سفر نامه ي ايران . . با حضور امگا ...!!!

امگا1

ادامه ي سفرنامه . . .

وقتي كه طول خيابان رو به جلو مي ريد ...فروشگاههاي مختلف و متنوعي رو مي بينيد ...
يكي از اونها فروشگاهي بود كه كارت هاي تبريك ..و تابلو ها و دست خط هاي هنري مي فروخت . .!

ويترين اين مغازه از اون دو طرفه ها بود . .
وقتي داريد به داخل مغازه مي ريد . اين ويترين سمت چپش است . . !

و اين هم ويترين سمت راستش . .

انصافا چيزاي قشنگي داشت . . .كلا چيز خوبي كه از قم تو اين چند روز ديدم يه سري از وسايل هنري و فرهنگي اون بود . .
به خصوص خط هايي كه با دوات روي چوب و ورقه هاي زيبا مي نوشتن. . .
چندتاييشم خريدم
رو كاغذي هاش با قاب مي شد 1000 تومن ...كه البته اين ماله بعد از اون روزي بود كه اين عكس ها رو گرفتم ..كه چون خيال ندارم سفر نامه رو ادامه بدم عكس هاش رو هم آپ نمي كنم كه بزارم توي سايت ....ولي كلا چيزاي خوبي در اين ضمينه داره ..
يه پاساژي داره به نام پاساژ قدس كه توي خيابان ارم (هموني تهش حرمه ) هست. .!
طبقه ي پايين اون پاساژ پر از اين چيزاست ...البته وسايل و پلاكاردهاي مذهبي و جمهوري اسلاميي هم توش زياده ....ولي خوب چيزاي به درد بخور هم توش پيدا ميشه . .!

ادامه دارد . . .

امگا1

راستي يه چيز جالبي كه اين خيابون (صفايه) داشت اين بود كه همينطور ازش ماشين پليس رد ميشد !

اولش يه مرسدس بنز پليس رد شد كه تا خواستم دوربينم رو روشن كنم و عكسش رو بگيرم از دستش دادم ...ولي تا اومدم دوربينم رو برگردونم تو جاش (كيف چرمي كوچيك ) يكي ديگش رد شد و ما هم عكسش رو گرفتيم . .

البته اين يكي بنز نبود يه ماشين ديگه بود كه من تشخيص ندادم چيه .. . . ..به هر حال ظاهرا قسمت اين بود كه عكسش رو امگا بگيره نه اون يكي . . !

ببين بعضي ها با همه درب و داغونيشون چه افتخاراتي نسيبشون ميشه .. . !

@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@
اينم عكس يه نونوايي سنگكيه تو همون خيابون . .

يه چيزي رو از من قبول كنيد طعم اين جور نونا خيلي بهتر از نونهاي فرانسه و اين حرف هاست . .
نمي دونيد وقتي صبح زود نون سنگك تازه (دست دوست گلم درد نكنه ) رو با نون پنير و گردو و چايي مي خوري چه حالي مي ده ... (چي دارم ميگم شما ها كه خوب مي دونيد )
اين قسمت رو بايد واسه غير ايرانياش مي گفتم .....(كه البته گفتم !)

چيزي كه برام جالب بود اين بود كه اين نونوايي برخلاف باقي نونوايي هاي سنگكي كه ديده بودم و ديدم خيلي حلوت بود . . .و در واقع به جز يه روحاني ديگه هيشكي توش نبود . . . با اينكه تو خيابان نسبتا شلوقي هم بود !
اين عكس رو كه به دوستم نشون دادم باورش نمي شد و مي گفت منتاژه ...آخه بيچاره صبحا حداقل 1 ساعتي طول ميكشه تا بره و واسه من نون سنگك بگيره بياد . . .

البته شايد اين عكس مي خواست به من بگه كه همه ملت كار مي كنن كه آخوندا بخورن . .
نمي دونم !..بعضي وقتا طبيعت (يا شايدم خدا ) براي من موقعيت هايي رو ايجاد مي كنه كه پيامهاي عجيبي برام دارن . .
بگذريم . .

مام اين عكس رو هي مي كوبيم تو سرش و مي گيم پس تو اين يه ساعت رو ميري بيرون چي كار مي كني . .؟

اونم يه تك كلام داره كه ميگه :
خيلي!

درست معلوم نيست منظورش چيه ....ولي فكر كنم منظورش اينه كه خيلي رو داري يا يه چيزي تو اين مايه ها . . !(راستي اجازه ي اينكه همون عكسي كه بي اجازش گذاشته بودم تو سايت و ويرايش كردم رو هم ازش گرفتم . ..كه شايد آخر كار گذاشتم )

امگا1

در ضمن دوستان هم مي تونن پست هاشون رو بزارنا . .
اين رو گفتم چون حس كردم بعد از اون جريان ديگه مي ترسيد پست بزاريد.....

نه بزاريد ..اونم كه ما ازش ناراحت شديم ..چون اصلا +18 حرف زده بود و بي ربط و . . .

ولي خوشحال مي شم نظرتون رو بدونم . .

ممنونم
امگا

امگا1

در ادامه . . .

ديگه تقريبا به انتهاي اين خيابون نزديك مي شيم . . !

عكس زير مال يه فروشگاهه مخصوص فروش كارتهاي اينترنت و . . .
همينطور كه تو ويترينش هم مي تونيد انواع كارتهاي اينترنت قم رو ببينيد. .

ما هم حدود 200 ساعتي كارت اينترنت جهان نما ازش خريديم . .
انواع مختلفي داشت..
مثلا 60 ساعته شبانه داره ..با اعتباره 60 روز ...قيمت 1000 تومن ..
شبانه روزي همون هم بود حدود 4 هزار تومن . .!

اين عكس هم ماله يه دست فروشه كه نمونه ي اجناسش مثل همونه كه همون اول خيابون عكسش رو گرفتم ..
جالبه انگار در آخر داره همه چيز تكرار ميشه . . !

راستي بچه ها ديگه قم نيستم . .

قسمت بعدي قسمت آخر سفرنامه است . . .

tom357

گرچه بايد اعتراف كنم كه انسان مغروري هستم و بعضي وقتها نميتوانم همينجوري از كسي تعريف كنم ولي :

سفرنامه ايده ي بكري بود كه به ذهن هر كسي نمياد و از اين بابت جاي تبريك داره

به شخصه ايده هاي بسياري از سفرنامه ي شما بدست آوردم و از كلام شيوايتان هم تاحدي
لذت بردم.

اما از گفتار شما اين برمي آيد كه قصد رفتن از اين سايت را دارديد - در كل شما به دل من نشته ايد
و رفتنتان باعث ميگردد تا يك مدتي احساس دلتنگي كنم همين و بس!

اميدوارم هر جا هستيد موفق و پيروز باشيد.

مرسي - تام

aliagha

امگاي عزيز بعد از قم مي خواهي برگردي فرانسه يا تو ايران مي موني و به شهرهاي ديگه سفر مي كني؟
در ضمن بهتره از اينجا نري من به شما عادت كرده ام طرز تفكرت هم خوبه بهتره اينجا بموني طرز تفكر شما اينجا بيشتر طرفدار داره تا آدمهايي مثل....

COSMOLOGIST

امگا جان عجب گيري به اين قم داديا . بابا پاشو بيا شيراز ديگه ....

Zamani

به شدت در حال لذت هستيم! خيلي خيلي جالب بود.

فقط يه سوال:

ياد خيابان هاي خودمان افتادم كه تصاويري زيبا رو توش به اين شكل مي زاشتن كه يا طبليقات بود و يا براي زيبا سازي شهر . . !
ما كه كم دزد و قاطل با همين قيافه ها نديديم.. .!

شما عمدا اين كلمات رو اشتباه مي نويسيد يا واقعا اشتباه مي نويسيد؟

امگا1

tom357 نوشته شده:گرچه بايد اعتراف كنم كه انسان مغروري هستم و بعضي وقتها نميتوانم همينجوري از كسي تعريف كنم ولي :

سفرنامه ايده ي بكري بود كه به ذهن هر كسي نمياد و از اين بابت جاي تبريك داره

به شخصه ايده هاي بسياري از سفرنامه ي شما بدست آوردم و از كلام شيوايتان هم تاحدي
لذت بردم.

اما از گفتار شما اين برمي آيد كه قصد رفتن از اين سايت را دارديد - در كل شما به دل من نشته ايد
و رفتنتان باعث ميگردد تا يك مدتي احساس دلتنگي كنم همين و بس!

اميدوارم هر جا هستيد موفق و پيروز باشيد.

مرسي - تام

منم معمولا هندونه اي زير بقلم نمي ره !
ولي بستگي هم داره هندونه فروشش كي باشه
ممنونم
شما به من لطف داريد . . .
در مورد رفتنم هم خودم حس مي كنم اينجا جام نيست . . .مي دونم هم از رفتنم خيليا (لااقل اونايي كه اذبتمون مي كردن ) خوشحال مي شن !

aliabedi نوشته شده:امگاي عزيز بعد از قم مي خواهي برگردي فرانسه يا تو ايران مي موني و به شهرهاي ديگه سفر مي كني؟
در ضمن بهتره از اينجا نري من به شما عادت كرده ام طرز تفكرت هم خوبه بهتره اينجا بموني طرز تفكر شما اينجا بيشتر طرفدار داره تا آدمهايي مثل....

من بعد از اينكه قم بودم رفتم شيراز و از اونجا هم به تهران اومدم و الآن هم فرانسه هستم . .!
البته در تمام اين مدت سعي كرديم كه از يه آيپي استفاده كنيم (به دليل امنيتي ) كه جابجاييمون مشخص نشه . .!

اين سري از سفرنامه هم از اون پل تا اينجا همش عكس هايي بود كه تو يه روز گرفته بودم ....
و مثلا همين قم به تنها يي 10 ها عكس از جاهايي مثل جمكران و . . . ..هم بعدا گرفتيم .!

شيراز رو هم بيشتر به جاهاي اطرافش رفتم و سعي كردم جاهايي رو برم كه قبلا نرفتم ....
البته غار شاپور و يه سري جاها رو هم تكراري رفتيم ...هر چند تخت جمشيد رو نشد ببينم . .!

اين شعر رو هم تقديم به شما (هر دو. )
تو يه وبلاگ ديدم خوشم اومد گفتم بزارمش . . .

بگو نرو

اگه قهر كردم و گفتم دارم از خونه مي رم بگو نرو
درو وا كردم و گفتم واسه هميشه ميرم بگو نرو

اگه گفتم ديگه دنبالم نيا گوشه و كنار منو نپا
شب تا سحر چشام بيدار برو تو خواب من نيا

بگو نرو پيشم بمون دوستت دارم اينو بدون

اگه ناز كردم و با عشوه صدات كردم
يه قطره اشك تو چشمهام بود يواشكي نيگات كردم

يواش راهمو كج كردم كه يا جاي منه يا تو
بد اخلاقي و لج كردم كه يا جونه يا تو

نگاهي توي چشمهام كن منو عاشق فردام كن
يه جوري التماسم كن با گريه هات كبابم كن

آخه من رفتني نيستم بي تو موندني نيستم
دلم بيد و تو مثل باد ولي لرزيدني نيستم

اما . .
وقتي آدم مي بينه جايي نداره . . . بايد بره !

ممنونم
امگا

امگا1

Cosmologist نوشته شده:امگا جان عجب گيري به اين قم داديا . بابا پاشو بيا شيراز ديگه ....

اومدم . . .
خيلي وقته قم نيستم . . !

امگا1

خوب اومدم قسمت آخر رو بزارم ...ولي ديدم صفحه خيلي سنگين شده ...

مال همين صبر مي كنم مي زارمش ابتداي صفحه ي بعد . . !

يعني اين صفحه بايد 15 تاش كامل شه تا بريم صفحه ي بعد ...

امگا1

خوب اين پست هاي اضافه رو هم مي زاريم فقط واسه اين كه اين صفحه رو رد كنيم ...
نمي دونم توشون چي بنويسم . .؟
از مزاحمت هاي مديرهاي اينجا . .كه ماشاالله تعدادشون هم كم نيست !
از پاك شدن فله ايه پستامون . .يا از دستكاري هاشون تو پستهام . . ؟
از پست هاي غلطشون تو قسمت هاي علمي سايت كه مي ترسيم مچشون رو بگيريم باهامون لج كنن !
هي روزگار . .بهتره پست رو خالي و همينجوري بفرستم !

امگا1

همين جوري . . .

امگا1

خالي و همينجوري . .

امگا1

قسمت آخر . . .

خوب ديگه به آخراي اين خيابون رسيديم. .. چشمم به يه بانك خورد كه بسته بود . . اما قسمت عابر بانكش قابل استفاده بود . !

ما هم كه دوستمون كارت عابر بانكش رو به ما داده بود تا در مواقع ضرروي (اگه پيش اومد ) ازش استفاده كنيم .. .
كنجكاويمون گل كرد ! گفتيم ببينيم چقدر پول تو حسابشه . . .

بعد هم خواستيم تست كنيم ببينيم دستگاهش سالمه يا نه ..ماله همين درخواست پولش رو هم زديم ... حالا چون مي خواستم ببينم نهايتش چقدر پول ميده هم حداكثر مبلغ (40 تومن بود ) انتخاب كرديم . . و دكمه ي پايان رو زديم . .!

بعد هم كه دريافت كرديم ...ديگه نمي شد پوله رو به حساب برگردونيم ...آخه بانكه هم بسته بود ..ديگه مجبور شديم (كاملا مجبوري) كه پوله رو خرج هم بكنيم !
بگذريم . . .

اون سي دي هم همان فيلم مستربين با دوبله ي فارسي بود كه از دستفروش اول پارك خريده بودم . . !
البته بعدا كه اومدم خونه و با كلي ذوق و شوق نشستيم و فيلم رو گذاشتيم كه نگاه كنيم . .فهميديم سي ديش سوخته بوده . . !

هي روزگار. . .

اون طرف خيابونش هم دفتر يكي از مراجع تقليد بود . . كه خواستم ازش عكس بگيرم كه ديدم ضرفيت عكس دوربين تكميل شده . .
شايدم دوربينه نمي خواست عكسش رو بگيره و جا نداشتن رو بهونه كرد !
نمي دونم . . .

پايان