم سوال هارا درست بینگاریم ودر صدد جواب انها باشیم
دستگا ه های ریاضی تنها درون خودشان سازگارند
در جمع وضرب در میدان هایی که اعضای انها باقی مانده ها هستند دو به اضافه دو دیگر چهار نیست
مانند فیزیکی ان چه میتواند باشد ؟
- MRT
نام: محمدرضا طباطبایی
محل اقامت: تبریز
عضویت : پنجشنبه ۱۳۸۶/۴/۲۱ - ۱۸:۱۷
پست: 2422-
سپاس: 95
- جنسیت:
تماس:
Re: چگونه ریاضیات به توصیف فرزند خداوند می نشیند؟!
doost نوشته شده:با این وجود هیچ دایره ای ریاضی وجود فیزیکی ندارد
خط هندسه فقط روی کاغد است وبس وهیچ مانند فیزیکی ندارد
عددرا به ما نشان دهید
قادر نخواهید بود
پس بهتر است ساده انگاری را کناری بگذاریم وسعی کنیم سوال هارا درست بینگاریم ودر صدد جواب انها باشیم
دستگا ه های ریاضی تنها درون خودشان سازگارند
در جمع وضرب در میدان هایی که اعضای انها باقی مانده ها هستند دو به اضافه دو دیگر چهار نیست
مانند فیزیکی ان چه میتواند باشد ؟
چرا سفسطه ميكنيد . انسان وجود دارد و ده انگشتي است و تعداد اشياء را با تعداد انگشتان خود مقايسه ميكند و سيستم ده دهي را برگزيده است . اين يعني رابطه تنگاتنگ فيزيك و رياضي . معلوم است كه از رياضيات هيچ نميدانيد و فلسفه به خورد ديگران ميدهيد . بعضي ها با انتزاع ، رياضيات و فيزيك را نابود كرده اند .
با توجه به ماده 8 قوانین تالار گفتمان شبكه فیزیك هوپا :
ارايه انديشههاي نو در فيزيك و متافيزيك ، رياضيات مختص فيزيك ، حساب و هندسه دوجيني در وب سايت شخصي :
https://ki2100.com
ارايه انديشههاي نو در فيزيك و متافيزيك ، رياضيات مختص فيزيك ، حساب و هندسه دوجيني در وب سايت شخصي :
https://ki2100.com
Re: چگونه ریاضیات به توصیف فرزند خداوند می نشیند؟!
یعنیدر طول تاریخ کسانی که عدد نویسی در پایه های دیگری را استفاده میکرده اند مانند بابلیها ورومی ها ویا حروف ابجد که عدد نویسی با استفاده از حروف بود با انگشتان خود مشکل داشته اند؟؟
یا آگاه شود که برای به کرسی نشاندن «عددنویسی دهدهی»، یعنی همین عددنویسی که ما امروزه از آن استفاده میکنیم، از سده سیزدهم میلادی به مدت چند سده، چه مبارزههایی در جریان بوده و ...، بیتردید بیشتر دل به درس میدهد؛ زیرا خود را پاسدار گذشتگان میبیند.» منبع لینک پایین
http://www.ketabnews.com/detail-3953-fa-20.html
منابعی برای مطالعه حتما میتوانید پیدا کنید
اینکه سرچشمه همه علوم شهوده واضح ومسلمه ولی ریاضی درادامه از شهود فیزیکی بسیار فاصله میگیره هرچند هنوز با شهود منطقی راه خودش رو پیدا میکنه که ربطی به فیزیک نداره
یا آگاه شود که برای به کرسی نشاندن «عددنویسی دهدهی»، یعنی همین عددنویسی که ما امروزه از آن استفاده میکنیم، از سده سیزدهم میلادی به مدت چند سده، چه مبارزههایی در جریان بوده و ...، بیتردید بیشتر دل به درس میدهد؛ زیرا خود را پاسدار گذشتگان میبیند.» منبع لینک پایین
http://www.ketabnews.com/detail-3953-fa-20.html
منابعی برای مطالعه حتما میتوانید پیدا کنید
اینکه سرچشمه همه علوم شهوده واضح ومسلمه ولی ریاضی درادامه از شهود فیزیکی بسیار فاصله میگیره هرچند هنوز با شهود منطقی راه خودش رو پیدا میکنه که ربطی به فیزیک نداره
Re: چگونه ریاضیات به توصیف فرزند خداوند می نشیند؟!
اقای doost به جای نوشتن جواب می خواهید ما را سرگرم چه چیزی کنید؟!!!
قبول دارم واژه ی فرزند اشتباه بود.معذرت هم می خواهم ولی لطفاً جوابی از روی منطق و اگاهی بنویسید.همانطور که دوست دیگرمان هم اشاره کرد جوابتان هرگز رنگ و روی ریاضی یا حتی منطقی ندارد.جواب از این چیزی که فکر می کنید بسیار پیچیده تر است!
قبول دارم واژه ی فرزند اشتباه بود.معذرت هم می خواهم ولی لطفاً جوابی از روی منطق و اگاهی بنویسید.همانطور که دوست دیگرمان هم اشاره کرد جوابتان هرگز رنگ و روی ریاضی یا حتی منطقی ندارد.جواب از این چیزی که فکر می کنید بسیار پیچیده تر است!
Re: چگونه ریاضیات به توصیف فرزند خداوند می نشیند؟!
من از سرچشمه ی علوم نپرسیده ام.من می گویم چگونه ساختاری که ذهن انسان می افریند شبیه ساختاری است که خداوند افریده(جهان مادی)؟به همین سادگی.ایا این یک اتفاق است؟(اگر نه چرا اگر اری چرا؟)چرا سوال را می پیچانید؟!!!!!
- MRT
نام: محمدرضا طباطبایی
محل اقامت: تبریز
عضویت : پنجشنبه ۱۳۸۶/۴/۲۱ - ۱۸:۱۷
پست: 2422-
سپاس: 95
- جنسیت:
تماس:
Re: چگونه ریاضیات به توصیف فرزند خداوند می نشیند؟!
doost نوشته شده:یعنیدر طول تاریخ کسانی که عدد نویسی در پایه های دیگری را استفاده میکرده اند مانند بابلیها ورومی ها ویا حروف ابجد که عدد نویسی با استفاده از حروف بود با انگشتان خود مشکل داشته اند؟؟
یا آگاه شود که برای به کرسی نشاندن «عددنویسی دهدهی»، یعنی همین عددنویسی که ما امروزه از آن استفاده میکنیم، از سده سیزدهم میلادی به مدت چند سده، چه مبارزههایی در جریان بوده و ...، بیتردید بیشتر دل به درس میدهد؛ زیرا خود را پاسدار گذشتگان میبیند.» منبع لینک پایین
http://www.ketabnews.com/detail-3953-fa-20.html
منابعی برای مطالعه حتما میتوانید پیدا کنید
اینکه سرچشمه همه علوم شهوده واضح ومسلمه ولی ریاضی درادامه از شهود فیزیکی بسیار فاصله میگیره هرچند هنوز با شهود منطقی راه خودش رو پیدا میکنه که ربطی به فیزیک نداره
دستگاههاي شمار !
شمارش : اگر هر دست ما بهجاي 5 انگشت 4 انگشت داشت ، چه چيزهايي در زندگي روزمرهمان تغيير ميكرد ؟
ما بهطور معمول براي شمردن ، دستههاي دهتايي درست ميكنيم . ابتدا با 10 تا يكي - 1 بسته دهتايي ، با 10 بسته دهتايي - يك بسته صدتايي و با 10 صدتايي يك بسته هزارتايي درست ميكنيم و به همين ترتيب ، دستهبندي دهتايي را ادامه ميدهيم . نماد 215 نشان ميدهد كه 215 شيء را ميتوانيم در 2 بسته صدتايي ، 1 بسته دهتايي و پنج يكي قرار دهيم . سيستم شمارش اعداد بر مبناي 10 به دستگاه شمار هندو - عربي شهرت يافته است . گرچه مفيد بودن انگشتان در نمايش اعداد به توسعه وسيعي از سيستمي از اعداد كه بر مبناي ده قرار دارد منجر شده است ، ليكن عدد ده به هيچ وجه تنها پايه به كار رفته براي سيستم اعداد نمیباشد . سيستم شمارش بابليها تركيبي از مبناهاي ده و شصت را مورد استفاده قرار میداد كه نشانههاي آن امروزه در واحد اندازهگيري زمان و زاويه يعني 60 ثانيه و 60 دقيقه مشهود است ، در گذشتههاي دور عددهاي نجومي در مبناي 60 نوشته ميشد . امروزه در الكترونيك ديجيتال از مبناي دودويي بيشتر استفاده ميشود . در طول تاريخ ثبت شده است كه پيشرفت جامعههاي متمدن با توسعه سيستم شمارش اعداد و نوشتار متن گفتار ( كتابت و كتاب نويسي ) همراه بوده كه چنين بهنظر مي رسد كه همگي ريشه در وحي كتب آسماني و تاريخ اديان داشته است . نشانههايي از سيستمهايي از اعداد بر پايه سه ، چهار ، پنج ، شش ، هشت ، و بيست در ميان سرخ پوستان آمريكاي شمالي پيدا شده است . بعضي شواهد از سيستم اعداد بر پايه دوازده را ميتوان در مثال اينكه هر فوت دوازده اينچ است يا هر شيلينگ انگليسي دوازده پنس و يا اينكه هر سال دوازده ماه است و يا شبانه روز دو تا 12 ساعت است و ... ، ملاحظه كرد . اما در جوامع امروزي بهنظر میرسد كه سيستم اعداد بر پايه ده برنده شده است . البته نه بهعلت وجود مزاياي ذاتي ، بلكه به نظر میرسد كه به سبب وجود ده انگشت دو دست میباشد . عملهاي حساب دهدهي براي ما بهخوبي آشنا هستند . دانش آموز دبستاني جدولهاي جمع و ضرب را براي 9 عدد اصلي و صفر به همراه بعضي قواعد براي نگهداشتن يك رقم از يك عمل به عمل بعد ياد میگيرد و سرانجام با اين قواعد ياد میگيرد كه عملهاي حسابي را روي هر دسته پايان داري از اعداد دهدهي انجام دهد . در سيستمهاي اعداد ديگر ، دسته قواعد مشابه براي حساب وجود دارد . بخش زير اين قواعد را براي سيستم دوجيني ( دوازده تايي ) توصيف میكند .
سيستم دوجيني يا دوازدهتايي :
ما آنچنان به شمارش در سيستم دهدهي عادت كردهايم كه وقتي مي خواهيم از سيستم اعداد متفاوتي استفاده كنيم ، كاملا مشكل است كه بسياري از عادتهاي فكر كردن را ناديده بگيريم . براي اينكه بعضي از اين اشكالات تذكر داده شوند ، ما در باره سيستم دوجيني يا دوازدهتايي بحث میكنيم .
در اين سيستم علامتهاي زير را به عنوان نشانههاي اساسي به كار میبريم .
1 , 2 , 3 , 4 , 5 , 6 ,7 , 8 , 9 , D , E
حرف D به جاي عدد دهدهي 10 و حرف E بهجاي عدد دهدهي 11 میباشد . گيريم براي جلوگيري از اشتباه كردن آنها را با نامهاي دهدهي dec و el بناميم . عدد بعد از el يك دوجين است كه در اين طرز نمايش به صورت 10 نوشته خواهد شد . عدد بعدي ، كه همان عدد سيزده دهدهي است ، به صورت 11 نوشته میشود . از برخي لحاظ بهتر بود كه بهجاي علامتهاي 1 تا 9 نيز نشانههاي كاملا جديدي براي علامتهاي اساسي سيستم دوجيني انتخاب میگرديد . زيرا كاربرد علامتهاي دهدهي قواعد دهدهي را پيشنهاد میكنند كه در سيستم دوجيني صادق نيستند .
براي مثال ، بهجاي قاعده جمع دهدهي شش به اضافه پنج مساوي يازده ، بايد شش به اضافه پنج مساوي el قرار گيرد .
6+5=(يازده دهدهي)=E
قاعده دهدهي شش به اضافه هفت مساوي سيزده ، بايد بوسيله شش به اضافه هفت مساوي يك دوجين و يك تعويض گردد ، يا
6+7=11دوجيني
پس بايد دقت شود كه دوباره به طرز تفكر قواعد دهدهي برنگرديم . براي علامتهاي اساسي حساب دوجيني يك جدول جمع جديد همچنين يك جدول ضرب جديد بايد آموخته شود . براي مثال پنج ضربدر هشت مساوي چهل دهدهي يا سه دوجين و چهار است ، يا
5*8=40=3*12+4=34دوجيني
براي نوشتن اعداد دوجيني به هر اندازه ، سيستم « ارزش محل » را به كار میبريم ، يعني براي تعيين مقدار هر رقم محل آنرا نسبت به مميز دوجيني ( نه مميز دهدهي ) در نظر ميگيريم ، هر محل سمت راست يا سمت چپ مميز دوجيني از لحاظ مقدار از محل مجاور خود به اندازه يك ضريب دوجين متفاوت مي باشد . به طور مثال :
171دهدهي=3+24+144=3+(12*2)+(12*12*1)=123دوجيني
1.61805555555دهدهي=(12/12/5)+(12/7)+1=1.75دوجيني
سيستم دوجيني از بعضي جهات راحتتر از سيستم دهدهي است . راحتي فوق اصولا از اين حقيقت ناشي مي شود كه تعداد مقسوم عليههاي دوازده از تعداد مقسوم عليههاي ده بيشتر ميباشد . دوازده بر يك ، دو ، سه ، چهار ، شش و دوازده بخشپذير است .
بنابراين بسياري از محاسبات دستي در سيستم دوجيني تا حدودي سادهتر از سيستم دهدهي هستند ، بعضي از كسرهاي معمولي كه در مبناي دهدهي به صورت عددهاي كسري متناوب در میآيند در مبناي دوجيني چنين نيستند . براي نمونه كسر 3/1 كه همان 12/4 ميباشد در مبناي دوجيني به صورت 0.4 است . بعضي از كسرهاي ساده در مبناي دوجيني به صورت زير مي باشند .
دوجيني 0.2 = دهدهي 12/2=6/1
دوجيني 0.3 = دهدهي 12/3=4/1
دوجيني 0.4 = دهدهي 12/4=3/1
دوجيني 0.6 = دهدهي 12/6=2/1
با وجود راحتي ، مبناي دوجيني احتمالا هرگز براي محاسبات دستي پذيرفته نخواهد شد . ولي لازم است بدانيم ، كه سيستم شمارش در عالم و هستي ما بر پايه مبناي دوجيني يا دوازدهتايي استوار گرديده است كه در مباحث بعدي به اين موضوع بسيار مهم خواهيم پرداخت . در واقع مبناي شمارش اعداد در رياضيات مختص فيزيك نيز ، سيستم دوازدهتايي يا همان سيستم شمارش دوجيني در نظر گرفته ميشود .
چنين بهنظر ميرسد ، موجودات هوشمند منجمله انسان و UFO و USO كه توانايي انجام دادن عمليات و محاسبات رياضي را دارند بهطور ذاتي از سيستمهاي شمارش بر مبناي دهتايي و دوازدهتايي بهره ميجويند . به عكسهاي زير توجه نماييد .
دو عكس فوق مربوط به دو موجود دريايي است كه در ميان گذشتگان ما به پري دريايي شهرت يافته است اما نه به آن زيبايي كه در داستانهاي كودكانه ما آمده است . همانطور كه مشخص است تعداد انگشتان آنها در دو دست ، همانند انسان ده عدد ميباشد .
عكس فوق مربوط به جنازه يك سرنشين بشقاب پرنده است ( يوفو ) . همانطور كه مشخص است تعداد انگشتان او در دو دست ، همانند انسان 10 عدد ميباشد .
عكس فوق مربوط به ساخته دست يوفوها است ( اشياء بدست آمده از سقوط بشقاب پرنده در واقعه روزول ) . همانطور كه مشخص ميباشد تعداد انگشتان سازنده آن 12 تا بوده است كه بعضي از انسانها هم بهطور مادرزادي 12 انگشتي به دنيا ميآيند . لازم به توضيح است كه شواهد بسياري دال بر وجود رابطه نزديك مابين يوفوها و سرخ پوستان آمريكاي شمالي ، حتي فراعنه مصر در دست است و با توجه به اينكه انسانها تاكنون از سيستمهاي شمارش متعددي غير از ده استفاده نمودهاند ، پيش بيني ميشود كه موجودات باشعوري با تعداد انگشتان متفاوتي نيز وجود داشته باشند ، منجمله عكس زير .
عكسهاي زير مربوط به ترسيمهايي ميشود كه در قاره آمريكا روي زمين آنهم در ابعاد بزرگ كشف شده است و حاكي از مبناهاي متعدد اعداد رايج در ميان سرخ پوستان بوده است .
به هر حال تعداد انگشتان يك موجود هوشمند تاثير زيادي در اندوختههاي فكري و دانش او از عالم پيرامون دارد و چنين بهنظر ميرسد كه موجودات 12 انگشتي باشعورترين ، موفقترين و تكامل يافتهترين موجودات در عرصه علم و دانش منجمله رياضيات و فيزيك باشند . و مسلما موجودات باهوشتري هم يافت ميشوند كه اين سيستم شمارش اعداد را عليرغم مغايرت با تعداد انگشتان خود ، برگزيدهاند چرا كه نشانههايي از آن سيستم در ميان ما انسانها يافت ميشود كه دال بر وجود يك نوع رابطه علمي آنها با گذشتگان ما در روي سياره زمين بوده است و شايد آنها با گذشتگان ما نوعي همزيستي داشتهاند .
عكس فوق مربوط به جنازه يك موجود 12 انگشتي است كه در كنار بشقاب پرنده سقوط كرده در نيومكزيكو ( واقعه روزول ) يافت شده است .
با توجه به ماده 8 قوانین تالار گفتمان شبكه فیزیك هوپا :
ارايه انديشههاي نو در فيزيك و متافيزيك ، رياضيات مختص فيزيك ، حساب و هندسه دوجيني در وب سايت شخصي :
https://ki2100.com
ارايه انديشههاي نو در فيزيك و متافيزيك ، رياضيات مختص فيزيك ، حساب و هندسه دوجيني در وب سايت شخصي :
https://ki2100.com
- MRT
نام: محمدرضا طباطبایی
محل اقامت: تبریز
عضویت : پنجشنبه ۱۳۸۶/۴/۲۱ - ۱۸:۱۷
پست: 2422-
سپاس: 95
- جنسیت:
تماس:
Re: چگونه ریاضیات به توصیف فرزند خداوند می نشیند؟!
amir_srd نوشته شده:من از سرچشمه ی علوم نپرسیده ام.من می گویم چگونه ساختاری که ذهن انسان می افریند شبیه ساختاری است که خداوند افریده(جهان مادی)؟به همین سادگی.ایا این یک اتفاق است؟(اگر نه چرا اگر اری چرا؟)چرا سوال را می پیچانید؟!!!!!
من جواب سوال شما را اينگونه پاسخ ميدهم كه انسان زير مجموعهاي از خلقت خداوند ميباشد و در علم فيزيك و رياضيات ميبايست رياضيات و علم خداوند را دنبال كند كه اينگونه هم ميباشد . اگر اين مسير را دنبال نكند مسلما تضاد حاصل ميشود و انسان به اشتباه خود پي ميبرد . مغز انسان جزيي از اين دنياست و الگوي ساختارهاي ذهني آن طبيعت ( خلقت ) خداست .
با توجه به ماده 8 قوانین تالار گفتمان شبكه فیزیك هوپا :
ارايه انديشههاي نو در فيزيك و متافيزيك ، رياضيات مختص فيزيك ، حساب و هندسه دوجيني در وب سايت شخصي :
https://ki2100.com
ارايه انديشههاي نو در فيزيك و متافيزيك ، رياضيات مختص فيزيك ، حساب و هندسه دوجيني در وب سايت شخصي :
https://ki2100.com
Re: چگونه ریاضیات به توصیف فرزند خداوند می نشیند؟!
""من می گویم چگونه ساختاری که ذهن انسان می افریند شبیه ساختاری است که خداوند افریده(جهان مادی)؟به همین سادگی.ایا این یک اتفاق است؟(اگر نه چرا اگر اری چرا؟)چرا سوال را می پیچانید؟""
اول من با واژه فرزند مشکلی نداشتم و در کل با استفاده از بیان های نامتعارف برای رساندن منظور ویا احساس مشکل خاصی ندارم
دوم داستان خلقت که از روح خود براو دمید به اندازه کافی پاسخ گو نیست ؟
یا تاریخ و سرنوشت کسانی که توانسته اند تا حدی به خدا نزدیک تر شوند کافی نیست؟
این ها از جنبه معنوی قضیه است ولی از نظر علمی
هر ساختاری که ذهن انسان میافریند جایگاهی در شناخت ومعرفت او نسبت به جهان پیرامون اوست پس هر ساختاری جزیی از علوم است قبول
هر نوع تفکر وتجسمی در ذهن انسان ناشی از تاثیرات محیط پیرامون اوست
انسان با ازمایش شناخت خود از دنیا را گسترش میدهد
من با سوال شما کاملا موافقم چون ماهیت ریاضی وتفاوت ان با سایر علوم همچنان مشکل حل نشده دانشمندان است یعنی نظرات مختلفی وجود دارد ولی نظر تمام کننده ای وجود ندارد بنابراین بحث لازم است وهدف صیقل دادن تصورات وذهنیات مان است
اول من با واژه فرزند مشکلی نداشتم و در کل با استفاده از بیان های نامتعارف برای رساندن منظور ویا احساس مشکل خاصی ندارم
دوم داستان خلقت که از روح خود براو دمید به اندازه کافی پاسخ گو نیست ؟
یا تاریخ و سرنوشت کسانی که توانسته اند تا حدی به خدا نزدیک تر شوند کافی نیست؟
این ها از جنبه معنوی قضیه است ولی از نظر علمی
هر ساختاری که ذهن انسان میافریند جایگاهی در شناخت ومعرفت او نسبت به جهان پیرامون اوست پس هر ساختاری جزیی از علوم است قبول
هر نوع تفکر وتجسمی در ذهن انسان ناشی از تاثیرات محیط پیرامون اوست
انسان با ازمایش شناخت خود از دنیا را گسترش میدهد
من با سوال شما کاملا موافقم چون ماهیت ریاضی وتفاوت ان با سایر علوم همچنان مشکل حل نشده دانشمندان است یعنی نظرات مختلفی وجود دارد ولی نظر تمام کننده ای وجود ندارد بنابراین بحث لازم است وهدف صیقل دادن تصورات وذهنیات مان است
- MRT
نام: محمدرضا طباطبایی
محل اقامت: تبریز
عضویت : پنجشنبه ۱۳۸۶/۴/۲۱ - ۱۸:۱۷
پست: 2422-
سپاس: 95
- جنسیت:
تماس:
Re: چگونه ریاضیات به توصیف فرزند خداوند می نشیند؟!
رياضيات با فيزيك و همچنين فيزيك با رياضيات هيچ مشكلي ندارند ، عدهاي شهرت طلب و خود خواه با انتزاع ، فيزيك و رياضيات را به گند كشيدهاند . چون خود ذاتا سر در گم بودند خواستند كل عالم را بيهدف و سر در گم جلوه دهند كه اينگونه نيست . به طور مثال اگر در آينده ثابت شود كه گرانش همان امواج الكترومغناطيس طولي است ، نظريه انحناي فضا - زمان و هندسه بيضوي ريمان مسخرهترين چيزهاي خواهند بود كه تا به حال در مورد آنها انديشه شده است . هر چند كه هندسه بيضوي چيز جديدي نيست ، زير مجموعهاي از هندسه اقليدسي است كه در محيطي انحنا يافته بحث ميكند .
با توجه به ماده 8 قوانین تالار گفتمان شبكه فیزیك هوپا :
ارايه انديشههاي نو در فيزيك و متافيزيك ، رياضيات مختص فيزيك ، حساب و هندسه دوجيني در وب سايت شخصي :
https://ki2100.com
ارايه انديشههاي نو در فيزيك و متافيزيك ، رياضيات مختص فيزيك ، حساب و هندسه دوجيني در وب سايت شخصي :
https://ki2100.com
Re: چگونه ریاضیات به توصیف فرزند خداوند می نشیند؟!
doost نوشته:
هر ساختاری که ذهن انسان میافریند جایگاهی در شناخت ومعرفت او نسبت به جهان پیرامون اوست
من قبول ندارم.ریاضیات یک انتزاع است.ریاضیات برای توصیف جهان خلق نمی شود.به قول پوانکاره:
یکی از دلایلی که باعث پیشرفت سریع هندسه ی محض شده است این است که این هندسه به توصیف جهان فکر نمی کند.
شما باید بهاین سوال جواب بدهید:
چرا ریاضیات با وجود ذهنی بودن با ساختار جهان تطابق دارد؟؟؟
هر ساختاری که ذهن انسان میافریند جایگاهی در شناخت ومعرفت او نسبت به جهان پیرامون اوست
من قبول ندارم.ریاضیات یک انتزاع است.ریاضیات برای توصیف جهان خلق نمی شود.به قول پوانکاره:
یکی از دلایلی که باعث پیشرفت سریع هندسه ی محض شده است این است که این هندسه به توصیف جهان فکر نمی کند.
شما باید بهاین سوال جواب بدهید:
چرا ریاضیات با وجود ذهنی بودن با ساختار جهان تطابق دارد؟؟؟
Re: چگونه ریاضیات به توصیف فرزند خداوند می نشیند؟!
پوانکاره یکی از ریاضی دانان شهودگرا است جمله وی اشاره به این نکته دارد که ریاضیات محض مانعی وسدراهی در مقابل خود ندارد این ریاضی نباید منتظر تطبیق با تجربه وکاربرد شود حتی نیازی به تجسم هندسی نیست کافی است این هندسه با اصول موضوع خودش سوالات را پاسخ دهد کافی است خودش دردرون خودش سازگار باشد این تفاوت هندسه محض با هندسه کاربردی است هندسه ای که میتوان خط ونقطه را به شکل دلخواه تعریف کرد. اما سوال شما
"" چرا ریاضیات با وجود ذهنی بودن با ساختار جهان تطابق دارد؟؟؟""
برای زمینه چینی چند سوال میپرسم
اگر چشمان ما مانند افتاب پرستها در دوطرف سرمان قرار داشت که میتوانستند مستقل از هم 360 درجه بچرخند ایا هندسه اقلیدسی به همین شکل که الان هست ساخته میشد ؟
ایا میتوان مطمعن شد که عدد برای موجوداتی که در جهان های دیگری به وجود امده اند عین عدد در نزد ما باشد؟
چرا در اروپا در مقابل پذیرش مفهوم صفر یعنی قایل شدن نمادی برای هیچ این همه مقاومت صورت گرفت؟
چرا سالها طول کشیده تا از حروف برای نشان دادن عبارت جبری استفاده شود یعنی یک قدم به تجرید نزدیک شدن؟
شهود نقطه آغاز ریاضیات است
این رو قبول دارید؟
ولی درادامه این ریاضیات است که بی پروا به راه خود ادامه داده است ریاضی به مانند راهنمایی است که چراغی به دست گرفته وراه را روشن میکند انچه که این قدرت را به ریاضی میدهد منطق دو دویی رایج درریاضیات است ریاضیات به طور مستمر در حال زایش اشیا وتعاریف جدید براساس تعاریف قدیم است این ساختن های جدید تنها باید ساز گار باشند مثالی میزنم به نظر شما چقدر فاصله زمانی است بین بحث ضرب برداری ومحاسبه مساحت جالب نیست که طول بردار حاصل از ضرب برداری دو ضلع یک متوازی الاضلاع همان مساحت را بیان میکند منظور من این است وقتی بردار به عنوان یک شیئی ریاضی تعریف میشود تعاریف وقوانین ان طوری پی ریزی میشود که با ریاضیات ماقبل سازگاری داشته باشد وبه همین دلیل به نتایج یکسان ودرستی میرسد
ولی حتی منطق ما هم شهودی است وقتی که شما جدول درستی ترکیب عطفی را به ان گونه تعریف میکنید هیچ الزام منطقی یا ریاضی وجود ندارد بلکه این تعریف با شهود ما سازگارتر است والبته شما میتوانید هرطور دیگری هم تعریف کنید ان موقع باید دید ایا فایده ای دارد ایا به مانند الان میتواند با ساختار جهان تطبیق داشته باشد
به طور خلاصه علت سازگاری را باید در نقطه شروع ان یعنی شهود فیزیکی واستمرار این سازگاری را باید در شهود منطقی جستجو کرد
واقعا عجیب است که این منطق دودویی حتی آشوب را تحت تسلط خود دراورده است
در واقع کلمه عجیب نشانگر حیرت من است یعنی من هم هنوز سوال شما را دارم میپرسم در عین حال خودم هم جوابی برایش دست وپا کرده ام ولی مشتاقانه علاقه مند شنیدن جواب های دیگران هستم
"" چرا ریاضیات با وجود ذهنی بودن با ساختار جهان تطابق دارد؟؟؟""
برای زمینه چینی چند سوال میپرسم
اگر چشمان ما مانند افتاب پرستها در دوطرف سرمان قرار داشت که میتوانستند مستقل از هم 360 درجه بچرخند ایا هندسه اقلیدسی به همین شکل که الان هست ساخته میشد ؟
ایا میتوان مطمعن شد که عدد برای موجوداتی که در جهان های دیگری به وجود امده اند عین عدد در نزد ما باشد؟
چرا در اروپا در مقابل پذیرش مفهوم صفر یعنی قایل شدن نمادی برای هیچ این همه مقاومت صورت گرفت؟
چرا سالها طول کشیده تا از حروف برای نشان دادن عبارت جبری استفاده شود یعنی یک قدم به تجرید نزدیک شدن؟
شهود نقطه آغاز ریاضیات است
این رو قبول دارید؟
ولی درادامه این ریاضیات است که بی پروا به راه خود ادامه داده است ریاضی به مانند راهنمایی است که چراغی به دست گرفته وراه را روشن میکند انچه که این قدرت را به ریاضی میدهد منطق دو دویی رایج درریاضیات است ریاضیات به طور مستمر در حال زایش اشیا وتعاریف جدید براساس تعاریف قدیم است این ساختن های جدید تنها باید ساز گار باشند مثالی میزنم به نظر شما چقدر فاصله زمانی است بین بحث ضرب برداری ومحاسبه مساحت جالب نیست که طول بردار حاصل از ضرب برداری دو ضلع یک متوازی الاضلاع همان مساحت را بیان میکند منظور من این است وقتی بردار به عنوان یک شیئی ریاضی تعریف میشود تعاریف وقوانین ان طوری پی ریزی میشود که با ریاضیات ماقبل سازگاری داشته باشد وبه همین دلیل به نتایج یکسان ودرستی میرسد
ولی حتی منطق ما هم شهودی است وقتی که شما جدول درستی ترکیب عطفی را به ان گونه تعریف میکنید هیچ الزام منطقی یا ریاضی وجود ندارد بلکه این تعریف با شهود ما سازگارتر است والبته شما میتوانید هرطور دیگری هم تعریف کنید ان موقع باید دید ایا فایده ای دارد ایا به مانند الان میتواند با ساختار جهان تطبیق داشته باشد
به طور خلاصه علت سازگاری را باید در نقطه شروع ان یعنی شهود فیزیکی واستمرار این سازگاری را باید در شهود منطقی جستجو کرد
واقعا عجیب است که این منطق دودویی حتی آشوب را تحت تسلط خود دراورده است
در واقع کلمه عجیب نشانگر حیرت من است یعنی من هم هنوز سوال شما را دارم میپرسم در عین حال خودم هم جوابی برایش دست وپا کرده ام ولی مشتاقانه علاقه مند شنیدن جواب های دیگران هستم
- MRT
نام: محمدرضا طباطبایی
محل اقامت: تبریز
عضویت : پنجشنبه ۱۳۸۶/۴/۲۱ - ۱۸:۱۷
پست: 2422-
سپاس: 95
- جنسیت:
تماس:
Re: چگونه ریاضیات به توصیف فرزند خداوند می نشیند؟!
doost نوشته شده:پوانکاره یکی از ریاضی دانان شهودگرا است جمله وی اشاره به این نکته دارد که ریاضیات محض مانعی وسدراهی در مقابل خود ندارد این ریاضی نباید منتظر تطبیق با تجربه وکاربرد شود حتی نیازی به تجسم هندسی نیست کافی است این هندسه با اصول موضوع خودش سوالات را پاسخ دهد کافی است خودش دردرون خودش سازگار باشد این تفاوت هندسه محض با هندسه کاربردی است هندسه ای که میتوان خط ونقطه را به شکل دلخواه تعریف کرد. اما سوال شما
"" چرا ریاضیات با وجود ذهنی بودن با ساختار جهان تطابق دارد؟؟؟""
برای زمینه چینی چند سوال میپرسم
اگر چشمان ما مانند افتاب پرستها در دوطرف سرمان قرار داشت که میتوانستند مستقل از هم 360 درجه بچرخند ایا هندسه اقلیدسی به همین شکل که الان هست ساخته میشد ؟
ایا میتوان مطمعن شد که عدد برای موجوداتی که در جهان های دیگری به وجود امده اند عین عدد در نزد ما باشد؟
چرا در اروپا در مقابل پذیرش مفهوم صفر یعنی قایل شدن نمادی برای هیچ این همه مقاومت صورت گرفت؟
چرا سالها طول کشیده تا از حروف برای نشان دادن عبارت جبری استفاده شود یعنی یک قدم به تجرید نزدیک شدن؟
شهود نقطه آغاز ریاضیات است
این رو قبول دارید؟
ولی درادامه این ریاضیات است که بی پروا به راه خود ادامه داده است ریاضی به مانند راهنمایی است که چراغی به دست گرفته وراه را روشن میکند انچه که این قدرت را به ریاضی میدهد منطق دو دویی رایج درریاضیات است ریاضیات به طور مستمر در حال زایش اشیا وتعاریف جدید براساس تعاریف قدیم است این ساختن های جدید تنها باید ساز گار باشند مثالی میزنم به نظر شما چقدر فاصله زمانی است بین بحث ضرب برداری ومحاسبه مساحت جالب نیست که طول بردار حاصل از ضرب برداری دو ضلع یک متوازی الاضلاع همان مساحت را بیان میکند منظور من این است وقتی بردار به عنوان یک شیئی ریاضی تعریف میشود تعاریف وقوانین ان طوری پی ریزی میشود که با ریاضیات ماقبل سازگاری داشته باشد وبه همین دلیل به نتایج یکسان ودرستی میرسد
ولی حتی منطق ما هم شهودی است وقتی که شما جدول درستی ترکیب عطفی را به ان گونه تعریف میکنید هیچ الزام منطقی یا ریاضی وجود ندارد بلکه این تعریف با شهود ما سازگارتر است والبته شما میتوانید هرطور دیگری هم تعریف کنید ان موقع باید دید ایا فایده ای دارد ایا به مانند الان میتواند با ساختار جهان تطبیق داشته باشد
به طور خلاصه علت سازگاری را باید در نقطه شروع ان یعنی شهود فیزیکی واستمرار این سازگاری را باید در شهود منطقی جستجو کرد
واقعا عجیب است که این منطق دودویی حتی آشوب را تحت تسلط خود دراورده است
در واقع کلمه عجیب نشانگر حیرت من است یعنی من هم هنوز سوال شما را دارم میپرسم در عین حال خودم هم جوابی برایش دست وپا کرده ام ولی مشتاقانه علاقه مند شنیدن جواب های دیگران هستم
به نظر من اگر هندسه و رياضيات ما با واقعيتهاي فيزيكي منطبق نشوند صرفا يك نوع توهم و تخيل هستند . در هندسه نا اقليدسي انحنا نسبت به يك خط راست سنجيده ميشود و دال بر اين موضوع است كه ما خط راست را درك كرده و پذيرفتهايم ، پس هندسه نا اقليدسي زير مجموعهاي از هندسه اقليدسي است . به طور مثال در هندسه اقليدسي گفته شده كه از دو نقطه صرفا يك خط عبور ميكند ولي در هندسه بيضوي از دو نقطه بينهايت خط گذر ميكند . خوب اين موضوع خيلي سادهاي است ، در هندسه بيضوي خط انحنا دارد و در هندسه اقليدسي منحني تعريف ميشود و ما ميتوانيم بگوييم كه از دو نقطه صرفا يك خط راست ولي بينهايت منحني ( خط داراي انحنا ) گذر ميكند و لازم نيست اساس و پايه هندسه و رياضيات را متزلزل كنيم تا به اسم و رسم و شهرت برسيم .
با توجه به ماده 8 قوانین تالار گفتمان شبكه فیزیك هوپا :
ارايه انديشههاي نو در فيزيك و متافيزيك ، رياضيات مختص فيزيك ، حساب و هندسه دوجيني در وب سايت شخصي :
https://ki2100.com
ارايه انديشههاي نو در فيزيك و متافيزيك ، رياضيات مختص فيزيك ، حساب و هندسه دوجيني در وب سايت شخصي :
https://ki2100.com
Re: چگونه ریاضیات به توصیف فرزند خداوند می نشیند؟!
صحبت بسیار خوبی است.کاملاً قبول دارم.شما می گویید مفاهیم خلق شده باید سازگار باشند.قبول.اما با چه چیزی سازگار باشند؟؟؟؟doost نوشته شده:این رو قبول دارید؟
ولی درادامه این ریاضیات است که بی پروا به راه خود ادامه داده است ریاضی به مانند راهنمایی است که چراغی به دست گرفته وراه را روشن میکند انچه که این قدرت را به ریاضی میدهد منطق دو دویی رایج درریاضیات است ریاضیات به طور مستمر در حال زایش اشیا وتعاریف جدید براساس تعاریف قدیم است این ساختن های جدید تنها باید ساز گار باشند مثالی میزنم به نظر شما چقدر فاصله زمانی است بین بحث ضرب برداری ومحاسبه مساحت جالب نیست که طول بردار حاصل از ضرب برداری دو ضلع یک متوازی الاضلاع همان مساحت را بیان میکند منظور من این است وقتی بردار به عنوان یک شیئی ریاضی تعریف میشود تعاریف وقوانین ان طوری پی ریزی میشود که با ریاضیات ماقبل سازگاری داشته باشد وبه همین دلیل به نتایج یکسان ودرستی میرسد
با جهان مادی یا با ریاضیات قبل از خود؟؟؟؟
باید با ریاضیات قبل از خود سازگار باشند.دلیل هم این است که توسط این ریاضیات ساخته می شوند.در واقع هر اصل وقتی پذیرفتنی است که در کنار چند اصل دیگر به نتایج بدون تناقض برسد.
اما چرا این مفاهیم جدید با جهان مادی هم سازگاری دارند؟؟؟؟