چكيده
آيا برايتان پيش آمده كه فروشند هاي به شما بگويد: آقا/خانم، همينه كه داريم! نمي خواهي، برو يه جاي ديگه بخر » ! ؟ آيا پيش آمده كه چيزي را بخريد و بعد در خانه كشف كنيد كه اين هماني نيست كه در فروشگاه ديديد و پسنديديد؟ كه فروشنده از پس گرفتن آن سر باز بزند؟ آيا پيش آمده كه يك بسته بندي، سرپيچ يك شيشه يا در يك قوطي ايراني را نتوانيد باز كنيد و يا بعد نتوانيد ببنديد؟ آيا پيش آمده كه ميخ هاي درشت پشت قاب هاي خاتم كاري سوغاتي ايران ديوار اتاقتان را خط خطي كرده باشد؟
همهء اين پديد هها را من در وجود چيزي به نام « روحيهء بازاري » در جامعه و صنايع كوچك و متوسط ايران جمع مي بندم. براي به تصويركشيدن اين روحيه، به روشي نه چندان علمي از تعدادي از اجناس و سوغاتي هاي ساخت ايران عكس برداري كرده ام و از خريداران و آورندگان آن ها چند و چون خريدشان را پرسيده ام. مي خواهم نشان دهم كه با وجود و ادامهء چنين روحيه و نگرشي، صنايع كوچك و متوسط ايران نمي تواند رشد كند و توسعه يابد و عبارت « ساخت ايران » نمي تواند بار مثبتي داشته باشد.
كليدواژه ها: بازاري، كيفيت، كالا، مشتري
بیشتر ...
http://web.comhem.se/zhivago/pdf/Rouhiyye-ye-Bazari.pdf